سياه نمايي و بي انصافي هاي آميخته با دروغ و تناقض

رفتارانتخاباتي شخصيت ها و احزاب سياسي سنگ محک مناسبي براي تشخيص تعهد و تقيد آنان به لوازم رقابت سالم و همچنين رعايت منافع ملي و مصالح نظام سياسي است .چرا که از احزاب سياسي و کانديداها انتظار مي رود تمهيدات جابجايي قدرت و تبادل منابع و ارزش ها را با کمترين هزينه فراهم آورده و در شکل بخشيدن به فرهنگ سياسي و جامعه پذيري سياسي نيز ايفاء نقش کرده و به مثابه پل هاي ارتباطي درجامعه،رفتارها و عملکردهاي سياسي شهروندان را در جهتي سوق دهند که
دوشنبه، 11 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سياه نمايي و بي انصافي هاي آميخته با دروغ و تناقض
سياه نمايي و بي انصافي هاي آميخته با دروغ و تناقض
سياه نمايي و بي انصافي هاي آميخته با دروغ و تناقض





رفتارانتخاباتي شخصيت ها و احزاب سياسي سنگ محک مناسبي براي تشخيص تعهد و تقيد آنان به لوازم رقابت سالم و همچنين رعايت منافع ملي و مصالح نظام سياسي است .چرا که از احزاب سياسي و کانديداها انتظار مي رود تمهيدات جابجايي قدرت و تبادل منابع و ارزش ها را با کمترين هزينه فراهم آورده و در شکل بخشيدن به فرهنگ سياسي و جامعه پذيري سياسي نيز ايفاء نقش کرده و به مثابه پل هاي ارتباطي درجامعه،رفتارها و عملکردهاي سياسي شهروندان را در جهتي سوق دهند که تنش ها و تعارضات موجود،در فرايند انتخابات به شکلي منطقي حل و فصل گردد.
اما شروع تبليغات انتخاباتي دوره نهم رياست جمهوري در کشورمان با عملکرد بسيار زشت برخي از کانديداها و حاميان حزبي آنان همراه است که متأسفانه به جاي اثبات توانمندي ها و ارائه برنامه هاي کاري تنها به سياه نمايي و تخريب رو آورده اند.سياه نمايي و تخريبي که فراتر از محدوده ي انتخاباتي و لطمه به چهره حريف مي تواند به مشروعيت و اعتبار نظام لطمه زند و به جاي کمک به شور و نشاط انتخاباتي به بدبيني و بي اعتنايي مردم نيزمنجر گردد.به ويژه آن که تمامي کانديداها در گذشته مسئوليت داشته و از جمله کارگزاران نظام به حساب مي آيند.افراط در سياه نمايي و بزرگنمايي مشکلات به گونه اي است که سايت وزارتخانه رژيم صهيونيستي با اشاره به اظهارات يکي از حاميان مهندس موسوي با ابراز خرسندي از سياه نمايي به عمل آمده ازسوي او مي نويسد :«هستند کساني که نه تنها مي دانند چه مصيبتي بر سر ايران وارد شده ،بلکه شهامتي در خود مي يابند که گوشه اي از اين مسايل را در ملأء عام اعلام کنند.»
تأسف بارتر اينکه گاهي برخي مرتکبين به اين عمل زشت با آگاهي نسبت به ابعاد و نتايج آن،اعلام نموده اند ،«زماني که بحث رقابت براي کسب قدرت و زمين زدن حريف درميان است،نبايد انتظارانصاف داشت.»
اولين هفته تبليغات انتخاباتي و سخنراني ها و فيلم هاي تبليغاتي کانديداها در حالي سپري شد که متأسفانه شاهد يک موج تخريبي گسترده از سوي برخي کانديداها بوديم که به جاي ارائه برنامه ها و راه حل خود،تنها به سياه نمايي و بزرگنمايي مشکلات ،آن هم مسايل و مشکلات اقتصادي و معيشتي پرداخته و عموماً با تمرکز برروي مصاديقي در سطح خرد،به نوعي عوامفريبي رو آوردند.اقدامي که صاحبنظران ،آن را روشي براي جلب آراء در سطح خرد و فرو ملي مي دانند.مثلاً وقتي يک کانديدا به جاي ارائه برنامه براي حل مسايل کلي کشاورزي و آن هم درسطحي کلان و ملي،بر روي مشکل برنج در دو استان زوم مي کند.تنها به جلب نظر رأي دهندگاني در اين دو استان چشم دوخته است که واردات برنج را به ضرر خود مي دانند .حال آنکه 29 استان ديگر که توليد برنج ندارند،آن هم در زماني که خشکسالي و کمبود محصول داخلي با افزايش ناگهاني قيمت برنج مواجه بودند،اگربه برنج وارداتي دسترسي نداشتند ،با قيمت 8 هزار تومان براي هرکيلو هم نمي توانستند برنج مصرفي خود را تأمين نمايند .کما اينکه در همين دو استان نيزعليرغم ترجيح مصرف برنج داخلي،برخي مصرف کنندگان تنها با تهيه برنج وارداتي مي توانند بخشي از خوراک مصرفي خود را تأمين نمايند.
لذا از اين کانديداي محترم انتظار مي رود که استراتژي و برنامه خود را براي حل مشکل معيشتي مردم در سطحي ملي و کلان ارائه نمايد.
بالاتر از اين متوسل شدن به دروغ و خيالپردازي براي تحريک عواطف و احساسات مردم و مطلع نشان دادن خويش از گرفتاري هاي مردم است که به عنوان مثال يکي ازکانديداها به طرح مشکلات و مسايلي در خصوص برخي شرکت هاي توليدي در اراک پرداخت که از قضا با تکذيب معاون امور صنايع و اقتصادي وزارت صنايع مواجه شد که اعلام کرد:اين دو شرکت از بهترين شرايط در طول 40 سال گذشته برخوردار بوده و هيچ گونه مشکلي براي تعهدات مالي و پرداخت ها به کارگران نداشته اند.
گاهي شتابزدگي در سياه نمايي به گونه اي بود که موجب تناقضاتي در ادعاها مي شد.به عنوان مثال يکي از کانديداها در حالي که در جايي اعلام داشته بود،ايران امروز قدرت اول منطقه و جزء 10 کشور قدرتمند دنيا است،اما براي از ميدان بدرکردن رقيب خويش مدعي شده بود که کشور بر لبه ي پرتگاه قرار دارد.به نظر مي رسد چنين پديده اي گرچه در يک مقطع مي تواند موج سنگيني برعليه يک رقيب انتخاباتي رقم بزند ولي خود تيغه دولبي است که به اعتبار و وجاهت مرتکبان آن هم لطمه مي زند .چرا که واقعيت ها پنهان نخواهد ماند.دروغ ها افشاء و تناقضات برملا و عوامفريبي ها رو خواهد شد.لذا سياه نمايي و فريب را بايد براي کساني که قصد ورود به ميدان رقابت و کسب قدرت را دارند يک نوع انتحار و خود کشي ناميد .گرچه گاهي در ميدان رقابت آميخته با حسادت برخي ترجيح مي دهند براي شکست رقيب تن به انتحار داد ولي اين اقدام حتماً با عقلانيت سرسازگاري ندارد.

واقعيتهاي اقتصادي کشوردر مقايسه با ادعاهاي تبليغاتي

در حالي که انتظار مي رفت با سپري شدن 30 سال از بر پايي جمهوري اسلامي ايران و فرايند روبه بهبود رفتار انتخاباتي ،در انتخابات اخير شايد شاهد رفتاري معطوف به آگاهي و سازگار با شرايط فرهنگي-اجتماعي30 ساله تمرين دمکراسي در فضايي ارزشي و انقلابي باشيم.متأسفانه فضاي تبليغاتي روزهاي اخير نمايشي از بد اخلاقي ها و سياه نمايي ها بود که هيچ تناسبي با شأن مردم،نظام و حتي نامزدها و احزاب سياسي ندارد.
يکي از رفتارهاي غيراخلاقي که در فضاي انتخاباتي و سخنان نامزدها بطور بارز و آزاردهنده اي تکرار شد،موج سياه نمايي و بزرگ نمايي مشکلات بود که متأسفانه با دروغ و تناقضاتي نيز همراه و موجي تخريبي در کشور به راه انداخت.موجي که يأس و نااميدي مردم و بدبيني به کارآمدي نظام و خدمات گذشته مسئولين از پيامدهاي قطعي آن است.
از اين رو،لازم است فراتر از دغدغه هاي انتخاباتي و با هدف دفاع از کارآمدي نظام به برخي اقدامات صورت گرفته درساليان اخيرکه در فضاي تبليغاتي نامزد ها و حاميان حزبي آنان به سلاخي سپرده شده،اشاره نماييم.برخي از پيشرفتها و دستاوردهاي نظام مقدس جمهوري اسلامي درسالهاي اخير(که عليرغم وجود جو فشار و تحريم به خاطر عدم عقب نشيني از مواضع عزت و دفاع از دستاوردهاي هسته اي و اتخاذ موضعي تهاجمي و قدرتمندانه در خارج و کارشکني برخي جريانات فرصت طلب در داخل صورت گرفته،)عبارتند از:

1-افزايش ظرفيتهاي توليدي:

افزايش توليد فولاد از 10 ميليون تن به 17/7ميليون تن،سيمان از 34 ميليون تن به 64 ميليون تن ،آلومينيوم از 218هزار تن به 457 هزار تن،محصولات پتروشيمي از 24 ميليون تن به 48 ميليون تن و مس از 178 هزار تن به 260 هزار تن و سه برابر شدن توليد نفتي کشور با 66 ميليارد دلار سرمايه گذاري نفتي و عقد قراردادهايي با حدود 70 ميليارد دلار در اين زمينه بهره برداري از واحدهاي صنعتي از 11 هزار ميليارد تومان درهشت ساله قبل از دولت نهم که 32 هزار ميليارد تومان در 3/5سال اول دولت جديد رسيده است.

2-افزايش ذخاير ارزي کشور:

رئيس کميسيون اقتصادي مجلس درپاسخ به سؤالي که در مورد چگونگي استفاده شدن درآمدهاي نفتي از وي به عمل آمده بود،جمع موجودي ارزي شامل حساب ذخيره و ذخاير بانک مرکزي را 120 ميليارد دلار اعلام کرد.حجت الاسلام مصباحي مقدم گفت تا قبل ازآغاز به کار دولت نهم ،موجودي حساب ذخيره ارزي 8 ميليارد دلار بود و هم اکنون به بيش از 20 ميليارد دلار رسيده است.اين نماينده مجلس خاطرنشان کرد،درحال حاضر موجودي بانک مرکزي حدود 100 ميليارد دلار است که تا پيش از اين موجودي وجود نداشته است.

3-سرمايه گذاري در بخش عمراني و فراهم کردن زير ساخت هاي توسعه:

با افزايش سه برابري فعاليتهاي عمراني،کشور را به کارگاه بزرگ عمراني تبديل نموده که نتيجه ي اولويت دادن اين بخش در دولت جديد مي باشد.پيش از آغاز به کار دولت نهم،منابع عمراني کشور حدود 6 هزار ميليارد بوده که هم اکنون به 24 هزار ميليارد افزايش يافته است.تنها طي سه سال اول دولت نهم عملکرد عمراني دولت به 60 ميليارد دلار مي رسد که 62 درصد بيشتر از عملکرد 8 ساله ي دولت گذشته (با 27 ميليارد دلار )بوده است.
توسعه گازي کشور از 105 هزار کيلومتر به 157 هزار کيلومتر و افزايش توليد گاز از 300 ميليون به 520 ميليون متر مکعب نيز در دولت جديد صورت گرفته است.معاون اجرايي رئيس جمهور با اعلام افزايش ناوگان هوايي از 98 فروند در دولت گذشته به 167 فروند در دولت جديد از افزايش طول راههاي احداث شده از 8 هزار و 960 کيلومتر به 14 هزار و 417 کيلومتر و جاده هاي روستايي از 9 هزار و 14 کيلومتر در دولت قبل به 31 هزار و 720 کيلومتر در حال حاضر خبر داده است.

4-مستهلک نمودن بدهي هاي کشور:

براساس گزارش صندوق بين المللي پول،ديون داخلي ايران با کاهش 50 درصدي طي 4 سال گذشته به 7 درصد توليد ناخالص داخلي اين کشور در سال 2008 رسيده است.

5-بهبود شاخصهاي و رشد اقتصادي کشور:

گزارش توسعه جهاني بانک جهاني از بهبود 15 شاخص اقتصادي ايران در 4 سال گذشته حکايت دارد بر اساس آمارهاي ارائه شده رشد اقتصادي ايران در سال 2005تنها 5/1درصد بود که اين رقم در سال 2007 با افزايشي قابل توجه به 7/8درصد رسيد.همچنين بانک جهاني اعلام کرد که جمهوري اسلامي ايران در صادرات رشدي 97 درصد داشته است،اما در واردات اين رشد تنها 37 درصد بوده است.
مرتضي نبوي عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام هم با اشاره به صعود ايران به رتبه بيست و پنج قدرتهاي اقتصادي جهان ،ادعاهايي مثل گم شدن 300 ميليارد دلار نفتي را مورد استفاده قرارداد و گفت درآمد نفتي کشور در اين دوره تنها 212 ميليارد دلار بوده است.
متوسط رشد کشور در 4 سال گذشته 6/2 درصد بوده که با توجه به رشد منفي اقتصاد جهان،رکود قابل قبولي بوده و در مقايسه با 4 سال قبل از آن2/6درصد رشد داشته است.

طالبانيسم اصلاح طلب در توهم  راه اندازي انقلاب رنگين

در همان حال که درسالهاي اخير شاهد تشييع جنازه متعفن انقلابهاي رنگين در کشورهاي منطقه و به قبرسپردن آن هستيم،برخي گروهها و احزاب سياسي خواب راه اندازي انقلاب رنگي در ايران اسلامي را مي بينند.
سران کميته هاي عمليات رواني و سياسي اين احزاب که در زمان حاکميت دوم خرداد،تسهيلاتي را براي برخي عوامل مرتبط با دستگاههاي سياسي -امنيتي بيگانه فراهم کرده و گفته مي شود در سفرهاي خارجي از بنياد سوروس (ستاد طراح انقلابهاي رنگين در کشورهاي هدف)ديدارهاي پنهاني نيز داشته اند ابتدا استفاده از يک رنگ را براي حاميان يکي از کانديداهاي مورد نظر خويش جا انداخته اند.
مرحله بعدي نيز پياده کردن تجربه هاي انقلاب گل سرخ در گرجستان است که به ترتيب ذيل اتفاق افتاده است:
1-تزريق کمکهاي مالي سازمانهاي غيردولتي غربي به اصلاح طلبان
2-طرح موضوع تخلفات انتخاباتي
3-افزايش مطالعات عمومي
4-اعتراض به نتايج انتخابات
5-تقاضا براي تجديد نظر در شمارش آرا
6-فشار براي به رسميت شناختن اصلاح طلبان
7-تظاهرات خياباني و نافرماني مدني
با توجه به تجربه فوق،براساس دستورالعمل هاي کميته عمليات رواني افراطيون سياسي ،نسبت به بزرگنمايي مشکلات و همچنين شبه آفريني پيرامون نحوه کميته نظارت و صيانت آراء از سوي ديگر فضا سازي شده است.
پس از اين مرحله با اتخاذ مواضع تهاجمي و ايجاد فضاي کاذب اقدامات ذيل دنبال مي شود:
1-القاء جو روان کاذب در تجمع مبني بر پيروزي کانديداي رنگي و مورد نظر
2-منفعل نمودن معتقدان به گفتمان انقلاب و ارزشها
3-زمينه سازي براي القاء تقلب درانتخابات پس از اعلام نتايج
4-ايجاد جنجال و اغتشاش پس از انتخابات
از همين رو مراحل تکميلي براي زمينه سازي اين حرکت اقتباسي و تقريبي نيز پيش بيني شده که عبارتند از:
1-اعلام پيروزي موسوي قبل از شمارش نهايي آراء
2-فراخوان حضورافراطيون براي اغتشاش در شهرها در ساعات پاياني روز انتخابات
البته پيش از اين نيز واسطه ها و حلقه هاي ارتباطي بيگانگان با محافل داخلي اقدام به ارتباط گيري کرده بودند که دستگيري خانم هاله اسفندياري و رامين جهان بگلو به ناکام ماندن اين پروژه انجاميده بود.
ولي استيصال جريان افراطي و يأس آنان از رأي مردم ،توهم بهره گيري از اين شيوه را با تقليد ازالگوي انقلاب گل سرخ گرجستان پديد آورده که با بهانه ي انتخاباتي عامل سرسپرده ي غربگرا را که اتفاقاً پيش از اين نيز در دولت برآمده از جدا سازي گرجستان از شوروي ،ايفاء نقش کرده بود به رياست جمهوري برسانند.
اما گويا اين جريان فراموش کرده اند که انقلابهاي رنگين بد سرانجام بوده و جزء وابستگي ،بدهکاري و ناامني نتيجه اي براي آنان نداشته است.
جالب اينکه براي مرحله ي نافرماني مدني نيز چهره هاي افراطي اين روزها به گروه طالبان نيزحسادت مي ورزند و حجاريان از تئوري پردازان جريان افراطي مي گويد:اي کاش ما به اندازه طالبان خاطرخواه داشتيم.قبل از اين نيز به نقل از وي آمده بود که اصلاحات نياز به خون دارد.
به نظر مي رسد اين مواضع تهديد آميز براي کليه مدافعان و دلسوزان نظام جاي تأمل دارد چرا که گفته مي شود پدر ضارب حجاريان که با رضايت وي از محکوميت رهايي يافته بود نيز درستاد انتخاباتي همان کانديداي رنگي در شهر ري مشغول فعاليت مي باشد.برخي صاحب نظران معتقدند ماجراي ترور حجاريان و همچنين تلاش وي براي شکار افراد ساده لوح و پرونده سازي عليه نظام با همکاري خانم شيرين عبادي و الهه هيکس همچنان مشکوک بوده و داراي ابعاد پنهان و نامکشوفي است که حاکي از ريسک پذيري وي براي به راه انداختن فتنه و ماجرا جويي نيز مي باشد به گونه اي که مي توان شکل گيري نوعي از طالبانيسم اصلاح طلب را مطرح کرد که براي انقلاب گل سرخ از هيچ خطر و خشونتي فرو گذار نمي باشد.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط