مترجم: رزیتا ملکیزاده
پابلو روییس ای پیکاسو (به اسپانیایی: Pablo Ruiz y Picasso) یکی از بزرگترین هنرمندان قرن بیستم به حساب میآمد. او سبکهای مختلف زیادی را تجربه کرد و در طول عمر خود جهان هنر را دگرگون ساخت.
در شروع قرن جدید، پیکاسو به پاریس رفت که در آن زمان مرکز هنر و ادبیات بود.
بعدها، سبک نقاشی خود را تغییر داد و شروع به استفاده از رنگهای بیشتری همچون رز، صورتی یا قهوهای کرد. او دوست داشت تصاویری از زندگی سیرک با رقصندهها و آکروبات بازهای آن نقاشی کند. این دوره که رز نامیده میشود تا سال 1907 ادامه داشت.
پابلو پیکاسو در سال 1962
پیکاسو و براک تمایل نداشتند طبیعت را همانطور که واقعاً است، نشان دهند. آنها فکر میکردند که تمام اشیاء موجود در طبیعت دارای اشکال هندسی هستند. در سبک کوبیسم، اشیاء به اشکال مسطح بسیاری تقسیم شده به طوریکه شبیه به پازل به نظر میرسند. به عنوان مثال تمام جوانب صورت انسان، با هم نشان داده شده و شاید حتی بجای دو چشم سه چشم نشان داده شود. نقاشان سبک کوبیسم میخواستند تمام قسمتهای یک جسم را از یک زاویه نشان دهند.
پیکاسو و براک همچنین کار با مواد دیگری از جمله پارچه و برشهای روزنامه که بر روی بوم چسبانده میشدند، را امتحان کردند. این تکنیک بعدها به عنوان کلاژ شناخته شد.
گرنیکا، 1936
در طول جنگ جهانی دوم پیکاسو در پاریس که در آن زمان تحت اشغال نازیها قرار داشت، زندگی میکرد. نازیها از نقاشیهای مدرن او خوششان نمیآمد و پیکاسو مجبور شد آنها را در گاوصندوق مخفی بانک فرانسه پنهان نماید.
او کار خود را تا زمان مرگش یعنی سال 1973 ادامه داد. پیکاسو به عنوان شخصی بسیار دمدمی مزاج شناخته میشد و همچنین این خصلت را در نقاشیهای خود نشان میداد. گاهی متفکر، حتی غمگین و در سایر مواقع میتوانست بسیار شوخ طبع باشد. پیکاسو هرگز از کار خود راضی نبود و هرگز دست از تلاش و تجربه آموزی برنداشت. او بخاطر تخیل قوی و مهارتش، تحت عنوان «ال مسترو» هنر مدرن نامیده میشد.
منبع مقاله : برگرفته از سایت اینگیلیش آنلاین
دوران جوانی
پابلو پیکاسو در سال 1881 در مالاگا اسپانیا متولد شد. پدرش معلم طراحی بود. پابلو در 10 سالگی شاگرد پدرش شد و در 13 سالگی اولین نمایشگاه خود را برگزار کرد. پیکاسو و براک تمایل نداشتند طبیعت را همانطور که واقعاً است، نشان دهند. آنها فکر میکردند که تمام اشیاء موجود در طبیعت دارای اشکال هندسی هستند. در سبک کوبیسم، اشیاء به اشکال مسطح بسیاری تقسیم شده به طوریکه شبیه به پازل به نظر میرسند. خانواده او در سال 1895 به بارسلونا نقل مکان کرده و پابلو عضو آکادمی هنر شد. این هنرمند جوان در دوران جوانی، مدلهای زنده و زندگی را با مشاهده اطراف خود در کافهها یا خیابان میکشید. در سنین جوانی به شاهکارهای هنرمندان مشهوری مانند ال گرِکو و دی گویا علاقمند شد.در شروع قرن جدید، پیکاسو به پاریس رفت که در آن زمان مرکز هنر و ادبیات بود.
دوره آبی و دوره رز
در سال 1901 دوست صمیمی پیکاسو خود را با شلیک گلوله از بین برد. این اتفاق تأثیر زیادی بر پابلو گذاشت. او بسیار غمگین بود و شروع به کشیدن تصاویری با رنگهای تیره از جمله خاکستری و آبی کرد و از رنگهای روشن و زنده استفاده نمینمود. این دوره از زندگی او را دوره آبی گویند که از سال 1901 تا 1904 ادامه داشت.بعدها، سبک نقاشی خود را تغییر داد و شروع به استفاده از رنگهای بیشتری همچون رز، صورتی یا قهوهای کرد. او دوست داشت تصاویری از زندگی سیرک با رقصندهها و آکروبات بازهای آن نقاشی کند. این دوره که رز نامیده میشود تا سال 1907 ادامه داشت.
بیشتر بخوانید: پیکاسو، نقاش برجسته قرن بیستم
پابلو پیکاسو در سال 1962
کوبیسم
زمانی که پیکاسو شروع به همکاری با دوست و همکار هنرمند خود ژرژ براک در پاریس کرد، سبک جدیدی را تجربه کردند که کوبیسم نامیده میشد.پیکاسو و براک تمایل نداشتند طبیعت را همانطور که واقعاً است، نشان دهند. آنها فکر میکردند که تمام اشیاء موجود در طبیعت دارای اشکال هندسی هستند. در سبک کوبیسم، اشیاء به اشکال مسطح بسیاری تقسیم شده به طوریکه شبیه به پازل به نظر میرسند. به عنوان مثال تمام جوانب صورت انسان، با هم نشان داده شده و شاید حتی بجای دو چشم سه چشم نشان داده شود. نقاشان سبک کوبیسم میخواستند تمام قسمتهای یک جسم را از یک زاویه نشان دهند.
پیکاسو و براک همچنین کار با مواد دیگری از جمله پارچه و برشهای روزنامه که بر روی بوم چسبانده میشدند، را امتحان کردند. این تکنیک بعدها به عنوان کلاژ شناخته شد.
سبک باستانی
در سال 1917 پیکاسو به منظور طراحی لباس و صحنه برای شرکت باله روسی به روم رفت. در طول این دوره او به فرم کلاسیک و تکنیکهای نقاشی بازگشت اما هرگز تجربه آموزی با کوبیسم را ترک نکرد.جنگ داخلی
در سال 1936 جنگ داخلی در اسپانیا درگرفت. در طول این دوره او شاهکار خود گرنیکا را نقاشی کرد. این نقاشی تصویری از مردم وحشت زده شهر باستانی اسپانیا را نشان میدهد که در طول جنگ جهانی بمباران شد. پیکاسو از این اقدام غیر انسانی شوکه شده و در نقاشی خود مردمی را نشان میدهد که با دهان باز و با داد و فریاد در حال دویدن هستند. به منظور نشان دادن غم و اندوه و خشم خود، او تنها از رنگهای سیاه و سفید و هچنین سایه رنگ خاکستری استفاده کرد.گرنیکا، 1936
دوران پیری
پیکاسو پس از جنگ به خانهای بزرگ در بخش جنوبی فرانسه نقل مکان کرد. در آنجا او به کشیدن نقاشی و پیکرتراشی ادامه داد.او کار خود را تا زمان مرگش یعنی سال 1973 ادامه داد. پیکاسو به عنوان شخصی بسیار دمدمی مزاج شناخته میشد و همچنین این خصلت را در نقاشیهای خود نشان میداد. گاهی متفکر، حتی غمگین و در سایر مواقع میتوانست بسیار شوخ طبع باشد. پیکاسو هرگز از کار خود راضی نبود و هرگز دست از تلاش و تجربه آموزی برنداشت. او بخاطر تخیل قوی و مهارتش، تحت عنوان «ال مسترو» هنر مدرن نامیده میشد.
منبع مقاله : برگرفته از سایت اینگیلیش آنلاین