چکیده
مقاله فوق به سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه و به طور خاص سوریه پرداخته است. نویسنده با اشاره به پیشنهادات ترامپ پیرامون سوریه، معتقد است که آمریکا در سوریه و خاورمیانه در حال تامین منافع عربستان سعودی است و عملا باعث به خطر افتادن منافع حیاتی آمریکا گردیده است. سیاست آمریکا در یمن، خروج از توافق هسته ای و سوریه در راستای حمایت کورکورانه آمریکا از عربستان است. به اعتقاد نویسنده، اگر ترامپ قصد دارد که تبدیل به امریکا اول در خاورمیانه گردد، باید دنباله رو اهداف عربستان نباشد.
تعداد کلمات : 1235 / تخمین زمان مطالعه : 6 دقیقه
مقاله فوق به سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه و به طور خاص سوریه پرداخته است. نویسنده با اشاره به پیشنهادات ترامپ پیرامون سوریه، معتقد است که آمریکا در سوریه و خاورمیانه در حال تامین منافع عربستان سعودی است و عملا باعث به خطر افتادن منافع حیاتی آمریکا گردیده است. سیاست آمریکا در یمن، خروج از توافق هسته ای و سوریه در راستای حمایت کورکورانه آمریکا از عربستان است. به اعتقاد نویسنده، اگر ترامپ قصد دارد که تبدیل به امریکا اول در خاورمیانه گردد، باید دنباله رو اهداف عربستان نباشد.
تعداد کلمات : 1235 / تخمین زمان مطالعه : 6 دقیقه
نویسنده: تد گالن
مترجم: سید محمد حسن هاشمی
مترجم: سید محمد حسن هاشمی
در حالی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا هر چند وقت یکبار در مورد خروج سریع و عاجل نیروهای آمریکا از سوریه فکر میکند، او با هشدارهایی از جمله از سوی مشاوران سیاست خارجی خود مواجه می شود که این حرکت ممکن است منجر به هرج و مرج بزرگ تر در این کشور گردد. او در پاسخ به این هشدارها، پیشنهاد الحاق نیروی تثبیت شده عرب و جایگزین تدریجی بجای نیروهای آمریکایی برای سبقت گرفتن از این خطر، مطرح کرده است. اگرچه، نیروهای جایگزین که او در ذهن دارد، همانطور که او و حامیانش توصیف می کنند، گروه اعزامی عرب واقعی نیست. این نیروهای جایگزین عمدتا از پرسنل عربستان سعودی و متحدانش در خلیج، تشکیل شده است.
این چنین نیرویی، نه به لحاظ سیاسی بی طرف است و نه برای بازگرداندن و حفظ صلح در سوریه، اختصاص داده شده است. در عوض، این نیروها به عنوان ابزار قدرتهای عربی هستند که برای سرنگونی بشار اسد تشکیل شده اند. در واقع، از زمان مراحل اولیه جنگ داخلی سوریه در سال های 2011 و 2012، قدرت های خلیج فارس ( در کنار ترکیه) این هدف را مدنظر خود قرار داده اند. شورش عمده علیه اسد، عمدتا دعوت عربی برای قدرت بر علیه ائتلاف اسد از اقلیت های مذهبی است. در اوائل سال 2012، روزنامه نگارانی که در بین نیروهای شورشی پنهان شده بودند، خاطرنشان کردند که آنها همگی سنی بودند. نیروهای در مقابل آنها طرفداران اسد بودند که عمدتا اعضای فرقه علویه، مسیحیان و دروزها (Druze) بودند.
طبق پیش بینی، عربستان سعودی، ترکیه، قطر و دیگر قدرتهای سنی، از شورشیان با تامین منابع مالی و تجهیزات نظامی، حمایت کردند.
اگرچه به سرعت، آنها کنترل بعضی از این نیروها را از دست دادند و دسته ها و احزاب تبدیل به داعش گردیدند. در اوائل 2012، ایالات متحده آمریکا در همکاری با ریاض و آنکار، وسائل کمکی غیرکشنده را برای حمایت از شورشیان میانه رو فرستاد. در سال 2013، واشنگتن با ارسال نیروی نظامی از طریق کشتی، باعث گرفتاری بیشتر آمریکا در نزاع فرقه ای گردید. تلاش برای افزایش شانس و اقبال مشتریان سوری تحت حمایت ریاض، با مداخله نظامی روسیه در سال 2015 و حمایت از نیروهای حکومتی با قدرت هوایی گسترده، به شکست انجامید. معرفی نیروی تثبیت ساختگی در زمانی که بشار اسد و حامیان روسی وی در لبه پیروزی بر علیه شورشیان بودند، حداکثر حفره آنها برای جلوگیری از شکست بود.
حتی مقامات زیرک آمریکایی به صورت معقولانه باید واقعیت را درک کنند. آنها همچنین باید این نکته را درک کنند که اهداف ریاض لزوما منافع امریکا را تامین نمی کند. بسیاری از گروه هایی که عربستان سعودی و متحدان وی در خلیج از آنها حمایت کردند، اسلام گرایان تندرو هستند. یکی از مشتریان برجسته، گروه سلفی احرار الشام است. و حمایت عربستان سعودی همچنین به نظر می رسد که شامل گروه تحریر الشام ( که سابقا جبهه النصره بود) می شود که به طور رسمی این گروه روابطش را القاعده تمام کرد.
ظهور حکومت پس از بشار اسد که این چنین احزاب و گروه های امکان دارد بر سوریه مسلط شوند، ممکن است دستور خانواده به شدت افراطی سلطنتی سعودی را پیش ببرد، اما جایگزینی گروه های اسلام گرای افراطی، باعث افزایش امنیت آمریکا نمی گردد. با اینحال سوریه تنها منطقه ای نیست که واشنگتن از سیاست های ریاض در مقابل بهترین منافع آمریکا، حمایت می کند. هر دو دولت ترامپ و اوباما، از مداخله نظامی عربستان سعودی در یمن، حمایت کردند.در واقع، از زمان مراحل اولیه جنگ داخلی سوریه در سال های 2011 و 2012، قدرت های خلیج فارس ( در کنار ترکیه) این هدف را مدنظر خود قرار داده اند. شورش عمده علیه اسد، عمدتا دعوت عربی برای قدرت بر علیه ائتلاف اسد از اقلیت های مذهبی است. در اوائل سال 2012، روزنامه نگارانی که در بین نیروهای شورشی پنهان شده بودند، خاطرنشان کردند که آنها همگی سنی بودند. نیروهای در مقابل آنها طرفداران اسد بودند که عمدتا اعضای فرقه علویه، مسیحیان و دروزها (Druze) بودند
آمریکا به سوخت رسانی به هواپیماهای نظامی و فراهم نمودن اطلاعات امنیتی برای کمک رساندن به بمباران هوایی در این کشور، ادامه می دهد. اطلاعات جدید نشان می دهد که واشنگتن نیروی ویژه ای برای مبارزه با مبارزان حوثی دارد. تبانی پشت پرده واشنگتن با کمپین نظامی عربستان سعودی، علیرغم وجود شواهدی مبنی بر ارتکاب جرائم سیستماتیک جنگی بر علیه شهروندان در یمن، ادامه دارد.
توضیحات واشنگتن برای تشریح این همکاری، شامل توضیحات ضعیف و خنده دار می باشد. یکی از توجیهات این است که القاعده در شبه جزیره عربستان، در یمن فعال است.اما این توجیه این حقیقت را نادیده می گیرد که گروه حوثی ها به شدت مخالف القاعده هستند. توجیهی که بتوان به سختی مطرح کرد این ادعا است که حوثی ها توسط ایرانیان هدایت می شوند. میزان حمایت تهران در واقع، کاملا میانه و متوسط می باشد و دخالت ریاض وسیع تر و مخرب تر است. همچون سوریه، شکست حوثی ها در یمن و روی کار آوردن دولت تحت حمایت عربستان سعودی، ممکن است منافع پادشاهی عربستان را تامین کند، اما خروجی این سیاست به منافع یا اعتبار آمریکا سود نمی رساند.
متاسفانه رهبران آمریکا به نظر می رسد تمایل به حمایت کورکورانه از رقابت عربستان با تهران، در هر مکان و موقعیتی دارند. تلاش پیوسته دونالد ترامپ، برای تضعیف توافق چند جانبه هسته ای ایران، ظاهرا بازتاب دهنده خواسته ها و آرزوهای اسرائیل و عربستان سعودی است. اما کارشکنی و تخریب این توافق تنش بی پایانی را با متحدان اروپایی آمریکا ایجاد می کند و باعث تشدید خطر در سرتاسر خاورمیانه می شود. بدتر اینکه، خروج از توافق باعث عدم نظارت بر فعالیت های هسته ای ایران می شود و منجر به جنگ ایران و آمریکا شود.
این نزاع با ایران به عنوان قدرت منطقه ای جدی، بدون شک باعث خشنودی خانواده سلطنتی عربستان می شود، اما به سختی به نظر می رسد که نتایج مخرب این جنگ به آمریکا سود برساند.
برای چندین دهه، آمریکا بدون در نظر گرفتن بازتاب سیاست هایش، دستور کار ریاض را دنبال کرده است، در حالی که منافع آمریکا مطرح نبوده و یا حتی تضعیف گردیده اند. رفتار تملق آمیز ترامپ نسبت به حاکمان عربستان سعودی در دیدار وی در 2017، تمایل واشنگتن را مبنی بر نادیده گرفتن رفتار ظالمانه داخلی و بین المللی عربستان نشان می دهد.
علیرغم ادعای اینکه عربستان سعودی متحد وفادار آمریکا است، اما سابقه عربستان چیز دیگری نشان می دهد. حکومت عربستان از وهابیونی حمایت مالی می کند که اسلام ضد غربی خشن را در بین مسلمانان دنیا تبلیغ می کند.
این چنین نیرویی، نه به لحاظ سیاسی بی طرف است و نه برای بازگرداندن و حفظ صلح در سوریه، اختصاص داده شده است. در عوض، این نیروها به عنوان ابزار قدرتهای عربی هستند که برای سرنگونی بشار اسد تشکیل شده اند. در واقع، از زمان مراحل اولیه جنگ داخلی سوریه در سال های 2011 و 2012، قدرت های خلیج فارس ( در کنار ترکیه) این هدف را مدنظر خود قرار داده اند. شورش عمده علیه اسد، عمدتا دعوت عربی برای قدرت بر علیه ائتلاف اسد از اقلیت های مذهبی است. در اوائل سال 2012، روزنامه نگارانی که در بین نیروهای شورشی پنهان شده بودند، خاطرنشان کردند که آنها همگی سنی بودند. نیروهای در مقابل آنها طرفداران اسد بودند که عمدتا اعضای فرقه علویه، مسیحیان و دروزها (Druze) بودند.
طبق پیش بینی، عربستان سعودی، ترکیه، قطر و دیگر قدرتهای سنی، از شورشیان با تامین منابع مالی و تجهیزات نظامی، حمایت کردند.
اگرچه به سرعت، آنها کنترل بعضی از این نیروها را از دست دادند و دسته ها و احزاب تبدیل به داعش گردیدند. در اوائل 2012، ایالات متحده آمریکا در همکاری با ریاض و آنکار، وسائل کمکی غیرکشنده را برای حمایت از شورشیان میانه رو فرستاد. در سال 2013، واشنگتن با ارسال نیروی نظامی از طریق کشتی، باعث گرفتاری بیشتر آمریکا در نزاع فرقه ای گردید. تلاش برای افزایش شانس و اقبال مشتریان سوری تحت حمایت ریاض، با مداخله نظامی روسیه در سال 2015 و حمایت از نیروهای حکومتی با قدرت هوایی گسترده، به شکست انجامید. معرفی نیروی تثبیت ساختگی در زمانی که بشار اسد و حامیان روسی وی در لبه پیروزی بر علیه شورشیان بودند، حداکثر حفره آنها برای جلوگیری از شکست بود.
حتی مقامات زیرک آمریکایی به صورت معقولانه باید واقعیت را درک کنند. آنها همچنین باید این نکته را درک کنند که اهداف ریاض لزوما منافع امریکا را تامین نمی کند. بسیاری از گروه هایی که عربستان سعودی و متحدان وی در خلیج از آنها حمایت کردند، اسلام گرایان تندرو هستند. یکی از مشتریان برجسته، گروه سلفی احرار الشام است. و حمایت عربستان سعودی همچنین به نظر می رسد که شامل گروه تحریر الشام ( که سابقا جبهه النصره بود) می شود که به طور رسمی این گروه روابطش را القاعده تمام کرد.
ظهور حکومت پس از بشار اسد که این چنین احزاب و گروه های امکان دارد بر سوریه مسلط شوند، ممکن است دستور خانواده به شدت افراطی سلطنتی سعودی را پیش ببرد، اما جایگزینی گروه های اسلام گرای افراطی، باعث افزایش امنیت آمریکا نمی گردد. با اینحال سوریه تنها منطقه ای نیست که واشنگتن از سیاست های ریاض در مقابل بهترین منافع آمریکا، حمایت می کند. هر دو دولت ترامپ و اوباما، از مداخله نظامی عربستان سعودی در یمن، حمایت کردند.در واقع، از زمان مراحل اولیه جنگ داخلی سوریه در سال های 2011 و 2012، قدرت های خلیج فارس ( در کنار ترکیه) این هدف را مدنظر خود قرار داده اند. شورش عمده علیه اسد، عمدتا دعوت عربی برای قدرت بر علیه ائتلاف اسد از اقلیت های مذهبی است. در اوائل سال 2012، روزنامه نگارانی که در بین نیروهای شورشی پنهان شده بودند، خاطرنشان کردند که آنها همگی سنی بودند. نیروهای در مقابل آنها طرفداران اسد بودند که عمدتا اعضای فرقه علویه، مسیحیان و دروزها (Druze) بودند
آمریکا به سوخت رسانی به هواپیماهای نظامی و فراهم نمودن اطلاعات امنیتی برای کمک رساندن به بمباران هوایی در این کشور، ادامه می دهد. اطلاعات جدید نشان می دهد که واشنگتن نیروی ویژه ای برای مبارزه با مبارزان حوثی دارد. تبانی پشت پرده واشنگتن با کمپین نظامی عربستان سعودی، علیرغم وجود شواهدی مبنی بر ارتکاب جرائم سیستماتیک جنگی بر علیه شهروندان در یمن، ادامه دارد.
توضیحات واشنگتن برای تشریح این همکاری، شامل توضیحات ضعیف و خنده دار می باشد. یکی از توجیهات این است که القاعده در شبه جزیره عربستان، در یمن فعال است.اما این توجیه این حقیقت را نادیده می گیرد که گروه حوثی ها به شدت مخالف القاعده هستند. توجیهی که بتوان به سختی مطرح کرد این ادعا است که حوثی ها توسط ایرانیان هدایت می شوند. میزان حمایت تهران در واقع، کاملا میانه و متوسط می باشد و دخالت ریاض وسیع تر و مخرب تر است. همچون سوریه، شکست حوثی ها در یمن و روی کار آوردن دولت تحت حمایت عربستان سعودی، ممکن است منافع پادشاهی عربستان را تامین کند، اما خروجی این سیاست به منافع یا اعتبار آمریکا سود نمی رساند.
متاسفانه رهبران آمریکا به نظر می رسد تمایل به حمایت کورکورانه از رقابت عربستان با تهران، در هر مکان و موقعیتی دارند. تلاش پیوسته دونالد ترامپ، برای تضعیف توافق چند جانبه هسته ای ایران، ظاهرا بازتاب دهنده خواسته ها و آرزوهای اسرائیل و عربستان سعودی است. اما کارشکنی و تخریب این توافق تنش بی پایانی را با متحدان اروپایی آمریکا ایجاد می کند و باعث تشدید خطر در سرتاسر خاورمیانه می شود. بدتر اینکه، خروج از توافق باعث عدم نظارت بر فعالیت های هسته ای ایران می شود و منجر به جنگ ایران و آمریکا شود.
این نزاع با ایران به عنوان قدرت منطقه ای جدی، بدون شک باعث خشنودی خانواده سلطنتی عربستان می شود، اما به سختی به نظر می رسد که نتایج مخرب این جنگ به آمریکا سود برساند.
برای چندین دهه، آمریکا بدون در نظر گرفتن بازتاب سیاست هایش، دستور کار ریاض را دنبال کرده است، در حالی که منافع آمریکا مطرح نبوده و یا حتی تضعیف گردیده اند. رفتار تملق آمیز ترامپ نسبت به حاکمان عربستان سعودی در دیدار وی در 2017، تمایل واشنگتن را مبنی بر نادیده گرفتن رفتار ظالمانه داخلی و بین المللی عربستان نشان می دهد.
علیرغم ادعای اینکه عربستان سعودی متحد وفادار آمریکا است، اما سابقه عربستان چیز دیگری نشان می دهد. حکومت عربستان از وهابیونی حمایت مالی می کند که اسلام ضد غربی خشن را در بین مسلمانان دنیا تبلیغ می کند.
بیشتر بخوانید : بزرگترین چالش غرب واشنگتن است نه مسکو
افراطیون تحت حمایت عربستان سعودی، جزو کادر سازمان های تروریستی از جمله القاعده و داعش گردیده اند. 15 نفر از 19 هواپیماربای حوادث 11 سپتامبر از شهروندان عربستانی بودند که این امر نشان می دهد که مشکل حمایت مالی عربستان از گروه های افراط گرای اسلامی است.
عربستان سعودی قدرت زشت و فریبکاری است که اهداف خود را حتی زمانی که منافع حیاتی آمریکا به خطر می افتد، دنبال می کند. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، لازم است که سیاست واقعی آمریکای اول در خاورمیانه را دنبال کند که دیگر به عربستان اجازه ندهد که آمریکا را تحت نظر خود در بیاورد.
عربستان سعودی قدرت زشت و فریبکاری است که اهداف خود را حتی زمانی که منافع حیاتی آمریکا به خطر می افتد، دنبال می کند. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، لازم است که سیاست واقعی آمریکای اول در خاورمیانه را دنبال کند که دیگر به عربستان اجازه ندهد که آمریکا را تحت نظر خود در بیاورد.
منبع: نشیونال اینترست