نقش تبليغات صحيح در برابر هجوم رسانه اي بيگانه
امام خميني(ره): «مسأله تبليغات يك امر مهمي است كه ميشود گفت كه در دنيا در رأس همه امور قرار گرفته است، و ميتوان گفت كه دنيا بر دوش تبليغات است... بايد با تبليغات صحيح، اسلام را آن گونه كه هست به دنيا معرفي نماييد... توجه داشته باشيد كه بالاترين چيزي كه ميتواند اين انقلاب را در اين جا به ثمر برساند و در خارج صادر كند، تبليغات است، تبليغات صحيح.»
در روز نخست تيرماه سال 1360هـ.ش، سازمان تبليغات اسلامي به فرمان امام خميني(ره) تاسيس شد. اين نهاد با هدف اعتلاي فرهنگ نغز و پربار اسلامي و تبلور حيات معنوي و تبيين و ترويج شاخصهاي اعتقادي فعال شد. سياستگذاري، برنامهريزي، هدايت، ساماندهي، پشتيباني و نظارت بر تبليغات ديني مردمي، زمينهسازي براي يافتن نيروهاي مؤمن و تأسيس تشكلهاي لازم و برنامهريزي و هماهنگي به منظور تقويت و هدايت مداوم انجمنهاي اسلامي، تلاش در جهت احياء و اشاعه معارف، فرهنگ و تاريخ تشيع از همه راههاي ممكن، با تاكيد بر وحدت تمام مذاهب اسلامي و حراست از آن با همكاري مراجع و نهادهاي ذيربط، تحقيق و بررسي در خصوص تبليغات سوء و تهاجم فرهنگي دشمنان و شناسايي و تحليل ترفندهاي تبليغي عليه اسلام و انقلاب اسلامي، انجام مطالعات راهبردي و بررسيهاي كاربردي در زمينه نيازهاي فرهنگي اقشار مختلف جامعه، بويژه جوانان و طراحي برنامهها و شيوههاي تبليغي نوين و اصلاح و احياي روشهاي سنتي در تبليغات اسلامي، تدوين و انتشار كتب و نشريات مناسب و ضروري، به منظور معرفي فرهنگ و تمدن اسلامي و تبيين مواضع انقلاب اسلامي و انجام پژوهشهاي لازم، به ويژه در زمينه نظام تربيتي و مباني سياسي – اقتصادي و فرهنگي حكومت اسلامي و حمايت از پژوهشگران متعهد و... از جمله فعاليتهاي اين سازمان است. اين روز بهعنوان روز تبليغ و اطلاعرساني ديني نامگذاري شده است.
تبليغات، به معناي مجموعه اعمال گفتاري، نوشتاري، رفتاري و تصويري است كه به منظور نفوذ و تاثيرگذاري در شخصيت، افكار، عقايد و احساسات مخاطبان سازماندهي ميشود و براي جهت بخشيدن به آنان در راستاي هدف و مقصدي مشخص، هويت پيدا ميكند. تبليغات در بينش و فرهنگ اسلامي از جايگاه رفيع و ويژهاي برخوردار است.
بد از پيروزي انقلاب اسلامي، نهاد شوراي عالي تبليغات اسلامي در اول تيرماه 1360 به صورت نهادي منسجم، مستقل و وابسته به ولايت فقيه با اراده امام (ره) و به منظور پرداختن به امر تبليغات به وجود آمد. اين نهاد انقلابي در سير تكاملي خود در 14/1/1368 با دست خط مبارك امام خميني(ره) به سازمان تبليغات اسلامي تغيير نام يافت.
روز اول تيرماه هر سال، به عنوان روز تبليغ و اطلاعرساني ديني نام نهاده شده؛ عنواني كه تا به امروز آنچنان كه بايد توجه لازم و بايستهاي نشده است.
بدون ترديد «اطلاعات و اطلاعرسانى» يكى از عناصر مهم و اساسى تشكيل دهنده قدرت است. اين واقعيت را مردم مغرب زمين دريافتهاند، اما كمى قبل از آن، قدرتهاى بزرگ، «غولهاى رسانهاى» را به عنوان وسيلهاى مناسب براى اقناع افكار عمومى در راستاى اجراى قدرت سياسى، احيا كردند.
توليد انبوه ابزارهاى ارتباطى، ساخت پايگاههاى عظيم اينترنتى و احداث صدها شبكه تلويزيونى و راديويى در دنيا، تنها با هدف انتقال صحيح و سريع اطلاعات، تجهيز نشده است، وراى فعاليتهاى اطلاعرسانى، هدايتخواستهها و نيات سياسى نهفته است. دنياى رسانه جهانى، امروزه با خلا اطلاعرسانى، افكار عمومى جهانيان را در چارچوب نيل به اهداف خاصى، هدايت مىكند و با بهرهگيرى از امكانات «تكرار»، «گسترده» و «يكسويه» نظام اطلاعرسانى نوين را شكل مىدهند.
هماهنگسازى افكار عمومى مردم با نيات و اهداف نظام سياسى، يكى از دستاوردهاى عظيم و مؤثر اطلاع رسانى امروزى است. در كنار اين اطلاعرسانى در درون يك نظام سياسى، «اطلاعرسانى» نقش مؤثرى در هماهنگ سازى دولتهاى ديگر دارد. در نظام امروزى جهان و تلاش براى «جهانىسازى» همه عرصههاى سياسى، فرهنگى و اقتصادى، جايگاه اطلاعرسانى، قابل تامل و تفكر است. گرچه بسيارى بر اين نظر هستند كه نقطه شروع جهانىسازى، از جهانىسازى گردش اطلاعات و جهانىسازى اطلاعرسانى است، ولى در عين حال نقش اطلاعرسانى در عرصه جهانى غير قابل انكار است.
اطلاعرسانى در واقع نقش اساسى در فرايند جامعهپذيرى دارد و به انسانها القاء مىكند كه چگونه جهان را ببينند و آن را تفسير كنند. در ميان هزاران خبر و اطلاعات گسترده در شبكههاى اطلاعرسانى جهان، به خوبى نقش «فرهنگپذيرى» نمايان مىشود.
در فرايند اطلاعرسانى مستمر است كه انسانها مىآموزند چه ملاكها و معيارهايى را در زندگى فردى و اجتماعى به كار ببندند و از چه الگوها و روشهايى اجتناب نمايند. در مهندسى افكار عمومى به خوبى بر كاركردها و زمينههاى اطلاعرسانى تاكيد مىشود و در سايه گردش اطلاعات هدفمند است كه افكار عمومى در مسير «خواست قدرت» شكل مىگيرد.
«قدرت» با تشديد يا تخفيف يا حتى طرد دادهها و اطلاعات، زمينههاى بهرهبردارى را از آن در حوزههاى متفاوت سياسى، اقتصادى و فرهنگى براى خود محفوظ مىدارد. از اين روست كه «گزينش و انتخاب» در اطلاعرسانى معنا و مفهوم مىيابد.
در ميان هزاران داده اطلاعاتى و گزارههاى خبرى كه از طريق شبكههاى مختلف خبرى و اطلاعاتى در دنيا رد و بدل مىشود، جايگاه رسانههاى كشورهاى اسلامى ناچيز است.
اطلاعرسانى انفعالى و ضعيف رسانههاى كشورهاى اسلامى، فضا را براى كشورهاى ديگر فراهم ساخته است تا با بهرهگيرى از خلا اطلاعات، به ارائه اطلاعات «هدفمند» بپردازند و كشورهاى اسلامى را در مقابل اطلاعرسانى فعال و هدفمند، منعطف نمايند. چه بسا هزينههاى سياسى، اقتصادى و حتى فرهنگى بازتاب اطلاعرسانى هدفمند ديگر رسانهها، بيش از هزينه اطلاعرسانى كشورهاى اسلامى نيز باشد. گردش اطلاعات در ميان كشورهاى اسلامى نيز به سختى و بعضا با سوء گمان همراه است.
عدم اعتماد كشورهاى اسلامى از يك سو و عدم شناخت جايگاه مؤثر و وسيع اطلاع رسانى در دنياى امروز، گردش اطلاعات را ميان آنها ضعيف ساخته است و از اين رو شهروندان كشورهاى اسلامى به رسانههاى بزرگ و غولهاى رسانهاى غرب روى مىآورند و در تعامل با آن، با اطلاعات و اخبار هدفمند و هدايتشده اي، مواجهه مىشوند كه در بدو نظر شناختن ماهيت هدايتشده و هدفمند اين رسانهها مشكل است. لذا با قبول دادهها و اطلاعات ايشان، خواسته يا ناخواسته، سوژه اعمال قدرت سياسى قدرتهاى بزرگ مىشوند.
گرچه در قالب «سازمان كنفرانس اسلامى» تلاشهايى براى اطلاع رسانى ميان كشورهاى اسلامى صورت گرفته است، اما اين تلاشها نتوانسته است در برابر غولهاى رسانهاى امروز دنيا، تشخصى پيدا كند.
حال نه تنها مردم كشورهاى اسلامي نياز مشترك به دادهها و اطلاعات سريع و صحيح دارند، بلكه مردم ساير نقاط جهان نيز حداقل نسبتبه اخبار و اطلاعات جهان اسلام، منتظر واكنش فعال رسانههاى كشورهاى اسلامى هستند، ولى به لحاظ كمبود امكانات اقتصادى و نبود تكنولوژى مدرن، اطلاعرسانى به سختى صورت مىگيرد و غولهاى رسانهاى با شكلدهى به افكار عمومى، راه ارائه اخبار و اطلاعات رقيب را مسدود يا حداقل با مشكل مواجهه مىكنند.
امروزه كمتر كسى به كار آيى و اثر بخشى اينترنت، رسانههاى جمعى شنيدارى و تصويرى، ترديدى دارد; اما نبود يك احساس مشترك و درك همگانى از واقعيتهاى اطلاع رسانى در جهان اســلام، بــاعث گرديده است كه سيرهجوم اطلاعــات و دادههاى هدفمند و هدايتشده از ســـوى غولهاى رسانهاى دنيا، افزايش يابد و افكار عمومى مردم كشورهاى اسلامى را با انعطاف و ضعف مواجهه سازد.
يكى از مهمترين آثار سوء اطلاعرسانى يكسويه و تهاجمى غولهاى رسانهاى جهان، تهى كردن «هويت» ملى و ديني كشورهاى اسلامى است. رسانههاى گروهى دنيا با القاى ارزشها و هنجارهاى مورد نظر، تلاش مىكنند ارزشهاى بومى و ملى و مذهبى كشورهاى اسلامى را از درون تهى و ارزشهاى فرهنگى خود را جايگزين سازند.
در بسيارى از خبرها خصوصا اخبار مربوط به تحولات كشورهاى اسلامى، القاى برداشتخاص و نگرش هدفمند به اين مسايل، قابل مشاهده است. برخورد انفعالى با پديده اطلاعرسانى، ضمن ايجاد «بحران هويت» در كشورهاى اسلامى، زمينه را براى «بحران مشروعيت» فراهم مىسازد. در بحران مشروعيت، شهروندان، مشروعيتحاكمان سياسى را به چالش مىكشند. مشروعيتى كه مىتوانست ريشه در هنجارها، ارزشها و فرهنگ سياسى هر كشور داشته باشد، در اثر ارتباطات يكسويه و اطلاعرسانى هدفمند، در دستگاه فرهنگى خاص تعريف مىشود كه سازگارى چندانى با فرهنگ ملى و بومى نمىتواند داشته باشد. در اين شرايط است كه كشورهاى اسلامى براى غلبه بر «بحران مشروعيت» هزينههاى سياسى و حتى اقتصادىاى را متحمل مىشوند كه مىتوانستند با هزينه كردن بخشى از آن، با افزايش مكانيسمهاى اطلاعرسانى صحيح و سريع، راه نفوذ مخاطرات سياسى را مسدود كنند.
از اين رو بهرهگيرى از نظام ارتباطات جهانى در اداره امور سياست داخلى و خارجى، در شكلگيرى افكار عمومى مطابق با اهداف و برنامههاى كشورهاى اسلامى تاثير بسزايى دارد.
به هر ميزان بتوان بر قدرت «رسانهاى جهانى» تسلط پيدا كرد، به همان ميزان در مسير تامين منافع ملى و خواستهاى عمومى كشور توفيق حاصل مىشود. بديهى است كه گردش اطلاعات و نظام اطلاعرسانى ميان كشورهاى اسلامى بايد براساس اصول منطقى و گرايشهاى تامين منافع عموم كشورهاى اسلامى مبتنى گردد، تا ضمن حفظ اعتماد و اطمينان به گزارههاى خبرى، سدى محكم در برابر هجوم رسانههاى جهانى تبديل شود.
منبع: روزنامه اطلاعات
/خ
در روز نخست تيرماه سال 1360هـ.ش، سازمان تبليغات اسلامي به فرمان امام خميني(ره) تاسيس شد. اين نهاد با هدف اعتلاي فرهنگ نغز و پربار اسلامي و تبلور حيات معنوي و تبيين و ترويج شاخصهاي اعتقادي فعال شد. سياستگذاري، برنامهريزي، هدايت، ساماندهي، پشتيباني و نظارت بر تبليغات ديني مردمي، زمينهسازي براي يافتن نيروهاي مؤمن و تأسيس تشكلهاي لازم و برنامهريزي و هماهنگي به منظور تقويت و هدايت مداوم انجمنهاي اسلامي، تلاش در جهت احياء و اشاعه معارف، فرهنگ و تاريخ تشيع از همه راههاي ممكن، با تاكيد بر وحدت تمام مذاهب اسلامي و حراست از آن با همكاري مراجع و نهادهاي ذيربط، تحقيق و بررسي در خصوص تبليغات سوء و تهاجم فرهنگي دشمنان و شناسايي و تحليل ترفندهاي تبليغي عليه اسلام و انقلاب اسلامي، انجام مطالعات راهبردي و بررسيهاي كاربردي در زمينه نيازهاي فرهنگي اقشار مختلف جامعه، بويژه جوانان و طراحي برنامهها و شيوههاي تبليغي نوين و اصلاح و احياي روشهاي سنتي در تبليغات اسلامي، تدوين و انتشار كتب و نشريات مناسب و ضروري، به منظور معرفي فرهنگ و تمدن اسلامي و تبيين مواضع انقلاب اسلامي و انجام پژوهشهاي لازم، به ويژه در زمينه نظام تربيتي و مباني سياسي – اقتصادي و فرهنگي حكومت اسلامي و حمايت از پژوهشگران متعهد و... از جمله فعاليتهاي اين سازمان است. اين روز بهعنوان روز تبليغ و اطلاعرساني ديني نامگذاري شده است.
تبليغات، به معناي مجموعه اعمال گفتاري، نوشتاري، رفتاري و تصويري است كه به منظور نفوذ و تاثيرگذاري در شخصيت، افكار، عقايد و احساسات مخاطبان سازماندهي ميشود و براي جهت بخشيدن به آنان در راستاي هدف و مقصدي مشخص، هويت پيدا ميكند. تبليغات در بينش و فرهنگ اسلامي از جايگاه رفيع و ويژهاي برخوردار است.
بد از پيروزي انقلاب اسلامي، نهاد شوراي عالي تبليغات اسلامي در اول تيرماه 1360 به صورت نهادي منسجم، مستقل و وابسته به ولايت فقيه با اراده امام (ره) و به منظور پرداختن به امر تبليغات به وجود آمد. اين نهاد انقلابي در سير تكاملي خود در 14/1/1368 با دست خط مبارك امام خميني(ره) به سازمان تبليغات اسلامي تغيير نام يافت.
اطلاعرساني ديني، چالشها و مشكلات
روز اول تيرماه هر سال، به عنوان روز تبليغ و اطلاعرساني ديني نام نهاده شده؛ عنواني كه تا به امروز آنچنان كه بايد توجه لازم و بايستهاي نشده است.
بدون ترديد «اطلاعات و اطلاعرسانى» يكى از عناصر مهم و اساسى تشكيل دهنده قدرت است. اين واقعيت را مردم مغرب زمين دريافتهاند، اما كمى قبل از آن، قدرتهاى بزرگ، «غولهاى رسانهاى» را به عنوان وسيلهاى مناسب براى اقناع افكار عمومى در راستاى اجراى قدرت سياسى، احيا كردند.
توليد انبوه ابزارهاى ارتباطى، ساخت پايگاههاى عظيم اينترنتى و احداث صدها شبكه تلويزيونى و راديويى در دنيا، تنها با هدف انتقال صحيح و سريع اطلاعات، تجهيز نشده است، وراى فعاليتهاى اطلاعرسانى، هدايتخواستهها و نيات سياسى نهفته است. دنياى رسانه جهانى، امروزه با خلا اطلاعرسانى، افكار عمومى جهانيان را در چارچوب نيل به اهداف خاصى، هدايت مىكند و با بهرهگيرى از امكانات «تكرار»، «گسترده» و «يكسويه» نظام اطلاعرسانى نوين را شكل مىدهند.
هماهنگسازى افكار عمومى مردم با نيات و اهداف نظام سياسى، يكى از دستاوردهاى عظيم و مؤثر اطلاع رسانى امروزى است. در كنار اين اطلاعرسانى در درون يك نظام سياسى، «اطلاعرسانى» نقش مؤثرى در هماهنگ سازى دولتهاى ديگر دارد. در نظام امروزى جهان و تلاش براى «جهانىسازى» همه عرصههاى سياسى، فرهنگى و اقتصادى، جايگاه اطلاعرسانى، قابل تامل و تفكر است. گرچه بسيارى بر اين نظر هستند كه نقطه شروع جهانىسازى، از جهانىسازى گردش اطلاعات و جهانىسازى اطلاعرسانى است، ولى در عين حال نقش اطلاعرسانى در عرصه جهانى غير قابل انكار است.
اطلاعرسانى در واقع نقش اساسى در فرايند جامعهپذيرى دارد و به انسانها القاء مىكند كه چگونه جهان را ببينند و آن را تفسير كنند. در ميان هزاران خبر و اطلاعات گسترده در شبكههاى اطلاعرسانى جهان، به خوبى نقش «فرهنگپذيرى» نمايان مىشود.
در فرايند اطلاعرسانى مستمر است كه انسانها مىآموزند چه ملاكها و معيارهايى را در زندگى فردى و اجتماعى به كار ببندند و از چه الگوها و روشهايى اجتناب نمايند. در مهندسى افكار عمومى به خوبى بر كاركردها و زمينههاى اطلاعرسانى تاكيد مىشود و در سايه گردش اطلاعات هدفمند است كه افكار عمومى در مسير «خواست قدرت» شكل مىگيرد.
«قدرت» با تشديد يا تخفيف يا حتى طرد دادهها و اطلاعات، زمينههاى بهرهبردارى را از آن در حوزههاى متفاوت سياسى، اقتصادى و فرهنگى براى خود محفوظ مىدارد. از اين روست كه «گزينش و انتخاب» در اطلاعرسانى معنا و مفهوم مىيابد.
در ميان هزاران داده اطلاعاتى و گزارههاى خبرى كه از طريق شبكههاى مختلف خبرى و اطلاعاتى در دنيا رد و بدل مىشود، جايگاه رسانههاى كشورهاى اسلامى ناچيز است.
اطلاعرسانى انفعالى و ضعيف رسانههاى كشورهاى اسلامى، فضا را براى كشورهاى ديگر فراهم ساخته است تا با بهرهگيرى از خلا اطلاعات، به ارائه اطلاعات «هدفمند» بپردازند و كشورهاى اسلامى را در مقابل اطلاعرسانى فعال و هدفمند، منعطف نمايند. چه بسا هزينههاى سياسى، اقتصادى و حتى فرهنگى بازتاب اطلاعرسانى هدفمند ديگر رسانهها، بيش از هزينه اطلاعرسانى كشورهاى اسلامى نيز باشد. گردش اطلاعات در ميان كشورهاى اسلامى نيز به سختى و بعضا با سوء گمان همراه است.
عدم اعتماد كشورهاى اسلامى از يك سو و عدم شناخت جايگاه مؤثر و وسيع اطلاع رسانى در دنياى امروز، گردش اطلاعات را ميان آنها ضعيف ساخته است و از اين رو شهروندان كشورهاى اسلامى به رسانههاى بزرگ و غولهاى رسانهاى غرب روى مىآورند و در تعامل با آن، با اطلاعات و اخبار هدفمند و هدايتشده اي، مواجهه مىشوند كه در بدو نظر شناختن ماهيت هدايتشده و هدفمند اين رسانهها مشكل است. لذا با قبول دادهها و اطلاعات ايشان، خواسته يا ناخواسته، سوژه اعمال قدرت سياسى قدرتهاى بزرگ مىشوند.
گرچه در قالب «سازمان كنفرانس اسلامى» تلاشهايى براى اطلاع رسانى ميان كشورهاى اسلامى صورت گرفته است، اما اين تلاشها نتوانسته است در برابر غولهاى رسانهاى امروز دنيا، تشخصى پيدا كند.
حال نه تنها مردم كشورهاى اسلامي نياز مشترك به دادهها و اطلاعات سريع و صحيح دارند، بلكه مردم ساير نقاط جهان نيز حداقل نسبتبه اخبار و اطلاعات جهان اسلام، منتظر واكنش فعال رسانههاى كشورهاى اسلامى هستند، ولى به لحاظ كمبود امكانات اقتصادى و نبود تكنولوژى مدرن، اطلاعرسانى به سختى صورت مىگيرد و غولهاى رسانهاى با شكلدهى به افكار عمومى، راه ارائه اخبار و اطلاعات رقيب را مسدود يا حداقل با مشكل مواجهه مىكنند.
امروزه كمتر كسى به كار آيى و اثر بخشى اينترنت، رسانههاى جمعى شنيدارى و تصويرى، ترديدى دارد; اما نبود يك احساس مشترك و درك همگانى از واقعيتهاى اطلاع رسانى در جهان اســلام، بــاعث گرديده است كه سيرهجوم اطلاعــات و دادههاى هدفمند و هدايتشده از ســـوى غولهاى رسانهاى دنيا، افزايش يابد و افكار عمومى مردم كشورهاى اسلامى را با انعطاف و ضعف مواجهه سازد.
يكى از مهمترين آثار سوء اطلاعرسانى يكسويه و تهاجمى غولهاى رسانهاى جهان، تهى كردن «هويت» ملى و ديني كشورهاى اسلامى است. رسانههاى گروهى دنيا با القاى ارزشها و هنجارهاى مورد نظر، تلاش مىكنند ارزشهاى بومى و ملى و مذهبى كشورهاى اسلامى را از درون تهى و ارزشهاى فرهنگى خود را جايگزين سازند.
در بسيارى از خبرها خصوصا اخبار مربوط به تحولات كشورهاى اسلامى، القاى برداشتخاص و نگرش هدفمند به اين مسايل، قابل مشاهده است. برخورد انفعالى با پديده اطلاعرسانى، ضمن ايجاد «بحران هويت» در كشورهاى اسلامى، زمينه را براى «بحران مشروعيت» فراهم مىسازد. در بحران مشروعيت، شهروندان، مشروعيتحاكمان سياسى را به چالش مىكشند. مشروعيتى كه مىتوانست ريشه در هنجارها، ارزشها و فرهنگ سياسى هر كشور داشته باشد، در اثر ارتباطات يكسويه و اطلاعرسانى هدفمند، در دستگاه فرهنگى خاص تعريف مىشود كه سازگارى چندانى با فرهنگ ملى و بومى نمىتواند داشته باشد. در اين شرايط است كه كشورهاى اسلامى براى غلبه بر «بحران مشروعيت» هزينههاى سياسى و حتى اقتصادىاى را متحمل مىشوند كه مىتوانستند با هزينه كردن بخشى از آن، با افزايش مكانيسمهاى اطلاعرسانى صحيح و سريع، راه نفوذ مخاطرات سياسى را مسدود كنند.
از اين رو بهرهگيرى از نظام ارتباطات جهانى در اداره امور سياست داخلى و خارجى، در شكلگيرى افكار عمومى مطابق با اهداف و برنامههاى كشورهاى اسلامى تاثير بسزايى دارد.
به هر ميزان بتوان بر قدرت «رسانهاى جهانى» تسلط پيدا كرد، به همان ميزان در مسير تامين منافع ملى و خواستهاى عمومى كشور توفيق حاصل مىشود. بديهى است كه گردش اطلاعات و نظام اطلاعرسانى ميان كشورهاى اسلامى بايد براساس اصول منطقى و گرايشهاى تامين منافع عموم كشورهاى اسلامى مبتنى گردد، تا ضمن حفظ اعتماد و اطمينان به گزارههاى خبرى، سدى محكم در برابر هجوم رسانههاى جهانى تبديل شود.
منبع: روزنامه اطلاعات
/خ