چکیده:
مهدویت یعنی چه و شامل چه موضوعاتی میشود؟
مهدویت نگریستن به موضوع ظهور امام زمان4 و حکومت جهانی ایشان به عنوان یک تئوری جامع و فراگیری برخواسته از آموزههای وحیانی (قرآن و سنت) است.
تعداد گلمات 1226 / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
مهدویت یعنی چه و شامل چه موضوعاتی میشود؟
مهدویت نگریستن به موضوع ظهور امام زمان4 و حکومت جهانی ایشان به عنوان یک تئوری جامع و فراگیری برخواسته از آموزههای وحیانی (قرآن و سنت) است.
تعداد گلمات 1226 / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
نویسنده: کبری خدابخش
مهدویت یعنی چه و شامل چه موضوعاتی میشود؟
مهدویت نگریستن به موضوع ظهور امام زمان(عج) و حکومت جهانی ایشان به عنوان یک تئوری جامع و فراگیری برخواسته از آموزههای وحیانی (قرآن و سنت) است.
موضوعات مهدویت، تمام معارف دربارۀ امام مهدی(عج) بهطور خاص، و منجی موعود بهطور عام را در برمیگیرد. موضوعات مهدوی، مسائلی از علوم اسلامی است که به مباحث امام زمان(عج) میپردازد. برای مثال، برخی از این موضوعات به شرح زیر است:
1. امام مهدی در قرآن: بررسی آیات دلالتکننده بر وجود امام یا قیام و حکومت ایشان یا دیگر مباحث دربارۀ حضرت مهدی(عج)
2. امام مهدی(عج) در روایات: بررسی روایات نقلشده دربارۀ امام مهدی(عج)
3. دلایل عقلی و نقلی اثبات امام مهدی(عج) : اثبات وجود امام با دلیلهای عقلی و آیات و روایات؛
4. علل غیبت امام زمان(عج) ؛
5. آثار و فواید امام غایب؛
6. انتظار و وظایف منتظران؛
7. علائم و شرایط ظهور امام؛
8. ویژگیهای یاران و دولت مهدوی؛
9. اوضاع جهان قبل از ظهور؛
10. رجعت یا بازگشت مردگان به دنیا؛
11. بحث از دعاها و اماکن منسوب به امام؛
12. آسیبشناسی یا بررسی پیآمدهای منفی؛
13. تاریخ عصر غیبت صغرا و وضع شیعه در آن زمان؛
14. بحث از ولایت فقیه یا نیابت عام (فقیهان دین) امام زمان در عصر
15. جهانیشدن و حکومت واحد جهانی؛
16. مهدویت و مسائل جدید کلامی؛
و بسیاری از موضوعات دیگر.
تأثیر و بازتاب مهدویت
فرهنگ مهدویت چقدر در نظام فعلی حکومتی ما میتواند مؤثر و کارساز باشد؟
فرهنگ، مجموعهای از نگرشها، ارزشها، هنجارها، رسوم و آداب، شعائر و اعمال خاص است که جامعه آنها را میپذیرد. فرهنگ مهدویت نیز مجموعهای از آیینهای اعتقادی، اخلاقی، رفتاری، مدیریتی، معرفتی، اجتماعی، فقهی و مانند آن است که پیامبر اکرم(ص) بر پایۀ وحی الهی آنها را برای هدایت انسانها به ارمغان آورد. امامان معصوم: این فرهنگ را به نسلهای بعدی منتقل کردهاند که تبیین، تفسیر و تشریع آن در زمان کنونی به عهدۀ وجود مقدس حضرت ولیعصر(عج) است. آن حضرت نیز در دوران هفتاد سالۀ غیبت صغرا، از طریق سفیران خاص خود (نایبان خاص) این مهم را به انجام رساند که در دوران کنونی (غیبت کبرا) مروجان دین و مراجع بزرگوار تقلید (نایبان عام) آن آموزهها را میگسترانند.[1]
بنابراین، الگوگیری و تأثیرپذیری از فرهنگ مهدویت برای تمام عصرها و نسلها، کارگشا و کارساز است. برای نمونه، به دو اثر و ویژگی این فرهنگ اشاره میکنیم:
1. احاطۀ علمی امام مهدی(عج) بر اعمال و احوال ما باعث میشود که مسئولان و مردم جامعه، امام را شاهد و ناظر بر اعمال خود ببینند و از گناهان فردی و اجتماعی بپرهیزند؛ زیرا میدانند او از گناهشان ناراحت میشود. علاوه بر آن، سعی میکنند تا با اعمال شایسته، زمینۀ خشنودی حضرت را فراهم سازند؛ زیرا میدانند او از کار نیک شادمان میشود.
به بیان دیگر، فرهنگ مهدویت را میتوان مایۀ حرکت و عمل صحیح در تمام طبقات نظام و جامعه دانست که تلاش و کوشش صحیح، اصولی و منطقی را در پیمیآورد؛
2. از ویژگیهای دیگر فرهنگ مهدویت، «امید» است. این ویژگی، برای تمام جوامع و نظامها، ازجمله نظام حکومتی ایران ضروری مینماید و موجب دلگرمی خدمتگزاران نظام اسلامی در خدمت به خلق خدا و دین خدا میگردد.
آری، فرهنگ مهدویت، حرکتآفرین، امیدآفرین، تلاشزا و نشاطآور است،
و یأس، نومیدی، خستگی، وازدگی و پوچگرایی را میزداید. این فرهنگ، دریچهای به آیندهای روشن دارد. البته ویژگیها فراوان است، ولی برای بیان آنها
مجالی نیست.[2]
دلیل گسترش بحث مهدویت
علت افزایش بحث دربارۀ مهدویت و انتظار چیست؟
اگرچه فرهنگ مهدوی، با توجه به سه دهۀ اول انقلاب و حتی قبل از آن، از گسترش چشمگیری برخوردار شده و در عرصههای مختلف و مجامع گوناگون مورد توجه قرار گرفته است، اما ظاهراً در این امر کوتاهی شده و حق مطلب ادا نگردیده است.
باید اذعان کرد که مهدویت، قلب تپندۀ حیات شیعه و رمز نجات انسان معاصر از بنبستها و گردابهاست. مهدویت انرژی متراکمی است که اگر به درستی از آن بهره گیرند، توانایی شگرفی در متحد ساختن و بسط معنویت و احیای دین دارد.
قبل از انقلاب، توجه خاصی به مسئلۀ مهدویت نشده است؛ اما خوشبختانه در چند سال اخیر، این مبحث با کوشش برخی از مراکز و تلاش دانشمندان اسلامی، از انحصار منحرفان و کجسلیقگان بیرون آمده است. البته پس از انقلاب هم به گونهای کامل و شایسته به این مباحث و موضوعات پرداخته نشده است؛ در نتیجه، برای جبران این کندی، آنهم در عصر سرعت، همت و تلاش مضاعفی از همۀ نهادها و مسئولان میطلبد.
از اینرو به بررسی علل و عوامل فرایند رشد و افزایش توجه به بحث مهدویت و انتظار در چند سال اخیر میپردازیم و به چند مورد آن اشاره میکنیم:
1. تأثیر انقلاب اسلامی: انقلاب اسلامی ایران، بزرگترین رخداد اجتماعی قرن بیستم است. پدیدهای با این گستردگی و عمق، علاوه بر آنکه تمام نهادهای ملی را متحول ساخته و سرنوشت تاریخی آنان را در مسیر تغییرات بنیادی قرار داده است، اندیشهها، سیاستها، نهضتها و احزاب سیاسی جهان را هم به چالشی نو فراخوانده است.
مسئلۀ دیگر این بود که گفته میشد در زمان ظهور، تمام نیروهای شرق و
غرب و نیروهای مسلح تسلیم حجت خدا میشوند. انقلاب ایران نشان داد
که این کار شدنی است. همان طوری که خلبانهای آموزشدیده در امریکا،
که آمده بودند تا منجی امریکا و شاه شوند، آمدند و با مردم اعلام همبستگی کردند و رشادتها و جانفشانیهای بسیاری از خود نشان دادند؛ حتی عدهای از
آنها شهید شدند. به همان دلیلی که نیروهای متخصص امریکایی به اسلام پیوستند، طاغوت زمان خلع شد و ولیّ خدا حاکم گردید؛ در دوران ظهور حجت حق نیز در سطح گستردهتری اینچنین خواهد شد. طبق همین مبناست که مقام معظم رهبری، انقلاب اسلامی ایران را آغاز راهی برای انقلاب جهانی منجی عالم بیان کردهاند.[3
2. تأثیر تهاجم دشمن: در دهههای اخیر، جهان غرب به موضوع آخرالزمان و آیندهنگری علاقۀ بسیاری نشان داده و در این راه سرمایهگذاریهای شگرفی کرده است. بیتردید در هیچ دورهای نظریهپردازان و سیاستمداران غربی به اندازۀ امروز دربارۀ آیندۀ جهان، پایان تاریخ، ظهور مسیح، ضد مسیح (دجال) و هرچه غرب و تمدن مادی آن را به خطر میاندازد، گفتوگو نکردهاند و براساس آن به تولید آثار فرهنگی و تدوین استراتژیها نپرداختهاند. انتشار مجموعۀ گستردهای از کتابها و مقالات با موضوعات یادشده، و تولید و توزیع گستردۀ فیلمهای سینمایی با همین موضوع، که بیشتر محصول کمپانیهای امریکایی و صهیونیستی هستند، مانند آرماگدون، روز استقلال، طالع نحس، ترمیناتور، نوستراداموس و... ، و تأسیس سایتهای اطلاعرسانی در اینترنت، تنها بخشِ آشکار این رویکرد عمومی غرب به موضوع آخرالزمان است. این همه تلاش، آدمی را به این فکر میاندازد که نقشهای در دست اجراست. اینکه سخنان نظریهپردازانی مانند هانتینگتون، تافلر، فوکویاما و... دربارۀ پایان تاریخ و جنگ تمدنها به استراتژی سیاسی _ نظامی سیاستمداران حاکم بر امریکا و انگلیس تبدیل شده است، حکایت از جریانی سازمانیافته در لایههای پنهانی سیاست، فرهنگ و اقتصاد جهان استکبار دارد.
به راستی، چه رخدادی در حال شکلگیری است که جهان غرب، تمامیت فرهنگ و تمدن خود را در خطر دیده و بیمحابا _ گرچه به قیمت از دست رفتن حیثیت خود و انزجار جهانی و مخالفت تمامی سازمانهای جهانی باشد _ با سرعت تمام به عراق هجوم میبرد و در وادی خطرناک جنگ بینالنهرین و بابل گام مینهد؟
پی نوشت:
[1]. فصلنامۀ انتظار، ش11 و 12، ص32، با چند تن از استادان حوزه و دانشگاه دربارۀ فرهنگ مهدویت گفتوگویی کرده که برای روشن شدن این سؤال و جواب بسیار مفید مینماید.
[2]. برای آگاهی بیشتر نک: خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی؛ استراتژی انتظار، اسماعیل شفیعی سروستانی.
[3]. پیام حج مقام معظم رهبری در سال 1387.