تكنولوژي ارتباطي و تروريسم در آسياي جنوب شرقي (2)
نويسنده: مهسا ماه پيشانيان
با توجه به بررسي مفاهيم انواع تروريسم به نظر اكثر كارشناسان تروريسم آسياي جنوب شرقي را مي توان زيرمجموعه تروريسم ملي گرا و مذهبي بدانيم. در ذيل به بررسي اين گروه ها مي پردازيم.
اعتقاد به پاكي قبيله، رقابت ميان مسلمانان مالاياي و تفكرات اسلامي مهمترين مباني رفتاري اين گروه را شكل مي دهد. اساس تفكرات ايدئولوژيكي آن را هم اعتقاد به خدا، امامت، جهاد و هجرت شكل مي دهد. بطوركلي ريشه شكل گيري اين گروه به نارضايتي از تشكيل حكومتي مدرن بوسيله Chakkri Dynasty در قرن 18 باز مي گردد. علاوه براين در قرن 19 با گسترش نفوذ كشورهاي استعماگر همانند بريتانيا و شكل گرفتن نهادهاي اداري و بوركراتيك وابسته به آنها قبايل اين كشور به عنوان خدمتگزاران دولت جديد در ساختار دولتي جذب شدند. علاوه براين تلاش آگاهانه اي صورت پذيرفت تا قوانين اسلامي بطور مستقل مبناي قضاوت قرا نگيرند. با تغيير نام كشور از سيام به تايلند و كنترل شديد دولتي بر قبايل جنوبي اين كشور روند هضم ساختار قبايل در دولت مدرن افزايش يافت. علاوهبراين تمام قوانين اسلامي قرباني قوانين غربي شد. در اعتراض به اين اقدام دولت معترضين مختلف سه مبناي اساسي براي دولت در نظر گرفتند. اين سه مبنا عبارت بودند از ملت، مذهب و نظام پادشاهي. در همين دوره Haji Sulong ، رييس شوراي اسلامي قبيله پاتاني جنبش مردم پاتاني Patani People''s Movement را بوجود آورد. گروه وي خواستار خودمختاري مذهبي، حقوق فرهنگي و اجراي مباني حقوق اسلام بود. اما رهبر اين گروه در سال 1952 بوسيله حكومت نظامي مليگراي ژنرالPhibun Songkhramكشته شد. خاطره وي به عنوان يك شهيد سبب گرديد كه وي به عنوان نماد مقاومت مسلمانان مالاياي شكل بگيرد. بر همين اساس هفت سال بعدPatani National LiberationFrontبا تمسك به انديشه هاي وي شكل گرفت. ( تانت آلفوموسون، 2008)
Mujahidin Movement of Pataniو New PULO ؛ در راس اين گروه ه ا فعاليت مي نمودند.
اگرچه اين گروه ها هر كدام تمايلات متفاوتي داشتند اما همه آنها خواستار تشكيل حكومت اسلامي بودند. البته روشهاي مبارزاتي اين گروه به شيوه جنگهاي كم شدت در قالب كمين نمودن، آدم ربايي، ترور، اخاذي، خرابكاري و بمب گذاري بود. بطور كلي در اين دوران مهمترين هدف اين گروه ه ا تلاش براي دستيابي به خودمختاري براي مسلمانان، تشكيل حكومت اسلامي و رهايي قبايل از كنترل دولت مركزي بود. در سال 1997 چهار گروه مذكور در قالب اتحاديه اي تصميم گرفتند براي استقلال پاتاني تلاش نمايند. (كونر بايلي و جان ميكسيك، )1989
البته در مورد فعاليت اين گروه هاي افراطي بايد به اين نكته مهم توجه داشت كه آنها در چارچوب سازمان مشخصي فعاليت نمي نمايند و ملغمه اي از انديشه هاي ملي گرايانه و اسلام خواهي دارند. برهمين اساس اعضاي اين گروه ها نيز طيف متفاوتي از كارگران، بازرگانان، افراد معمولي و مجرمان را تشكيل مي دهند. البته اين گروه ها اگرچه از نظر سازماني بسيار ضعيف مي باشند اما در زمينه سياسي، اقتصادي، امور جوانان و زنان و مسایل نظامي فعاليت دارند. تعداد افرادي كه در اين گروه ها فعاليت دارند از 1000 تا 1500 نفر بسيار متفاوت مي باشد. البته اگر تعداد نيروهاي لجستيكي و تبليغاتي را نيز به اين رقم اضافه نماييم تعداد نيروها به چيزي بين 3000 تا 5000 نفر مي رسد. با توجه به تعداد افرادي كه در اين گروه ها فعاليت دارند در سال 2007 دولت تايلند اعلام نمود كه اين گروه ها توانسته اند كنترل 100 روستا از 1521 روستاي جنوب تايلند را بدست آورند. (دسموند بال، )2004
اگر بخواهيم نمايي كلي از اهداف اين گروه ها در سالهاي اخير داشته باشيم بايد در ابتدا به اين نكته توجه داشته باشيم كه انديشه ه اي ملي گرايانه اسلامي در قالب فعاليتهاي جدايي طلبانه به فعاليت اين گروه ها شكل داده است. البته تلاش براي ايجاد آگاهي اسلامي براي فعاليتهاي استقلال طلبانه، كسب حمايت عمومي براي اسلام و ساختارهاي متناسب با آن، ايجاد ساختارها و نهادهاي مخفيانه،شكل دادن به ايدئولوژي استقلالطلبانه و ملي گرايانه در ميان طبقه حاكم، فراهم نمودن شرايط لازم براي انجام فعاليت هاي انقلابي و در نهايت آموزش نسل جوان از جمله اهداف ديگر اين گروه ها در تايلند مي باشد. (دسموند بال و ديويد اسكات ماتيسن، )2007
بطور كلي آنچه فعاليت اصلي نسل جديد اين گروه ها را شكل مي دهد آموزه هاي ساده اسلام و تلاش براي آزادي و استقلال مي باشد. بنابراين اين گروه ها در قالب جنبشهاي ملي- قومي با ديدگاهي اسلامي فعاليت دارند. البته ديد قوم گرايانه آنها بر انديشه اي اسلامي آنها برتري دارد.
البته ايالات متحده آمريكا فعاليت اين گروه ها را در قالب تروريسم ملي گرا دسته بندي نموده است. تروريسم ملي گرا گونه اي از تروريسم معرفي گرديده كه به واسطه آن تروريستها به دنبال يك حكومت مستقل و پايان دادن به اشغال كشور و يا حركت ضداستعماري براي پايان دادن به استعمار كشور و كسب استقلال آن مي باشند. اين واژه همچنين براي توصيف گروه هايي كه به دنبال ايجاد يك حكومت مستقل در يك منطقه قومي و مذهبي مي باشند نيز به كار رفته است. با وجود معرفي تروريسم ملي گرا به عنوان يكي از انواع تروريسم، ويژگيهاي آن محل مناقشه است و هنوز مشخص نيست چه نوع جنگ يا خشونتي مشروع تلقي مي گردد. از سوي ديگر اين گونه گروه ها بيشتر خود را مبارزان راه آزادي درگير در يك جنگ نامتقارن معرفي مي نمايند ( Wikipedi )
يكي ديگر از نكاتي كه در مورد فعاليت اين گروه ها بايد مد نظر داشته باشيم اين است كه اعضاي آنها هرگز تاكنون تلاش نكرده اند كه قلوب و اذهان مردم تايلند را بدست آورده و در جنگ تبليغاتي پيروز شوند. بلكه صرفا تلاش مي نمايند تا از طريق تهديد مستقيم به خشونت مردم را مرعوب نمايند. همين عامل سبب گرديده است كه مردم اين منطقه نگرش درستي نسبت به آموزه هاي اسلامي نداشته باشند.
البته نيروهاي پليس نيز توانايي چنداني براي مقابله با فعاليت اين گروه ها ندارند. همين عامل سبب گرديده است كه مردم جنوب تايلند اعتمادي به نيروهاي امنيتي دولتي نداشته باشند. اين عدم اعتماد مردم خود به عنوان پيروزي تبليغاتي مهمي براي اين گروه ها تلقي مي گردد.
هدف از تشكيل اين گروه تلاش براي تغيير اقتصاد و سياست فيليپين و تشكيل دولت سوسياليستي مي باشد. اين گروه در نيمه دهه ی هشتاد 12 هزار چريك مسلح را گردآوري كردند، در اين زمان بسياري اين گروه را تنها گروه توانمند براي مقابله با ديكتاتوري فرديناند ماركوس در آن زمان مي دانستند. اما عناصر مائوئيست موجود در اين گروه توسط شخص مائوتسه تونگ در سال 1974 نه تنها طرد شدند بلكه هر گونه حمايت از اين گروه چريكي كمونيستي نيز قطع گرديد. زماني كه مردم فيليپين در سال 1986، حكومت مائو را سرنگون كردند، اقبال مردم به ويژه آنهايي كه سالها در زندانهاي ماركوس مورد شكنجه و آزار و اذيت واقع شدند از حزب كمونيست گسترش يافت اما پس از روي كارآمدن دولت كوروزان آكينو و دولتهاي بعدي، با وجود آن كه آنها نيز دست نشانده آمريكا بودند، اما به هيچ روي حاضر به پذيرش كمونيستها در دولتهاي خود نشدند. لذا جنگهاي چريكي و نابرابر آنها در مقابل دولتهاي وقت نه تنها از محبوبيت و پايگاه مردمي آنها كاست، بلكه با شكنجه و كشتار مردم عادي و بيگناه از جمله 120 كارگر كه در اردوگاه ه اي چريكهاي كمونيست شكنجه شدند و نيز 900 نفر در ميندانائو توسط همين چريكها به قتل رسيدند كاملاً منزوي و مطرود شدند. با وجود فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سابق به عنوان اردوگاه كمونيسم اما چريكهاي كمونيستي فيليپين، حزب كمونيست ناكشاليست هند و مائوئيستهاي نپال ساختار كمونيستي و مشيمسلحانه خود را حفظ كردند. به ويژه حزب كمونيست فيليپين به دليل آن كه ايدئولوژي كمونيستي خود را نه از سويمسكو بلكه توسط واقعيتهاي محلي و بومي خود به دست آورده بود همچنان مشي خود را حفظ نمود.
بطور كلي اگر بخواهيم براي اين اقدامات افراطي در فيليپين دليلي بيابيم بايد اين مساله را در فقر اقتصادي و ناتواني حكومت اين كشور بررسي نماييم. اگرچه به اعتقاد تد رابرت گر فقر به تنهايي نمي تواند از ريشه هاي افراط گرايي به حساب آيد اما احتمال وقوع فعاليتهاي افراط گرايانه در جوامع در حال توسعه بيشتر از كشورهاي غني يا فقير است. تغييرات اقتصادي نيز شرايطي را به وجود مي آورند كه براي بروز بيثباتي و ظهور جنبشهاي مختلف خصوصاً حركتهاي شبه نظامي و ايدئولوژيك افراطي مناسب هستند. اعضاي فعال گروه ه اي افراط گراي فيليپين عموماً جوانان فقير و تحصيل نكرده مي باشند، لذا نابرابري هاي شكل گرفته در يك كشور مي تواند زمينه مناسبي براي جنبش هاي سياسي خشونت آميز به شكل كلي و تروريسم در شكل ويژه آن باشد. (تد رابرت گر، 2005، صفحه 19). هم اكنون 40 درصد فيليپيني ها با روزي دو دلار و نيز يك دهم از 87 ميليون نفر جمعيت آن در خارج از مرزها به دنبال كار هستند و فساد اداري و مالي مسوولان فيليپين، اين كشور را تا پايين ترين رده كشورهاي عقب مانده اي چون نپال و بروندي و رواندا نزول داده است. (ايوان باسكورو، نوامبر 2005)
منبع:http://www.pegahhowzeh.com
/س
فعاليت اسلامگرايان افراطي در تايلند
اعتقاد به پاكي قبيله، رقابت ميان مسلمانان مالاياي و تفكرات اسلامي مهمترين مباني رفتاري اين گروه را شكل مي دهد. اساس تفكرات ايدئولوژيكي آن را هم اعتقاد به خدا، امامت، جهاد و هجرت شكل مي دهد. بطوركلي ريشه شكل گيري اين گروه به نارضايتي از تشكيل حكومتي مدرن بوسيله Chakkri Dynasty در قرن 18 باز مي گردد. علاوه براين در قرن 19 با گسترش نفوذ كشورهاي استعماگر همانند بريتانيا و شكل گرفتن نهادهاي اداري و بوركراتيك وابسته به آنها قبايل اين كشور به عنوان خدمتگزاران دولت جديد در ساختار دولتي جذب شدند. علاوه براين تلاش آگاهانه اي صورت پذيرفت تا قوانين اسلامي بطور مستقل مبناي قضاوت قرا نگيرند. با تغيير نام كشور از سيام به تايلند و كنترل شديد دولتي بر قبايل جنوبي اين كشور روند هضم ساختار قبايل در دولت مدرن افزايش يافت. علاوهبراين تمام قوانين اسلامي قرباني قوانين غربي شد. در اعتراض به اين اقدام دولت معترضين مختلف سه مبناي اساسي براي دولت در نظر گرفتند. اين سه مبنا عبارت بودند از ملت، مذهب و نظام پادشاهي. در همين دوره Haji Sulong ، رييس شوراي اسلامي قبيله پاتاني جنبش مردم پاتاني Patani People''s Movement را بوجود آورد. گروه وي خواستار خودمختاري مذهبي، حقوق فرهنگي و اجراي مباني حقوق اسلام بود. اما رهبر اين گروه در سال 1952 بوسيله حكومت نظامي مليگراي ژنرالPhibun Songkhramكشته شد. خاطره وي به عنوان يك شهيد سبب گرديد كه وي به عنوان نماد مقاومت مسلمانان مالاياي شكل بگيرد. بر همين اساس هفت سال بعدPatani National LiberationFrontبا تمسك به انديشه هاي وي شكل گرفت. ( تانت آلفوموسون، 2008)
دوران فعاليت مسلمانان مبارز مالاياي در تايلند
1. دوران 1960 تا 1998
Mujahidin Movement of Pataniو New PULO ؛ در راس اين گروه ه ا فعاليت مي نمودند.
اگرچه اين گروه ها هر كدام تمايلات متفاوتي داشتند اما همه آنها خواستار تشكيل حكومت اسلامي بودند. البته روشهاي مبارزاتي اين گروه به شيوه جنگهاي كم شدت در قالب كمين نمودن، آدم ربايي، ترور، اخاذي، خرابكاري و بمب گذاري بود. بطور كلي در اين دوران مهمترين هدف اين گروه ه ا تلاش براي دستيابي به خودمختاري براي مسلمانان، تشكيل حكومت اسلامي و رهايي قبايل از كنترل دولت مركزي بود. در سال 1997 چهار گروه مذكور در قالب اتحاديه اي تصميم گرفتند براي استقلال پاتاني تلاش نمايند. (كونر بايلي و جان ميكسيك، )1989
2. سالهاي 1998 تا 2004
3. سالهاي 2004 تا كنون
البته در مورد فعاليت اين گروه هاي افراطي بايد به اين نكته مهم توجه داشت كه آنها در چارچوب سازمان مشخصي فعاليت نمي نمايند و ملغمه اي از انديشه هاي ملي گرايانه و اسلام خواهي دارند. برهمين اساس اعضاي اين گروه ها نيز طيف متفاوتي از كارگران، بازرگانان، افراد معمولي و مجرمان را تشكيل مي دهند. البته اين گروه ها اگرچه از نظر سازماني بسيار ضعيف مي باشند اما در زمينه سياسي، اقتصادي، امور جوانان و زنان و مسایل نظامي فعاليت دارند. تعداد افرادي كه در اين گروه ها فعاليت دارند از 1000 تا 1500 نفر بسيار متفاوت مي باشد. البته اگر تعداد نيروهاي لجستيكي و تبليغاتي را نيز به اين رقم اضافه نماييم تعداد نيروها به چيزي بين 3000 تا 5000 نفر مي رسد. با توجه به تعداد افرادي كه در اين گروه ها فعاليت دارند در سال 2007 دولت تايلند اعلام نمود كه اين گروه ها توانسته اند كنترل 100 روستا از 1521 روستاي جنوب تايلند را بدست آورند. (دسموند بال، )2004
اگر بخواهيم نمايي كلي از اهداف اين گروه ها در سالهاي اخير داشته باشيم بايد در ابتدا به اين نكته توجه داشته باشيم كه انديشه ه اي ملي گرايانه اسلامي در قالب فعاليتهاي جدايي طلبانه به فعاليت اين گروه ها شكل داده است. البته تلاش براي ايجاد آگاهي اسلامي براي فعاليتهاي استقلال طلبانه، كسب حمايت عمومي براي اسلام و ساختارهاي متناسب با آن، ايجاد ساختارها و نهادهاي مخفيانه،شكل دادن به ايدئولوژي استقلالطلبانه و ملي گرايانه در ميان طبقه حاكم، فراهم نمودن شرايط لازم براي انجام فعاليت هاي انقلابي و در نهايت آموزش نسل جوان از جمله اهداف ديگر اين گروه ها در تايلند مي باشد. (دسموند بال و ديويد اسكات ماتيسن، )2007
بطور كلي آنچه فعاليت اصلي نسل جديد اين گروه ها را شكل مي دهد آموزه هاي ساده اسلام و تلاش براي آزادي و استقلال مي باشد. بنابراين اين گروه ها در قالب جنبشهاي ملي- قومي با ديدگاهي اسلامي فعاليت دارند. البته ديد قوم گرايانه آنها بر انديشه اي اسلامي آنها برتري دارد.
البته ايالات متحده آمريكا فعاليت اين گروه ها را در قالب تروريسم ملي گرا دسته بندي نموده است. تروريسم ملي گرا گونه اي از تروريسم معرفي گرديده كه به واسطه آن تروريستها به دنبال يك حكومت مستقل و پايان دادن به اشغال كشور و يا حركت ضداستعماري براي پايان دادن به استعمار كشور و كسب استقلال آن مي باشند. اين واژه همچنين براي توصيف گروه هايي كه به دنبال ايجاد يك حكومت مستقل در يك منطقه قومي و مذهبي مي باشند نيز به كار رفته است. با وجود معرفي تروريسم ملي گرا به عنوان يكي از انواع تروريسم، ويژگيهاي آن محل مناقشه است و هنوز مشخص نيست چه نوع جنگ يا خشونتي مشروع تلقي مي گردد. از سوي ديگر اين گونه گروه ها بيشتر خود را مبارزان راه آزادي درگير در يك جنگ نامتقارن معرفي مي نمايند ( Wikipedi )
يكي ديگر از نكاتي كه در مورد فعاليت اين گروه ها بايد مد نظر داشته باشيم اين است كه اعضاي آنها هرگز تاكنون تلاش نكرده اند كه قلوب و اذهان مردم تايلند را بدست آورده و در جنگ تبليغاتي پيروز شوند. بلكه صرفا تلاش مي نمايند تا از طريق تهديد مستقيم به خشونت مردم را مرعوب نمايند. همين عامل سبب گرديده است كه مردم اين منطقه نگرش درستي نسبت به آموزه هاي اسلامي نداشته باشند.
البته نيروهاي پليس نيز توانايي چنداني براي مقابله با فعاليت اين گروه ها ندارند. همين عامل سبب گرديده است كه مردم جنوب تايلند اعتمادي به نيروهاي امنيتي دولتي نداشته باشند. اين عدم اعتماد مردم خود به عنوان پيروزي تبليغاتي مهمي براي اين گروه ها تلقي مي گردد.
افراط گرايي در فيليپين
1. جبهه آزادي بخش موروMoro Islamic Liberation Front
2. گروه انشعابي ميسوريMisuari Breakaway Group
3. گروه ابوسيافAbu Sayyaf Group
4. حزب كمونيستي مردم فيليپين- نيروي مسلح جديد مردميCommunist Party of the
هدف از تشكيل اين گروه تلاش براي تغيير اقتصاد و سياست فيليپين و تشكيل دولت سوسياليستي مي باشد. اين گروه در نيمه دهه ی هشتاد 12 هزار چريك مسلح را گردآوري كردند، در اين زمان بسياري اين گروه را تنها گروه توانمند براي مقابله با ديكتاتوري فرديناند ماركوس در آن زمان مي دانستند. اما عناصر مائوئيست موجود در اين گروه توسط شخص مائوتسه تونگ در سال 1974 نه تنها طرد شدند بلكه هر گونه حمايت از اين گروه چريكي كمونيستي نيز قطع گرديد. زماني كه مردم فيليپين در سال 1986، حكومت مائو را سرنگون كردند، اقبال مردم به ويژه آنهايي كه سالها در زندانهاي ماركوس مورد شكنجه و آزار و اذيت واقع شدند از حزب كمونيست گسترش يافت اما پس از روي كارآمدن دولت كوروزان آكينو و دولتهاي بعدي، با وجود آن كه آنها نيز دست نشانده آمريكا بودند، اما به هيچ روي حاضر به پذيرش كمونيستها در دولتهاي خود نشدند. لذا جنگهاي چريكي و نابرابر آنها در مقابل دولتهاي وقت نه تنها از محبوبيت و پايگاه مردمي آنها كاست، بلكه با شكنجه و كشتار مردم عادي و بيگناه از جمله 120 كارگر كه در اردوگاه ه اي چريكهاي كمونيست شكنجه شدند و نيز 900 نفر در ميندانائو توسط همين چريكها به قتل رسيدند كاملاً منزوي و مطرود شدند. با وجود فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سابق به عنوان اردوگاه كمونيسم اما چريكهاي كمونيستي فيليپين، حزب كمونيست ناكشاليست هند و مائوئيستهاي نپال ساختار كمونيستي و مشيمسلحانه خود را حفظ كردند. به ويژه حزب كمونيست فيليپين به دليل آن كه ايدئولوژي كمونيستي خود را نه از سويمسكو بلكه توسط واقعيتهاي محلي و بومي خود به دست آورده بود همچنان مشي خود را حفظ نمود.
بطور كلي اگر بخواهيم براي اين اقدامات افراطي در فيليپين دليلي بيابيم بايد اين مساله را در فقر اقتصادي و ناتواني حكومت اين كشور بررسي نماييم. اگرچه به اعتقاد تد رابرت گر فقر به تنهايي نمي تواند از ريشه هاي افراط گرايي به حساب آيد اما احتمال وقوع فعاليتهاي افراط گرايانه در جوامع در حال توسعه بيشتر از كشورهاي غني يا فقير است. تغييرات اقتصادي نيز شرايطي را به وجود مي آورند كه براي بروز بيثباتي و ظهور جنبشهاي مختلف خصوصاً حركتهاي شبه نظامي و ايدئولوژيك افراطي مناسب هستند. اعضاي فعال گروه ه اي افراط گراي فيليپين عموماً جوانان فقير و تحصيل نكرده مي باشند، لذا نابرابري هاي شكل گرفته در يك كشور مي تواند زمينه مناسبي براي جنبش هاي سياسي خشونت آميز به شكل كلي و تروريسم در شكل ويژه آن باشد. (تد رابرت گر، 2005، صفحه 19). هم اكنون 40 درصد فيليپيني ها با روزي دو دلار و نيز يك دهم از 87 ميليون نفر جمعيت آن در خارج از مرزها به دنبال كار هستند و فساد اداري و مالي مسوولان فيليپين، اين كشور را تا پايين ترين رده كشورهاي عقب مانده اي چون نپال و بروندي و رواندا نزول داده است. (ايوان باسكورو، نوامبر 2005)
منبع:http://www.pegahhowzeh.com
/س