عوامل مؤثر بر ازدواج (قسمت سوم)

جوانی، به اقتضای خود، دوران شور و هیجان است. نتیجه چنین اقتضایی، عجله و دست پاچگی و شاید بی حوصلگی است.
دوشنبه، 8 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عوامل مؤثر بر ازدواج (قسمت سوم)
آنچه از مجموع نتایج بر می آید حاکی از آن است که جوانان على الخصوص دانشجویان توجه ویژه ای به تشکیل خانواده و ازدواج دارند و مسائل و نکات آن را با حساسیت دنبال می کنند. معیارها و صفات ارزشمند برای تشکیل زندگی و انتخاب همسر از افتخارهای ملی و دینی مردم کشورمان محسوب می گردد. به جاست مسئولان، خانواده ها و جوانان با تلاش هم آهنگ و هدف دار گام هایی مؤثر برای اعتلای هر چه بیشتر ارزش های والای خانوادگی، تسهیل امر جوانان و ثبات بنیان خانواده بردارند.
 
یک استاد شوریده دل که در نمایشگاه گروهی از جوانان شرکت کرده بود، از او خواستند چیزی بگوید. استاد گفت: فقط یک توصیه میکنم. عجله نکنید. جوانان معمولا عجولند و دوست دارند به همه چیز یکجا برسند و یا پله های ترقی را به سرعت طی کنند، اما شکیبایی مسیر مطمئن تری برای موفقیت است.
 
جوانی، به اقتضای خود، دوران شور و هیجان است. نتیجه چنین اقتضایی، عجله و دست پاچگی و شاید بی حوصلگی است. به طور معمول، آن قدر که از دیگران انتظار می رود شکیبا باشند، از نوجوان و جوان کمتر چنین انتظاری می رود. در جامعه ما، بعضی شرایط اجتماعی، مانند تمایل به پولدار شدن شکیبایی را در جوانان بیشتر کاهش می دهد.
 
شکیبایی در فرهنگ ما صفت مشخصه پرورش یافته ای نیست. ما حتی نسبت به شکیبایی هم بی حوصله می شویم. می خواهیم زندگی مان بی درنگ و باسرعت تغییر کند. شهرت و ثروت را همین حالا می خواهیم. این حقیقت را نادیده میگیریم که اگر خواهان عمل صحیح و تغییر منطقی هستیم، باید صبر کنیم. شکیبایی مستلزم اشتیاق، تحمل رنج، حوصله و مداومت در روزگار سختی است. هر چیز ارزشمندی، ارزش انتظار کشیدن را دارد.
 
خداوند در قرآن، بارها و بارها انسان را به شکیبایی و صبر دعوت کرده است. صبر از ویژگی‌های انسانهای مؤمن، متوکل، ثابت قدم و پایدار به شمار می رود. تا به حال فکر کرده اید که چرا شکیبایی جوانان کمتر است؟ دلیل این امر، برای هرکسی متفاوت است. عده ای به این دلیل کم صبرند که به هدف ها و خواسته هایشان شک دارند و به عبارت دیگر، باورهایشان قوی و مستحکم نیست. بعضی هم مهارتهای زندگی را آموزش ندیده، برنامه ریزی و مدیریت را یاد نگرفته اند. تعدادی هم بیش از اندازه تابع دیگران هستند و به اصطلاح، جو آنها را گرفته است! گاهی هم شکیبایی به بعضی ویژگی های اخلاقی منفی مانند فرصت طلبی، سوء استفاده، ریاکاری، جاه طلبی و خود بزرگ بینی مربوط می شود.
 
انسانها ناشکیبایی خود را به صورت های گوناگون توجیه میکنند. ممکن است ناشکیبایی نشانه ای از ریسک و جرئت تلقی شود. یا افراد، به بهانه این که فرصت برای موفقیت اندک است و برای پیشرفت باید عجله کرد، ناشکیبایی خود را توجیه کنند. صبر و شکیبایی نه تنها یک فضیلت است، بلکه در دراز مدت به عنوان ضامن آرامش و ایمنی روانی هم عمل می کند. اگر به قدرت باورها ایمان داشته باشید، اگر به فلسفه زندگی اهمیت بدهید و اگر امید همراه شما باشد، شکیبایی هم جای خود را در زندگیتان خواهد گشود.
 
گفته اند: جوان، عاشق سرعت است، هیجان می خواهد، برای رسیدن به خواسته هایش بی تابی می کند و حوصله کندی و سکون راندارد، به نظر می رسد، شکیبایی با این خصوصیات منافات داشته باشد و نباید از جوان انتظار شکیبایی داشت. اما این نگاه یک طرفه است. می توان شورو حال جوانی را با شکیبایی همراه ساخت. شورو حال جوانی جای خود را دارد و شکیبایی جوانی هم جای خود را، یکی برای کوتاه مدت خوب است و دیگری برای بلندمدت، می توان در جاها و اموری، از هیجانات بهره برد و در رسیدن به هدف های اصلی زندگی با شکیبایی عمل کرد. ضرورت زندگی واقع گرایی است و واقع گرایی مستلزم شکیبایی.
 
شادی من هم حکایتی عجیب دارد. وقتی شادم و کیفم کوک است، دیگر روی زمین بند نمی شوم. می پرسید، چه چیزهایی مراشاد می کند؟ خب فرق می کند، گاهی یک خبر خوش، یک نمره خوب، جشن و شادی، یک دست فوتبال جانانه که البته با برد تمام شود. خرید لباس یا چیزهایی که به دلخواه خودم باشد، و خلاصه هر موضوعی که مایه هایی از خوشی داشته باشد.
 
اما حتی وقتی شادم، از این که شادی ام تمام خواهد شد، ناراحت می شوم. انگار هر نوع شادی، دورهای محدود دارد که وقتی تمام شد، غم و غصه باید جای آن را بگیرد. از طرف دیگر، خیلی وقت ها بدون آنکه بدانم چرا، غصه ام می گیرد. راستی، آیا نمی شود همیشه شاد بود؟ چرا شادی همیشگی و پایدار نیست؟
 
دوست دارم در سرزمین شادی زندگی کنم که جنس شادی‌اش واقعی و اصیل باشد. این متن را در یکی از کتابهای شل سیلورستاین خواندم: شما تا حالا رفتین به سرزمین شاد؛ همون جایی که همه کس، هر روز شاد و آزاد، همه لطیفه میگن و آواز میخونن، آوازهای شاد میخونن، و همه چیز سرزنده است و پر نشاط، توی سرزمین شاد هیچ کس نیست ناشاد، صدای خنده و شادی فراوون از همه جامی یاد. من قبلا رفته ام به سرزمین شاد، وای، چه کسل کننده بود.؟
 
آری، من هم یک سرزمین شاد واقعی می خواهم، شادی‌های دور و برم ته دلم را راضی نمی کنند. فقط برای مدتی خوبند، تا وقتی که موضوع آنها موجود باشد. بعد که تمام شدند، غم و غصه ها برمی گردند. شاید ما معنای شادی را درست نفهمیده ایم. قدیمیها گفتند: دل آدم باید شاد باشد. حرف قشنگی است.
 
می توان این جوری حساب کرد که شادی دو نوع باشد: درونی و بیرونی و یا ظاهری و باطنی. دلیل ها و نشانه های این دو نوع شادی، شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارند. دلیل های شادی بیرونی، معمولا موضوعات زندگی مانند موفقیت در یک امتحان و یا شرکت در یک جشن هستند. نشانه های این شادی، خنده، آواز و گاهی هم بزن (و) برقص است. اما شادی درونی، علاوه بر دلیل های معمول، دلیل های جدی تری هم دارد. کی دل آدم شاد می شود؟ بگذارید فکر کنم. کی واقعا از ته دل شاد می شوم؟
 
زمانی که تکلیف خودم با خودم روشن باشد، با خودم دعوا نکنم، از چرایی زندگی‌ام سر در بیاورم، بتوانم به مشکلات و مسائل زندگی‌ام منطقی نگاه کنم، به باور و ایمان مطمئنی دست یافته باشم، و زمانی که زندگی ام را با شانس و اقبال تفسیر نکنم. اگر دائما ته دلم نلرزد، و اگر اطمینان و یقین وجودم را فراگرفته باشد، می دانم که شادی با من خواهد ماند. حتی اگر مشکلی داشته باشم یا از چیزی ناراحت باشم، بازهم زیاد جا نخواهم خورد و از تسلطی که بر خودم و اوضاع دارم، احساس رضایت خواهم کرد. نشانه های شادی درونی نیز تا حدودی تفاوت دارند. شادی درونی آدم را نکته سنج، باحوصله، عمیق تر و پخته تر می کند.
 
شادی‌های معمولی و روزمره لازمه زندگی هستند، اما کافی نیستند. گفتن و خندیدن و دست زدن، هم باعث شادی می شوند و هم نشانه های شادی اند. اگر لحظه های شاد، حتی شادی های ساده و سطحی، در زندگی نباشند، زندگی خیلی کسل کننده می شود. خنده و تفریح، شادابی و نشاط باید وارد زندگی شود. اما، همه شادی این نیست. اگر خود را فقط با شادی‌های سطحی راضی کنم، به معنای واقعی زندگی نخواهم رسید یا دیر خواهم رسید. باید به دنبال تفسیر منطقی تری از شادی باشم.
 
منبع: دخترانه، مهدی نیک خو، مؤسسه بوستان کتاب،چاپ اول،قم 1393


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط