خب به سلامتی و مبارکی، ماه مبارک رمضان هم داره میاد، شاید هم اومده. خب من از کجا بدونم شما کی دارید این متن رو میخونید آخه! به هر حال دمتون گرم که توی این هوای گرم روزه میگیرید؛ انصافاً دمتون گرم. حالا برای این که وسط این روزه داریها یک کم لبخند به لبتون بیاد، بد نیست این متن رو بخونید و با انواع رفتارهای نوجوونهای روزه دار آشنا بشید. راستی شما جزو کدوم دسته اید؟
دسته ی اول
دوستانی هستند که به شدت به حدیث «خواب روزه دار عبادت است» اعتقاد دارند و در این یک ماه تا جایی که امکان دارد به این حدیث عمل میکنند! این رفقا در این ماه با اجرای طرح ملی «اذان تا اذان» سعی میکنند از اذان صبح تا اذان مغرب بخوابند و از آن طرف تمام طول شب را بیدار باشند. حالا خیلی هم اشکال ندارد؛ اما فقط مراقب باشید زخم بستر نگیرید و بعد از عید فطر مجبور نباشید یک ماه هم برای درمان زخم بسترتان دمر بخوابید! درست است که روزه یک کم آدم را بی حال می کند، اما چند ساعت بیدار بودن هم نمک ماه رمضان است!
دسته ی دوم
این دسته از دوستان سعی میکنند در خلقت خدا دست ببرند و آپشن ذخیره ی غذا را به انسان اضافه کنند، غافل از این که این آپشن اساساً برای انسان طراحی نشده و در موجوداتی مانند خرس قطبی، کوالا و نهایتاً شتر در دسترس است. این افراد اما ناامید نمی شوند و از افطار تا سحر فقط میخورند، به امید این که غذاها در شکم شان ذخیره شود و در طی روز و در ساعات مشخص هی مورد استفاده قرار گیرد؛ اما تجربه نشان داده این اتفاق نمیافتد و حتی سنگینی معده باعث میشود در طی روز هم حال ناخوشی داشته باشند.
دسته ی سوم
این دسته از نوجوانان عزیز از یک هفته مانده به ماه مبارک رمضان به یک باره اهل مطالعه میشوند تا جایی که به تنهایی سرانه ی مطالعه در کشور را از هفت دقیقه و 26ثانیه به سه ساعت و 56 دقیقه افزایش میدهند. کتابهایی مثل «خواص گیاهان دارویی»، «سالم بخوریم، سالم بمانیم»، «طب سنتی در تاریخ مشرق زمین»، «خاطرات یک شتر از سه ماه غذا نخوردن» و... از جمله کتابهایی هستند که این افراد آنها را در این مدت میجوند؛ زیرا دنبال پیدا کردن راه حلهایی برای تشنه و گرسنه نشدن میگردند؛ درواقع آنها میخواهند بدانند اگر سحر چه چیزهایی بخورند دیگر تا خود افطار گرسنه نمی شوند یا چه چیزهایی نخورند دیگر تشنگی به سراغ شان نمیآید. تجربه نشان داده تمام تلاش این افراد، که تا آخرین روز ماه مبارک هم ادامه دارد، به نتیجه ی خاصی نمی رسد جز این که عطاری محل از دست هرچه عرق خارخاسک و عصاره ی بادرنجبویه و... که در انبار دارد، خلاص میشود! بالاخره یک بخش روزه گرفتن اصلاً برای همینه که گرسنه و تشنه بشویم دیگر!
دسته ی چهارم
این دسته از نوجوانها خیلی شیک و مجلسی روزه میگیرند. معده ی شان از آهن نیست و در شکم شان هم منبع پنجاه لیتری ذخیره ی آب ندارند. با یک دانشمند هم هماهنگ نکردهاند که نتیجه ی تلاشهایش را برای اختراع قرص ذخیره ی انرژی در اختیار آنها بگذارد. بدن شان هم مثل بقیه ی انسانها از آب و غذا تغذیه میکند و مثل گیاهان با فتوسنتز یا مثل آمیبها با تقسیم سلولی زنده نمی ماند! مثل پیرمردها هم بزرگ ترین تفریح شان زل زدن به دوردست نیست و مانند بقیه ی نوجوانها اهل بالا و پایین پریدن و جنب وجوش کردن هستند. براثر تلاش و بازی هم آب بدن شان تعریق میشود نه این که مثلاً اشعه ی فرابنفش از خودشان ساتع کنند؛ با این حال عین سی روز را (اگر هم شد 29 روز که بهتر!) روزه میگیرند. تشنه میشوند، گرسنه میشوند، اواخر روز هم یک کم بی حال میشوند؛ اما با این حال روزه میگیرند. تاریخ ثابت کرده این دسته با همه ی این احوال زنده میمانند و بعد از ماه رمضان هم به زندگی خود ادامه میدهند. باور کنید روزه کسی را نمی کشد وگرنه نسل مسلمانها بعد از اولین ماه مبارک رمضان تمام میشد که نشده است.
پی نوشت:
* اگرچه این چهار دسته با هم تفاوتهایی دارند، همه ی آنها در یک چیز مشترک هستند و آن هم این که دمِ همه ی آنها گرم است؛ یعنی دم شان گرم که روزه میگیرند و به بهانههای مختلف از زیر بار دستور خدا درنمی روند. آخر دیده شده بعضیها که می خواهند بروند مسابقه ی کشتی و باید در دسته ی مثبت 105کیلوگرم رقابت کنند، با این بهانه که نحیف هستند و روزه به آن ها فشار میآورد از روزه گرفتن شانه خالی میکنند یا بعضیها که مهم ترین موفقیت تحصیلی شان کسب نمره ی 11 در انضباط است، با این بهانه که روزه باعث میشود راندمان تحصیلی شان بیاید پایین، روزه نمی گیرند. خلاصه این که در این شرایط که بهانه برای روزه نگرفتن زیاد است، همین که روزه میگیرند خدا خیرشان دهد.
منبع: مجله باران
پی نوشت:
* اگرچه این چهار دسته با هم تفاوتهایی دارند، همه ی آنها در یک چیز مشترک هستند و آن هم این که دمِ همه ی آنها گرم است؛ یعنی دم شان گرم که روزه میگیرند و به بهانههای مختلف از زیر بار دستور خدا درنمی روند. آخر دیده شده بعضیها که می خواهند بروند مسابقه ی کشتی و باید در دسته ی مثبت 105کیلوگرم رقابت کنند، با این بهانه که نحیف هستند و روزه به آن ها فشار میآورد از روزه گرفتن شانه خالی میکنند یا بعضیها که مهم ترین موفقیت تحصیلی شان کسب نمره ی 11 در انضباط است، با این بهانه که روزه باعث میشود راندمان تحصیلی شان بیاید پایین، روزه نمی گیرند. خلاصه این که در این شرایط که بهانه برای روزه نگرفتن زیاد است، همین که روزه میگیرند خدا خیرشان دهد.
منبع: مجله باران