قوانین آجیلی
عید است و دید و بازدیدهایش! اما همین دید و بازدیدها هم آدابی دارد و مای آدمیزاد باید اینها را رعایت کنیم؛ بنابراین، شما هم سعی کنید رعایت کنید؛ پارسال یکی اینها را رعایت نکرد، در امتحانات خرداد تجدید شد!
قانون اول
به دید و بازدید بروید! شاید این قانون عجیب به نظر برسد و شما بپرسید که مگر میشود کسی به دید و بازدید برود، اما به دید و بازدید نرود؟ بله میشود. این طور میشود که بعضیها دم سال تحویل یک گروه در فضای مجازی درست میکنند و همه ی فامیل را به آن اضافه میکنند، بعد هم سال که تحویل میشود به هم تبریک میگویند و آرزوی بهروزی میکنند و چند تا استکیر بادام و پسته و نخودچی میفرستند و تمام! سیزده فروردین هم بعد از فرستادن عکس هایی از سبزه و علف، گروه پاک میشود! این شد دید و بازدید؟ بلند شوید همراه پدر و مادر بروید خانه ی فک و فامیل باباجان!
قانون دوم
درست است که آدم باید دید و بازدید را از خانه ی بزرگترها مثل پدربزرگ و مادربزرگ شروع کند، اما قرار نیست در همان جا متوقف شود که. اصلاً دید و بازدید عید خوبی اش به این است که آدم به کسانی سر میزند که شاید بقیه ی وقت ها فرصت نکرده برود. پس آنقدر نق نزنید که من فلان جا نمیآیم و آنجا میآیم. از این چند روز تعطیلی، یک کمش را هم نق نزنید، جای دوری نمی رود!
قانون سوم
اینکه کجاها بروید و کجاها نروید را براساس پلی استیشن بچه ی صاحب خانه تنظیم نکنید؛ یعنی دیده شده بعضی ها خانه ی دایی و عمه یشان نرفته اند، چون بچه ی آن ها پلی استیشن یا وسایل این چنینی ندارد؛ اما از روز اول فروردین غر زده اند که پس کی میرویم خانه ی مسعود این ها؟ حالا مسعود کیست؟ پسر باجناقِ شوهر عمه ی دختر دایی مادر بزرگشان! چون مسعود در خانه آخرین ورژن پلی استیشن را دارد، در اولویت دید و بازدید بعضی ها قرار گرفته است. بازی خوب است؛ اما نه تا این حد.
قانون چهارم
خوردن آجیل و پرتقال و موز هم جزوی از دید و بازدید عید است؛ اما همه ی آن نیست؛ پس در دید و بازدیدها جوری آجیل نخورید و که سیاهی مردمک چشم هایتان به زردی بادام هندی بگراید! بعد هم میخواهید بخورید، از همه اش بخورید. واقعاً کشمش چه کم از بادام هندی دارد؟! مثل بیل مکانیکی ظرف آجیل را نکاوید برای یافتن بادام و پسته یا اگر کاویدید هنگام رسیدن به پسته ی مورد نظر فریاد یافتم یافتم نزنید! خلاصه اینکه به خاطر دو تا پسته، کاری نکنید که پدرتان برود در اینترنت آگهی فروش شما را بدهد!
قانون پنجم
هنگام دید و بازدید لااقل آنقدری سرتان را از گوشی بیرون بیاورید که وقتی عمه یتان چای تعارف میکند، نگویید نمی خورم عمو! یعنی گاه گوشی کاری میکند که آدم عمه و عمویش را اشتباه میکند؛ بنابراین سعی کنید هر چنددقیقه یکبار هم شده موقع بازی با گوشی، سرتان را بالا بیاورید و مجلس را ببینید و افراد را از نظر بگذرانید. یک مورد بود که طرف آنقدر سرش در گوشی بوده موقع دید و بازدید عید که خانواده اش بلند شده اند و رفته اند و این نفهمیده، بعد صاحب خانه از آن جا اسباب کشی کرده و باز این نفهمیده، خانواده ی جدید آمده آنجا ساکن شده اند و این نفهمیده، بعد عید سال بعد شده، یک خانواده ی دیگر آمده اند خانه ی صاحبخانه ی جدید برای دید و بازدید، این چشمش را باز کرده و آن ها را دیده و فکر کرده آن ها خانواده ی خودش هستند و خلاصه با آن ها رفته بیرون! الان هم زندگی خوبی دارد و در خانواده ی جدید مشغول است!
قانون ششم
اگر شد دید و بازدیدهایتان را کِش بدهید، البته نه در همان موقع، بلکه در طول سال؛ یعنی نروید ته سال بعد. با بچه های فامیل رفیق شوید و قرار کوه و استخر و کتابخانه و... بگذارید.
منبع: مجله باران
منبع: مجله باران