ندار عشقم و با دل سر قمارم نيست

که تاب و طاقت آن مستي و خمارم نيست ندار عشقم و با دل سر قمارم نيست که دست بردي از اين بخت بدبيارم نيست دگر قمار محبت نمي‌برد دل من به غير گريه که آن هم به اختيارم نيست من اختيار نکردم پس از تو يار دگر
سه‌شنبه، 8 دی 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ندار عشقم و با دل سر قمارم نيست
ندار عشقم و با دل سر قمارم نيست
ندار عشقم و با دل سر قمارم نيست

شاعر : شهريار

که تاب و طاقت آن مستي و خمارم نيست ندار عشقم و با دل سر قمارم نيست
که دست بردي از اين بخت بدبيارم نيست دگر قمار محبت نمي‌برد دل من
به غير گريه که آن هم به اختيارم نيست من اختيار نکردم پس از تو يار دگر
که جز مزار تو چشمي در انتظارم نيست به رهگذار تو چشم‌انتظار خاکم و بس
که من هنوز بدان رهگذر، گذارم نيست تو ميرسي به عزيزان سلام من برسان
چه زندگي که غمم است و غمگسارم نيست چه عالمي که دلي هست و دلنوازي نه
که تاب ديدن دلهاي داغدارم نيست به لاله‌هاي چمن چشم بسته مي‌گذرم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط