خانه اي زير بيرق پنج تن آل عبا
گشت و گذاري در خوابگاه هاي دانشجويي حضرت جواد عليه السلام:
چند قدم مي گذاري عقب تا هر پنج بلوک خوابگاه،يکجا قاب شوند توي چشم هايت.چقدر آشناست اين عدد پنج.مثل پنج نور مقدس،مثل پنج تن آل عبا.کاشي کاري هاي بالا سر هر بلوک،روي ضلع جنوبي را که بخواني،مي فهمي که منظوري بوده در اين پنج تايي ساختن.مخصوصاً که روي هر سردر،جمله هايي است که فقط خدا همه ي معني اش را مي داند.
ساختمان شقايق،هماني است که با کاشي لاجوردي روي زمينه شمسه،بزرگ رويش نوشته اند:"خوابگاه هاي خيريه حضرت جواد عليه السلام ".بالا دستش توي يک ماه سفيد با کاشي قهوه اي نوشته شده:«ولايه علي بن ابي طالب حصني و من دخل حصني امن من عذابي".خوش به حال آنهايي که اينجا خانه شان است.بايد خيلي احساس امنيت کنند،به خاطر اينکه جايي هستند که مطمئن اند گزندي به آنها نمي رسد،اينها داخل ولايت مولا نشسته اند،در حصن خدايي!
پيشاني نوشت سردر ساختمان لاله"ان الحسين مصباح الهدي و سفينه النجات"است.امام حسين عليه السلام از همه چيزش گذشت،خون داد تا به اوج رسيد وشد کشتي نجات.من و تو هم اگر طالب اوجيم،بايد کاري حسيني کنيم، کاري که بوي گذشت بدهد،مثل اينهايي که از مالشان گذشتند و اين خوابگاه ها را سرپا کردند.
آدم هايي که در هر کدام از اين مجتمع ها مي روند بايد خاص باشند و خالص.اينها را به بيرق بالاي سرشان مي شناسند و شناخته شدن به بيرق امام حسين عليه السلام سخت است،خيلي سخت.بايد مواظب لحظه لحظه زندگيت باشي !
آن که بالايش کاشي«انا مدينه العلم و علي بابها»را دارد،مي گويند ساختمان ميخک.انگار مي خواهند تذکر دهند به تو که حتي توي خوابگاه هم نمي تواني بخوابي،خواب از نوع غفلت انگيزاش!بايد بداني دانشجويي و مسلمان و شيعه تا بتواني در خانه اي که پلاکش شده است حديث پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله درباره ي دانش اميرالمومنين عليه السلام.
نام ساختمان بعدي را گذاشته اند نرگس.بر پيشاني اش حک شده:"بقيه الله خير لکم ان کنتم مومنين"يعني هر که باشي و هر کجا که باشي،همه زندگي ات بايد او باشد،او که معشوق دلهاست،مو که يک نگاهش را به عالم نمي دهيم،او که سالهاست در غم فراقش اشک هجران مي ريزيم،مي داني که از چه کسي سخن مي گويم؟از مهدي؛طاووس اهل بهشت! ساختمانهاي قبلي را پيش از اين ساخته اند،اما اين يکي(بلوک پنجم)تازه به جمع بقيه پيوسته است.داستانش مفصل است،بلوک پنجم يک جورهايي شده،گل سرسبد بقيه!مثل امضاي پايان کار يا نمره بيست امتحان آخر سال.اسمش«کوثر ولايت»است.به گمانم آدم هايي که از اين پس در اينجا ساکن مي شوند،از همه خوشبخت تر باشند.نام«مادر»را گذاشته اند بالاي سرشان.نام آن کسي که سرآفرينش عالم هستي است.به اين يکي اگر افتخار نکني مسلمان نيستي!
روي پيشاني بندش نوشته شده:"السلام عليک يا سفينه النجاه؛يابن الحسن روحي فداک"اينجا هم پيوند مادر و فرزندي برقرار است،نه زهرا سلام الله عليها بي مهدي عجل الله تعالي فرجه تاب مي آورد و نه مهدي،بي فاطمه!لذا نامشان در کنار هم قرارگرفته است.
روي دو ستون،در نماي جلوي ساختمان با کاشي هفت رنگ و آب طلا اسماء الله و نام چهارده معصوم را نوشته اند.هر طرف که مي چرخي،نوري،هدايتي،حرفي مي آيد جلوي چشمت که دلت غنج مي رود.اگر بخواهيم،مي شود هنر ايراني-اسلامي را خارج از محدوديت و به زيباترين شکل آورد جلوي ديدگان،تا همه ببينند وحض کنند،نمونه اش همين ساختمانهاي زيباي خوابگاهي !
چه کسي گفته اين همه حرف قشنگ که عين زندگي است را بايد گذاشت توي
«بلوک پنجم يک جورهايي شده،گل سرسبدبقيه!مثل امضاي پايان کار يا نمره بيست امتحان آخر سال.اسمش«کوثر ولايت»است.به گمانم آدم هايي که از اين پس در اينجا ساکن مي شوند،از همه خوشبخت تر باشند.نام«مادر»را گذاشته اند بالاي سرشان.نام آن کسي که سر آفرينش عالم هستي است.به اين يکي اگر افتخار نکني مسلمان نيستي!»
کتابها؟مي شود دين را هم بدون تکلف وارد جريان زندگي آدم ها کرد و لذت برد.سازندگان ساختمان هاي خيريه حضرت جواد عليه السلام اين را ثابت کرده اند.مي نشيني زير درخت هاي اکاليپتوس جلوي بلوک ها،نفس تازه مي کني وخنکي باد است که دست مي کشد به سر و رويت.هوا را مي کشي توي سينه،چشم ها را که مي بندي،اين بار صداي آب است که خنکت مي کند.حوض آبي بزرگ وسط فضاي سبز اينجا،ماهي قرمز کم دارد تا باور کني روي زمين هرچقدر هم که زيبا باشد،تا بهشت خدا فاصله بسيار دارد.
راستي سازندگان اينجا،اصلاح الگوي مصرف را هم رعايت کرده اند و براي20هزارمتر مربع فضاي سبز،آبياري تحت فشار قطره اي طراحي کرده اند.
-يکي از بلوک ها را انتخاب مي کني و مي روي داخل.بايد ديد درون اين فضاي هنري چه چيزي وجود دارد؟
توي راهرو،اولين چيزي که به چشم مي آيد،وقف نامه بلوک است روي کاشي هاي سبز سيدي.همه جا ساکت است و زندگي آپارتمان نشيني در جريان و فقط کفش ها هستند که نشسته اند جلوي درها و درد و دل مي کنند.زنانه،مردانه،بچه گانه،مجلسي،اسپرت،و حتي دمپايي.از روي کفشها تا حدي مي شود آمار و خصوصيات آدم هاي هر واحد را فهميد.شايد بتوان يک پايان نامه از آن درآورد!بعضي ها فقط دو جفت کفش گذاشته اند دم درشان؛يک جفت زنانه،يک جفت مردانه،نو و تر و تميز.بعضي ها هم کفش هاي قرمز و صورتي کودکانه شان را گذاشته اند گوشه راهرو،اين ها حکما تازه پدر و مادر شده اند.
يکي از واحدهاي خالي را پيدا مي کني،مي روي داخل،سرکي بکشي.65 متر آپارتمان يک،يک خوابه،با يک نشيمن و آشپزخانه نقلي.همه چيز هست اما در سايز دانشجويي! جاي تجمل ندارد اينجا.بايد ساده باشي،کم ريخت و پاش،تا جايت بشود زير بيرق پنج تن آل عبا! راستي چقدر ثواب مي نويسند براي خيريني که اينجا راساخته اند!اگر من جاي خدا باشم مستقيم مي فرستمشان خود خود بهشت! انشالله خداوند عمل خيرشان را قبول کند!
منبع:بناي ماندگار،ويژه نامه افتتاح مجموعه خوابگاه هاي خيريه دانشجويي حضرت جواد (ع)دانشگاه صنعتي اصفهان