بوريس يلتسين
منبع : راسخون
« گورباچف ما را تا لبه پرتگاه كشاند ، با يلتسين قدمي رو به جلو برداشتيم »
با وجود اينكه كمتر كسي مرگ يلتسين را در آن روزها پيش بيني مي كرد، فراموش نكنيم در كشوري كه ميانگين طول عمر مردمانش تنها 59 سال است، مرگ يك رئيس جمهوري در سن 76 سالگي اصلا زود هنگام نيست، آن هم كسي كه هيچ گاه عادت نوشيدن را رها نكرد.
بوريس يلتسين رئيس جمهوري افراط ها و تفريط ها بود. او براي روسيه آزادي آورد و البته كشور را به فقر و هرج و مرج كشاند. براي اولين بار در دوران يلتسين بود كه روسيه دموكراسي را تجربه كرد، اما در عصر او فساد اين دموكراسي جوان را به گونه اي تحليل برد كه حالامردم از نبود آن ناراضي به نظر نمي رسند.
بوریس یلتسین کاری کرد که کشور روسیه، از نظر باقی کشورهای عادی جهان عادی بهنظر برسد. وی به مردم رنج دیده روسیه، سه حق اساسی را داد که شهروندان سایر ممالک متمدن مدتها از آن بهره مند بودند. در زمان یلتسین روس ها، بالاخره توانستند آنچه را که فکر می کنند، بیان کنند، افرادی را برگزینند که بیشتر باب میل شانباشند و حق مالکیت خانهای که در آن زندگی میکنند را بهدست آورند.
روسیه، با وارد شدن به راه هموار شده توسط یلتسین برای ساخت دموکراسی و بازار از کشوری مرموز، خطرناک و تحت کنترل کمونیسم به در شمار کشورهای قابل درک و مسئول راه یافت. روس ها بیشتر شبیه خارجی ها شدند. و شاید در همان لحظه و با شسته شدن این تفاوتها جنگ سرد پایان یافت.
«بوریس » در پایان حکومت هشت ساله خود محبوبیت خود را در بین هموطنانش از دست داد، اما در غرب بههیچ وجه چنین نشد. از نظر کارشناسان غربی که نظارهگر اوضاع روسیه بودند، در کشور یلتسین هیچ چیز غم انگیزی رخ نداد. دقیقتر این که چیزی رخ داد که باید هر کشوری در زمان تغییرات بزرگ متحمل آن شود.
يلتسين، بهطور قطع در غرب بیشتر از روسیه شناخته شد.
امضاي يلتسين
بوريس به دنيا آمد
اما يلتسين با رفتارش نشان داد که نه کارمندي شهرستاني بلکه رهبر مقتدري است که از کادرهاي قديمي حزب يک سروگردن هم بالاتر است. شايستگي هاي مديريتي يلتسين موجب حسادت هايي نسبت به وي شد تا آنجا که خود گورباچف نيز روابطش را با او به هم زد. يلتسين در سال 1988 از دفتر سياسي حزب ( پوليت بورو ) کناره گرفت و دو سال بعد نيز از حزب خارج شد. با فروپاشي شوروي محبوبيت مردمي او بالاتر رفت و در سال 1991 نخستين رئيس جمهور در تاريخ روسيه شد که با انتخاب مردم به قدرت رسيد.
يلتسين به عنوان يك مرد لحظه هاي پرعظمتي را تجربه كرد. او بر روي تانكي روبه روي كاخ سفيد مسكو ايستاد و با كمونيست هاي دوآتشه اي كه مي خواستند در آگوست 1991 دولت را سرنگون كنند مقابله كرد. او در روند سرنگوني امپراتوري شوروي نقشي مهم بر عهده داشت.
با اين حال يلتسين مرد عيب هاي بزرگ بود. مردم شجاعت و اخلاق او را در جنگ صليبي اش عليه حزب كمونيست تحسين كردند، اما هنگامي كه قدرت را در دست گرفت وجهه اش را به سرعت از دست داد. نوشيدن را از نو آغاز كرد و به گروه كوچكي از دوستانش اجازه داد كه كشور را اداره كنند، آن طور كه خود مي خواهند و به نفع شان است.
روي تانك
پدر دموكراسي روسيه
كسي نمي توانست يلتسين را پيش بيني كند. از يك سو سرنوشت يك امپراتوري را تغيير داد و از سويي بارها كارهايي كرد كه موجب شد مردم جهان به خود و كشورش بخندند. آنقدر مي نوشيد كه فراموش مي كرد با يك رئيس جمهوري ديگر قرار ملاقات دارد يا همراه گروه موسيقي در جشني جدي شروع به رقصيدن مي كرد.
او يك بار در جايي نوشت: كشورم بدون شخصي مثل من نمي توانست تغيير كند؛ مثل من خشن و بدزبان!
روسيه عصر يلتسين را مي توان در سه موضوع خلاصه كرد: هرج و مرج، غارت اموال دولتي و آزادي هاي بي سابقه سياسي.
يلتسين در « خاطرات نيمه شب » (يادداشت هاي آخر شب در دوره دوم رياست جمهوري اش) طبيعتا چيز ديگري مي گويد؛ داستان مردي كه تلاش مي كرد با وجود تلاش هاي فراوان براي كودتا، جنگ هاي چچن و فاجعه اقتصادي، روسيه را همچنان روسيه نگاه دارد. يكي از دبيران ماهنامه فارين پاليسي مي نويسد: مردي با صلاحيت تر و هوشيارتر از يلتسين بهتر مي توانست با اين چالش هاي بزرگ مواجه شود.
استروب تالبوت معاون وزارت خارجه دولت كلينتون و رئيس بنياد تحقيقاتي بروكينگز در مصاحبه اي با نيوزويك مي گويد: بزرگترين اشتباه يلتسين ناميدن پوتين به عنوان جانشين اش بود. پوتين تمامي اصلاحات دموكراتيك و حركت به سمت بازار آزاد را وارونه كرد.
تالبوت مي گويد: او هم شكست خورد و هم پيروز شد، اما به نظر من تاريخ به او ديد مثبتي خواهد داشت. او براي پايان جنگ سرد، نابودي امپراتوري شوروي و الحاق روسيه به غرب موفق بود. اما اشتباهات زيادي هم داشت: شايد مهم ترين اش انتخاب پوتين بود.
چچن
استعفا
يلتسين هيچ گاه توانايي اش را در غافلگيري مردم روسيه - و حتي جهان - از دست نداد. او در 31 دسامبر 1999 ضمن عذرخواهي از اشتباهاتش استعفا كرد و دنيا را تكان داد. يلتسين بعد از آن انتقال صلح آميز قدرت به شخص مورد حمايت اش - ولاديمير پوتين - را سرپرستي كرد.
يلتسين در سخنراني خداحافظي اش خطاب به مردم روسيه گفت: هميشه مي شنيدم كه مي گفتند يلتسين دو دستي به قدرت چسبيده و آن را رها نمي كند. اما دروغ مي گفتند. اين براي روسيه خيلي مهم است. ما كاري مهم انجام مي دهيم؛ انتقال متمدنانه و داوطلبانه قدرت از يك رئيس جمهوري روسيه به ديگري، به كسي كه مردم انتخابش مي كنند. با وجود اين من تصميم ديگري گرفتم. من مي روم. من مي روم قبل از اينكه دوره ام به پايان برسد.
مردم روسيه احتمالااين سخنان را هيچ وقت فراموش نخواهند كرد. با وجود تمامي شكست ها و كم كاري ها، شايد ميراث ديرپاي يلتسين همين جملات احساساتي از رئيس جمهوري باشد كه عادت داشت همه را شگفت زده كند.
از نگاه ديگران
خاویر سولانا رئیس سابق کمیسیون سیاست خارجی اتحادیه اروپا ودبیرکل سابق ناتو بود، تصمیم وی به انعقاد قرارداد عدم تعرض روسیه با ناتو در اوایل دهه 90 را گواه شگفت انگیز دوراندیشی و مردانگی یلتسین میداند، ابتکاری که پیشتر به فکرهیچکس نرسیدهبود.
در پشت تمامی این اظهارات و گفتهها نوشته اصلی بر روی حلقه گلی که غرب بر مزار اولین رئیس جمهور برگزیده روسیه می گذارد، چنین خواهد بود: «سپاسگزاریم آقای رئیسجمهور، کشور شما دیگر برای ما هولناک نیست».
آرامگاه بوریس یلتسین در گورستان نووودویچیمسکو
magiran.com
Aftabnews.ir
Fa.wikipedia.org
hamshahrionline.ir
/ن