بوريس يلتسين

« گورباچف ما را تا لبه پرتگاه كشاند ، با يلتسين قدمي رو به جلو برداشتيم » شايد همين شوخي ساده كه اواخر دهه نود ميلادي ميان مردم روسيه دهان به دهان مي گشت، بيانگر واقعيت هاي تلخ - و گاهي اوقات شيرين -...
شنبه، 6 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بوريس يلتسين

بوريس يلتسين
بوريس يلتسين


 

تهيه كننده : محمود كريمي شروداني
منبع : راسخون




 

« گورباچف ما را تا لبه پرتگاه كشاند ، با يلتسين قدمي رو به جلو برداشتيم »
 

شايد همين شوخي ساده كه اواخر دهه نود ميلادي ميان مردم روسيه دهان به دهان مي گشت، بيانگر واقعيت هاي تلخ - و گاهي اوقات شيرين - دوران حاكميت هشت ساله بوريس يلتسين بر ويرانه هاي امپراتوري شوروي باشد. مرگ يلتسين را كرملين به جهان مخابره كرد و علت آن مشكلات قلبي اي اعلام شد كه سال هاي سال همراه اين سياستمدار كهنه كار روس بود. عجيب اينكه ولاديمير پوتين بسيار ديرتر از بقيه رهبران جهان براي يلتسين بيانيه صادر كرد. او كه با استعفاي زودهنگام و حمايت همه جانبه از پوتين، راه را براي رياست جمهوري اش هموار كرده بود.
با وجود اينكه كمتر كسي مرگ يلتسين را در آن روزها پيش بيني مي كرد، فراموش نكنيم در كشوري كه ميانگين طول عمر مردمانش تنها 59 سال است، مرگ يك رئيس جمهوري در سن 76 سالگي اصلا زود هنگام نيست، آن هم كسي كه هيچ گاه عادت نوشيدن را رها نكرد.
بوريس يلتسين رئيس جمهوري افراط ها و تفريط ها بود. او براي روسيه آزادي آورد و البته كشور را به فقر و هرج و مرج كشاند. براي اولين بار در دوران يلتسين بود كه روسيه دموكراسي را تجربه كرد، اما در عصر او فساد اين دموكراسي جوان را به گونه اي تحليل برد كه حالامردم از نبود آن ناراضي به نظر نمي رسند.
بوریس یلتسین کاری کرد که کشور روسیه، از نظر باقی کشورهای عادی جهان عادی به‌نظر برسد. وی به مردم رنج دیده روسیه، سه حق اساسی را داد که شهروندان سایر ممالک متمدن مدت‌ها از آن بهره مند بودند. در زمان یلتسین روس ها، بالاخره توانستند آنچه را که فکر می کنند، بیان کنند، افرادی را برگزینند که بیشتر باب میل شان‌باشند و حق مالکیت خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنند را به‌دست آورند.

بوريس يلتسين

روسیه، با وارد شدن به راه هموار شده توسط یلتسین برای ساخت دموکراسی و بازار از کشوری مرموز، خطرناک و تحت کنترل کمونیسم به در شمار کشورهای قابل درک و مسئول راه یافت. روس ها بیشتر شبیه خارجی ها شدند. و شاید در همان لحظه و با شسته شدن این تفاوت‌ها جنگ سرد پایان یافت.
«بوریس » در پایان حکومت هشت ساله خود محبوبیت خود را در بین هموطنانش از دست داد، اما در غرب به‌هیچ وجه چنین نشد. از نظر کارشناسان غربی که نظاره‌گر اوضاع روسیه بودند، در کشور یلتسین هیچ چیز غم انگیزی رخ نداد. دقیق‌تر این که چیزی رخ داد که باید هر کشوری در زمان تغییرات بزرگ متحمل آن شود.
يلتسين، به‌طور قطع در غرب بیش‌تر از روسیه شناخته شد.

بوريس يلتسين
امضاي يلتسين

بوريس به دنيا آمد
 

بوريس نيکولايويچ يلتسين (Boris Yeltsin) در سال 1931 در خانواده يي کشاورز در منطقه کوهستاني اورال به دنيا آمد. در بزرگسالي به ناگزير به عضويت حزب کمونيست درآمد و سلسله مراتب حزبي را پيمود تا به دبيري شعبه حزب در سوردلوفسک رسيد. اين شهر به نام شهر محرمانه در تاريخ شوروي معروف است زيرا مقامات حکومتي بسياري از صنايع نظامي خود را در اين شهر بنا کرده بودند.در سال 1985 ميخائيل گورباچف آخرين رهبر شوروي يلتسين را به پايتخت فراخواند تا مسووليت حزب در مسکو را بر عهده گيرد و با فساد مبارزه کند.
اما يلتسين با رفتارش نشان داد که نه کارمندي شهرستاني بلکه رهبر مقتدري است که از کادرهاي قديمي حزب يک سروگردن هم بالاتر است. شايستگي هاي مديريتي يلتسين موجب حسادت هايي نسبت به وي شد تا آنجا که خود گورباچف نيز روابطش را با او به هم زد. يلتسين در سال 1988 از دفتر سياسي حزب ( پوليت بورو ) کناره گرفت و دو سال بعد نيز از حزب خارج شد. با فروپاشي شوروي محبوبيت مردمي او بالاتر رفت و در سال 1991 نخستين رئيس جمهور در تاريخ روسيه شد که با انتخاب مردم به قدرت رسيد.

بوريس يلتسين

يلتسين به عنوان يك مرد لحظه هاي پرعظمتي را تجربه كرد. او بر روي تانكي روبه روي كاخ سفيد مسكو ايستاد و با كمونيست هاي دوآتشه اي كه مي خواستند در آگوست 1991 دولت را سرنگون كنند مقابله كرد. او در روند سرنگوني امپراتوري شوروي نقشي مهم بر عهده داشت.
با اين حال يلتسين مرد عيب هاي بزرگ بود. مردم شجاعت و اخلاق او را در جنگ صليبي اش عليه حزب كمونيست تحسين كردند، اما هنگامي كه قدرت را در دست گرفت وجهه اش را به سرعت از دست داد. نوشيدن را از نو آغاز كرد و به گروه كوچكي از دوستانش اجازه داد كه كشور را اداره كنند، آن طور كه خود مي خواهند و به نفع شان است.
 

روي تانك
 

شايد مهمترين دوران زندگي اش همان سال هاي 1990 و 91 بود. عصري كه ميخائيل گورباچف رهبر اتحاد جماهير شوروي اصلاحاتي ناگزير را آغاز كرد كه سرانجامي جز فروپاشي امپراتوري نداشت. يلتسين در دوراني حساس به رياست مجلس روسيه برگزيده شد و دو ماه بعد ( 12 جولاي 1990 ) در كنگره حزب كمونيست استعفاي نمادين خود را - از رياست مجلس و حزب - اعلام و محل اجلاس را ترك كرد. كمتر از يك سال بعد در اولين انتخابات رياست جمهوري آزاد در روسيه پيروز شد. دو ماه بعد كمونيست هاي تندرو با هدف كودتا گورباچف را تحت بازداشت خانگي قرار دادند اما نتوانستند يلتسين را بازداشت كنند. يلتسين از تانكي روبه روي پارلمان روسيه بالارفت و از ده ها هزار مردمي كه اطرافش را گرفته بودند خواست از دموكراسي دفاع كنند. كودتا شكست خورد و اينگونه يلتسين به عنوان محبوب ترين و قدرتمند ترين سياستمدار روسيه شناخته شد. او در هشتم دسامبر 1991 به همراه ميخائيل گورباچف پايان امپراتوري شوروي را اعلام كرد.

 

بوريس يلتسين

پدر دموكراسي روسيه
 

با اين حال نمي توان با مفسر روزنامه آمريكايي بوستون گلوب همراه شد و يلتسين را « پدر دموكراسي روسيه » خواند. او تنها دو سال بعد از سقوط امپراتوري در روز 4 اكتبر 1993 پس از چندين روز بحران ميان دولت و پارلمان دستور محاصره پارلمان توسط ارتش را صادر كرد.
كسي نمي توانست يلتسين را پيش بيني كند. از يك سو سرنوشت يك امپراتوري را تغيير داد و از سويي بارها كارهايي كرد كه موجب شد مردم جهان به خود و كشورش بخندند. آنقدر مي نوشيد كه فراموش مي كرد با يك رئيس جمهوري ديگر قرار ملاقات دارد يا همراه گروه موسيقي در جشني جدي شروع به رقصيدن مي كرد.
او يك بار در جايي نوشت: كشورم بدون شخصي مثل من نمي توانست تغيير كند؛ مثل من خشن و بدزبان!
روسيه عصر يلتسين را مي توان در سه موضوع خلاصه كرد: هرج و مرج، غارت اموال دولتي و آزادي هاي بي سابقه سياسي.
يلتسين در « خاطرات نيمه شب » (يادداشت هاي آخر شب در دوره دوم رياست جمهوري اش) طبيعتا چيز ديگري مي گويد؛ داستان مردي كه تلاش مي كرد با وجود تلاش هاي فراوان براي كودتا، جنگ هاي چچن و فاجعه اقتصادي، روسيه را همچنان روسيه نگاه دارد. يكي از دبيران ماهنامه فارين پاليسي مي نويسد: مردي با صلاحيت تر و هوشيارتر از يلتسين بهتر مي توانست با اين چالش هاي بزرگ مواجه شود.
استروب تالبوت معاون وزارت خارجه دولت كلينتون و رئيس بنياد تحقيقاتي بروكينگز در مصاحبه اي با نيوزويك مي گويد: بزرگترين اشتباه يلتسين ناميدن پوتين به عنوان جانشين اش بود. پوتين تمامي اصلاحات دموكراتيك و حركت به سمت بازار آزاد را وارونه كرد.
تالبوت مي گويد: او هم شكست خورد و هم پيروز شد، اما به نظر من تاريخ به او ديد مثبتي خواهد داشت. او براي پايان جنگ سرد، نابودي امپراتوري شوروي و الحاق روسيه به غرب موفق بود. اما اشتباهات زيادي هم داشت: شايد مهم ترين اش انتخاب پوتين بود.

بوريس يلتسين

چچن
 

يلتسين به 14 جمهوري اتحاد جماهير شوروي آزادي اعطا كرد، اما در مورد چچن سرسختي به خرج داد و جلوي استقلال آنها را گرفت. او اعلام كرد: « سگ هاي ديوانه بايد كشته شوند. » و در سال 2004 جنگي خونين عليه شورشيان در چچن را آغاز كرد كه بيش از 100 هزار قرباني گرفت و باعث تحقير ارتش سابقا قدرتمند روسيه شد.

استعفا
 

مايكل هرش در نيوزويك مي نويسد: يلتسين روند اصلاحات به نفع بازار آزاد را با تصميمات اشتباه مسدود كرد و اجازه داد فساد رشد كند. او روسيه را در بحران فرو برد. عده اي از تحليلگران معتقدند كه او چنان كشور را به هرج و مرج كشاند كه قدرت گرفتن شخصيتي مثل پوتين ضروري به نظر مي رسيد. او كه كيش شخصيت به راه انداخت و دموكراسي را به عقب راند.
يلتسين هيچ گاه توانايي اش را در غافلگيري مردم روسيه - و حتي جهان - از دست نداد. او در 31 دسامبر 1999 ضمن عذرخواهي از اشتباهاتش استعفا كرد و دنيا را تكان داد. يلتسين بعد از آن انتقال صلح آميز قدرت به شخص مورد حمايت اش - ولاديمير پوتين - را سرپرستي كرد.
يلتسين در سخنراني خداحافظي اش خطاب به مردم روسيه گفت: هميشه مي شنيدم كه مي گفتند يلتسين دو دستي به قدرت چسبيده و آن را رها نمي كند. اما دروغ مي گفتند. اين براي روسيه خيلي مهم است. ما كاري مهم انجام مي دهيم؛ انتقال متمدنانه و داوطلبانه قدرت از يك رئيس جمهوري روسيه به ديگري، به كسي كه مردم انتخابش مي كنند. با وجود اين من تصميم ديگري گرفتم. من مي روم. من مي روم قبل از اينكه دوره ام به پايان برسد.

بوريس يلتسين

مردم روسيه احتمالااين سخنان را هيچ وقت فراموش نخواهند كرد. با وجود تمامي شكست ها و كم كاري ها، شايد ميراث ديرپاي يلتسين همين جملات احساساتي از رئيس جمهوري باشد كه عادت داشت همه را شگفت زده كند.
 

از نگاه ديگران
 

جرج بوش رئیس جمهور ایالات‌متحده یلتسین را رهبری می‌بیند که در دوران تغییرات بزرگ به کشورش خدمت کرد. تونی بلر نخست وزیر انگلیس از رئیس‌جمهور سابق روسیه را به‌عنوان رهبری برجسته یاد می‌کند که نیاز روسیه به اصلاحات دموکراتیک و اقتصاد مبتنی بر بازارهای آزاد را درک کرده بود.
خاویر سولانا رئیس سابق کمیسیون سیاست خارجی اتحادیه اروپا ودبیرکل سابق ناتو بود، تصمیم وی به انعقاد قرارداد عدم تعرض روسیه با ناتو در اوایل دهه 90 را گواه شگفت انگیز دوراندیشی و مردانگی یلتسین می‌داند، ابتکاری که پیش‌تر به فکرهیچ‌کس نرسیده‌بود.
در پشت تمامی این اظهارات و گفته‌ها نوشته اصلی بر روی حلقه گلی که غرب بر مزار اولین رئیس جمهور برگزیده روسیه می گذارد، ‌چنین خواهد بود: «سپاسگزاریم آقای رئیس‌جمهور، کشور شما دیگر برای ما هولناک نیست».

 

بوريس يلتسين
آرامگاه بوریس یلتسین در گورستان نووودویچیمسکو

منابع تحقیق :
magiran.com
Aftabnews.ir
Fa.wikipedia.org
hamshahrionline.ir



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط