از مرگ براهيم که علامهي دين بود شاعر : خاقاني دردا که علامات کرامات نگون شد از مرگ براهيم که علامهي دين بود سر تختهي خاک آمد و دل خانهي خون شد تا تختهي خاک است حصارش فضلا را در گنجه کنون بين که ز بغداد فزون شد گويند که سلطان مهين بر در گنجه است من مکه نخواهم که ازو کعبه برون شد من گنجه نبينم که براهيم در او نيست کدورت نصيب روان عدو شد سپهر مکارم صفي کز صفاتش وزو روزگار مکارم نکو شد ازو اقتدار معالي فزون گشت چو از عقل او حلهي...