اي به بر کرده بي وفايي را شاعر : سنايي غزنوي منقطع کرده آشنايي را اي به بر کرده بي وفايي را بنما خلق انبيايي را بر ما امشبي قناعت کن خوبي و لطف و روشنايي را اي رخت بستده ز ماه و ز مهر برکش اين رومي و بهايي را زود در گردنم فگن دلقي جمله ياري دهند نايي را چنگي و بربطي به گاه نشاط منهزم کردهاي ختايي را با چنان روي و با چنان زلفين آبي و خاکي و هوايي را آتشي نزد ماست خيز و بيار هيچ بيگانهي مرايي را بار ندهند نزد ما به صبوح ...