روي خوبت نهان چه خواهي کرد شاعر : سنايي غزنوي شورش عاشقان چه خواهي کرد روي خوبت نهان چه خواهي کرد تا بدان نرگسان چه خواهي کرد مشک زلفي و نرگسين چشمي رنج اين ديدگان چه خواهي کرد خونم از ديدگان بپالودي تا تو اندر جهان چه خواهي کرد هر زمان با تو يار انديشم نقش آب روان چه خواهي کرد نقش آب روان مباش به پاس پس تو تير و کمان چه خواهي کرد مژه تيري و ابروان چو کمان يله کن جان تو جان چه خواهي کرد دل ببردي و قصد جان کردي بار آن بر ميان...