خوبت آراست اي غلام ايزد

خوبت آراست اي غلام ايزد شاعر : سنايي غزنوي چشم بد دورخه به نام ايزد خوبت آراست اي غلام ايزد هيچ صورت چو تو تمام ايزد نافريد و نياوريد به حسن بهم آورد صبح و شام ايزد در جهان جمالت از رخ و زلف خاک کوي تو گام گام ايزد سبب آبروي جانها کرد صورت لطف را قوام ايزد از پي عزت جمال تو داد گردنانرا به زير وام ايزد از پي منت وجود تو کرد آدمي را دم دوام ايزد از پي خدمت رکاب تو داد سرمه‌ي چشم خاص و عام ايزد کرد گرد سم ستور رهت گويد آن...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خوبت آراست اي غلام ايزد
خوبت آراست اي غلام ايزد
خوبت آراست اي غلام ايزد

شاعر : سنايي غزنوي

چشم بد دورخه به نام ايزدخوبت آراست اي غلام ايزد
هيچ صورت چو تو تمام ايزدنافريد و نياوريد به حسن
بهم آورد صبح و شام ايزددر جهان جمالت از رخ و زلف
خاک کوي تو گام گام ايزدسبب آبروي جانها کرد
صورت لطف را قوام ايزداز پي عزت جمال تو داد
گردنانرا به زير وام ايزداز پي منت وجود تو کرد
آدمي را دم دوام ايزداز پي خدمت رکاب تو داد
سرمه‌ي چشم خاص و عام ايزدکرد گرد سم ستور رهت
گويد آن رخ نگر کدام ايزدبرهمن را چو پرسي ايزد کيست
زده بر جام جانت جام ايزداي به هر دم شراب آدم خوار
زان مدامت دهد مدام ايزدسر دام خودي نداري هيچ
خال تو دانه زلف دام ايزدوز براي شکار دلها ساخت
در و ديوار و صحن و بام ايزدآنچنان کعبه‌اي که هست ترا
از تو از نيکويي و کام ايزدبده انصاف هيچ وا نگرفت
خود همي گويدت به نام ايزدخوبت آراسته‌ست طرفه تر آنک
داد بر درگهت مقام ايزدتو مقيمي از آن سنايي را


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط