چون دو زلفين تو کمند بود

چون دو زلفين تو کمند بود شاعر : سنايي غزنوي شايد ار دل اسير بند بود چون دو زلفين تو کمند بود آخر اين صبر نيز چند بود گوييم صبر کن ز بهر خدا با چنين رخ چه جاي پند بود خواجه انصاف مي ببايد داد ما را کي لب چو قند بود سرو را کي رخ چو ماه بود هر کرا همت بلند بود مي نداني که پست گردد زود همه رنج و غمش پسند بود هر که معشوقه‌اي چنين طلبد
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چون دو زلفين تو کمند بود
چون دو زلفين تو کمند بود
چون دو زلفين تو کمند بود

شاعر : سنايي غزنوي

شايد ار دل اسير بند بودچون دو زلفين تو کمند بود
آخر اين صبر نيز چند بودگوييم صبر کن ز بهر خدا
با چنين رخ چه جاي پند بودخواجه انصاف مي ببايد داد
ما را کي لب چو قند بودسرو را کي رخ چو ماه بود
هر کرا همت بلند بودمي نداني که پست گردد زود
همه رنج و غمش پسند بودهر که معشوقه‌اي چنين طلبد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط