لشکر شب رفت و صبح اندر رسيد

لشکر شب رفت و صبح اندر رسيد شاعر : سنايي غزنوي خيز و مهرويا فراز آور نبيد لشکر شب رفت و صبح اندر رسيد کز نشاطت صبرم از دل بر پريد چشم مست پر خمارت باز کن چون ز ميخانه عصير اندر رسيد مطرب سرمست را آواز ده کت همه جامه چکانه بر چکيد پر مکن جام اي صنم امشب چو دوش خون دل بر گرد چشم ما دويد نيست گويي آن حکايت راستي کيست کز هجرت نه جامه بر دريد کيست کز عشقت نه بر خاک اوفتاد از فنا خط گردد عالم بر کشيد چون خطت طغراي شاهنشاه يافت يا چو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
لشکر شب رفت و صبح اندر رسيد
لشکر شب رفت و صبح اندر رسيد
لشکر شب رفت و صبح اندر رسيد

شاعر : سنايي غزنوي

خيز و مهرويا فراز آور نبيدلشکر شب رفت و صبح اندر رسيد
کز نشاطت صبرم از دل بر پريدچشم مست پر خمارت باز کن
چون ز ميخانه عصير اندر رسيدمطرب سرمست را آواز ده
کت همه جامه چکانه بر چکيدپر مکن جام اي صنم امشب چو دوش
خون دل بر گرد چشم ما دويدنيست گويي آن حکايت راستي
کيست کز هجرت نه جامه بر دريدکيست کز عشقت نه بر خاک اوفتاد
از فنا خط گردد عالم بر کشيدچون خطت طغراي شاهنشاه يافت
يا چو تو دلبر به زيبايي که ديداز سنايي زارتر در عشق کيست


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط