اقتدا بر عاشقان کن گر دليلت هست درد شاعر : سنايي غزنوي ور نداري درد گرد مذهب رندان مگرد اقتدا بر عاشقان کن گر دليلت هست درد محرم درگاه عشقي با بت و زنار گرد ناشده بي عقل و جان و دل درين ره کي شوي هر که شد جوياي او در جان و دل منزل نکرد هر که شد مشتاق او يکبارگي آواره شد کان نگارين روي عاشق مي نخواهد کرد مرد مرد بايد پاکباز و درد بايد مرد سوز بوسه را بر خاک ده چون عاشقان از بهر درد خاکپاي خادمان درگه معشوق شو اندرين ره سر هم آخر در سر اين...