هر که در عاشقي تمام بود هر که در عاشقي تمام بودشاعر : سنايي غزنوي پخته خوانش اگر چه خام بودهر که در عاشقي تمام بودخاص دانش اگر چه عام بودآنکه او شاد گردد از غم عشقهر که در بند ننگ و نام بودچه خبر دارد از حلاوت عشقکز سلامت ترا سلام بوددوري از عشق اگر همي خواهيکه ترا کار بر نظام بوددر ره عاشقي طمع داريعشقبازي ترا حرام بوداين تمنا و اين هوس که تراستعشق يا عافيت کدام بودعشق جويي و عافيت طلبيتا سنايي ترا غلام بودبندهي عشق باش تا باشي