مير خوبان را کنون منشور خوبي در رسيد مير خوبان را کنون منشور خوبي در رسيدشاعر : سنايي غزنوي مملکت بر وي سهي شد ملک بر وي آرميدمير خوبان را کنون منشور خوبي در رسيدپرده آن پردهست کاکنون عاشقي خواهد دريدنامه آن نامهست کاکنون عاشقي خواهد نوشتنوخطان را مي همي بر ياد او بايد چشيددلبران را جان همي بر روي او بايد فشاندآفت جان را ز بت رويان به جان بايد خريدآفت جانهاي ما شد خط دلبندش وليکآيت «والليل» کرد و «الضحاش» اندر کشيدگويي اکنون راست شد «والشمس» اندر آسمانخرمي بايد که اندر سبزه زيباتر نبيدگر ز مرد گرد بيجادهش پديد آمد چه شدچون غزلهاي سنايي تري اندر وي پديدهر چه عمرش بيش گردد بيش گرداند زمانصورتي کايزد براي عشقبازي آفريدکي تبه گرداندش هرگز به دست روزگار