اي زلف تو بند و دام عاشق

اي زلف تو بند و دام عاشق شاعر : سنايي غزنوي اي روي تو ناز و کام عاشق اي زلف تو بند و دام عاشق بگذشته به زير گام عاشق در جستن تو بسي جهانها در منزلت و مقام عاشق بنماي جمال خويش و بفزاي آخر يک روز کام عاشق وز شربت لطف خويش تر کن يک شب صنما تو جام عاشق وز باده‌ي وصل خويش پر کن از عشق تو ننگ و نام عاشق اکنون که همه جهان بدانست تا بگذارد پيام عاشق بشنو جانا تو از سنايي باري بشنو سلام عاشق بر عاشق اگر سلام نکني ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي زلف تو بند و دام عاشق
اي زلف تو بند و دام عاشق
اي زلف تو بند و دام عاشق

شاعر : سنايي غزنوي

اي روي تو ناز و کام عاشقاي زلف تو بند و دام عاشق
بگذشته به زير گام عاشقدر جستن تو بسي جهانها
در منزلت و مقام عاشقبنماي جمال خويش و بفزاي
آخر يک روز کام عاشقوز شربت لطف خويش تر کن
يک شب صنما تو جام عاشقوز باده‌ي وصل خويش پر کن
از عشق تو ننگ و نام عاشقاکنون که همه جهان بدانست
تا بگذارد پيام عاشقبشنو جانا تو از سنايي
باري بشنو سلام عاشقبر عاشق اگر سلام نکني


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط