اي راه ترا دليل دردي شاعر : سنايي غزنوي فردي تو و آشنات فردي اي راه ترا دليل دردي در جام تو قطرهاي و مردي از دام تو دانهاي و مرغي با زلف تو شخص کيست گردي بي روي تو روح چيست بادي روي تو در آن ميانه وردي خارست همه جهان و آنگه جز خاک در تو آبخوردي در کوي تو نيست تشنگان را جز داعيهي تو رهنوردي در راه تو نيست عاشقان را تا از تو نبود پايمردي در تو که رسد به دستمزدي از خشک و تري و گرم و سردي در عشق تو خود وفا کي آيد تا هست...