ما نقل باده را ز لب جام کرده‌ايم

ما نقل باده را ز لب جام کرده‌ايم شاعر : صائب تبريزي عادت به تلخکامي از ايام کرده‌ايم ما نقل باده را ز لب جام کرده‌ايم صلح از دهان يار به پيغام کرده‌ايم دانسته‌ايم بوسه زياد از دهان ماست بسيار صبح آينه را شام کرده‌ايم از ما متاب روي، که از آه نيم شب هموار خويش را ز پي نام کرده‌ايم سازند ازان سياه رخ ما، که چون عقيق در خلد نان پخته خود خام کرده‌ايم ما همچو آدم از طمع خام دست خويش ما خويش را خلاص ازين دام کرده‌ايم چشم گرسنه، حلقه‌ي دام است...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ما نقل باده را ز لب جام کرده‌ايم
ما نقل باده را ز لب جام کرده‌ايم
ما نقل باده را ز لب جام کرده‌ايم

شاعر : صائب تبريزي

عادت به تلخکامي از ايام کرده‌ايمما نقل باده را ز لب جام کرده‌ايم
صلح از دهان يار به پيغام کرده‌ايمدانسته‌ايم بوسه زياد از دهان ماست
بسيار صبح آينه را شام کرده‌ايماز ما متاب روي، که از آه نيم شب
هموار خويش را ز پي نام کرده‌ايمسازند ازان سياه رخ ما، که چون عقيق
در خلد نان پخته خود خام کرده‌ايمما همچو آدم از طمع خام دست خويش
ما خويش را خلاص ازين دام کرده‌ايمچشم گرسنه، حلقه‌ي دام است صيد را
چون لاله اختصار به يک جام کرده‌ايمصائب به تنگ عيشي ما نيست ميکشي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.