بيش از اين برگ فراق رخ جانانم نيست

بيش از اين برگ فراق رخ جانانم نيست شاعر : عبيد زاکاني بيش از اين قوت سرپنجه‌ي هجرانم نيست بيش از اين برگ فراق رخ جانانم نيست ميکنم فکر و جز اين چاره و درمانم نيست کرده‌ام...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بيش از اين برگ فراق رخ جانانم نيست
بيش از اين برگ فراق رخ جانانم نيست
بيش از اين برگ فراق رخ جانانم نيست

شاعر : عبيد زاکاني

بيش از اين قوت سرپنجه‌ي هجرانم نيستبيش از اين برگ فراق رخ جانانم نيست
ميکنم فکر و جز اين چاره و درمانم نيستکرده‌ام عزم سفر بو که مسير گردد
غمي از باديه و خار مغيلانم نيستروي در کعبه‌ي جان کرده به سر مي‌پويم
غرق طوفان شده انديشه‌ي بارانم نيستسيل گو راه در او بند به خوناب سرشک
سر سوداي سر بي سر و سامانم نيستسر اگر ميرود از دست بهل تا برود
بيش از اين طاقت ناديدن يارانم نيستحسرت ديدن ياران جگرم سوخت عبيد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط