يارب از کرده به لطف تو پناه آورديم يارب از کرده به لطف تو پناه آورديمشاعر : عبيد زاکاني به اميد کرمت روي به راه آورديميارب از کرده به لطف تو پناه آورديماز ندامت حشر از تو به سپاه آورديمبر سر نفس بدآموز که شيطان رهستنالهي زار و رخ زرد گواه آورديمبر گنه کاري خود گرچه مقريم وليروسياهيم از آن نامه سياه آورديمگرچه ما نامه سياهيم ببخشاي که ماتا تهي دست نباشيم گناه آورديمبر در عفو تو ما بي سر و پايان چو عبيد