خم ابروي ا و در جان فزائي شاعر : عبيد زاکاني طراز آستين دلربائي خم ابروي ا و در جان فزائي به نام ايزد زهي لطف خدائي خدا از لطف محضش آفريده رسوم مستي و سحر آزمائي به غمزه چشم مستش کرده پيدا کند در چشم جانها توتيائي ز کوي او غباري کاورد باد برو پيشش گدائي کن گدائي چو بنمايد رخ چون ماه تابان