اي جان و جهان رويت پيدا نکني دانم

اي جان و جهان رويت پيدا نکني دانم شاعر : عطار تا جان و جهاني را شيدا نکني دانم اي جان و جهان رويت پيدا نکني دانم و آن زلف دوتا هرگز يکتا نکني دانم پشت من يکتا دل از زلف دوتا کردي زين شيوه بسي افتد عمدا نکني دانم گر جور کني ور ني تا کار تو مي‌ماند زيرا که چنين کاري تنها نکني دانم در غارت جان و دل در زلف و لبت بازي بر خويش نظر آري پيدا نکني دانم چون عاشق غم‌کش را در خاک کني پنهان اين خود به زبان گويي اما نکني دانم گفتي کنم از بوسي روزي...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي جان و جهان رويت پيدا نکني دانم
اي جان و جهان رويت پيدا نکني دانم
اي جان و جهان رويت پيدا نکني دانم

شاعر : عطار

تا جان و جهاني را شيدا نکني دانماي جان و جهان رويت پيدا نکني دانم
و آن زلف دوتا هرگز يکتا نکني دانمپشت من يکتا دل از زلف دوتا کردي
زين شيوه بسي افتد عمدا نکني دانمگر جور کني ور ني تا کار تو مي‌ماند
زيرا که چنين کاري تنها نکني دانمدر غارت جان و دل در زلف و لبت بازي
بر خويش نظر آري پيدا نکني دانمچون عاشق غم‌کش را در خاک کني پنهان
اين خود به زبان گويي اما نکني دانمگفتي کنم از بوسي روزي دهنت شيرين
تا عاشق سودايي رسوا نکني دانماندر عوض بوسي گر جان و تنم بردي
يارب چه دروغ است اين با ما نکني دانمگفتي که شبي با تو دستي کنم اندر کش
آخر همه کس داند کانها نکني دانمگفتي که جفا کردم در حق تو اي عطار


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط