ما ز عشقت آتشين دل مانده‌ايم

ما ز عشقت آتشين دل مانده‌ايم شاعر : عطار دست بر سر پاي در گل مانده‌ايم ما ز عشقت آتشين دل مانده‌ايم پاي در گل دست بر دل مانده‌ايم خاک راه از اشک ما گل گشت و ما ما ندانستيم و غافل مانده‌ايم ناگهاني برق وصل تو بجست همچو مرغ نيم بسمل مانده‌ايم لاجرم از بس که بال و پر زديم دايما در کار مشکل مانده‌ايم چون ز عشقت هيچ مشکل حل نشد چون ز غفلت ما به ساحل مانده‌ايم عشق تو درياست اما زان چه سود چون نخستين گام منزل مانده‌ايم کي تواند يافت عطار...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ما ز عشقت آتشين دل مانده‌ايم
ما ز عشقت آتشين دل مانده‌ايم
ما ز عشقت آتشين دل مانده‌ايم

شاعر : عطار

دست بر سر پاي در گل مانده‌ايمما ز عشقت آتشين دل مانده‌ايم
پاي در گل دست بر دل مانده‌ايمخاک راه از اشک ما گل گشت و ما
ما ندانستيم و غافل مانده‌ايمناگهاني برق وصل تو بجست
همچو مرغ نيم بسمل مانده‌ايملاجرم از بس که بال و پر زديم
دايما در کار مشکل مانده‌ايمچون ز عشقت هيچ مشکل حل نشد
چون ز غفلت ما به ساحل مانده‌ايمعشق تو درياست اما زان چه سود
چون نخستين گام منزل مانده‌ايمکي تواند يافت عطار از تو کام


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط