زين پيش که از جهان پرغم شاعر : عطار جستيم وفا نشد مسلم زين پيش که از جهان پرغم مي نوش به ياد ملکت جم چون ملکت جم نماند جاويد از سينهي من غم تو يکدم اي آنکه نگشته است خالي تدبير دل رميده کردم بازآ که در آرزوي رويت دردم چو طبيب ديد در دم گفتم به طبيب درد خود را وان نيز به صبر کرد مرهم بنوشت به خون دل جوابي بر خاک درش شبي چو شبنم بنشيني اگر مجال داري بر گوي به ساکنان محرم اي بيدل اگر تو دست يابي بي خود ز خوديم و از خداييم...