رشوه ، بیماری مهلک

رشوه لفظی است عربی که ریشه در «رش» دارد و جمع آن «رُشا» یا «رِشا» به معنای پاره و مزد می‌باشد و در اصطلاح هر چیزی که به قصد خروج از حق و عدل برای دیگری فراهم آید تا حق را باطل یا باطل را حق جلوه دهد، رشوه...
دوشنبه، 2 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رشوه ، بیماری مهلک

رشوه ، بیماری مهلک
رشوه ، بیماری مهلک


 

نویسنده : احمد ابراهیمی هرستانی
منبع : اختصاصي راسخون



 

احمد ابراهیمی هرستانی

چکیده :
رشوه لفظی است عربی که ریشه در «رش» دارد و جمع آن «رُشا» یا «رِشا» به معنای پاره و مزد می‌باشد و در اصطلاح هر چیزی که به قصد خروج از حق و عدل برای دیگری فراهم آید تا حق را باطل یا باطل را حق جلوه دهد، رشوه نام دارد. و شرع مقدس ادله‌ای را از قرآن و سنت و اجماع و عقل بر آن مترتب نموده است ابعاد و ضررهای مادی و اخلاقی و جسمی رشوه هیچ گاه قابل پنهان نیست به طوری که اگر دامنگیر یک جامعه شود تخریب فراوانی را بر جای خواهد گذاشت. و در نتیجه بی تفاوتی و عدم اعتماد نسبت به همدیگر را در جامعه رواج خواهد داد
کلید واژه :رشوه ، معنای مالی ، تخریب ، انگیزه‌ها ، توسعه اقتصادی
مقدمه :یکی از بیماری های اداری در نظام حکومتی ما و سایر حکومت ها در طول تاریخ رشوه بوده و هست از این جهت اسلام تأکید فراوان نسبت به مبارزه با این عمل در دستورات خود دارد. اخذ رشوه، از نظر اسلام یکی از مصادیق بارز تجاوز به حقوق مردم است و از این نظر رشوه خروج از حق و عدالت است. و اینجاست که خطر زیانبار بودن آن روشن می‌شود به طوری که در سطوح مختلف جامعه، تزلزل و بی عدالتی را رواج داده ،بهره‌برداری افراد یک جامعه از منابع مالی و توسعه اقتصادی را دچار مشکل می‎نماید، یعنی سودآوری این منابع تماماً در جیب رشوه‌گیر و واسطه‌های آنها می‌رود و معمولاً چنین برنامه‌ای اموال مردم را هدر رفته می‌نماید که باید از آن جلوگیری نمود و راه‌های حل این بیماری مهلک ا داری و حکومتی، آگاهی بخش نسبت به مسأله رشوه و انتخاب آگاهانه کارمندان دولتی می‌باشد که تحلیل روشن تر آن در متن مقاله بیان شده است
اهمیت عدالت و قانون الهی در اجتماع
اسلام دین همه جانبه است که به همۀ امور مردم و شئون اجتماعی آنها، توجه دارد و نه تنها برای امور فردی و شخصی انسان‌ها و رشد و تعالی و مبارزه با انحرافات فردی قوانینی دارد، بلکه مهم‌تر از آن برای رشد و تقویت بنیادهای انسانی در اجتماع اهمیّت ویژه‌ای قائل است، تا جایی که خداوند در قرآن کریم هدف ازبعث رسل و انزال کتب را ایجاد قسط و عدالت بیان فرموده است؛«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»(1)انبیاء و اولیاء الهی، تمام همّ و غم خویش را برای ایجاد عدالت اجتماعی و برپایی حکومت عدل مصروف داشته و برای این هدف بزرگ جان‌فشانی و ایثار نموده‌اند تا جایی که اغلب آنان به دست ظالمان و ستمگران، به شهادت رسیدند«در بینش اسلام، همیشه مصلحت جامعه بر مصلحت فرد ترجیح دارد که روش انبیاء و اولیاء الهی نیز بر این اصل استوار بوده است و هر جا که تعارضی بین مصلحت جامعه و فرد پیش می‌آمد، بدون درنگ مصالح اجتماعی را مقدّم می‌داشتند و برای از بین بردن ظلم و ستم و ایجاد اجتماعی سالم و الهی، از هیچ کوششی دریغ نمی‌کردند. یکی از مهم‌ترین موانع ایجاد عدالت اجتماعی، که موجب سستی و ویرانی پایه‌های اصل اجتماعی و اقتصادی و اخلاقی جامعه می‌شود، رشوه است. رشوه یکی از مهلک‌ترین بیماری‌های اجتماعی است که سمِّ مهلک آن دقیقاً اساس هر جامعه را که قانون است نشانه گرفته و آن را از درون پوک و توخالی می‌کند و با توجّه به این که یکی از ویژگی‌های مهمّ آن، مخفی بودن آن است ،می‌تواند مدت های طولانی در نهفتگی به سر برده و منشأ مفاسد بسیاری چون ظلم و ستم و بیدادگری، دروغ، نیرنگ، خدعه، ذلّت، غارت، تن‌پروری و... باشد که چنین آثار سوء رشوه، هر انسان عاقل و دوراندیشی را به تعمّقِ در رفع و سالم‌سازی جامعه از این بیماری خطرناک وامی‌دارد؛ چرا که رشوه از مصادیق بارز ستم و بیدادگری به شمار رفته و هر عقل سلیم و پاکی، قباحت آن را فطرتا! درک می‌کند و بالطبع مبارزه با چنین خطر مهمّی، بر مبنای عقل استوار است»(2)

رشوه و بُعد اجتماعی آن
 

به اعتباری می‌توان گناهان را به دو دسته تقسیم کرد: دستۀ اول گناهانی که ناظر به جنبۀ فردی انسان‌ها بوده و ضرر و زیان آنها به فرد برمی‌گردد؛ مثل شرب خمر، که اگر در خفا انجام پذیرد، برای خورنده آن مُضر بوده و چندان ارتباطی با جامعه ندارد.اما دستۀ دیگر گناهانی هستند که از جنبۀ فردی فراتر رفته و آثار نامطلوب و زیانبار آنها به طور مستقیم متوجّه جامعه می‌شود و علاوه بر ضرر و زیان فردی، که در هر گناهی وجود دارد، برای جامعه نیز خطرآفرین است. ماهیّت بعضی از این دسته گناهان، به گونه‌ای است که تنها در ظرف اجتماع بروز می‌کند. رشوه از جملۀ گناهانی است که تنها در ظرف اجتماع انجام می‌گیرد و اگر جامعه‌ای با قوانین اجتماعی وجود نداشته باشد، رشوه تحقق نمی‌یابد؛ زیرا اولاً باید قانونی وجود داشته باشد که مانع رسیدنِ راشی به مقصودش باشد.ثانیاً: قانون دارای مجری و محافظی باشد که راشی با پرداخت رشوه، حقّی را که قانون، برای فردی در نظر گرفته برای خودش طلب کند که حضور قانون در این عرصه، گویای اجتماعی بودن گناه رشوه می‌باشد.مسلماً در اسلام گناهانی که جنبۀ اجتماعی دارند و آثار زیانبار و مُهلک آن به اجتماع برمی‌گردد، بیشتر از گناهان دیگر مورد توجّه قرار گرفته است و گناهانی که از هر دو جنبۀ فردی و اجتماعی برخوردار باشند که هم در اجتماع و هم در خفا به صورت فردی انجام می‌پذیرند در صورتی که در جمع انجام شوند مجازاتشان به مراتب بیشتر و سنگین‌تر از حالتی است که در خفا و به دور از انظار مردم صورت می‌گیرند.

بلای رشوه خواری و رابطۀ آن با قانون
 

رشوه از بلاهای بزرگ اجتماعی است که لبۀ تیز آن متوجّه قانون آن جامعه می‌باشد. اصولاً رشوه نوعی انحرافِ از قانون است که افراد سودجو و منحرف برای رسیدن به مقاصد پلیدشان، با توسّل به رشوه حرمت قانون را می‌شکنند و زمینه‌های ظلم و بی‌عدالتی را با تطمیع دیگران فراهم و حقوق افراد را پایمال می‌کنند. بدیهی است، هر کس پایبند به قانون باشد، با رشوه مخالف است، و مخالفتِ با آن، قبل از این که یک مسئله شرعی باشد، امری عقلی و انسانی است، زیرا هر انسانی فطرتاً عدل‌گرا آفریده شده و با هر گونه ظلم و بی‌عدالتی مخالف است و هر انسان قانونمندی که فطرت انسانی‎اش را در معرض تربیت نادرست قرار نداده باشد، خواهان عدالت است، و مسلّماً رشوه بلای بزرگ تلقّی نموده ،که بنیاد قانون را در هر جامعه‌ای به مخاطره می‌اندازد. تا جایی که فیلسوف بزرگ، افلاطون در کتاب ارزشمند «قوانین» به این نکته اشاره کرده و گرفتن رشوه را تحت هر عنوانی جرم می‌داند و می‌گوید: «هیچ کس نباید در ازای خدمت به کشور... هدیه‌ای (رشوه‎ای) بپذیرد. این که می‌گویند هدیه در ازای کار خوب، مجاز است و در برابر کار بد، ممنوع، سخنی است نادرست، زیرا اولاً تمییز آن دو آسان نیست. در ثانی، هر کس هر چند خوب را از بد درست تمییز بدهد، همواره نمی‌تواند بر خویشتن مسلّط با شد بهتر آن است که همه بر فرمان قانون گردن نهند و در برابر خدمت، هدیه‌ای نپذیرند. هر کس از این دستور سر بپیچد، سزایش مرگ است.(3)

معنای لغوی رشوه
 

«رشوه لفظی است عربی که ریشه «ر ش و» گرفته شده و به سه صورت، با فَتح، ضم و کسره «راء» به کار رفته است. این کلمه مفرد است و جمع آن «رُشا» یا «رِشا» به معنای پاره و مزد می‎باشد.(4) در لغت نامه دهخدا ذیل کلمۀ «رشوه» مطالبی ذکر شده که به بعضی از آن اشاره می‌شود: رشوت [رِوَ] [مأخوذ از تازی] رشوه و پاره و مزد اتاوه ـ پاره، رشوه ، رشوه بر طیل، برطله، پارۀ که برای برآمدن کار می‌دهند. آنچه بر کسی دهند تا کارسازی به ناحق کند و در فارس قدیم آن را پاره گویند (غیاث اللغات به نقل از منتخب اللغات شرح نصاب) پاره، یعنی چیزی که برای کارسازی به ناحق به کسی دهند و با لفظ دادن و گرفتن و ستاندن و خوردن مستعمل است.با توجه به توضیحات فرهنگ دهخدا، قبل از ورود زبان عربی به ایران، کلمۀ «پاره» استعمال می‌شده است، ولی پس از ورود زبان عربی، به تدریج کلمۀ «رشوه» جای‌گزین لفظ «پاره» شد و اکنون تقریباً کاربرد خود را از دست داده است.ابن منظور دربارۀ اصل کلمۀ رشوه بیش از ده قول ذکر می‌کند، ولی برای جلوگیری از اطالۀ کلام تنها به چند نمونۀ برجستۀ آن اشاره می‌کنیم:1ـ ابوالعباس معتقد است: این کلمه مأخوذ از رشا الفرخ است؛ یعنی جوجه برای دانه گرفتن از مادرش، گردنش را به سویش دراز می‌کند.
2ـ ابوعبید می‌گوید: این کلمه مأخوذ از بچه آهوانی است که در تحرّک و جنب و جوش‌اند و هم چنین به معنای رَسن دلو است.
3ـ جوهری می گوید: رشا به معنای سیارات بسیاری که کوچک هستند و مجموعاً به صورت ماهی درآمده‌اند که به آن شکم ما هی نیز گویند.
4ـ اصمعی معتقد است : هرگاه شاخه‌های درخت حنظل رشد کند گفته می‌شود: «قدرارشت یعنی مثل ارشیه «کوه‌ها» شده است.(5) به نظر می رسد در تمام اقوال، وجه مشترکی وجود دارد و آن «امتداد داشتن و متوسّل شدن» است؛ یعنی چه به معنای طناب و چه به معنای دراز کردن گردن جوجه و یا اتّصال سیّارات و رشد شاخۀ حنظل باشد. این معنا وجود دارد که بی‌معنا نسبت با معنای رشوه نیست، زیرا رشوه نیز نوعی توسّل و دست‌درازی برای رسیدن به مقصود است که تقریباً با همۀ این اقوال ارتباط دارد.

معنای اصطلاحی رشوه
 

در مورد معنای اصطلاحی رشوه اختلافات زیادی در این زمینه بین علماء صورت گرفته است اما بطور کلی در بین اقوال آنان، کلمۀ رشوه معنای گسترده و عامی دارد که شامل مصادیق محتمل می‌باشد. و ما در اینجا تعریف اصطلاحی رشوه را از خلاصۀ تعاریف علماء بیان می‌کنیم که عبارت است از «هر چیزی که به قصد خروج از حق و عدل برای دیگری فراهم آ ید تا حق را باطل و یا باطل را حق جلوه دهد» رشوه نام دارد. با توجّه به این تعریف رکن اصلی رشوه را قصد باطل تشکیل می‌دهد که هر چیزی به قصد ابطال حق به دیگری داده شود، رشوه محسوب می‌گردد، که با توجّه به آن رشوه اختصاص به مال ندارد، بلکه شامل هدیه و هبه و حتّی اقوال و ا عمالی که به این قصد انجام شود، خواهد شد. بنابراین قصد ابطال حقّ، رکن اصلی رشوه است.

ادله تحریم رشوه در شرع مقدس اسلام
 

1. قرآن: «وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُواْ بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُواْ فَرِيقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ»(6)مال یکدیگر را میان خود به ناحق نخورید و آنها را به سوی فرمانداران خود میفکنید تا پاره‌ای از اموال مردم را به گناه بخورند در حالی که خود می دانید.نهی مقتضی تحریم است و آیه در مورد هر مالی که به باطل گرفته شود و از جمله «رشوه» عمومیت دارد. زیرا «اکل» در این آیه به معنی استیلاء و سرمایه‌گذاری مالی است، چون نیاز به مال ،امری مهم به شمار می‌رود و قوام جامعۀ انسانی بسته به آن است. و در آیه از این جهت نام «مال» برده شده و آن را به جمع نسبت داده است که این نکته را تفهیم کند که مال مسلمانان به هنگام نیاز، در اختیار خود آنان است. پس چنانچه مال شخص مورد احترام قرار گیرد و از آن محافظت شود، وسیله‌ای خواهد شد برای استفاده و تداول و ترویج. بنابراین تجاوز به اموال ، در شکل تعدّی به مال فرد، گناه محسوب می‌شود. چون کسی که برای یک بار مال غیر را برای خود حلال و روا می‌شمرد، می‌تواند بارها و بارها نیز برای أخذ اموال دیگران، آن هم بدون هیچ دلیل حقی، اقدام کند و به جایی برسد که بدون در نظر گرفتن شرایط از تهیدست و توانگر و خرد و کلان خواستار پرداخت رشوه شود.اگر چه در این آیه تنها به رشوۀ حکام اشاره شده است ولی این نیست مگر آنکه قرآن خواسته است فرادستان را به حال فرودستان آگاه سازد. زیرا کسانی که رشوه می گیرند و در این سطح رشوه می‌پردازند، دیری نخواهد گذشت که زیردستان آنان در جامعه نیز از کردار ناپسند آنها تقلید می‌کنند.آیه دیگری که دراثبات حرمت رشوه مورد استناد علما قرار گرفته آیه ذیل است که می‌فرماید: «سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ»(7)؛ به دروغ گوش فرا می‌دهند و حرام می خورند. این آیۀ شریفه در وصف علمای یهود می‌باشد که یکی از ویژگی‌های آنها، حرام‌خوری بوده است. در این آیه از کلمۀ «سُحت» تعبیر به رشوه شده و علمای یهود از مردم رشوه می‌گرفتند تا حکم خدا را تغییر دهند. در تفسیر کشف الأسرار که به زبان فارسی است، سحت را به معنای رشوه بیان نموده می‌فرماید: «سمّاعون للکذب؛ یعنی «یسمعون منک لیکذبوا و علیک فیقولوا سمعنا منه کذا...» این هم صفت جهوداست. «أکّالُون للسُّحتِ» حاکمان و دانشمندان ایشانند که حرام‌خواران و رشوه‌خواران بودند، رشوه می‌ستاندند از سادۀ خویش تا بدان، نبوت، محمد( صلی الله علیه و آله )از عامۀ خود پنهان می‌داشتند... (8)طنطاوی در تفسیرش سحت را به معنای حرام می داند که رشوه از آن جمله است و سُحت را از نظر لغوی به معنای هلاکت و نابودی می داند و رشوه گرفتن را از ویژگی های یهودیان مثل کعب بن ا شرف برمی‌شمارد که برای کسانی که رشوه می‌دادند حکم می کرد.(9)
2. سنت
ترمذی و احمد بن حنبل و ابن حبّان از ابوهریره و نیز ابوداوود از عبدالله بن عمر نقل کرده‌اند که گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «لعن الله الراشی و المرتشی فی الحکم»(10)؛ خداوند رشوه دهنده و رشوه گیرنده در حکم را لعنت کرد.همچنین عایشه روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله رشوه دهنده و رشوه گیرنده و کسی را که میان آنان رفت و آمد می‌کند (واسطه) را لعنت فرستاد(11)نحوه دلالت این حدیث بر تحریم رشوه بدین گونه است که وقتی رشوه به انسان می‌رسد، به خاطر ارتکاب به چنین گناهی فرد از رحمت خدا دور می‌شود و یا مورد لعنت و نفرین او قرار می‌گیرد بنابراین می‌توان همین امر را دلیل تحریم رشوه و در نتیجه دلیلی بر تأکید تحریم آن دانست چرا که رسول خدا (صلی الله علیه و اله )نیز نسبت به مرتکب آن شدیداً هشدار داده است.ابن جریر نیز از ابن عمر نقل کرده است که گفت: پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر گوشتی که «سُحت» آن را رویانیده باشد، آتش بدان سزاوارتر است. گفته شد: سُحت چیست؟ فرمود: رشوه در حکم.(12) بنابراین رشوه نوعی سُحت و حرام است و سرانجام کسی که دست به چنین کاری می‌زند جز آتش نخواهد بود. این احادیث و همانند آنها بسیار فراوان هم هستند، هشدار شدید و مکافات اخروی را برای مرتکبان این عمل زشت، اثبات می‌کنند، بعلاوه بنابر حدیثی که از رسول (صلی الله علیه و اله) نقل کرده‌اند: برای این عمل مکافات دنیوی هم منظور شده است. آن حضرت می‌فرماید: «هیچ قومی نیست که رشوه در میان آنان ظاهر شود مگر آنکه به ترس گرفته شوند» اضطراب روحی که رشوه دهنده و رشوه گیرنده بدان مبتلایند، مجازات دنیوی و معجّل آنهاست که مطابق با آنچه گرفته و برادران دینی خویش را به رنج و تعب افکنده‌اند بر آنها اعمال می‌شود
3. اجماع اصحاب، تابعان و علمای امت
اصحاب و فقهای امت بر تحریم رشوه به هر شکل عنوان، اجماع کرده‌اند و از آنان مدارکی در دست است که بر اجراء و تفسیر آنچه در قرآن و سنت آمده مبادرت می‌ورزیدند و می‌کوشیدند تا حد ممکن سیاست دور کردن مردم از رشوه را به اجرا گذارند. و در این باره می‌توان گفت که تمسک به اجماع با وجود دلیلّ کتاب و سنّت تنها به عنوان مؤیّدِ است، نه دلیل مستقل که اصطلاحاً به این نوع اجماعات، اجماع مدرکی گفته می‌شود. اما از آن جایی که فقهای بزرگ به آن استناد کرده‌اند، نمونه‌هایی از آن را ذکر می‌کنیم: محقق کرکی در جامع المقاصد ادعای اجماع مسلمین ـ نموده ومی‌فرماید:«اجمع أهل الإسلام علی تحریم الرشا فی الحکم»(13)مسلمانان در حرمت و رشوۀ در حکم، اجماع کردند.محمد بن علی شوکانی از علمای اهل سنت در نیل الأطار ادعای اجماع کرده، می‎گوید: «و هی حرامٌ بالإجماع»(14)؛ رشوه بنابر اجماع حرام است.
4. عقل
این نکته را نباید از نظر دور داشت که اگر چه عقل در درک مستقلاّت عقلی، اعتبار فراوانی دارد ولی بحث ما در استنباط حکم شرعی است که با مستقلات عقلی متفاوت است.با توجه به این مطلب می‌توان گفت: اگر در این جا ازعقل به عنوان دلیل حرمت رشوه استفاده شود، صرفاً به عنوان تأیید است، نه دلیلی مستقل در کتاب و سنّت یا جماع.آری از نظرعقلی، قباحت رشوه به سبب ضدّیت با حق و عدل است؛ زیرا برای انجام کار غیرعادلانه صورت می‎گیرد و هر آنچه از مسیر حق و عدل خارج شود یقیناً در تحت ظلم و ستم واقع می‎گردد که عقلاً قبیح و ناپسند است. و از آنجایی که مبنای دین اسلام، عدالت و اقامۀ آن و مبارزۀ با ظلم است، این گناه بزرگ را حرام دانسته و با آن سخت مخالفت نموده است. تا مردم با اجتناب از آن، حافظ قوانین عادلانۀ جامعۀ خویش باشند.در کتاب مهذّب الاحکام آمده است: « و یدل علی قبحه حکم العقل أیضاً لِأنه من الظلم فالأدله الاربعة دالّه علی حرمتها»(15)؛ حکم عقل نیز بر قباحت رشوه دلالت می‌کند، زیرا از مصادیق ظلم است. پس ادلۀ أربعه بر حرمت آن دلالت دارد.

مفهوم معاصر رشوه و ابعاد جدید آن
 

اگر روزگاری رشوه به معنی یک کار فردی تلقی می‌شد اما در دوران ما مفهومی جمعی و گروهی پیدا کرده است. امروزه رشوه عبارت است از پیمانی میان دستگاه حاکم یا یکی از شاخه‌های آن با گروه‌های معینی که یا از بازرگانان هستند و یا از کشاورزان و صنعتگران و کارگران.در اینجا است که خطر رشوه را زیانبارتر و گرانتر احساس می‌کنیم تا اینکه بخواهیم آن را فقط انحرافی فردی میان یک کارمند و یکی از افراد به شمار آوریم. جهان امروز در سطوح مختلف با رشوه سر وکار دارد. در محدودۀ جهانی، رشوه‌های بین المللی رد و بدل می‌شود.بسیار خوانده‌ایم و شنیده‌ایم که کشوری به کشور دیگر مبالغ گزاف یا خدمات فراوانی به عنوان رشوه داده است تا آن کشور در فلان مسأله، فلان موضع را بگیرد حال آنکه اتخاذ این موضع بسیار زیانبار بوده اما به خاطر رشوه‌ای که بدو پرداخت شده به آنچه از وی خواسته شده تن درمی‌دهد. از طرف دیگر، رشوه در ابعاد خود حالت‌های بسیار را کسب کرده است از جمله اینکه رشوه تنها منحصر به پرداخت مبلغ معینی پول نیست بلکه گاه یک خدمت معین با یک موضع معین، که رشوه دهنده با رشوه گیرنده بر سر آن به توافق رسیده‌اند، نیز حکم رشوه را پیدا می‎کند. بنابراین رشوه دارای ابعاد فراوان و گسترده است از همین روست که خطر آن هم رو به فزونی گذارده است بویژه آنکه ما می‎دانیم که در جهان امروز با وجود اختلاف در روش‌های اقتصادی و درجات پیشرفت و توسعه کشورها، دولت در هر کشوری نقش برجسته‌ای بر عهده دارد و در شؤون مختلف حیات اقتصادی و غیر آن صاحب نفوذ است از این رو انحراف دستگاه اداری یا یکی از مؤسسات و شاخه‌های آن بازتاب نامطلوب و مخرّبی بر امور اقتصادی جامعه از خود بر جای می‌نهد. امروزه یک کارمند دولت می‌تواند یک طرح بزرگ اقتصادی را الغا کند و یا برای تقویت و قوام آن بکوشد و بدین دلیل بزرگ ‌ترین تأثیر منفی یا مثبت را بر امور اقتصادی جامعه دارا باشد.

رشوه و تخریب منابع مالی جامعه
 

بسیار اتفاق می‌افتد که شخص یا شرکتی، برای دستیابی به امتیاز یک برنامه، رشوه پرداخت مي كند معمولاً چنین برنامه‌ای هیچ سودی برای جامعه دربرنخواهد داشت وتنها استفادۀ فراوانی بر صاحبان این برنامه می‎رساند. کسب موافقت به معنی یک سلسله بازتاب‌های مخرّب بر منابع و اموال و نیروهای جامعه است.اینگونه برنامه ها از یک سو از اموال مردم که در دستگاه‌ها و خدمات اساسی همچون راه‌ها، برق، آب‌ها،... متبلور می‌شوند، استفاده می‌کنند و خدمات گوناگونی که هیچ نفع واقعی یا سودآوردی برای جامعه ندارند در راه تحقق این برنامه‌ها به مصرف می‌رسد و تنها اثری که از خود برجای می‎نهند تخریب بخشی از منابع و اموال جامعه است.از سوی دیگر این برنامه‌ها در راه تحقق خود از منابع و نیروهای جامعه استفاده می‌برند. زیرا آگاهی‌ها و توانی‌هایی موجود جامعه بهره‌برداری می‌کنند و جامعه را از استفاده از آنچه که به حال آن مفیدتر است، محروم می‌سازند.صاحبان این برنامه‌ها، بر اموال و منابع عینی و کالاها و مواد اولیه دست می‌اندازند و از آنها در راه هدف غیرمفید سود می‌برند. افزون بر این، صاحبان این برنامه‌ها موفق می‌شوند از تسهیلات دولتی همچون وام نیز برخوردار شوند. این گونه اقدامات باعث تخریب بسیاری از منابع و نیروها می‌گردند و در نتیجه انحرافی اساسی در بنیان انتفاع و کاستن هزینه‌ها و استفاده از سرمایه ایجاد می‌کنند.طبعاً رشوه در انجام برنامه‌های نامطلوب اثری شگرف از خود باقی می‌گذارد و در این حد هم متوقف نمی‌شود بلکه به تأثیرات زیان‌آور تولیدات حاصله از این طرح بر افراد جامعه، چه مصرف کننده این تولیدات باشند و چه نباشد، می‌انجامد.

رشوه و تخریب جسمی افراد جامعه
 

یکی از بازتاب‌های رشوه تهدید و نابودی سلامت بسیاری از افراد جامعه است. مثلاً برای اجرای طرح تولیدی دارو یا یک مادۀ غذایی یا سایر خدمات پزشکی، با پرداخت رشوه کسب موافقت می‌شود. حال آنکه این طرح مستقیماً به مرگ بسیاری از افراد جامعه منجر می‌گردد. یا مثلاً در ساخت بندرگاه‌ها، فرد با دادن رشوه به مهندس طرح، کار خودرا تمام می‎کند اما پس از مدتی اسکله فرو می‎ریزد و تمام هزینه‌های که برای اجرای این طرح صرف شد،به هدر می‎رود. این افراد تنها می‎خواهند به هدف مادی خود دست یابند بدون آنکه به نابودی افراد جامعه که نیروها و منابع زنده یک کشور هستند بیندیشند.

رشوه و تخریب اخلاق در جامعه
 

اگر چنین پدیده‌ای دامنگیر یک جامعه شود کافی است تا اخلاقیات و اصول و ارزش‌های آن جامعه را نابود کند و نگرش هر فرد را به وظیفه و تکلیفش دگرگون سازد و عدم اعتماد و در نتیجه بی‌تفاوتی و عدم دلسوزی و نیز کم‌کاری را در دستگاه اداری رواج دهد. تمام آنچه گفته شد در راه تحقق یافتن روند توسعه که مقتضی تلاش گسترده و سالم انسانی است، مشکلی بزرگ پدید می‌آورد. رشوه با وجود مثلث رشوه گیرنده، رشوه دهنده و اسطه میان این دو محقق می‌شود. این سخن بدان معناست که این سه ، سرمایۀ روند توسعه به حساب می‌آیند و بدین ترتیب اعتماد از میان آنان برمی‌خیزد و دولت و جامعۀ آنها را کمیّتی مهمل می‌انگارد و در نتیجۀ شیوع این اخلاق نابهنجار و نامطلوب و نبودن ا فراد امین و سالم در جامعه حرکت توسعه روز به روز با توقف بیشتری مواجه می‌شود.

انگیزه‌های رشوه
 

الف) سطح زندگی افراد
اگر شخص کج اندیش خود را در موقعیت شغلی پایینی ببیند و در مقابل به افراد پردرآمد و یا صاحبان طرح‌ها و برنامه‌ها که هر روز در برابر چشم و گوشش رفت و آمد می‌کنند بنگرد و یا به طبقات مرفه جامعه چشم بدوزد و آنگاه به فقر خود و حقارتی که از سوی جامعه نصیبش شده بنگرد، پیش خود چنین می‌اندیشد که برای رفع کمبودهای خود باید رشوه بگیرد در واقع این امری طبیعی است که انسان از نظر معیشتی یا فقیر باشد یا ثروتمند و یا جزو طبقات متوسط. اما این شخص بیمار و کج اندیش خود را چنین قانع می‌کند که رشوه بهترین ابزار برای ثروتمند شدن است و به همین خاطر فوراً اقدام به أخذ رشوه می‌کند تا به خیال خود مثل دیگران از زندگی مرفه و راحتی برخوردار شود. اما غالباً اینان در دنیا به سرعت به مجازات می‌رسند و از برخورداری از ثروت بادآورده و حرام خود محروم می‌شوند. زیرا این ثروت در واقع حاصل دسترنج او نیست بلکه از آن دیگران است که وی به زور و ستم و از راه قدرت صاحب آن شده است. بنابراین برکت ثروتش از میان می‌رود.(16)
ب) فرصت طلبی و خودخواهی
رشوه خوار مال دیگری را به زور می‌گیرد و غصب می‌کند نمی‌توان گفت کسی که رشوه می‌دهد از روی رضایت و باور این کار را انجام داده هر چند که در ظاهر هم اظهار رضایت کند اما در باطن رشوه‌خوار را ظالمی می‌داند که مال او را بدون هیچ دلیلی تصاحب کرده است. بنابراین رشوه‌خوار فردی خودخواه و خوددوست است و به جامعۀ خویش بی اعتنا و ناوابسته. به همین علت وی از نظر دین اسلام مخالف با اصول و ارزش‌های اسلامی است.زیرا مطابق تعالیم اسلامی مسلمان برادر مسلمان است، او را ستم نمی‌کند و به خواری نمی‌کشاند. اما رشوه‎خوار با عدم ادراک این مطلب، با خودخواهی تمام برادری را نادیده می‌انگارد و به فراموشی سپرده و به خاطر کسب درآمد راه رشوه را انتخاب می‌نماید و دیگران را با مشکلات فراوانی مواجه می‌سازد.
ج) وجود برخی عناصر فاسد در مراکز مهم دولتی
متأسفانه یکی دیگر از انگیزه‌های فریبندۀ انسان منحرفی که رشوه می‌گیرد، همین عامل است. او بسیاری از مسؤلان جامعه را می‌بیند که اقدام به رشوه می‌کنند و در می یابد که رشوه در میان آنان مسأله‌ای ساده و معمولی است و همین امر موجب می‌شود تا او هم خود را بر این بافت منطبق کند بویژه اگر رشوه به عنوان یکی از اولیت‌های وزارتخانه ها یا اداره‌ها درآمده باشد. افرادی که در این ادارات و مؤسسات کار می‌کنند عملاً باید در برابر انگیزه‌های نفسانی مقاوم و بردبار باشند و البته در این راه از پاداش خداوند برخوردار می‌گردند. این چنین کسانی هم خود صالح هستند و هم در اصلاح دیگران مؤثر می‌باشند. وگرنه انگیزه و اسباب رشوه به سادگی فراهم می‌آید. چون بیشتر مردم دوست دارند نیازهایشان به سرعت رفع شود.

راه های جلوگیری از رشوه
 

1. تحقق تعادل اقتصادی در جامعه
اگر مسئولان حکومت اسلامی بکوشد تا حق هر صاحب حقی بدون هیچ حیف و میل و یا تبعیضی، به دست وی برسد، اندیشۀ گرفتن رشوه در جامعه ریشه‌کن می‌شود. زیرا چنان که گفتیم یکی از اسباب گسترش رشوه آن است که فرد احساس می‌کند که از نظر مالی در قیاس با سایر افراد از موقعیت خوبی برخوردار نیست و یا از حق خود محروم شده است. بنابراین اگر مسئولان دولت همّ و غم خود را در جهت توزیع عادلانه به کار گیرد تعادل اقتصادی در جامعه ایجاد خواهد شد و هر کس به حق خود خواهد رسید.
2. آگاهی دادن کامل به مردم در این راستا
بی گمان روشن کردن مردم و آگاهی دادن به آنها در مورد زیان‌های رشوه و نشان دادن نمونه‌هایی از ایجاد نابسامانی‌های رشوه در امور کشور و جامعه، از طریق دستگاه‌های ارتباط جمعی یا دادن آموزش‌هایی در مدارس و مساجد، برگزاری کنفرانس‌ها، بدین منظور می‌تواند در این راستا مؤثر باشد و چهرۀ واقعی رشوه را به مردم نشان دهد.
3. مسئولان دولت در انتخاب کارمند دقت نمایند
اقدام برای انتخاب کارمند متدین که همواره خدا را در نظر دارد می‌تواند بهترین عامل برای جلوگیری از بلای رشوه باشد. آری باید همواره به یاد داشت که اگر دستگاه دولت پاک و صالح باشد، مردم هم پاک و صالح خواهند شد. خداوند در داستان یوسف (علیه السلام) از زبان آن حضرت نقل می‌کند که خطاب به فرمانروای مصر گفت:«قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ» (17)یوسف گفت: مرا بر گنجینه‌های زمین بگمار که من امین و آگاهم.در این بیان چنان که می‌بینیم یوسف برای خود دو صفت ذکر می‌کند: اول: حفاظت و امانت و دوم: داشتن علم و اطلاع در مسایل مالی. بنابراین کوشش دولت باید بر آن باشد تا افراد مناسب را در جایگاه‌های مناسب به کار گمارد و این خود عامل مهم ریشه‌کن نمودن رشوه در جامعه است.
نتیجه
در عصر کنونی، با ایجاد گسترش فضای توسعه مالی و اقتصادی در جامعه و روند پیشبرد آن به سمت تعالی و رشد باعث می‌شود که بسیاری از طراحان برنامه‌های اقتصادی دست به ابتکارات و طرح‌های متنوع اقتصادی بزنند و از این طریق درآمدهای کلانی را برای خود و جامعه خویش قرار دهند از این جهت، در میان آنان انسان‌های خودخواه و پول‌پرست دنبال کسب درآمد برای خویش هستند و می‌خواهند بواسطه عمل قبیح و ناپسند «رشوه» برای خود اموالی را انبار کنند ولی غافل از آنکه این اموال چون سرمایه دیگران است دوام نخواهد آورد و آتشی می‌شود که او را می‌سوزاند همانطور که در روایات ما احادیثی فراوانی بر لعنت فرستادن خداوند متعال بر رشوه‌گیر، و رشوه دهنده و واسطه بیان شده است. پس واقعیت آن است که مهم‌ترین عامل برای آنکه شخص رشوه بگیرد یا بدهد، عدم آگاهی کامل او نسبت به عواقب شوم و زیانبار این عمل است که اگر رشوه‌خوار لحظه‌ای بیاندیشد خواهد فهمید که عمل او مورد پسند نیست ولی متأسفانه کمتر به این مسأله توجه شده است و باید دستگاه دولتی ما اولین اقدامات را در این زمینه انجام دهد و با برگزاری همایش‌های علمی و دینی و کاربردی در این زمینه، بستر مناسب را برای ریشه‌کن نمودن این بیماری در جامعه فراهم آورد و علاوه بر آن مسئولان نیز باید افرادی صالح با شند تا قدرت ارادۀ مردم را در برابر این بیماری بالا برده نگذارند افرادی فاسد وارد سیستم دولتی و اداری یک حکومت اسلامی گردند.

پي نوشت ها :
 

1.حدید، آیه 25.
2. رشوه و احکام آن در فقه اسلامی، ص 19 و 20 با کمی تغییرات.
3. همان، ص 24.
4. منتهی الارب فی لغة العرب، صفی پور، ج 1، ص 451.
5. همان، ص 38، به نقل از لسان العرب، ج 14، ص 322 ، مادّه «رشا».
6.بقره، آیه 188.
7. مائده، آیه 42.
8. تفسیر کشف الأسرار، ج 3، ص 119.
9. الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم، ج 3، ص 187 .
10. جامع الاصول ابن اثیر، ج 10، ص548، کنزالعمال متقی هندی، ج 6، ص 60.
11. گفتاری کوتاه در مورد رشوه، صمد عبدالرحمن، ص 10، به نقل از مجمع الزوائد هیثمی، ج 4، ص 198.
12.کنزالعمال، 6/60، تفسیرة رطبی، ج6، ص 183.
13. جامع المقاصد، ج 4، ص 35.
14. رشوه و احکام آن در فقه اسلامی به نقل از نیل الأوطاد، ج 10، ص 21.
15. مهذب الأحکام، سبزواری، موسوی، ج 16، ص 98.
16. برگرفته از بازتابها و انگیزه های رشوه، صادقی، محمد، ص 35.
17. یوسف، آیه 55.
 



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط