نگاهی قرآنی به آزادی

این نوشتار به بررسی قرآنی مقوله آزادی اشاره دارد. نویسنده با مراجعه به آیات نورانی قرآن به توضیح سطوح و معانی آزادی مطلوب و صحیح پرداخته است. نقد نگاه های غربی به آزادی از منظر قرآن نیز از جمله مباحث نوشتار است.
شنبه، 18 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهی قرآنی به آزادی
نگاهی قرآنی به آزادی

 

نویسنده: حجت الاسلام و المسلمین حسن شیرزاد کمانگر




 

بحثی تحلیلی در باب رویکرد قرآن به آزادی

این نوشتار به بررسی قرآنی مقوله آزادی اشاره دارد. نویسنده با مراجعه به آیات نورانی قرآن به توضیح سطوح و معانی آزادی مطلوب و صحیح پرداخته است. نقد نگاه های غربی به آزادی از منظر قرآن نیز از جمله مباحث نوشتار است.
واژگان کلیدی: قرآن، آزادی، تعالی و...
ابتدا لازم است درباره ماهیت و مفهوم شناسی آزادی سخنی به میان آید و بدانیم که این واژه در مقابل چه چیزی قرار می گیرد؟ و متبادر از آن چیست؟ آزادی در لغت به معنای حریت، اختیار، خلاف بندگی، قدرت بر انجام عمل و ترک آن، و قدرت انتخاب، (1) آزاد مردی،‌رهایی و خلاص (2) آمده است؛ اما در اصطلاح، آزادی یک مقوله فلسفی - سیاسی است. از نظر فلسفی، آزادی به معنای اختیار در برابر جبر است. از لحاظ سیاسی، آزادی به مفهوم امکانات مهیا برای فرد از لحاظ حقوق مدنی، اجتماعی و سیاسی در برابر قدرت دولت و جامعه می باشد. (3) هم چنین آزادی های فردی عبارت از حقوقی است که توسط دولت ها برای افراد شناخته شده و تضمین گردیده است. هدف از این حقوق آن است که افراد بتوانند به خواسته های خود جامه عمل بپوشانند. خواسته هایی نظیر آزادی انجمن ها، مطبوعات، تجار، انتخاب شغل و حرفه، دین، کسب و کار و محل اقامت از این جمله اند. (4)
آزادی به مفهوم مطلق آن مطلوب هیچ ایدئولوژی و مکتبی نیست؛ ولی در مفهوم پذیرفته شده و محدودتر آن (یعنی در حدی که به حقوق و آزادی های دیگران لطمه نزند) مورد تائید بسیاری از مکاتب و ایدولوژی ها است. حتی می توان گفت که هیچ رژیمی در جهان نمی تواند به طور آشکار آن را نفی نماید. (5)
بر این اساس معلوم می شود آنچه که در مقابل آزادی قرار می گیرد اجبار و اکراه است که موجب سلب اختیار و آزادی فرد می گردد. ما امروز شاهدیم که سردمداران استکباری و ایادی آنان، خود را مانند فرعونیان قیم و همه کار مردم می دانند و با شعارهای دروغین و گفتارها و وعده های مکارانه، با همه امکانات تبلیغاتی و قدرت نظامی ملل جهان را درگیر آمال و قربانی امیال نفسانی خود نموده اند و مشکلات و معضلات فراوانی برای جامعه بشری به خصوص کشورهای جهان سوم پدید آورده اند؛ ولی متأسفانه عده ای هم آگاهانه و از روی شیفتگی یا ناآگاهانه و فریب خورده، از حمایت و تبلیغ آنان کوتاهی نمی کنند و افرادی را تحت تأثیر تبلیغات خود قرار می دهند. از جمله واژگانی که هدف سوء استفاده استعماری مدعیان حقوق بشر قرار گرفته و از آن هم چون چماقی بر سر ملت ها بهره برده شده است و، ای بسا، کشتارهایی از ملت های بیچاره و درمانده با تاکید بر آن انجام گرفته است آزادی است.
قرآن کتاب زندگی است و رهنمودهای آن، واقع بینانه و سازگار با فطرت انسانی می باشد و بهترین راهکارها را در عرصه زندگی بیان نموده است. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) مأموریت داشت تا آن را برای مردم بخواند و آنان را از ظلمات آئین های باطل، آداب و رسوم غلط، اخلاق و رفتارهای غیرانسانی باز دارد. ایشان بر آن بود که افکار و اندیشه مردم را در سایه تلاوت آیات رحمانی نورانی سازد و آنان را با تعلیم و تربیت صحیح به سوی زندگی سالم و سعادتمندانه سوق دهد. بر این اساس ضرورت دارد برای فهم موضوعات و دریافت ملاک های صحیح آن ها به قرآن مراجعه کنیم تا از تعالیم و رهنمودهای راه گشای آن بهره جوییم. قرآن، که کتابی برای زندگی بشریت است، آمده است تا در زندگی مردم تأثیرگذار باشد. واقعیت آن است که اگر با این کتاب آسمانی ارتباط درستی برقرار نکنیم در حل بسیاری از مجهولات و سردرگمی های زندگی سر به سلامت نمی بریم و راه راست را از راه ناراست در نمی یابیم. بر این اساس می توان گفت که در فهم جایگاه آزادی، حوزه ها و موانع آن، قرآن بهترین معیار و منبع برای تفسیر و درک مفهوم آزادی است. ذیلاً به برخی از نمونه های رویکرد قرآن به این مفهوم می پردازیم.

اهمیت و جایگاه آزادی:

مقوله آزادی در کتاب زندگی از چنان اهمیتی و جایگاهی برخوردار است که در آیاتی مورد توجه قرار گرفته است.

الف: معرفی آزادی در راستای رسالت پیامبران:

خداوند آزادی انسان ها را در راستای رسالت انبیای خود قرار داده است. در قرآن بر این تاکید می ورزد که پیروان پیامبران (صلی الله علیه و آله و سلم) از کسی پیروی می کنند که آنان را به هر کار پسندیده فرمان می دهد و از هر کار زشت باز می دارد و پاکیزه ها (ی مادی و معنوی) را بر آن ها حلال می کند و ناپاک و پلیدی (مادی و معنوی) را بر آن ها حرام می کند و بار سنگین و زنجیره هایی را که بر گردنشان است از دوش آنان بر می دارد (و آزاد می نماید). (اعراف/ 157). هم چنین در مورد داستان حضرت موسی (علیه السلام) به وضوح یکی از درخواست های آن حضرت از فرعون را آن معرفی می کند که بنی اسرائیل را آزاد کند. (اعراف/105). علاوه بر این در توضیح اهداف رسالت موسی (علیه السلام) و هارون می فرماید: «به سوی فرعون بروید و بگویید ای فرعون، دست از ظلم و استبداد بر بنی اسرائیل بردار» (شعرا/16-17 و 22)

ب: معرفی آزادی در راستای آزمون انسان ها:

خداوند در قرآن آزادی را در راستای آموزن انسان ها بیان کرده است و آن را بسی ارزشمند می داند: «و اذ نجیناکم من آل فرعون و...» (بقره /49)‌ «اذ» در این آیه متعلق به فعل محذوف و «واذکر» است. این بیانگر آن است که جریان آزادی بنی اسرائیل از دوران خفقان و استبدادی فرعون از اهمیت فراوانی برخوردار بوده است.

ج: معرفی آزادی به مثابه نعمتی الهی:

حضرت موسی (علیه السلام) در خطاب به قوم خود آزادی از یوغ فرعونیان را یک نعمت الهی بر می شمارد و به آن ها در مورد حفظ این نعمت تذکر می دهد. (ابراهیم/6)

د: معرفی آزادی به مثابه امری شایسته شکرگذاری:

در ادبیات قرآنی علاوه بر آنکه آزادی یک نعمت الهی است، شایسته است به درگاه الهی بابت آن شکرگذاری نیز گردد. خداوند متعال در جریان نجات یافتن حضرت نوح (علیه السلام) و مؤمنان همراه ایشان، آزادی از حکومت قدرتمندان ستمکار را در پی آورنده ستایش و شکرگذاری می داند. (مؤمنون/28)

ه: تاکید بر لزوم تلاش و جهاد برای آزادی:

در آیاتی به مؤمنان توصیه شده است که باید در راه آزادی تلاش کنند و حتی برای آن جهاد و مبارزه نمایند. در برخی از آیات کسانی که در راه آزادی تلاش و جهاد نمی کنند مورد ملامت قرار گرفته اند. (نساء/75). هم چنین قرآن بر این نکته تاکید می ورزد که در فضایی که استبداد و خفقان است و انسان آزادانه نمی تواند به تکالیف خود بپردازد، ضرورت دارد تا هجرت کند. خداوند در سوره نساء (آیه 97) در مواخذه کسانی که برای حفظ دین خود هجرت نکردند می فرماید آیا زمین را وسیع قرار نداده ام؛ نمی توانستید هجرت کنید.
آنچه آمد مروری سریع بود به جایگاه ارزشمند آزادی از منظر قرآن. ذیلاً، با توجه به آگاهی حاصل آمده از مراجعه به ادبیت قرآن کریم در مطالعه آزادی، به طبقه بندی عرصه های تحقیق این مفهوم و شناسایی حوزه های آن می پردازیم.

1- آزادی دینی:

اگر مردم در تفکر و تصمیم گیری ها آزادی داشته باشند و بر اساس حق حرکت کنند، و از تعصب بیجا و لجاجت ها در امان و از بستر و فضای مناسب برخوردار باشند، دینی را انتخاب می کنند که مقتضای فطرت و نهاد آنان باشد. خداوند در سوره بقره (آیه 252) می فرماید: «لا اکراه فی الدین قدتبین الرشد من الغی». علامه طباطبایی (رحمه الله علیه) ذیل این آیه شریفه می فرماید: اکراه یعنی اجبار و کسی را بدون رضایت وادار به کاری کردن. دین، که مجموعه ای از معارف علمی است، به همراه خود عمل را در پی خواهد داشت و اعتقاد و ایمان از امور قلبی است که در آن اکراه و اجبار امکان پذیر نیست و راهی ندارد. (6)
این نکته را باید متذکر شده آزادی مورد نظر، آزادی تکوینی است نه آزادی تشریعی؛ و حکمت الهی اقتضاء نمی کند که بشر به آزادی تکوینی خود در گزینش هر نوع آئین و اعتقاد باطلی پایبند باشد و سرمایه مادی و معنوی خود را تباه نماید. آیاتی در قرآن کریم است که در آن ها خداوند خطاب به پیامبر عظیم الشان اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید «وما انت بوکیل» (انعام/107)، «قل لست علیکم بوکیل» (انعام/66)، «افانت تکره الناس حتی یکون مومنین» (یونس/99)،‌ «و ان احد من المشرکین استجارک فاجره حتی یسمع کلام الله ثم ابلغه ما منه ذلک بانهم قوم لا یعلمون» (توبه/6).
در آیه اخیر خداوند به پیامبر خود یادآور می شود که اگر مشرکی از شما پناهندگی خواست تا ببیند حق چیست به صرف مشرک بودن، کسی حق ندارد با او برخورد نادرست کند. چقدر اسلام در مسائل تفکر و اندیشه و انتخاب دین به آزادی آگاهانه اهمیت داده است. هم چنین حضرت حق در سوره کافرون (آیه 6) می فرماید: «لکم دینکم ولی الدین». این بیانگر آن است که تصمیم گیری در حوزه دین مربوط به تفکر و اندیشه است. به این ترتیب در این حوزه باید نوعی آزادی وجود داشته باشد. در واقع این رویکرد بیانگر ارج نهادن به آزادی تکوینی انسان است

2- آزادی اقتصادی

آیا در حوزه اقتصاد می توان دست به هر کاری زد؟ می توان از هر طریق سودآوری داشت؟ در داستان قرآنی برخورد قوم شعیب با آن حضرت آمده است که قومش به او می گویند: ای شعیب! تعالیم تو چه نوع تعالیمی است؟ حاصل کار تو آن می شود که ما را از آنچه از اموال و درآمدها می خواستیم محروم سازد.
خداوند متعال در سوره اعراف (آیه 31) و سوره اسراء (آیات 26 و 27) بحث اکل و شرب را مطرح می کند و می فرماید که انسان نمی تواند در مال خودش اسراف و تبذیر نماید. هم چنین حضرت حق در سوره بقره (آیات 275، 278 و 279) ممنوعیت هر گونه درآمد از طریق ربا را اعلام می کند. در مورد رشوه نیز خداوند متعال در سوره بقره (آیه 188) می فرماید: «ولاتاکلوا اموالکم بینکم بالباطل و تدلوایها الی الحکام لتاکلوا فریقا من اموال الناس فی الاثم و انتم تعلمون». بر این اساس اموالی که از راه باطل به دست می آید حرام است. علاوه بر این خداوند متعال ما را از تصرف و دست درازی به اموال یتیم باز داشته است. در بحث تجارت خداوند متعال به صراحت در سوره نساء‌(آیه29) می فرماید: یا ایها الذین آمنوا لاتاکلو اموالکم بینکم بالباطل الا ان تکون تجارته عن تراض منکم؛
آیاتی که در بالا آمد محدودیت های رفتار اقتصادی ما را مشخص می سازد. طبعاً‌ در درون چهارچوب این محدودیت ها، و محدودیت های دیگر که در اینجا به آن ها اشاره نشد، ما از آزادی اقتصادی برخورداریم. آزادی در حوزه اقتصاد، اگر در چارچوب قانون و مسیر درست باشد، پیامدی گسترده و نتایجی پرخیر و برکت برای سه رکن روابط اقتصادی (یعنی کارفرما، کارگر و جامعه) در پی خواهد داشت.

3- آزادی در سکونت

در قرآن کریم به مسئله آزادی در حوزه سکونت در آیاتی اشاره شده است. بر این اساس حق مسکن و بهره مندی از آن بسیار حائز اهمیت دانسته شده است. در سوره عنکبوت (آیه 56) می فرماید: «یا عبادی الذین آمنوا ان ارضی واسعه فایای فاعبدون». مطابق این آیه حق سکونت، در هر مکانی در کره زمین برای بشر با توجه به ایمان و بندگی خدا مباح شمرده شده است. در برخی آیات دیگر خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفته است که حق ندارند با همدیگر بجنگند و یکدیگر را آواره سازند. هم چنین در سوره بقره (آیه 217) آواره کردن مردم از سکونت گناهی بزرگ شمرده شده است و به عنوان فتنه توصیف گردیده است. در واقع حق سکونت آنچنان برای بشر پر اهمیت معرفی گردیده است که برای آن اذن جهاد داده شده است. در واقع مطابق قرآن کریم هیچ کس حق ندارد مانع افراد جهت سکونت در مکانی که خود انتخاب کرده اند شود. چنانچه در سوره آل عمران (آیه 95) و سوره بقره (آیه 246) و سوره حج (آیات 39 و 40) به آن اشاره گردیده است.

4- آزادی بیان

در نگاهی به آیات نورانی قرآن در می یاییم که آزادی بیان به میزان گسترده ای در این کتاب مبین اهمیت و جایگاه دارد. خداوند در سوره آل عمران (آیه 159) خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «فبما رحمه من الله لنت لهم و شاورهم فی الارض». (ای پیامبر در سایه رحمت من، تو در برخورد با امتت نرم و ملایم هستی). ای پیامبر با امت خود در امور مشورت کن. مشورت در جایی معنا دارد که افرادی که می خواهند مشورت دهند آزادی داشته باشند و حرفی که دغدغه دلشان است، بیان کنند. در تاریخ نقل شده است که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در بعضی از امور که برایشان وحی نمی شد و از اموری بود که به عقلانیت و فهم و تجربه مربوط می شد با اصحاب و یاران مشورت می کردند.
در سوره شوری (آیه 38) از مشورت مؤمنان با یکدیگر سخن به میان آمده است. خداوند می فرماید: «وامرهم شوری بینهم». جامعه ای به سمت و سوی تکامل و پیشرفت حرکت می کند که به اموری که نیازمند مشورت است با مشورت از صاحبان عقل و خرد و انسان های متعهد و با تجربه بهره مند باشد. این مشورت زمانی ارزش دارد که حق بیان و آزادی بیان وجود داشته باشد. هم چنین در جایی که فردی مورد ظلم واقع می شود حق بیان آن را دارد تا بلکه به حق خود برسد. خداوند در سوره نساء (آیه 148) می فرماید: «لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم». بنابراین هیچ کس حق ندارد آبروی کسی را ببرد؛ اما اگر فردی مورد ظلم واقع شود و حقش نایده گرفته گردد می تواند دادخواهی کند.
در برخی آیات از مجادله با مخالفان سخن به میان آمده است. این رویکرد بیانگر آزادی اظهار نظر آنان است. خداوند در سوره نمل (آیه 125) می فرماید «ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن». واضح است که جدال و مناظرات احسن زمانی محقق می شود که طرف مقابل هم حرفی برای گفتن داشته باشد؛ چرا که یک طرفه، جدال معنا ندارد؛ بلکه هر دو طرف باید حرف بزنند تا حرف حق معلوم و راه گزینش آن هموار شود. وقتی که خداوند از اهل کتاب صحبت می کند، با اینکه برخوردهای نادرستی در بعضی از مواقع نسبت به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و حکومت آن حضرت داشتند، برای آنان حق آزادی و اظهار نظر قرار داده است. برای فهم این مطلب به سوره آل عمران (آیات20، 61، 64)‌ و سوره عنکبوت (آیه 46) مراجعه نمایید. در بعضی از آیات هم چون آیه 112 سوره بقره و آیه 20 و 61 سوره آل عمران، از آزاد بودن در مباحث کلامی و مناظرات دینی سخن به میان آمده است. این مطلب بیانگر آن است که اگر آزادی بیان وجود نداشته باشد، مباحث کلامی و مناظرات دینی فایده ای ندارد و نمی تواند به اهداف درست و مطلوب خود دست یابد.

5- آزادی جنسی

همه انسان ها دارای غرائز جنسی هستند. طبعاً باید به این نیاز پاسخ مثبت داده شود. پرسش آن است که آیا آزادی در مسائل جنسی این اجازه را می دهد که به هر صورت به این نیاز پاسخ دهیم؟ آیا آزادیم که حریم دیگری را در راه پاسخ گویی به نیازهای خود مورد تجاوز قرار دهیم؟
با مراجعه به آیات این چنین استفاده می شود که بهره برداری جنسی به هر نحو و هر قیمتی بیانگر عملی جاهلانه است. در سوره یوسف (آیات نورانی 32 و 33) و سوره نمل (آیات نورانی 54و55)؛ هم چنین در سوره حجر (آیات 61و67 - 69و78-79) چنین وضعیتی نشانه بی تقوایی دانسته شده است. علاوه بر این در سوره شعرا از چنین رویکردی در قالب تجاوزی یاد شده است که به حق و حری خود قانع نیست. (آیات 161، 165، 166) علاوه بر این قرآن در سوره حجر آیات 61 و 69 و 72 آن را نشانه سرمستی و واماندگی دانسته است. «ولعمرک انهم لقی سکرتهم یعمهون»؛ (به جان تو) پیغمبر سوگند آن ها در مستی شان متحیرند.
مطابق قرآن این که همگان در فضای جنسی هرچه دلشان خواست انجام دهند نشانه تمدن نیست و گویای بهره برداری مردم از حق و حقوق خودش نمی باشد. رویکرد به مسائل جنسی، زمانی بیانگر حقی انسانی است که در حریم خود باشد.
در این راستا معتقدان به اسلام وظیفه دارند در مسائل جنسی از هر گونه ابرازی که موجب تحریک دیگران می شود خودداری کنند؛ چنانچه در سوره احزاب (آیه 32) و در سوره نور (آیات 30و31) به آن اشاره شده است.

6- آزادی سیاسی

در سوره بقره (آیات 246 و 128) و سوره اعراف به اهمیت تلاش برای کسب آزادی اشاره شده است. خداوند در سوره نمل آیات 4 تا 6 اراده اش بر این تعلق گرفته است که مستضعفان به حاکمیت برسند و از قیود و استبداد و ظلم حاکمان مستکبر، آزادی پیدا بکنند. خداوند بنی اسرائیل را نجات داد و آن ها را آزاد کرد. هم چنین اراده الهی بر این قرار گرفته است که روزی همه مستضعفان از هر گونه حکومت استبدادی رهایی یابند و با آزادی کامل در لوای حق زندگانی خود را ادامه بدهند.

7- آزادی و سیاست خارجی

آیا در حوزه سیاسی افراد جامعه حق دارند هر گونه روابطی با دشمنان داشته باشند؟ خداوند در سوره هود آیه 113 می فرماید: «ولا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار»؛ هم چنین در سوره ممتحنه آیه 1 می فرمایند: «یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء تلقون الیهم بالموده». به این ترتیب شما حق ندارید با ستمگران و دشمنان ارتباط برقرار کنید؛ چه آنکه گروهی مقابل شما هستند که نه به فکر دین و نه به فکر دنیای شما هستند و ایشان با تمام قوا در پی خشکاندن ریشه دین و شعائر شما هستند. واقعیت آن است که چنین ارتباطی نه به نفع مصالح و منافع ملی است و نه در مسیر منافع اخروی جامعه دینی.

موانع آزادی

نکته پایانی اینکه چه زمینه ها و عواملی آزادی فردی و اجتماعی را تهدید می کند. در این جا به دو نکته مهم و اساسی اشاره می وشد.
الف: روحیه استبدادی: اگر در جامعه ای روحیه استبدادی و خودکامگی پیدا شود نمی توان بوی آزادی را از آن استشمام نمود. در سوره اعراف (آیات 12 تا 124) و سوره طه (آیات 70، 71 و 73)‌و سوره شعرا (آیه 46 تا آیه 49) به این حوزه اشاره شده است.
ب: روحیه استکباری: عامل دیگری که در سلب آزادی بسیار تأثیرگذار است روحیه استکباری می باشد. اگر در جامعه ای روحیه استکباری پدید آید و حاکمان مردم را انسان های ضعیف و به دور از فکر و دانش قلمداد کنند آزادی مجالی برای بروز و ظهور پیدا نمی کند. روحیه استبدادی و استکباری موجب آن می شود که ارزش و اعتباری برای مردم در نظر گرفته نشود و نگاه ایشان ارزشی نیابد. در سوره قصص (آیه 4) و سوره یونس (آیه 83) به این مطلب اشاره شده است.
منابع تحقیق:
1- دهخدا علی اکبر لغت نامه ج1 ص 117
2- معین محمد فرهنگ معین ج1 ص 46
3- علی بابایی، فرهنگ علوم سیاسی ص 8
4- همان ص 9
5- طلوعی محمود، فرهنگ جامع سیاسی ص 29
6- طباطبایی سید محمد، تفسیر المیزان، ‌ج2، ص 342

منبع مقاله:نشریه خردنامه همشهری شماره 101



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.