بازی قدرت، قدرت نرم و کارشناس تاریخ بین الملل (1)

از آغاز داستان بلند بازی قدرت، خواننده می داند که پیتر کوتلر معاون وزیر امور خارجه ایالات متحده به دلیل به خطر انداختن یکی از یورش های نظامی آمریکا که به قصد جلوگیری از انتقال فناوری هسته ای از پاکستان به ایران انجام
يکشنبه، 19 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بازی قدرت، قدرت نرم و کارشناس تاریخ بین الملل (1)
 بازی قدرت، قدرت نرم و کارشناس تاریخ بین الملل (1)

نویسنده: تیل گایگر



 

مقدمه

از آغاز داستان بلند بازی قدرت، خواننده می داند که پیتر کوتلر معاون وزیر امور خارجه ایالات متحده به دلیل به خطر انداختن یکی از یورش های نظامی آمریکا که به قصد جلوگیری از انتقال فناوری هسته ای از پاکستان به ایران انجام شده وادار به استعفا گردیده است. داستان،‌ رویدادهایی را دنبال می کند که به این نتیجه تأسف بار انجامیده اند به ویژه تقلای طولانی کوتلر برای متقاعد ساختن دولت رئیس جمهور خیالی کِنت به اینکه در تلاش هایش برای جلوگیری از گسترش جنگ افزارهای هسته ای عمدتاً روی قدرت نرم آمریکا تکیه کند. وقتی دیپلماسی نمی تواند نتیجه مطلوب را به بار آورد دولت ایالات متحده تصمیم می گیرد برای جلوگیری از فروش فناوری هسته ای پاکستان به ایران از نیروی نظامی استفاده کند. در این چارچوب، کوتلر با یک معمای اخلاقی روبه رو می شود چرا که ممکن است یورش آمریکا به کشته شدن علی عزیز مهندس هسته ای پاکستانی منجر شود که دوست دوران تحصیل او در دانشگاه پرینستون است و در حال حاضر مسئولیت تأسیسات هسته ای را که قرار است مورد حمله قرار گیرد برعهده دارد. عزیز در عین حال که اعتقاد راسخ دارد پاکستان برای برقراری توازن در برابر زرادخانه هسته ای همسایه بزرگ ترش هند باید جنگ افزارهای اتمی داشته باشد از برنامه هایی که رژیم جدید پاکستان برای فروش فناوری هسته ای به ایران دارد وحشت کرده و با خریدن خطر بزرگی برای شخص خودش،‌ اطلاعات بسیار مهمی را درباره برنامه هسته ای پاکستان در اختیار سرویس های جاسوسی آمریکا گذاشته است. در پایان، کوتلر با فرستادن پیامی رمزی برای عزیز به او درباره یورش نظامی قریب الوقوع آمریکا هشدار می دهد. عزیز اعتنایی به هشدار دوست خود نمی کند و به همراه تنی چند از تکاورهای آمریکایی اجراکننده یورش، در جریان عملیات جان می سپارد (Nye 2004b).
جوزف نای در پاسخ این پرسش که آیا داستان بلندش تمثیلی برای قدرت نرم است یا نه، هرگونه تلاش برای تلقی این داستان به منزله «نمونه داستانی کتاب من درباره قدرت نرم» را رد کرده است. در عوض وی گفته است که این کتاب:
داستانی درباره افول و سقوط است. پیتر کوتلر در آغاز نیّات خیری دارد ولی در جریان داستان،‌ قدرت او را فاسد می کند (Soutphommasane and Chau 2005).
داستان نای درباره ماجراهای واشنگتن که اساساً ‌یک رُمان رشد و کمال یا رُمان آموزشی (1) است سیر پیشرفت کوتلر را از مراتب پایین تر به عنوان پسر کشیشی از شهر مِین ترسیم می کند که به استادی رشته روابط بین الملل در دانشگاه پرینستون می رسد و سپس چون نفوذ خطرناک قدرت فاسدش می کند از اوج به حضیض سقوط می کند. کوتلر که گرفتار دسیسه های پشت پرده شده است در جریان مبارزه بی پایانی که در درون دولت برای حفظ اختیاراتش در برابر رقبا دارد و به واسطه غریبه شدن فزاینده اش با همسر‌، فرزندان و همکارانش در دانشگاه پرینستون تاب تحمل اخلاقی اش طاق می شود. وی در پایان تن به رابطه عشقی نامشروعی می دهد. او که مجبور می شود از شغلش کناره گیری کند برای رهایی به فکر خودکشی در دریاچه ای نزدیک کلبه خانوادگیش که همیشه برای ماهیگیری به آنجا می رفته است در مِین می افتد.
داستان بازی قدرت، نمونه دیگری از نوشته های نای درباره قدرت نرم است؛ البته مخاطبان این داستان تنها محدود به جامعه محققان روابط بین الملل نمی شوند. گرچه مخاطبان اصلی کتاب هایی که نای درباره قدرت نرم نوشته است سیاست گذاران و مردم عادی علاقه مند هستند ولی مشخص ساختن خوانندگان اصلی این داستان دشوارتر است. حجم عمده داستان به بازگویی کشمکش های دیوان سالاران واشنگتن اختصاص دارد. در واقع، این کتاب به دلیل اینکه ما را از عملکردهای درونی حکومت آمریکا آگاه می سازد مورد ستایش قرار گرفته است (Arthur 2004). این تأکید را که بازتاب تجربه ای است که نای در مقام فردی اهل عمل و نیز یک تحلیل گر داشته است می توان تلاش برای آگاه ساختن خوانندگان وی از ظرافت های روند سیاست گذاری خارجی آمریکا در داخل آن کشور قلمداد کرد. از این نظر، داستان بازی قدرت نمونه دیگری از پرداختن به سیاست خارجی جاری آمریکا البته در قالب داستانی خیالی است. نای این داستان را به رغم قالب غیرعلمی اش ادای دین مهمی در بحث بر سر آینده سیاست خارجی آمریکا می داند.(2)
داستان یادشده عملاً مسئله اخلاقی بودن سیاست خارجی آمریکا و اعمال قدرت اعم از قدرت سخت، نرم، نیمه نرم (3) یا هوشمند را پیش می کشد. (4) گرچه بازی قدرت درباره رابطه قدرت با اخلاق است نای «... این داستان را به گونه ای پیش می برد که قدرت نرم در آن دست بالا پیدا نمی کند. پیتر کوتلر طرفدار قدرت نرم است ولی برنده نمی شود». (Soutphommasane and Chau 2005). در این داستان،‌ قدرت نرم به یکی از ابزارهای بدیل سیاست گذاری یا فنون اداره گری تبدیل می شود که دولت خیالی کِنت می تواند برای جلوگیری از فروش جنگ افزار و فناوری هسته ای به ایران از آن استفاده کند. گزینه های فراروی گروه امنیت ملی دولت کِنت تفاوتی با تصمیماتی ندارد که سیاست گذاران خارجی آمریکا اغلب ناچارند بگیرند. هر تصمیمی در این داستان پیامدهایی دارد که پس از درپیش گرفتن خط مشی معینی از سوی دولت، نمی توان به راحتی آنها را بی اثر کرد. قالب داستانی این اثر به واسطه تکیه روایی آن روی سیاست گذاری خارجی، نای را قادر می سازد تا به جای متقاعد کردن خوانندگانش به بازشناسی اهمیت قدرت نرم چنانکه در نوشته های سیاسی اش درباره خود قدرت نرم می بینیم به این مسئله بپردازد که یک حکومت چگونه می تواند برای دستیابی به هدف های سیاست هایش از قدرت نرم بهره بگیرد. این داستان برای من که کارشناس تاریخ مناسبات ایالات متحده و اروپا در آغاز دوران جنگ سرد هستم بسیار جالب است زیرا روایت آن به نحوی به مسئله چگونگی استفاده حکومت ها از قدرت (از جمله قدرت نرم) می پردازد که با پژوهش های تاریخ دانان بین الملل هم آوایی چشمگیری دارد و تشریح آن «در قالب نظریه» دشوارتر است.
در نتیجه، فصل حاضر را به کندوکاو در همین هم آوایی ها اختصاص خواهیم داد. بخش نخست به بررسی این مسئله اختصاص خواهد داشت که چگونه مفهوم پردازی قدرت نرم در نوشته های نای از قالب های روایی که وی برای بحث درباره این مفهوم به کار برده شکل گرفته است. با این استدلال که داستان بازی قدرت نای تنها شکل دیگری از بررسی قدرت (نرم) آمریکا توسط وی است تحلیل این بخش، ‌تلاش های اخیر نای در نوشته های تحقیقی اش برای تلقی قدرت نرم اساساً به عنوان نتیجه دیپلماسی عمومی را به چالش خواهد کشید و نگاه ما را به دیگر اشکال قدرت نرم، ساخت و پرداخت آنها و امکان پذیری تاریخی شان متوجه خواهد ساخت. بخش های بعدی با دستمایه قرار دادن استفاده هایی که در داستان بازی قدرت از قدرت نرم به عمل آمده است این سه نمونه از قدرت نرم در این داستان را بررسی خواهد کرد: اعمال قدرت نرم از طریق همکاری چندجانبه بین المللی؛ کمک خارجی به عنوان عامل زاینده سرمایه یا منبع قدرت نرم؛ و قدرت نرم حاصل از تجربه تحصیل در ایالات متحده و مواجهه با جامعه آمریکا.

قدرت نرم: مفهوم پردازی، شکل روایی و تاریخی

بیشتر رشته های دانشگاهی رسم هایی خاص خودشان دارند که شکل و قالب نگارش دانشورانه در آن رشته را معین می کنند. برای نمونه، مقالاتی که در نشریات تاریخی منتشر می شوند به احتمال قوی تر با مطالبی مثلاً یک حکایت یا نقل قول برجسته ای از منابع معاصر آغاز می شوند که خاص بودن موضوع مقاله را برجسته می سازد و نه با بحث از نظریه یا تفسیر تاریخی. (Sewell 2005: 4).
برخلاف تاریخ دانان، دانشمندان علوم اجتماعی معمولاً‌ مقالات یا کتاب های شان را با بررسی این مسئله آغاز می کنند که برای یک مسئله خاص چه نظریه ای مناسب است. فصل حاضر که به قلم یک متخصص تاریخ بین الملل نوشته شده است طرح داستانی کتاب بازی قدرت نای را راهی برای رسیدن به موضوع آن می گیرد؛ کاربرد قدرت نرم توسط حکومت ها. با درپیش گرفتن چنین رویکردی فصل حاضر این موضوع را کنار می گذارد که قدرت نرم از چه تشکیل می یابد. به یقین، خود نای برای بررسی جنبه هایی از قدرت (نرم) آمریکا که در رساله ای نظری درباره این موضوع به دشواری می توان حق مطلب را درباره آنها ادا کرد هم از قالب داستان و هم از کتاب های غیرداستانی کلی که جامعه سیاست گذاران را مدنظر دارند استفاده می کند. گرچه ممکن است نادقیق بودن این مفهوم، محققان روابط بین الملل را نارحت کند مبهم بودنش می تواند آن را مفهوم جذابی در مباحثات گسترده تر درباره سیاست خارجی آمریکا سازد و از این گذشته می توان از آن برای بررسی قدرت (نرم) آمریکا به شیوه نتیجه بخش تازه ای استفاده کرد که شاید بحث درباره مفید بودن این مفهوم را غنا بخشد.
نکته ای را که درباره محتوا و قالب گفتیم می توان به نوشته های نای درباره قدرت نرم هم تعمیم داد. وی با استفاده از قالب کتاب ها و مقالات غیرداستانی که خطاب شان به جامعه سیاست گذاران و مخاطبان عمومی تر است می تواند تا اندازه ای از رسوم نگارش در حوزه علوم اجتماعی طفره رود. این مسئله از این واقعیت پیداست که برخلاف متون روابط بین الملل، نای کتاب سال 2004 خودش یعنی قدرت نرم را با نقل حکایت ذیل آغاز می کند:
در سال 2003 در جمع حاضران مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس نشسته بودم که جورج کری اسقف سابق کانتربوری از کالین پاول وزیر امور خارجه پرسید چرا به نظر می رسد که ایالات متحده به جای قدرت نرم خودش به طور دربست روی قدرت سخت خود تکیه دارد. این پرسش نظر مرا جلب کرد زیرا اصطلاح «قدرت نرم» را خود من حدود یک دهه پیش سکه زده بودم. پاول به درستی پاسخ داد که ایالات متحده برای پیروزی در جنگ جهانی دوم به قدرت سخت نیاز داشت ولی در ادامه گفت «و بلافاصله پس از قدرت سخت چه آمد؟ آیا ایالات متحده خواهان تسلط حتی بر یک کشور اروپایی شد؟ نه. قدرت نرم در قالب طرح مارشال به میدان آمد ... در ژاپن نیز همین کار را کردیم». بعدها در همان سال در کنفرانسی در واشنگتن که یکی از بانیان آن نیروی زمینی ایالات متحده بود درباره قدرت نرم سخن گفتم. از دیگر سخنرانان آن کنفرانس دانلد رامسفلد وزیر دفاع بود. بر اساس گزارشی که در مطبوعات منتشر شد «بالاترین مقام نظامی با همدلی به نظرات من گوش داد» ولی بعداً که یکی از حاضران نظر رامسفلد را درباره قدرت نرم جویا شد وی پاسخ داد «نمی دانم معنایش چیست!» (Nye 2004c: ix).
نای از این حکایت استفاده می کند تا نشان دهد مفهوم قدرت نرم نه تنها در سال های اخیر وارد گفتمان سیاست خارجی شده است بلکه از آن گذشته سیاست گذاران از آن سوء استفاده کرده و به همین واسطه واضع آن را مجبور کرده اند که معنای آن را روشن سازد. نای در ادامه با استفاده از تشبیه قدرت به آب و هوا و عشق، آن را مفهوم پردازی می کند و پس از بررسی مفهوم قدرت نرم از طریق بحث درباره مصداق های آن، ‌به دانش تجربی ما درباره قدرت متوسل می شود (‏‎Nye 2004c: 1-2). در آغاز، نای قدرت نرم همرنگ ساز را چنین تعریف می کند «واداشتن دیگران به اینکه آنچه را ما می خواهیم بخواهند». این قدرت از برخی منابع قدرت نرم مانند جذابیت فرهنگی، ایدئولوژی و سازمان های بین المللی برمی خیزد (Nye 1990a: 31-2, 1990b, 2004c: 44-68). گرچه نای پیوسته از این تعریف بهره گرفته برای مداخله در بحث و جدل هایی که از آغاز دهه 1990 درباره راهبرد کلان آمریکا برپا شده این مفهوم را به شکل های نسبتاً‌ متفاوتی به کار گرفته است. نای در کتاب ناگزیر از رهبری، از مفهوم قدرت نرم برای زدودن باور رایج به افول آمریکا از مقام یک قدرت بین المللی بهره گرفت (Nye 1990a: 29-35). در این چارچوب وی مدعی شد که قدرت نرم به شکل چشمگیری منابع قدرت سخت آمریکا را گسترش می دهد هرچند که شاید این منابع در مقایسه با سایر قدرت ها اُفت کرده باشد. یک دهه بعد نای در کتاب تناقض نمای قدرت آمریکا به مخالفت با این نتیجه گیری وارونه برخاست که ایالات متحده در مقام یگانه ابرقدرت جهان، برای حفظ جایگاه خود در نظام بین الملل نیازی به پشتیبانی دیگر کشورها ندارد. ایالات متحده با محدود ساختن قدرت سخت خود در چارچوب همکاری بین المللی، نفوذ کلی خود را افزایش خواهد داد (Nye 2002)
همان گونه که از بحث حاضر پیداست تعریفی که نای از قدرت نرم به دست می دهد بی ثبات و مسلماً نادقیق است. برای نمونه،‌ تعریف نای از قدرت نرم،‌ کمک خارجی را به این دلیل که مشروط به آن است که موجب پیشبرد اهداف سیاست خارجی شود کنار می گذارد. با اینکه نای می گوید طرح مارشال نقش قاطعی در تشکیل اتحاد اروپا و آمریکا داشت با خاطرنشان ساختن اهمیت فرهنگ مردمی آمریکا بی درنگ این گفته خود را تعدیل می کند (Nye 2004c: 48). وی در ادامه می گوید مردم اروپای غربی به دلیل سیاست های دوراندیشانه ای چون طرح مارشال، اندیشه ها و ارزش های آمریکا در خصوص فدرالیسم،‌ مردم سالاری و بازارهای آزاد را پذیرفتند (Nye 2004c: 61). همان گونه که از گفته های نای پیداست همیشه نمی توان اعمال قدرت سخت مانند کمک خارجی را از اعمال و تولید قدرت نرم تفکیک کرد. وی در کتاب قدرت نرم و جدیدترین کتابش اختیارات رهبری، با پیش کشیدن مفهوم جدید قدرت هوشمند به اهمیت درهم آمیختن قدرت سخت و نرم برای اعمال نفوذ مؤثر بر اندیشه و اعمال دیگران اعتراف می کند (Nye 2004c: 32, 147, 2008a: 83).
نای در سراسر نوشته هایی که درباره این موضوع دارد به دفعات تصدیق می کند که متقاعد ساختن سیاست گذاران درباره اهمیت و کارآیی قدرت نرم دشوار است. برخلاف شکل های ملموس تر قدرت، قدرت نرم ناملموس است و تا حدودی اندازه گیری را جز از طریق نماینده هایی چون میزان هزینه صرف شده برای دیپلماسی عمومی برنمی تابد. در واقع، نای به شکل فزاینده ای روی دیپلماسی عمومی چونان وسیله ای تکیه کرده است که حکومت ها به کمک آن می توانند به تولید و اعمال قدر نرم در جهان بپردازند (Nye 2004c: 99, 2008b). از این گذشته، وی پیوسته تأکید دارد که بسیج قدرت نرم بستگی به شرایط و بستر موجود دارد که اغلب به ویژه در مردم سالاری ها از کنترل سیاست گذاران خارجی بیرون است. در نتیجه، سیاست گذاران با این امکان روبه رو هستند که به رغم سرمایه گذاری های قابل ملاحظه ای که روی منابع قدرت نرم می کنند شاید شرایط یا سایر تصمیمات، برتری های بالقوه ای را که از حیث متقاعد ساختن دیگران دارند منتفی سازد. با این حال، نای سیاست گذاران را تشویق می کند تا منابع بیشتری را صرف پرورش منابع قدرت نرم از طریق دیپلماسی عمومی کنند. در عین حال،‌ وی در این خصوص که بتوان با صرف چنین هزینه هایی به راحتی قدرت نرم را به وجود آورد یا این گونه هزینه ها مؤثرتر از افزایش مخارج صورت گرفته برای قدرت نظامی یا کمک خارجی باشد استدلال متقاعدکننده ای اقامه نمی کند. در واقع حرف نای این است که قدرت نرم در قاعده هرم قدرت و پایین تر از قدرت نظامی و اقتصادی قرار دارد. بنابراین، چندان جای شگفتی نیست که سیاست گذاران آمریکایی توجه کافی به نظرات نای درباره قدرت نرم و آفرینش یا تولید آن ندارند. اما اگر نای درست بگوید که تغییرات اخیر در روابط بین الملل و اقتصاد بر اهمیت قدرت نرم افزوده است چنین غفلتی می تواند پیامدهای مهمی برای جایگاه آمریکا در جهان داشته باشد.
ولی ممکن است این تأکید بر دیپلماسی عمومی بی جا باشد زیرا چنین سیاست هایی باید با توجه به بستر موجود درانداخته شوند. برای نمونه، کمک هنگفت خارجی که در چارچوب طرح مارشال و بعدها نیز در چارچوب برنامه امنیت متقابل به اروپای غربی (و ژاپن) اعطا شد با برنامه بی سابقه دیپلماسی عمومی آمریکا در اواخر دهه 1940 و دهه 1950 همراه بود. با کاهش کمک های اقتصادی دولت ترومن در جریان جنگ کُره،‌ دیپلماسی عمومی به جنبه هرچه مهم تری از نبرد جنگ سرد مبدل شد (Mastuda 2007). جدای از تلاش های سرویس اطلاعات ایالات متحده، ‌بنیادهای خصوصی آمریکا (با پشتیبانی مالی نهان حکومت امریکا) در نوک تیز این گونه تلاش ها برای مبارزه با آمریکاستیزی در اروپای غربی قرار گرفتند. چنین تلاش هایی اساساً متوجه نخبگان اروپای غربی بود (Pells 1997: 37-39; Berghahn 2001). اما این گونه هزینه ها برای دیپلماسی عمومی تنها کسری از کمک های اقتصادی پیشین را تشکیل می داد.
همان گونه که خود نای معترف است کمک مارشال با شتاب بخشیدن به روندهای از پیش موجود آمریکایی شدن جوامع اروپای غربی در دوره بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم، به قدرت نرم آمریکا کمک کرد. طی دو دهه گذشته، ‌تاریخ دانان به بررسی انتقال حساب شده مدل ها، ‌ارزش ها و رویّه های آمریکایی به کسب و کارها، ‌اقتصادها،‌ جوامع و فرهنگ های اروپای غربی و ژاپن پرداخته اند. گرچه این روند آمریکایی شدن از اواخر سده نوزدهم آغاز شد انتقال و پذیرش مدل های مدیریت و روش های تولید آمریکایی در دوره پس از 1945 شتاب گرفت یعنی زمانی که دولت هایی از پی هم در آمریکا روی کار آمدند، با برنامه های کمک فنی شان و با تخصیص اعتبار برای هیئت های تولیدی متعددی که از اروپای غربی و ژاپن به ایالات متحده می آمدند مشوّق این انتقال گشتند.(5) متخصصان تاریخ اقتصادی تا اندازه کمتری به تحلیل این مسئله پرداخته اند که حکومت های اروپای غربی چه اندازه اندیشه های آمریکایی درباره توسعه اقتصادی و به ویژه سیاست گذاری اقتصادی را قبول کردند (Berghahn 1986). اما این بررسی ها تا اندازه زیادی انتقال شیوه های اداره گری آمریکایی به اروپای غربی را نادیده گرفته اند (Geiger 2008). نوشت ه های منتشر شده درباره آمریکایی شدن، در عین اعتراف به اهمیتی که طرح مارشال به مثابه مجرای انتقال اندیشه های آمریکایی داشت بر پذیرش نسبتاً‌ گزینشی این گونه مدل ها، ‌ارزش ها و رویّه ها که منجر به پیدایش گونه های دو رگه شد تأکید دارند (Zeitlin 2000). به رغم پذیرش گزینشی مدل ها، ‌ارزش ها و رویّه های امریکایی، جذابیت آنها کمک کرد تا حکومت های اروپای غربی دیدگاه آمریکا را درباره نظم اقتصادی بین المللی لیبرالی جدیدی که پس از 1945 باید برقرار می شد بپذیرند. اما پذیرش کمک اقتصادی امریکا گزینه هایی را که حکومت های اروپای غربی در زمینه اصلاحات اقتصادی و اجتماعی داشتند محدود ساخت (Lehmann 2000: 15).
با اینکه کمک اقتصادی امریکا نوعی اعمال قدرت نرم نبود با دگرگون ساختن اقتصادها و جوامع اروپای غربی در دوره بلافاصله پس از جنگ، ‌قدرت نرم آمریکا را به میزان قابل ملاحظه ای افزایش داد. کمک های مالی چشمگیر، کشورهای اروپای غربی را واداشت تا رهبری آمریکا در نظم اقتصادی بین المللی را بپذیرند. حکومت های اروپای غربی با پذیرش رهبری آمریکا کمک کردند تا قدرت آمریکا گسترش بیشتری پیدا کند و در برقراری چیرگی آمریکا در دوره پس از 1945 نقش داشتند (Krige 2006: 4-9). در مورد ژاپن، تلفیق حکومت نظامیان آمریکایی،‌ کمک خارجی و دیپلماسی عمومی منجر به فرووابستگی ژاپن و تبعیت بی چون و چرای آن کشور از قدرت آمریکا شد (Matsuda 2007). بنابراین، قدرت نرم آمریکا صرفاً‌ محصول بی ضرر جذابیت ارزش ها، ‌مردم سالاری و سرمایه داری آمریکا نیست بلکه از منابع قدرت برتر ایالات متحده و توانایی آن برای افزایش قدرت خودش از طریق تجدید توافق مستمر درباره شرایط فرادستی و فرودستی برمی خیزد (Krige 2008). این دگرگونی روابط بین الملل و تسلط چشمگیر آمریکا دوام یافت زیرا این چانه زنی ها تا اندازه ای در قالب سازمان های بین المللی چندجانبه نهادینه شد،‌ سازمان هایی که به کانون تجدید توافق درباره چیرگی آمریکا تبدیل شدند. این تحلیل حکایت از آن دارد که ایجاد این ترتیبات نهادی بستگی به شرایط خاص تاریخی داشته است. در عین حال، ترتیبات نهادی موجود تا اندازه ای استعداد سربرآوردن ترتیبات نهادی متفاوت را محدود ساخت. در واقع، تاریخ همکاری موفقیت آمیز بین المللی می تواند علت دوام آوردن برخی ترتیبات نهادی مانند ناتو را که دیگر هدف اصلی شان را برآورده نمی سازند و مسلماً‌ دیگر در جهت منابع ایالات متحده نیستند روشن سازد (Sjursen 2004; Menon 2007: 50-99).
در مقاله حاضر، ‌برای بررسی قدرت آمریکا از تعریفی بهره می گیریم که نای برای چیرگی به دست می دهد: «... وضعیتی که در آن یک کشور به میزان چشمگیری منابع قدرت یا توانایی های بیشتری از دیگران دارد» (Nye 2002: 16). در این فصل با دستمایه قرار دادن مفهوم حکومت پذیری لیبرالی (6) فوکو، از یک سو قدرت نرم را چونان دفاعی از انترناسیونالیسم لیبرال خواهیم انگاشت که می تواند به صورت یک شیوه / ابزار عقلانیت حکومت برای گسترش قدرت به کار گرفته شود و از سوی دیگر آن را تجسم یافته در برخی رویّه ها، نظام ها و نهادها و نیز اشخاص و کالاهای مادی خواهیم انگاشت. (7) در این معنا،‌ توانایی بسیج قدرت نرم برای همرنگ ساختن سایر حکومت ها با خود،‌ برای سیاست گذاران خارجی آمریکا در تلاش هایی که برای حفظ تفوق آمریکا در جهان به عمل می آورند یکی از ابزارهای بالقوه مهم سیاست گذاری است. (8) در عین حال، ‌نمی توان قدرت نرم را در انزوای از دیگر ابزارها به کار گرفت بلکه تنها می توان آن را در تلفیق با قدرت سخت و نیمه سخت به صحنه آورد (Wilson 2008: 114-16). چون قدرت نرم و فایده بالقوه ای که در مقام یک ابزار سیاست گذاری دارد وابسته به شرایط موجود است داستان بازی قدرت نای و نمونه های برگرفته از تاریخ این امکان را به ما می بخشد تا احتمالی بودن قدرت نرم آمریکا را به بررسی گذاریم.

پی نوشت ها :

1. bildungsroman
2. همان گونه که نای در شرح کوتاهی که درباره زندگی حرفه ای خود داده بازگو کرده است یکی از سوداهایی که به عنوان یک فارغ التحصیل جوان داشته نوشتن یک داستان بلند بوده است (Nye 2004: 218). زندگی نامه خودنوشت او گواه آن است که داستان بازی قدرت این امکان را برای او فراهم ساخت تا درباره تفاوت های موجود میان محیط های دانشگاهی و مشاغل عمومی و نیز اخلاقی بودن سیاست خارجی آمریکا به تأمل بپردازد. گفتنی است که از زمان انتشار این داستان در سال 2004 نای در سخنان کوتاهی که درباره زندگی خود گفته پیوسته به آن اشاره کرده است (Nye 2004b: 94).
3. sticky power
4. درباره مفهوم قدرت نیمه نرم یا نیمه سخت، ‌نک Mead 2004.
5. برای مروری بر این نوشته ها نک Schroter 2005. متخصصان تاریخ اقتصادی و تجاری بر دستمایه قرار دادن آثار پیشگامان (Locke 1989) شروع به بررسی کاربست عملی این مدل ها در رویّه های تجاری اروپای غربی به جای بررسی اندیشه ها و پذیرش آنها در انزوا کرده اند. بسیاری از این بررسی ها در برخی مجموعه مقالات منتشر شده است. (Kipping and Bjarnar 1997; Zeitin and Herrigel 2000; Barjot 2002; Barjot et al. 2002; Tiratsoo and Kipping 2002).
6. liberal governmentality
7. مفهوم حکومت پذیری لیبرال را میشل فوکو طی درس هایی که در کالج فرانسه در سال های 9‏/1978‎‏‎ ارائه کرد در ارتباط با مردم سالاری های لیبرال سده بیستم بسط داد؛ نک. Foucault 2004. من نیز در استفاده ای که از مفهوم حکومت پذیری لیبرال به عمل آورده ام به شدت تحت تأثیر نوشته جویس (Joyce 2003) هستم.
8. برای ملاحظه استفاده مشابهی از مفهوم حکومت پذیری فوکو نک.Engerman 2007.

منبع: قدرت نرم و سیاست خارجی ایالات متحده

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط