بازی قدرت، قدرت نرم و کارشناس تاریخ بین الملل (3)

نای در کتاب بازی قدرت، شکل دیگری از قدرت نرم را به بررسی می گذارد؛ پرورش نخبگانی فراملی از طریق تحصیل در دانشگاه های آمریکا. پیتر کاتلر هنگام تحصیل در پرینستون با یک دانشجوی پاکستانی رشته مهندسی هسته ای به
يکشنبه، 19 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بازی قدرت، قدرت نرم و کارشناس تاریخ بین الملل (3)
 بازی قدرت، قدرت نرم و کارشناس تاریخ بین الملل (3)





 

قدرت نرم و دانشجویان خارجی حاضر در دانشگاه های آمریکا

نای در کتاب بازی قدرت، شکل دیگری از قدرت نرم را به بررسی می گذارد؛ پرورش نخبگانی فراملی از طریق تحصیل در دانشگاه های آمریکا. پیتر کاتلر هنگام تحصیل در پرینستون با یک دانشجوی پاکستانی رشته مهندسی هسته ای به نام علی عزیز دوست می شود. (1) علی با توجه به شخصیت گشاده و گرمی که دارد خیلی زود یکی از دوستان نزدیک پیتر در پرینستون می شود. علی ضمن لذت بردن از زندگی در ایالات متحده و مزایای مادی آن احساس می کند که آن کشور هرگز نمی تواند میهن او شود و حتی تصور ازدواج با یک زن آمریکایی را هم به سر خود راه نمی دهد و از پافشاری آمریکاییان بر برابر ی در هر رابطه ای ایراد می گیرد. با اینکه علی مسلمان مانده است با نوشیدن مشروبات الکلی و دعوت از دوستانش به مهمانی هایی که در خوابگاه می گیرد تا حدودی با زندگی دانشجویان آمریکایی کنار می آید. در یکی از این مهمانی ها پیتر با یک زن جوان چینی آمریکایی به نام کیت آشنا می شود که بعدها با او ازدواج می کند (Nye 2004b: 46-52, 144). با اینکه علی به خوبی با جمع دانشجویان پرینستون جوش خورده است. همچنان برای دوستانش رازی است که «در بین دو جهان اسلام و علم گیر کرده است» (Nye 2004b: 144).
علی در پایان تحصیلاتش در دانشگاه پرینستون به پاکستان بازمی گردد تا عهده دار مقامی در برنامه هسته ای کشورش شود. علی و پیتر همچنان در روز تولد هم برای یکدیگر کارت تبریک می فرستند. با روی کار آمدن نیروهای تندرو در پاکستان که پیگیر سیاست فروش فناوری هسته ای هستند پیتر متوجه می شود که پیام های دریافتی از دوستش اطلاعات کمتری دربردارد و محتاطانه تر شده است. بدون اطلاع پیتر، علی شروع به ارائه اطلاعات حیاتی درباره برنامه هسته ای پاکستان به سرویس های جاسوسی آمریکا می کند تا نگذارد جنگ افزارهای هسته ای به دست عناصر ناباب بیفتد. گرچه انگیزه هایی که علی برای جاسوسی به نفع ایالات متحده دارد نامعلوم می ماند یکی از ملاحظات اصلی، ‌مخالفت وی با سیاست های خطرناکی است که حکومت پاکستان برای تسهیل گسترش جنگ افزارهای هسته ای در پیش گرفته است. اما روایت داستان حاکی از آن است که شاید اقدامات او تا اندازه ای بازتاب دوستی شخصی وی با پیتر باشد که به نوبه خود موجب می شود پیتر تلاش حکومت آمریکا برای نابود ساختن جنگ افزارهای هسته ای پیش از انتقال شان به ایران را به باد بدهد. پیتر به علی درباره حمله قریب الوقوع آمریکا هشدار می دهد ولی علی به جای نجات دادن جان خودش تصمیم می گیرد سر کارش باقی بماند و وظیفه میهنی خود را انجام دهد. وی در جریان تلاش برای جلوگیری از نابودی بمب های اتمی و آزمایشگاه هسته ای تحت مسئولیت اش جان می سپارد (Nye 2004b:192-235).
همان گونه که از طرح داستان بازی قدرت پیداست نای تجربه تحصیل در ایالات متحده را برای دانشجویان خارجی بالقوه دگرگونی آفرین می داند. دانشجویان خارجی به واسطه تجربه زنده ای که از جامعه آمریکا و آگاهی نزدیکی که از این جامعه به دست می آورند احتمالاً‌ پس از بازگشت به میهن خود شناخت بهتری از سیاست،‌ جامعه و فرهنگ آمریکا را ترویج می کنند. آنان تا اندازه ای قادر خواهند بود برای سیاست خارجی آمریکا که هدفش ترویج تفاهم و همکاری بین المللی است جوّ مساعدتری به وجود آورند. برای نمونه،‌ به گفته نای تبادل محدود دانشجو میان آمریکا و اتحاد شوروی در کاستن از شدت جنگ سرد و نهایتاً آزادمنشانه کردن رژیم شوروی تأثیر قاطعی داشت (Nye 2004c: 45-46).
در همین راستا نای معتقد است ایالات متحده از این واقعیت سود برده است که بسیاری از رهبران آینده مانند انور سادات،‌ هلموت اشمیت و مارگارت تاچر مدتی از دوران تحصیل خود را در ایالات متحده گذرانده اند (Nye 2004c: 180-9). بررسی های تاریخی صورت گرفته درباره تبادل دانشجو میان آلمان غربی و ایالات متحده گوه آن است که این روش جدای از ایجاد نخبگانی فراملی که با زندگی در دیگر کشورها آشنا هستند باعث می شود دانشجویانی که پیش تر در چنین برنامه هایی شرکت داشته اند خودشان را پل رابط میان دو فرهنگ بدانند و بتوانند بر پیشداوری هایی که در هر دو سو وجود دارد غلبه کنند. تبادل دانشجو میان ژاپن و ایالات متحده نیز به عادی سازی روابط میان دو کشور پس از جنگ جهانی دوم کمک کرد. در این روند، غالباً سازمان های غیردولتی آمریکا پیشتاز ترویج تفاهم بین الملل بهتری بودند (Iriye 2002: 83-6). از همین رو نای هم برنامه های تبادل بین المللی و هم به طور کلی تر جذابیت تحصیلات عالی در آمریکا برای دانشجویان خارجی را یکی از موهبت های عمده در گسترش قدرت نرم آمریکا می داند. این سخن استدلال محکمی به نفع استمرار اعطای اجازه زندگی و تحصیل در ایالات متحده به دانشجویان خارجی در جهان پس از 11 سپتامبر است. اما از 11 سپتامبر به این سو بسیاری از دانشجویان خارجی که احتمال داشته است خواهان تحصیل در دانشگاه های آمریکا باشند کسب روادید دانشجویی را دشوار یافته اند یا دشواری های بالقوه کسب پذیرش از دانشگاه های آمریکایی آنان را از این کار منصرف ساخته است. همان گونه که برخی از سیاستمداران اذعان دارند این تحول نه تنها تهدیدی برای موقعیت دانشگاه های آمریکاست بلکه از آن گذشته در زمانی که بسیاری از شرکت های فناوری پیشرفته آمریکا متکی به جذب نیرو از میان فارغ التحصیلان خارجی دانشگاه های آمریکا در رشته های علوم و ریاضیات هستند رقابت پذیری این کشور را در بلندمدت به خطر می اندازد (Obama 2006: 139-41). وانگهی، سخت گیرانه تر شدن قوانین مهاجرت نیز توانایی دانشگاه های آمریکا را در زمینه جلب محققان برجسته جهان برای تدریس در این دانشگاه ها تضعیف کرده است. بنابراین، معکوس ساختن این سیاست می تواند گام مؤثری در جهت ایجاد حسن شهرت جهانی برای ایالات متحده و گسترش قدرت نرم آن کشور برای آینده باشد. در عین حال، این پرسش به جای خود باقی است که سیاست گذاران آمریکایی چگونه می توانند برای پیگیری یک هدف مشخص سیاست گذاری در زمان خاص از چنین قدرت نرمی استفاده کنند.
اگر باید تداوم باز بودن درهای ایالات متحده به روی دانشجویان خارجی را به چشم سرمایه گذاری در قدرت نرم آینده ایالات متحده دید در عین حال این روش، قمار حساب شده ای است در این زمینه که تجربه تحصیل در ایالات متحده با القای نگرش مثبتی به جامعه، ارزش ها و آرمان های آمریکا دانشجویان خارجی را دگرگون خواهد ساخت. میزان این دگرگونی در نهایت بستگی به تجربه دانشجویان خارجی در ایالات متحده خواهد داشت. برای نمونه، کینه و نژادپرستی آشکار روس های معمولی باعث شد بسیاری از دانشجویان خارجی که تمام دوران تحصیل خود را در اتحاد شوروی گذرانده بود مخالف کمونیسم شوند (Caesar 2009). در عین حال، ممکن است دولت متبوع این دانشجویان آنها را به چشم عاملان بالقوه قدرت آمریکا بنگرد و از همین رو تحصیلات غربی آنان را دلیل بی ارزش بودن آنان بگیرد. وانگهی، ممکن است جذب نگرش های آمریکایی در مورد برابر و شایسته سالاری و نیز احساس تعلق داشتن به یک گروه نخبه فراملی‌، ادغام دوباره دانشجویان خارجی تحصیل کرده در آمریکا که دوره ای طولانی را در آن کشور سپری کرده اند در میهن شان دشوار سازد. خاطرات باراک اوباما (Obama 2007) به نام رؤیاهایی از پدرم نمونه ای مثال زدنی از این مشکل دانشجویان خارجی را هم در مورد پدر اوباما در کنیا و هم در مورد پدرخوانده اش در اندونزی به دست می دهد. در داستان بازی قدرت، علی عزیز با همین بدگمانی (موجّه) حاکمان جدید پاکستان نسبت به وفاداری خودش روبه روست. در عین حال، دوستی شخصی محکم پیتر و علی باعث می شود هر یک از آنان در سیاست های حکومت کشور خودش تردید کند و در این خصوص که نخبگان فراملی باید به چه کسی وفادار باشند پرسش هایی را مطرح سازد (Nye 2004b:197-9). افزایش شمار سازمان های بین المللی دولتی و غیردولتی از 1945 به این سو گروه نخبه فراملی جدیدی مرکب از کارمندان بین المللی، ‌کارشناسان و کوشندگان متعهد به این نهادها یا موضوعات را پدید آورده است. در عین حال، آگاهی از وابستگی متقابل جهانی منجر به پیدایش جامعه مدنی جهانی شده است (Iriye 2002). متخصصان تاریخ بین الملل هنگام بررسی پیدایش این گونه گروه های فراملی، در کارایی دیدگاه های ملی برای بررسی مناسبات بین المللی تردید روا داشته اند (Clavin 2005).
بی گمان زندگی کردن در دل فرهنگ های متعدد نگرش این مرزنوردان فراملی را متحول می سازد و این عنصر به صورت جزء لاینفک هویت شخصی آنان درمی آید. این گونه هویت های چندفرهنگی فراملی به یک اندازه چالشی برای مفهوم هویت ملی تک بافت و روشن، و اندیشه جامعه چندفرهنگی مدرن غرب هستند. حتی در چارچوب برخی انواع نگرش های ملی مانند رؤیای آمریکایی ممکن است هویت های شخصی آمیزه ای از چندین نفوذ فرهنگی باشند و بنابراین کلیشه ها را نقض کنند. گرچه می توان پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری را پیروزی رؤیای آمریکایی قلمداد کرد چنین قرائتی مبارزه شخصی وی برای تعریف خودش به عنوان یک سیاه پوست و نیز جزئی از این رؤیا را نادیده می گیرد. از منظر جامعه گسترده تر جهانی،‌ انسان وسوسه می شود اوباما را تجلی شخصی آرایش هرچه فراملی تر/ بین المللی تر جهان در سده بیست و یکم بداند. به دلیل پیشینه این رئیس جمهور آینده، سیاست گذاران آمریکایی راحت تر خواهند توانست جامعه جهانی را متقاعد سازند که دولت جدید آمریکا نقش فعال تری در برخورد با مشکلات فراروی همه کشورها بازی خواهد کرد. با این حال، دیپلماسی عمومی دولت جدید با چالش های مهمی روبه رو خواهد بود. جدای از مدیریت توقعات جهانی، امیدهای عظیم جامعه جهانی می تواند به راحتی با یک فاجعه سیاست خارجی به باد رود. برای نمونه، دولت کندی دریافت که شکست مفتضحانه عملیات خلیج خوک ها،‌ باعث از بین رفتن سریع حمایت بین المللی از آمریکا شد (Schlesinger 2007: 120). در واقع، ملوین لِفلِر به تازگی گفته است که رهبران جنگ سرد دریافتند که چون ناچار از گوش سپردن به نظرات هم پیمانان شان و جلب حمایت آنها هستند دست شان برای سیاست گذاری باز نیست و این خود گواه آن است که گرچه دیپلماسی عمومی نقش مهمی در متقاعد سازی جامعه جهانی در مورد همکاری دولت جدید آمریکا با جهان دارد اگر این دولت به نظرات هم پیمانانش بی توجه باشد موفق به گسترش قدرت نرم آمریکا نخواهد شد (Leffler 2007: 5-6).
گرچه روابط کاری نزدیک میان سیاست گذاران آمریکایی و همتایان شان در مهم ترین کشورهای غربی متحد آمریکا، برای تلاش در جهت گسترش قدرت نرم آمریکا اهمیت دارد در عین حال با مخاطراتی نیز همراه است. از دهه 1940 به این سو، تماس میان سیاست گذاران، مقام های رسمی و تجّار کشورهای پیشرفته غرب و نیز نمایندگان نهادهای غیردولتی در چارچوب نشست های منظم آن ها افزایش یافته است. آشنایی آنها با هم به تشکیل ائتلاف های فراملی بیشتری در میان این نخبگان کمک کرده است. از طریق بحث و گفتگوهای مستمری که میان آنان جریان دارد مقام های رسمی یک کشور می توانند به سیاست های کشور دیگر شکل بخشند. در آغاز جنگ سرد، تماس های نزدیکی هم که میان دیپلمات های انگلیسی و آمریکایی مقیم مسکو وجود داشت کمک کرد تا آنها به ارزیابی بسیار مشابهی درباره توسعه طلب بودن رژیم شوروی برسند (Greenwoid 1990). همان گونه که مارک لارنس به شکل مستند نشان داده است دیپلمات های انگلیسی و فرانسوی در اواخر دهه 1940 همتایان آمریکایی خود را مجاب ساختند که مبارزه ویتنامی ها برای کسب استقلال ملی چیزی جز بخشی از توسعه طلبی شوروی نیست (Lawrence 2002). نخبگان هر دو کشور ایتالیا و فرانسه امیدوار بودند با بزرگ جلوه دادن تهدید جنبش های نیروی کمونیستی کشورشان سیاست گذاران آمریکایی را در مورد نیاز فوری این کشورها به کمک مالی آمریکا در سال های 1947 و 1948 متقاعد سازند. همین که جریان کمک های طرح مارشال به راه افتاد حکومت های هردوی این کشورها برای به حداقل رساندن تقاضاهای آمریکا در مورد انجام دادن اصلاحات داخلی به استدلال های مشابهی متوسل شدند.
در جنگ کنونی با تروریسم نیز می توان روند های مشابهی را مشاهده کرد. کشورهای پیشرفته تهدید تروریست ها را بهانه ای برای توجیه مداخله نظامی بر ضد دولت هایی قرار داده اند که به ادعای خود این کشورها بهشت امنی در اختیار شبکه های تروریستی قرار می دهند. ممکن است برداشت های مشترک موجود درباره این تهدید نگذارد حکومت های غربی رنج های مردم محلی و نارسا بودن پاسخ خودشان را به بحران بشری ناشی از مداخلات نظامی شان ببینند. در عین حال، ناپیدا بودن نسبی این قربانیان در رسانه های غرب، ‌در دل آزردگی بخش هایی از جهان از رفتار ائتلاف های کشورهای «پیشرفته» سهم دارد. چنین احساساتی کمک می کند تا نسل های بیشتری جذب سازمان های تروریستی شوند. وانگهی، این واقعیت که «آنچه [ایالات متحده] نماینده آن است با انتخاب شدن یک دولت جدید تغییر کرد» (Schlesinger 2007: 107). لزوماً مردم کشورهایی را که مظنون به پناه دادن تروریست ها هستند یا تهدیدی برای کشورهای غربی مطرح می سازند متقاعد نخواهد ساخت که سیاست خارجی آمریکا از اساس تغییر کرده است. در واقع، چه بسا متقاعد ساختن مردم خود آمریکا در مرود مطلوب بودن چنین تغییر فراگیری درست همان اندازه دشوار باشد که برای جیمز شلزینگر پسر غلبه بر مخالفت آژانس اطلاعات ایالات متحده با تغییر موضع دولت کندی در قبال کوبا دشوار بود.
تشکیل ائتلاف های فراملی یا اعمال نفوذ دیگر حکومت ها در پشت پرده،‌ چون نگاه ها را برای رهبری متوجه ایالات متحده می سازد برای آمریکا قدرت جهانی به بار می آورد. وقتی در فوریه 1947 حکومت انگلستان دیگر قادر به حمایت مالی از یونان و ترکیه نبود ترومن رئیس جمهور ایالات متحده دست به دامان کنگره شد تا به نام دفاع از آزادی و حق تعیین سرنوشت ملی این دو کشور به آنها کمک کند. گرچه این هدف ها بازتاب تعهداتی بود که ایالات متحده در دوران جنگ در منشور آتلانتیک به گردن گرفته بود نطق ترومن خطاب به کنگره پایان همکاری با اتحاد شوروی را در زمینه حصول این هدف ها مشخص می ساخت. (2) توماس دیویی فرماندار جمهوری خواه نیویورک در جریان دیداری که در اوج جنگ کره از ژاپن، کره جنوبی و جنوب شرقی آسیا داشت خاطرنشان ساخت که مبارزه آمریکا به نفع آزادی و مردم سالاری برای دهقانان فقرزده ای که در فیلیپین، ‌یا نقطه دیگری از جهان سوم یا در یونان یا ترکیه زندگی می کنند معنای چندانی ندارد (Dewey 1952: 107-9). وزارت خارجه که چنین تأملاتی آن را منصرف نساخته بود یک جزوه اطلاعات عمومی درباره ناتو منتشر کرد که در آن تصویر زنانی که در ویرانه های نورمبرگ مشغول لباس شستن بودند نماینده عزم مردم اروپای غربی برای دفاع از آزادی خودشان در برابر تهدید شوروی معرفی شده بود (United State Department of State 1952: 6).
تناقض ظاهری در این بود که شهروندان نورمبرگ خودشان را قربانی جنگ جهانی دوم از جمله بمباران های این شهر به دست متفقین می دانستند (Gregor 2008: 25-36). در عین حال،‌ حکومت آلمان غربی که متوجه وابستگی اش به ایالات متحده بود با استخدام یک شرکت روابط عمومی آمریکایی برای مقابله با آنچه خودش احساسات روبه رشد ضدیت با آلمان در ایالات متحده از دهه 1950 به بعد می دانست یک کارزار دیپلماسی عمومی به راه انداخت. این تلاش ها با برجسته ساختن تعهد آلمان غربی به غرب،‌ تصویر آلمان غربی را به عنوان متحدی قابل اعتماد در جنگ سرد در ذهن بیشتر آمریکاییان پررنگ تر می ساخت (Etheridge 2007). این گونه روایت پردازی ها تلقی ایالات متحده به عنوان کشوری حیاتی برای حل مشکلات جهان را تقویت می کرد.
در عین حال، نخبگان فراملی معمولاً جهان را از پشت عینک رشته های علوم اجتماعی مانند اقتصاد و روابط بین الملل به تحلیل می گذارند که اغلب نیز اندیشه های آمریکایی بر آنها سیطره دارد. حکومت آمریکا با پذیرش نقش ابرقدرت مسلط جهان از توصیه های دانشمندان و نیز دانشمندان علوم اجتماعی برای حفظ تفوق این کشور بهره گرفته است (Engerman 2007). در سال های اخیر، تاریخ دانان به بررسی تأثیر اندیشه علوم اجتماعی بر سیاست خارجی آمریکا پرداخته اند. برای نمونه در نظریه نوسازی، ایالات متحده همچون مدلی قلمداد می شد که جهان سوم باید آن را الگوی خود قرار می داد و این نظریه در دهه 1960 بر سیاست خارجی آمریکا در قبال جهان سوم تأثیر داشت. با توجه به پیشینه کشمکش جنگ سرد، نظریه پردازان برجسته نظریه نوسازی را با همه شباهت هایی که با مدل توسعه شوروی داشت چونان بدیلی برای کمونیسم عرضه می داشتند. وانگهی، چندی نگذشت که کاستی های نظریه نوسازی آشکار شد و همین، ‌ادعاهای نظریه پردازان را درباره جهان روایی و کاربست پذیری آن برای سیاست گذاری بین المللی توسعه تضعیف کرد (Gilman 2003: 13-17). با این حال، دیدگاه علمی آمریکایی به تدریج بر تولید اندیشه های نو و از آن مهم تر بر انتشار این اندیشه ها سیطره یافت.
با اینکه اندیشه هایی چون مکتب کینز از اروپا نشأت گرفته بود پذیرش آنها توسط اقتصاددانان آمریکایی صدور دوباره چنین اندیشه هایی به اروپا و تأثیرگذاری شان بر سیاست گذاری اقتصادی این کشورها را تضمین کرد (Hirschman 1989). نمونه دیگر، ‌پذیرش نظام حسابداری ملی دو ستونی مید واتسون به عنوان معیاری بین المللی در دهه 1940 است. در چارچوب طرح مارشال، اقتصاددانان و آماردانان آمریکایی نقشی کلیدی در گسترش این رویکرد خاص به حسابداری درآمد ملی بازی کردند که در اصل، انگلستان در زمان جنگ پیشگام آن بود (Geiger 2002). در عین حال، ‌محوریت دانشوران آمریکایی در جریان انتشار اندیشه ها آن را تنگ نظرانه تر ساخت. به رغم تلاش هایی که برای تشویق دانشجویان آمریکایی به گذراندن بخشی از تحصیلات شان در اروپا به عمل آمد یک بررسی درباره برنامه های بین المللی دانشگاه های آمریکا در اواخر دهه 1950 خاطرنشان ساخت که بسیاری از محققان آمریکایی در رشته هایی چون اقتصاد،‌ زیست شناسی و روان شناسی ارزش چندنی برای مطالعه متون تحقیقی منتشر شده در نشریات علمی دیگر کشورها قائل نبودند (Garraty and Adams 1959: 196). گرچه جذابیت دانشگاه های آمریکا قدرت نرم ایالات متحده را تقویت کرده بروس کوکلیک در این خصوص تردید کرده است که آیا افزایش نفوذ نظریه علوم اجتماعی، سیاست گذاری خارجی آمریکا و نتایج ان را از اواخر دهه 1940 به این سو بهبود بخشیده باشد (Ruklick 2006).
اینگونه روایت پردازی ها مانع از روشن شدن این مسئله می شود که مصرف کالاهای وارداتی چه اندازه به جامعه و فرهنگ آمریکا شکل بخشیده است. این وابستگی به وارداتی چون نفت، کالاهای صنعتی و مواد خوراکی ارزان هم در گذشته و هم در حال دست و بال سیاست خارجی آمریکا را بسته است. تلقی ایالات متحده به مثابه نیروی اصلی پیش برنده جهانی شدن، ‌به معنی نادیده گرفتن این حقیقت است که جهانی شدن چه اندازه خود ایالات متحده را دگرگون ساخته و خود آن کشور چه اندازه جهانی شده است (Hogunson 2006).
از مفهوم قدرت نرم می توان برای بیان جنبه های فراوان قدرت فائقه آمریکا در جهان بهره گرفت. قدرت نرم آمریکا برخاسته از روند پیچیده تجدیدنظر مستمر در جایگاه آمریکا در جهان است. قدرت نرم با معطوف ساختن توجه ما به قدرت آمریکا،‌ اندیشه جهان شمول بودن فرهنگ آمریکا را به ویژه در خود ایالات متحده تقویت می کند و همزمان به این تصور که واشنگتن یا شورای امنیت ملی «جهان را می گرداند» جان تازه ای می بخشد. اما نه تنها غیرآمریکاییانی که قدرت نرم آمریکا آنها را متقاعد یا مجذوب نساخته است بلکه برخی از هم پیمانان آن کشور و بسیاری از آمریکاییانی هم که بیرون از جاده کمربندی واشنگتن زندگی می کنند در این گونه برداشت ها تردید روا داشته اند. کارشناسان تاریخ بین الملل نیز به سهم خود با آشکار ساختن محدودیت های قدرت (نرم) چیرگی جویانه آمریکا این تصورات را به چالش کشیده اند. آنان معتقدند برای تقویت مؤثر قدرت نرم آمریکا سیاست گذاران آن کشور باید ایالات متحده را جزء لاینفک جهانی به هم وابسته تلقی کنند و جلوه دهند.

قدرت نرم و کارشناس تاریخ بین الملل

برخلاف پژوهندگان روابط بین الملل، کارشناسان تاریخ بین الملل به طور کلی به مفهوم قدرت نرم نای روی خوش نشان نداده اند. (3) علت این عدم اشتیاق می تواند برخاسته از تفاوت های این دو رشته علمی و رویکردهای گوناگون برای بررسی قدرت باشد. پژوهندگان روابط بین الملل با این دید درباره قدرت نظریه پردازی می کنند که بر سیاست خارجی آینده اعمال نفوذ و تأثیر آن را پیش بینی کنند. کارشناسان تاریخ بین الملل هنگام بررسی گذشته، ‌نگاه خود را روی تحلیل مشروط بودن قدرت، ‌اهمیت کنشگران، ‌تأثیر اندیشه ها و نقش فرهنگ در ساخت و پرداخت مادی و گفتمانی قدرت متمرکز می سازند. در فصل حاضر هماهنگ با این دیدگاه، قدرت نرم را ابزاری برای تقویت توانایی حکومت آمریکا برای حکم راندن بر جهان دانستیم. با استفاده از ساخت و پرداخت های گفتمانی که از چنین قدرتی در داستان بازی قدرت به دست داده شده است در تحلیل فصل حاضر، در مفهوم قدرت نرم تردید روا داشتیم و مشروط بودن آن به شرایط و بستر تاریخی را برجسته ساختیم.
برای شناخت بهتر قدرت نرم آمریکا باید آن کشور را قطب عالم امکان ندید و به بررسی آن دسته تعاملاتی با جهان خارج پرداخت که فرهنگ و قدرت آمریکا را دگرگون می سازند (Gienow-Hecht 2007). در ظاهر امر، داستان بازی قدرت گواه آن است که چنین تعاملاتی در کمترین حد ممکن است. گرچه پیتر کاتلر تحت تأثیر دوستی اش با علی عزیز قرار دارد نه او و نه هیچ آمریکایی دیگری در این داستان در خارج زندگی یا تحصیل نکرده یا به شکل جدی زیر نفوذ جهان خارج نبوده است. در این داستان، ارزش ها و فرهنگ آمریکایی برخاسته از چشم انداز آمریکا تصویر می شود و نفوذهای خارجی قادر به تغییر آنها نیستند. در واقع، در داستان بازی قدرت چنین به نظر می رسد که محور جهان،‌ سیاست بازی های نهان واشنگتن است. در عین حال،‌ ظاهراً‌ این کشمکش های سیاسی در جهان خاص خودشان صورت می گیرند و با فرهنگ های آمریکایی «دیگر» مانند دانشگاه ها و هنرهای آمریکا که در حاشیه داستان مطرح می شوند تماس و ارتباطی ندارند. در واگویه ای تأثیرگذار در این داستان، کیت که همیشه از بازی قدرت جاری در واشنگتن ابراز انزجار کرده است پس از آنکه از ماجرای پیتر باخبر می شود به فرانسه پناه می برد. در عین حال، ‌این گونه پرداخت های گفتمانی برای پیگیری نوعی سیاست خارجی که قدرت نرم آمریکا را در جهانی به هم وابسته تقویت کند زیان بار است.
در فصل حاضر، گذشته از تلقی قدرت نرم همچون استدلالی در تأیید انترناسیونالیسم لیبرال که می توان آن را چونان شیوه / ابزار/ عقلانیت حکومت برای بسط قدرت به کار گرفت قدرت نرم تجلی یافته در برخی رویّه ها،‌ نظام ها و نیز در اشخاص و کالاهای مادی را هم به تحلیل گذاشتیم. بنابراین، ‌حکومت ها هرگز قادر نخواهند بود تمامی جنبه های قدرت نرم یا تولید آن را به خواست خود کنترل کنند. سیاست گذاران خارجی آمریکا هنگام پذیرش نوعی سیاست خارجی که هدف آن تقویت قدرت نرم این کشور است باید دست از تلقی ایالات متحده به عنوان قطب عالم امکان بردارند و پذیرای همکاری بین المللی شوند. با توجه به سرمایه گذاری سنگینی که سیاست گذاران،‌ محققان روابط بین الملل و رسانه های جهان روی پرداخت های گفتمانی از قدرت آمریکا کرده اند تا حدودی باید کسانی پیشگام چنین بازاندیشی بزرگی شوند که مدافع این سیاست خارجی در دانشگاه های آمریکا بوده اند و لو آنکه قبولاندن چنین سیاستی در دالان های قدرت داخل و خارج از آمریکا دشوار باشد.

پی نوشت ها :

1. نای در داستان بازی قدرت از علی عزیز عمدتاً‌ با نام کوچک او علی یاد می کند و این نشان دهنده دوستی شخصی گرمی است که میان او و پیتر کاتکر وجود دارد. بنابراین من نیز از روش نای پیروی می کنم و در این بخش، از پیتر کاتلر و علی عزیز و نیز دیگر اعضای حلقه دوستان آنها در دانشگاه پرینستون با نام کوچک شان یاد می کنم. نای برخلاف استفاده از نام کوچک افراد هنگام اشاره به دوستان شخصی کاتلر، ‌هنگام اشاره به تعاملات سیاسی کاتلر نام خانوادگی اشخاص را به کار می برد.
2. در جریان جنگ جهانی دوم، بیشتر سیاست گذاران آمریکایی این گونه همکاری را برای همکاری های بین المللی و صلح و ثبات پس از جنگ حیاتی می دانستند (Leffler 2007). هر دو حزب اصلی ایالات متحده از این نگرش تک جهانی حمایت گسترده ای می کردند. نک.
Prefaces to Peace, a symposium consisting of the following: One World (complete), Wendell L. Willkie; The Problems of Lasting Peace (complete), by Herbert Hoover and Hugh Gibson; The Price of Free World Victory, by Henry A. Wallace (from the new book The Century of the Common Man); Blue - print for Peace. by Summer Welles (from the new book The World of the Four Freedoms). 1943, New York: Doubleday, Doran
3. جست و جوی بایگانی های دیجیتالی همچنان روش نسبتاً‌ خامی برای سنجش رواج یک مفهوم در رشته های علمی معین است ولی جست و جوی سریع اصطلاح «قدرت نرم» در پایگاه اطلاعاتی JSTOR در مه 2008 مشخص ساخت که این اصلاح تنها در پنج مقاله منتشر شده در نشریات تاریخی موجود در JSTOR و 84 مقاله منتشر شده در نشریات سیاسی به کار رفته است.

منبع: قدرت نرم و سیاست خارجی ایالات متحده

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط