نويسنده: گريگوري منکيو
مترجم: حميدرضا ارباب
مترجم: حميدرضا ارباب
مبادله ي بين کار و استراحت
مردم درگير مبادله ي (بده-بستان) هستند. احتمالاً هيچ مبادله اي در زندگي هر شخص به اندازه ي مبادله ي ميان کار و استراحت روشن و با اهميت نيست. هر چه بيش تر کار کنيد، زمان کم تري براي تماشاي تلويزيون، صرف شام با دوستان يا انجام فعاليت هاي مورد علاقه س خود در اختيار خواهيد داشت. مبادله ي بين کار و استراحت قبل از منحني عرضه نيروي کار مطرح مي شود.هزينه ي به دست آوردن هر چيز برابر است با ارزش چيزهايي که از دست مي دهيم (هزينه ي فرصت). شما براي اين که يک ساعت استراحت کنيد چه چيزهايي را از دست مي دهيد؟ احتمالاً يک ساعت کارکردن را که بر اساس يک ساعت کار قابل اندازه گيري است. بنابراين اگر دستمزد يک ساعت کار 15 دلار باشد، هزينه ي فرصت يک ساعت استراحت 15 دلار است. وقتي دستمزد يک ساعت کار 20 دلار باشد، هزينه ي فرصت استراحت بيش تر مي شود.
منحني عرضه ي نيروي کار نشان دهنده ي تصميم گيري کارگران در مورد مبادله ي بين کار- استراحت در واکنش به تغيير در هزينه ي فرصت است. يک منحني عرضه ي نيروي کار با شيب صعودي به اين معناست که با افزايش دستمزد مقدار عرضه ي نيروي کار بيش تر مي شود. از آن جا که زمان محدود است، ساعات بيش تر کار به معناي استراحت کم تر است. به عبارت ديگر، کارگران در واکنش به افزايش هزينه ي فرصت استراحت از آن (استراحت) کم تر استفاده مي کنند.
ذکر اين نکته ضروري است که منحني عرضه ي نيروي کار لزوماً صعودي نيست. فرض کنيد دستمزد هر ساعت کار از 15 دلار به 20 دلار افزايش يابد. در اين حالت هزينه ي فرصت استراحت بيش تر شده است. البته شما درآمد بيش تري به دست آورده ايد و نسبت به گذشته ثروتمندتر شده ايد. بنابراين با داشتن يک واحد ثروت اضافي ممکن است استراحت بيش تر را انتخاب کنيد. به عبارت ديگر، در دستمزدهاي بالاتر شما ساعات کار کم تر را انتخاب مي کنيد. بنابراين منحني عرضه ي شيب خميده به عقب (شيب صعودي) خواهد داشت.
در اين جا احتمال خميده به عقب بودن منحني عرضه يا شيب نزولي آن را کنار مي گذاريم و درباره ي منحني عرضه با شيب صعودي صحبت خواهيم کرد.
چه عواملي باعث انتقال منحني عرضه ي نيروي کار مي شود؟
وقتي مردم در هر سطح از دستمزد تصميم بگيرند ساعات کار خود را افزايش دهند، منحني عرضه ي نيروي کار جا به جا مي شود. در ادامه برخي عوامل مؤثر بر انتقال (جابه جاي) منحني عرضه را بررسي مي کنيم.تغيير در سليقه ها
در سال 1950، 34 درصد از زنان شاغل يا در جست و جوي کار بودند. در سال 2000 اين رقم به 60 درصد افزايش يافت. تفسيرهاي مختلفي براي اين افزايش مي توان ارائه کرد، اما يکي از مهم ترين عوامل تغيير سليقه هاي مردم يا تمايل بيش تر به کار کردن و شاغل بودن است.در يک يا دو نسل قبل خانه دار بودن زنان و بچه دار شدن زياد امري عادي به شمار مي آمد. امروزه بعد خانوار نسبت به گذشته بسيار کم تر شده و بسياري از مادران ترجيح مي دهند تا کار کنند. نتيجه ي اين تمايل و تغيير سليقه افزايش عرضه ي نيروي کار است.
تغيير در فرصت هاي ديگر
عرضه ي نيروي کار در هر بازار نيروي کار به فرصت هاي موجود در ساير بازارهاي کار بستگي دارد. اگر دستمزد هر کارگر به چيدن هلو مشغول است به طور ناگهاني افزايش يابد، ممکن است برخي از کارگران سيب چين به جمع کارگران هلوچين ملحق شوند. بنابراين عرضه ي نيروي کار در بازار کارگران سيب چين کاهش مي يابد.مهاجرت نيروي کار
حرکت نيروي کار از يک منطقه به منطقه ي ديگر يا از کشوري به کشور ديگر عامل بسيار مهمي در جابه جايي منحني عرضه ي نيروي کار است. وقتي مهاجران به کشور امريکا مي آيند، عرضه ي نيروي کار در اين کشور افزايش و عرضه ي نيروي کار در کشور مهاجرفرست کاهش مي يابد.در واقع بحث سياستي در مورد مهاجرت بر اثر مهاجرت بر عرضه ي نيروي کار و تعادل در بازار کار متمرکز است.
منبع مقاله :
منکيو، گريگوري، (1391) ، کليات علم اقتصاد، ترجمه: حميدرضا ارباب، تهران: نشرني، چاپ اول.