حکمتهاى دفن اجساد مردگان
پرسش :
از آن جا که قرآن کریم براى انسان ارزش فراوانى قائل است چرا باید مردگان را دفن کرد؟
پاسخ :
یکى از احترامات خداوند نسبت به نوع بشر برنامه دفن اجساد آنان است، چرا که اگر راهى براى دفن وجود نداشت و یا دستورى در این زمینه صادر نشده بود و جسد آدمى روى زمین مىماند و متعفن مىگشت و سپس طعمه حیوانات درنده و پرندگان مىشد، براى آدمى ذلت و خوارى عجیبى بود، بنابراین الطاف الهى نه تنها در حیات دنیا انسان را فرا مىگیرد که بعد از مرگ نیز مشمول الطاف او مىشود.
از این گذشته دستور به دفن کردن بدن مردگان (بعد از غسل و کفن و نماز) دستورى است الهام بخش که مردۀ انسانها باید از هر نظر پاک و محترم باشد تا چه رسد به زندۀ آنها. گر چه در قرآن کریم به صراحت، به وجوب دفن مردگان اشاره نشده، بلکه در ماجراى هابیل و قابیل، وقتى قابیل هابیل را کشت، جسد او را نمىدانست چکار کند که خداوند کلاغى را براى راهنمایى او فرستاد و غیر مستقیم به او نشان داد که جسد را باید دفن کند قرآن کریم در این باره مىفرماید:«فَبَعَثَ اللّٰهُ غُرابًا یَبحَثُ فِى الاَرضِ لِیُرِیَهُ کَیفَ یُوارى سَوءَةَ اخِیهِ قالَ یا وَیلَتىٰ اعَجَزتُ ان اکونَ مِثلَ هٰذا الغُرابِ...؛1 سپس خداوند زاغى را فرستاد که در زمین، جستجو ] و کند و کاو [ مىکرد؛ تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن کند. او گفت: «واى بر من! آیا من نتوانستم مثل این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؛!...»
در روایات اسلامى نیز به برخى از حکمتهاى دفن اجساد مردگان اشاره شده است:
امام هشتم علیه السلام در این باره مىفرماید: همانا به دفن میت امر شده، تا این که فساد جسد او و زشتى قیافهاش براى مردم ظاهر نشود و افراد جامعه از بوى بد او اذیّت نشوند و نیز از بیمارى و آفت و فسادى که جنازۀ میت چه بسا در پى داشته باشد، متأذى نگردند، و براى این که، بدن میّت از دید دوستان و دشمنان وى مخفى باشد، تا دوستان محزون نشوند و دشمنان، شماتت و خوشحالى نکنند.2
از این حدیث، حکمتهاى فراوانى براى دفن میت استفاده مىشود:
1. حفظ احترام میّت؛
2. جلوگیرى از آلودگى جامعه به میکروب؛
3. جلوگیرى از بوى متعفن میت؛
4. آزرده خاطر نشدن دوستان؛
5. دشمن شاد نشدن میت وبستگان او.
پینوشتها:
(1). مائده/ 31
(2). وسائلالشیعه، شیخ حرّ عاملى، ج 3، ص 141
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.
یکى از احترامات خداوند نسبت به نوع بشر برنامه دفن اجساد آنان است، چرا که اگر راهى براى دفن وجود نداشت و یا دستورى در این زمینه صادر نشده بود و جسد آدمى روى زمین مىماند و متعفن مىگشت و سپس طعمه حیوانات درنده و پرندگان مىشد، براى آدمى ذلت و خوارى عجیبى بود، بنابراین الطاف الهى نه تنها در حیات دنیا انسان را فرا مىگیرد که بعد از مرگ نیز مشمول الطاف او مىشود.
از این گذشته دستور به دفن کردن بدن مردگان (بعد از غسل و کفن و نماز) دستورى است الهام بخش که مردۀ انسانها باید از هر نظر پاک و محترم باشد تا چه رسد به زندۀ آنها. گر چه در قرآن کریم به صراحت، به وجوب دفن مردگان اشاره نشده، بلکه در ماجراى هابیل و قابیل، وقتى قابیل هابیل را کشت، جسد او را نمىدانست چکار کند که خداوند کلاغى را براى راهنمایى او فرستاد و غیر مستقیم به او نشان داد که جسد را باید دفن کند قرآن کریم در این باره مىفرماید:«فَبَعَثَ اللّٰهُ غُرابًا یَبحَثُ فِى الاَرضِ لِیُرِیَهُ کَیفَ یُوارى سَوءَةَ اخِیهِ قالَ یا وَیلَتىٰ اعَجَزتُ ان اکونَ مِثلَ هٰذا الغُرابِ...؛1 سپس خداوند زاغى را فرستاد که در زمین، جستجو ] و کند و کاو [ مىکرد؛ تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن کند. او گفت: «واى بر من! آیا من نتوانستم مثل این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؛!...»
در روایات اسلامى نیز به برخى از حکمتهاى دفن اجساد مردگان اشاره شده است:
امام هشتم علیه السلام در این باره مىفرماید: همانا به دفن میت امر شده، تا این که فساد جسد او و زشتى قیافهاش براى مردم ظاهر نشود و افراد جامعه از بوى بد او اذیّت نشوند و نیز از بیمارى و آفت و فسادى که جنازۀ میت چه بسا در پى داشته باشد، متأذى نگردند، و براى این که، بدن میّت از دید دوستان و دشمنان وى مخفى باشد، تا دوستان محزون نشوند و دشمنان، شماتت و خوشحالى نکنند.2
از این حدیث، حکمتهاى فراوانى براى دفن میت استفاده مىشود:
1. حفظ احترام میّت؛
2. جلوگیرى از آلودگى جامعه به میکروب؛
3. جلوگیرى از بوى متعفن میت؛
4. آزرده خاطر نشدن دوستان؛
5. دشمن شاد نشدن میت وبستگان او.
پینوشتها:
(1). مائده/ 31
(2). وسائلالشیعه، شیخ حرّ عاملى، ج 3، ص 141
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.