مصائب و بلایا؛ ابزاری برای امتحان الهی
پرسش :
قرآن و روایات در تبیین گستره اسباب «امتحان الهی» چه می فرمایند؟
پاسخ :
مسأله مصائب و بلایا بازتاب گسترده اى در لابلاى آیات مختلف دارد:
1. «وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ»(1)؛ (و شما را با بدیها و خوبیها آزمایش مى کنیم و به سوى ما بازگردانده مى شوید). خیر و شر در اینجا معناى وسیعى دارد که انواع مصائب، بیمارى ها، مشکلات، گرفتارى ها، فقر و تنگدستى و همچنین انواع پیروزى ها و صحت و تندرستى و غنا و مانند آن را شامل مى شود و قابل توجّه این که در میان مواد امتحانى انسان، مسأله شرّ مقدّم بر خیر ذکر شده؛ چراکه آزمایش به وسیله بلاها سخت تر، مشکل تر و گسترده تر است (البتّه نباید فراموش کرد که این شرور جنبه نسبى دارد). جمله «وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ» در ذیل، اشاره لطیفى به این حقیقت است که دنیا دار امتحان و آزمون ها است، نه دار بقاء و سراى جاودانى. به هر حال، این آیه دلیل روشنى است که بخشى از مصائب و آلام جنبه امتحان دارد تا صبر و شکیبائى انسان را بیازماید، همان گونه که بخشى از نعمت ها جنبه امتحان دارد تا مقام شکر او در برابر نِعَم الهى آزموده شود.
2. «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرینَ»(2)؛ (به یقین همه شما را با امورى همچون ترس، گرسنگى و کاهش در مالها، جانها و میوه ها آزمایش مى کنیم و بشارت ده به صابران). در این آیه، پنج قسمت از مصائب و مشکلات زندگى به عنوان پنج ماده امتحان الهى بیان شده است، در درجه اول ناامنى است «خَوْف» که از همه مهم تر است و بعد از آن گرسنگى «جُوع» و سپس زیان هاى مالى «نَقْص مِنَ الاَمْوالِ» و بعد مرگ و میرها «وَ الاَنْفُسِ» و سپس آفات کشاورزى و کمبود میوه و مواد غذائى «وَ الثَّمَراتِ». ضمناً ذیل آیه نشان مى دهد که این آزمون ها، سطح نیروى مقاومت و استقامت انسان را بالا مى برد و او را در این کوره هاى داغ آبدیده مى کند (باید توجّه داشت که نقص ثمرات به معناى از دست رفتن فرزندان که میوه هاى دل انسانند نیز تفسیر شده و ممکن است مفهوم وسیعى داشته باشد که هر دو را شامل گردد و نیز «نقص انفس» را به بیمارى نیز تفسیر کرده اند).
در حقیقت عمده ترین مواهب حیات، امنیت و سرمایه هاى انسانى، اموال و منابع تولید است و خداوند به وسیله آفاتى که دامان این امور را مى گیرد انسان را مى آزماید تا میزان شکیبائى او آشکار گردد. تعبیر به «شىء» گواه زنده اى بر این معنا است که همه ناامنى ها، گرسنگى ها و مرگ و میرها جنبه آزمون و امتحان الهى ندارد؛ بلکه تنها بخشى از آن چنین است و مسلّماً مصائب خود ساخته و ناشى از جهل، نادانى، تنبلى و بى حالى را هرگز شامل نمى شود و این آیه هرگز نباید بهانه اى در دست گروهى نادان براى ترک جهاد و کوشش و روى آوردن به سستى و تنبلى و ندانم کارى گردد.
3. «وَ أَمّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ»(3)؛ (و امّا هنگامى که براى امتحان، روزیش را بر او تنگ مى گیرد [مأیوس مى شود و] مى گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است!). مسلّماً این درباره کسانى است که در میدان آزمایش، ضعف و سستى نشان مى دهند و به قدرى کم ظرفیتند که تا نعمتى به سراغشان آید مغرور مى گردند و به محض این که گرفتار مصیبتى شوند مأیوس مى گردند؛ ولى به هر حال آیه دلیل روشنى است بر این که بخشى از مشکلات زندگى فلسفه امتحانى دارد.
4. «هُنالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدِیداً»(4)؛ (آن جا بود که مؤمنان آزمایش شدند و تکان سختى خوردند). این آیه به ماجراى عجیب جنگ احزاب اشاره مى کند که یکى از بزرگترین میدان هاى آزمایش الهى براى مسلمانان صدر اسلام بود. در آن روز که لشکر بى شمار احزاب از سمت بالا و پائین به میدان حمله کردند و گروه اندک مسلمین را همچون نگین انگشتر در محاصره خود قرار دادند، کارشکنى هاى منافقان داخلى مزید بر مشکل شد و شرایط از هر جهت سخت و پیچیده گشت تا آنجا که قرآن مى فرماید: (و دلها به گلوگاه رسیده بود!)؛ «وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ».(5) قرآن مى فرماید: این مصیبت بزرگ و طوفان شدید که زلزله در بنیان وجود جمعى از مؤمنان افکند، صحنه اى از آزمون الهى بود... این آیه نیز تأکید دیگرى است بر آنچه در بالا گفته شد.
در روایات اسلامى نیز اشارات روشنى به این حقیقت که بخشى از بلاها و مصائب جنبه آزمون دارد، دیده مى شود:
1. در حدیثى از امام على(علیه السلام) مى خوانیم: «اِنَّ الْبَلاءَ لِلظّالِمِ اَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ اِمْتِحانٌ...»(6)؛ (بلا براى ظالم ادب است و براى مؤمن آزمایش و امتحان).
2. امیرمؤمنان على(علیه السلام) در توصیف پیامبران در خطبه اى چنین مى فرماید: «قَدِ اخْتَبَرَهُمُ اللهُ بِالْمَخْمَصَةِ وَ اَبْتَلاهُمْ بِالْمَجْهَدَةِ وَ امْتَحَنَهُمْ بِالْمَخاوِفى وَ مَخَضَهُمْ بِالْمَکارِهِ»(7)؛ (خداوند پیامبرانش را با گرسنگى آزمایش نمود و به مشقت و ناراحتى مبتلا ساخت، با امور خوفناک امتحان نمود و با سختى ها و مشکلات خالص گردانید [تا از بوته امتحان به خوبى برآمدند]).
3. شبیه همین سخن را در مورد توده مردم با تعبیرات دیگرى در همان خطبه ذکر فرموده است: «وَ لکِنَّ اللهَ یَخْتَبِرُ عِبادَهُ بِاَنْواعِ الشَّدائِد وَ یتَعَبَّدُهُمْ بِاَنْواعِ الْمَجاهِدِ وَ یَبْتَلیهِمْ بِضُروبِ الْمَکارِهِ»(8)؛ (ولى خداوند بندگانش را با انواع شدائد مى آزماید و با اقسام مشکلات به عبادت فرا مى خواند و به انواع گرفتارى ها مبتلا مى نماید).
پینوشتها:
(1). قرآن کریم، سوره انبیاء، آیه 35.
(2). همان، سوره بقره، آیه 155.
(3). همان، سوره فجر، آیه 16.
(4). همان، سوره احزاب، آیه 11.
(5). همان، آیه 10.
(6). جامع الأخبار، شعیری، محمد بن محمد، مطبعة حیدریة، نجف، بى تا، چاپ اول، ص 113، الفصل السبعون فی البلاء؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 ق، چاپ دوم، ج 78، ص 198، باب 1، فضل العافیة و المرض و ثواب المرض و علله و أنواعه.
(7). نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین، محقق / مصحح: للصبحی صالح، هجرت، قم، 1414 ق، چاپ اول، ص 291، العبرة بالماضین.
(8). همان، ص 294، خطبه 192 (قاصعه)، الکعبة المقدسة.
منبع: پیام قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، با همکاری جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش، چاپ نهم، ج 4، ص 550.
مسأله مصائب و بلایا بازتاب گسترده اى در لابلاى آیات مختلف دارد:
1. «وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ»(1)؛ (و شما را با بدیها و خوبیها آزمایش مى کنیم و به سوى ما بازگردانده مى شوید). خیر و شر در اینجا معناى وسیعى دارد که انواع مصائب، بیمارى ها، مشکلات، گرفتارى ها، فقر و تنگدستى و همچنین انواع پیروزى ها و صحت و تندرستى و غنا و مانند آن را شامل مى شود و قابل توجّه این که در میان مواد امتحانى انسان، مسأله شرّ مقدّم بر خیر ذکر شده؛ چراکه آزمایش به وسیله بلاها سخت تر، مشکل تر و گسترده تر است (البتّه نباید فراموش کرد که این شرور جنبه نسبى دارد). جمله «وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ» در ذیل، اشاره لطیفى به این حقیقت است که دنیا دار امتحان و آزمون ها است، نه دار بقاء و سراى جاودانى. به هر حال، این آیه دلیل روشنى است که بخشى از مصائب و آلام جنبه امتحان دارد تا صبر و شکیبائى انسان را بیازماید، همان گونه که بخشى از نعمت ها جنبه امتحان دارد تا مقام شکر او در برابر نِعَم الهى آزموده شود.
2. «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرینَ»(2)؛ (به یقین همه شما را با امورى همچون ترس، گرسنگى و کاهش در مالها، جانها و میوه ها آزمایش مى کنیم و بشارت ده به صابران). در این آیه، پنج قسمت از مصائب و مشکلات زندگى به عنوان پنج ماده امتحان الهى بیان شده است، در درجه اول ناامنى است «خَوْف» که از همه مهم تر است و بعد از آن گرسنگى «جُوع» و سپس زیان هاى مالى «نَقْص مِنَ الاَمْوالِ» و بعد مرگ و میرها «وَ الاَنْفُسِ» و سپس آفات کشاورزى و کمبود میوه و مواد غذائى «وَ الثَّمَراتِ». ضمناً ذیل آیه نشان مى دهد که این آزمون ها، سطح نیروى مقاومت و استقامت انسان را بالا مى برد و او را در این کوره هاى داغ آبدیده مى کند (باید توجّه داشت که نقص ثمرات به معناى از دست رفتن فرزندان که میوه هاى دل انسانند نیز تفسیر شده و ممکن است مفهوم وسیعى داشته باشد که هر دو را شامل گردد و نیز «نقص انفس» را به بیمارى نیز تفسیر کرده اند).
در حقیقت عمده ترین مواهب حیات، امنیت و سرمایه هاى انسانى، اموال و منابع تولید است و خداوند به وسیله آفاتى که دامان این امور را مى گیرد انسان را مى آزماید تا میزان شکیبائى او آشکار گردد. تعبیر به «شىء» گواه زنده اى بر این معنا است که همه ناامنى ها، گرسنگى ها و مرگ و میرها جنبه آزمون و امتحان الهى ندارد؛ بلکه تنها بخشى از آن چنین است و مسلّماً مصائب خود ساخته و ناشى از جهل، نادانى، تنبلى و بى حالى را هرگز شامل نمى شود و این آیه هرگز نباید بهانه اى در دست گروهى نادان براى ترک جهاد و کوشش و روى آوردن به سستى و تنبلى و ندانم کارى گردد.
3. «وَ أَمّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ»(3)؛ (و امّا هنگامى که براى امتحان، روزیش را بر او تنگ مى گیرد [مأیوس مى شود و] مى گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است!). مسلّماً این درباره کسانى است که در میدان آزمایش، ضعف و سستى نشان مى دهند و به قدرى کم ظرفیتند که تا نعمتى به سراغشان آید مغرور مى گردند و به محض این که گرفتار مصیبتى شوند مأیوس مى گردند؛ ولى به هر حال آیه دلیل روشنى است بر این که بخشى از مشکلات زندگى فلسفه امتحانى دارد.
4. «هُنالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدِیداً»(4)؛ (آن جا بود که مؤمنان آزمایش شدند و تکان سختى خوردند). این آیه به ماجراى عجیب جنگ احزاب اشاره مى کند که یکى از بزرگترین میدان هاى آزمایش الهى براى مسلمانان صدر اسلام بود. در آن روز که لشکر بى شمار احزاب از سمت بالا و پائین به میدان حمله کردند و گروه اندک مسلمین را همچون نگین انگشتر در محاصره خود قرار دادند، کارشکنى هاى منافقان داخلى مزید بر مشکل شد و شرایط از هر جهت سخت و پیچیده گشت تا آنجا که قرآن مى فرماید: (و دلها به گلوگاه رسیده بود!)؛ «وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ».(5) قرآن مى فرماید: این مصیبت بزرگ و طوفان شدید که زلزله در بنیان وجود جمعى از مؤمنان افکند، صحنه اى از آزمون الهى بود... این آیه نیز تأکید دیگرى است بر آنچه در بالا گفته شد.
در روایات اسلامى نیز اشارات روشنى به این حقیقت که بخشى از بلاها و مصائب جنبه آزمون دارد، دیده مى شود:
1. در حدیثى از امام على(علیه السلام) مى خوانیم: «اِنَّ الْبَلاءَ لِلظّالِمِ اَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ اِمْتِحانٌ...»(6)؛ (بلا براى ظالم ادب است و براى مؤمن آزمایش و امتحان).
2. امیرمؤمنان على(علیه السلام) در توصیف پیامبران در خطبه اى چنین مى فرماید: «قَدِ اخْتَبَرَهُمُ اللهُ بِالْمَخْمَصَةِ وَ اَبْتَلاهُمْ بِالْمَجْهَدَةِ وَ امْتَحَنَهُمْ بِالْمَخاوِفى وَ مَخَضَهُمْ بِالْمَکارِهِ»(7)؛ (خداوند پیامبرانش را با گرسنگى آزمایش نمود و به مشقت و ناراحتى مبتلا ساخت، با امور خوفناک امتحان نمود و با سختى ها و مشکلات خالص گردانید [تا از بوته امتحان به خوبى برآمدند]).
3. شبیه همین سخن را در مورد توده مردم با تعبیرات دیگرى در همان خطبه ذکر فرموده است: «وَ لکِنَّ اللهَ یَخْتَبِرُ عِبادَهُ بِاَنْواعِ الشَّدائِد وَ یتَعَبَّدُهُمْ بِاَنْواعِ الْمَجاهِدِ وَ یَبْتَلیهِمْ بِضُروبِ الْمَکارِهِ»(8)؛ (ولى خداوند بندگانش را با انواع شدائد مى آزماید و با اقسام مشکلات به عبادت فرا مى خواند و به انواع گرفتارى ها مبتلا مى نماید).
پینوشتها:
(1). قرآن کریم، سوره انبیاء، آیه 35.
(2). همان، سوره بقره، آیه 155.
(3). همان، سوره فجر، آیه 16.
(4). همان، سوره احزاب، آیه 11.
(5). همان، آیه 10.
(6). جامع الأخبار، شعیری، محمد بن محمد، مطبعة حیدریة، نجف، بى تا، چاپ اول، ص 113، الفصل السبعون فی البلاء؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 ق، چاپ دوم، ج 78، ص 198، باب 1، فضل العافیة و المرض و ثواب المرض و علله و أنواعه.
(7). نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین، محقق / مصحح: للصبحی صالح، هجرت، قم، 1414 ق، چاپ اول، ص 291، العبرة بالماضین.
(8). همان، ص 294، خطبه 192 (قاصعه)، الکعبة المقدسة.
منبع: پیام قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، با همکاری جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش، چاپ نهم، ج 4، ص 550.