تنوع توطئه ها: کانونهای بحران در جهان اسلام و ویژگی های هرکدام

کانونهای بحران در جهان اسلام

در نگاهی گذرا به سرتاسر جهان اسلام، می بینیم که مراکز بحرانی متعدد و فراوانی وجود دارند و غالبا نیز دو قاره آسیا و آفریقا - یعنی دو قاره ای را که به لحاظ جمعیت مسلمان از تراکم بالایی برخوردارند - در بر...
شنبه، 22 آذر 1399
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سهیلا قصیل زاده
موارد بیشتر برای شما
کانونهای بحران در جهان اسلام

پیشگفتار

جهان اسلام مرحله حساسی از تاریخ خود را سپری می کند که دارای اثرات سترگی بر آینده آنست، از یک سو ملت های مسلمان خویشتن و هویت خویش را کشف کرده و در حالتی از نگرانی ناشی از غارت ثروتها و منابع خود بسر می برند، و از سوی دیگر با چالش های فراوانی در هستی و چگونگی گزینش راه و آیین خود روبرو هستند و از فشارهای داخلی و خارجی فراوانی در پیوند با استقلال در تصمیم گیری و آزادی بیان خود رنج می برند و فریبکارانه ضمن کوشش های جدی برای در هم شکستن عزم و اراده خود با چنین القایی روبرو هستند که قادر به تشخیص و تمییز راهها و انتخاب گزینه درستی برای خود نیستند. در چنین اوضاع و احوالی شاهد آنیم که بذر اختلاف و تفرقه در میان بخش های مختلف، فرصتی برای پرداخت خردمندانه و تأمل مدبرانه در جهت حل این بحرانها برای آن نمی گذارد.
 
با اینحال، از یک سو در بحرانهایی که ملل اسلامی با آنها روبرو هستند، به لحاظ چند و چونی، عناصر مشترکی وجود دارد و از سوی دیگر این نوع بحرانها را به لحاظ تعلق به نظامات مختلف این جهان، ویژگی های متفاوتی از یکدیگر متمایز می سازد. در این مقاله ما بر موضوع وحدت اسلامی و بحران تفرقه انگشت خواهیم گذارد.
 
بدون تردید شناخت آن عناصر مشترک و این ویژگی های مختلف، کمک شایسته ای در گزینش نوع راه حل ها و شیوه های مدیریت بحران ها و انتخاب ابزارها و وسایل و مکانیسم های کارآمد خواهد کرد، کاری که در این نوشته به دنبال آنیم. در نگاهی گذرا به سرتاسر جهان اسلام، می بینیم که مراکز بحرانی متعدد و فراوانی وجود دارند و غالبا نیز دو قاره آسیا و آفریقا - یعنی دو قاره ای را که به لحاظ جمعیت مسلمان از تراکم بالایی برخوردارند - در بر می گیرند.
 
این یکی از موارد مشترک کانونهای بحران و به ویژه تشتت های فرقه ای است. این فتنه های فرقه ای عمدتا قلب جهان اسلام در لبنان و عراق را نشانه رفته اند گو اینکه در پاکستان و افغانستان نیز از حدت و شدت کمتری برخوردار نیستند.
 
این کانونها در سودان و چاد و سرانجام در یمن از ویژگی دیگری برخوردارند. در این میان کوشش هایی برای شعله ور ساختن فتنه های فرقه ای یا نژادی و فرقه ای در ایران هم صورت می گیرد، گاهی نیز شاهد مفسده جویی هایی در مصر، الجزایر و مراکش هستیم که تشدید می شوند و سپس آرام می گیرند یا اینگونه برای ما جلوه می کند.
 
هند نیز به رغم اینکه مسلمانان در آنجا اقلیت بسیار بزرگی را تشکیل می دهند و اقلیتها احکام ویژه خود را در حرکت های اجتماعی دارند، از بروز اختلاف میان مسلمانان برکنار نیست.

کانونهای بحران در جهان اسلام
 

اقلیت های اسلامی و اختلاف های فرقه ای

با عطف توجه گذرایی به اقلیت های مسلمان در خارج از جهان اسلام شاهد برخی نمودهای اختلاف و تفرقه هستیم ولی این اختلاف ها کمتر ظاهر می شوند گویی قلب جهان اسلام درگیر اختلاف های بیشتری است با این حساب آیا پیرامون جهان اسلام می تواند وحدت و سلامتی را به این جهان باز گرداند؟ این کدام عامل است که برخی مناطق را با تنش بیشتر و آماده بحران ها و افت و خیزهای اجتماعی فزونتری می سازد؟
 
آیا شرایط درونی مشخصی وجود دارد که محیط را آماده و زمینه را مساعد برای اختلاف و تفرقه می سازد یا شرایطی عینی و خارجی است که خود را بر آن جوامع تحمیل می کند؟ یا اینکه عوامل مؤثر در این راستا، آمیخته ای از اسباب داخلی و خارجی و علل درونی و بیرونی است؟ و چرا شاهد تشدید این تفرقه ها و درگیری ها در پرتو شرایط معینی و آرام گرفتن آنها در همان منطقه ولی در پرتو شرایط دیگری هستیم؟
 
بنابراین پرسش اصلی از این قرار است: ویژگی های کانونهای بحران در جهان اسلام کدام است؟ در اینجا حتما باید روی یک حقیقت علمی - اجتماعی انگشت بگذاریم و آن اینکه در مسایل اجتماعی کار تعمیم دهی جز در گفتمان تبلیغی و سیاسی، مفید فایده نیست. چنین تعمیمی نیز واقعیت دردناکی را که در آنیم توجیه نمی کند همچنانکه هیچ نشانه یا اشاره راهنمایی نیز برای حل و فصل بحرانها و مشکلات اجتماعی ارایه نمی دهد. از اینجاست که اهمیت شناخت ویژگی های کانونهای بحران و درک نتایج اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برخاسته از آنها روشن می گردد.
 

چند نمونه از مناطق بحران زده

مشخص کردن یک دوره زمانی معین در تاریخ معاصر، چه بسا برای برون رفت از تعمیم زمانی سودمند باشد و کار رسیدن به نتایج علمی را شتاب بخشد. ولى امتداد عمودی زمان شاید مطالعه وضع فرهنگی و سیاسی جوامع آنهم در برخی حالت ها و متناسب با اختلاف شرایط، مفید باشد:
 
1- در وضع کشوری چون پاکستان و تشدید پراکندگی های فرقه ای در آن شاید نتوان نمونه های قدیمی چنین کارزاری ارایه داد؛ زیرا پاکستان خود از جمله کشورهای تازه استقلال یافته و بر شالوده های دینی بنیانگذاری شده است، با اینحال بذر اختلاف ها و شبکه هایی که استعمار بریتانیا در این کشور مسلمان کار گذاشت و آنچه نظام سلطه آمریکایی بمثابة وارث سلطه بریتانیا از آن پاسداری کرد و نیز بهره برداری از عامل دین از سوی غرب و برخی کشورهای هم پیمان با آن به منظور بیرون راندن اشغالگران شوروی از افغانستان، همه و همه طی دهه های نیمه دوم قرن میلادی گذشته تا به امروز، شرایط تازه ای را تشکیل می دهند، ولی بهرحال نتیجه یکی است و آن اینکه مسلمانان خود هیمه چنین آتش و نخستین قربانیان آن بوده و هستند.
 
۲- در مورد عراق، به رغم وجود نمونه های تاریخی درگیری های فرقه ای در این سرزمین که در ابتدای آن و در پی به آتش کشیدن کتابخانه و قرار گرفتن تحت پیگرد حکام سلجوقی، به مهاجرت علامه طوسی از بغداد به نجف اشرف و تحریک اهالی کرخ و رصافه علیه همدیگر و استبداد بازماندگان عباسی در حکمرانی و وادار ساختن مردم به دست کشیدن از معتقدات خویش و مبارزه با دوستداران اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) و قتل و تعقیب ایشان با وجود خطرات جدی برخاسته از حملات تاتارها و مغولها از یک سو و جنگهای صلیبی از سوی دیگر... به رغم وجود این دسته از عوامل سیاسی برای برانگیختن درگیری های فرقه ای در دو قرن چهارم و پنجم هجری، طبیعت این درگیری های فرقه ای و انگیزش اختلاف ها در سالهای اخیر بدان معنا نیست که ملت عراق (با اقوام و عناصر مذهبی و اجتماعی تشکیل دهنده آن) حامل بذر اختلاف در خویش است. در پی سقوط صدام، شرایط جدید و برهم خوردن موازنة نیروهای منطقه ای منجر به دخالت نیروهای بیگانه عربی و غربی برای برانگیختن اختلاف های فرقه ای و حمایت و تجهیز نیروها و جریاناتی شد که اساسا اعتقادی به دین نداشتند ولی برای توجیه کشت و کشتار و انتقام گیری ها و کینه توزی ها به آنها پوشش دینی داده شد، تاریخ عراق خود گواه همدلی، هم پیوندی و مهرورزی و همکاری بخش ها و گروهها و عناصر مختلف تشکیل دهنده تمام ساکنان نسبت به همدیگر است.
 
برخی سیاستمداران کوشیدند اختلاف های دست پخت خود را تئوریزه کنند و تلاش های زیادی کردند تا برای درگیری های خونین فرقه ای ریشه های تاریخی دست و پا کنند و فراموش کردند که اغلب ایشان [مردم عراق از خانواده های در هم آمیخته ای هستند که در آنها مرد از یک مذهب و زن از مذهب دیگر یا در میان افراد یک قبیله یا عشیره نیمی از این مذهب و نیمی دیگر از مذهب دیگری است.
 
کانونهای بحران در جهان اسلام
 

آگاهی همزیستی مسالمت در لبنان

۳- در وضع لبنان می بینیم که آگاهی اجتماعی و سیاسی ویژه این کشور و همزیستی مسالمت آمیزی که میان مذاهب مختلف اسلامی در آن برقرار است، اختلاف ها را تنها در چارچوب گیرودارهای سیاسی منحصر ساخته و اجازه نداده به خشونت کشیده شود و گو اینکه کوشش هایی از سوی بیگانگان - در سطح منطقه ای و جهانی - می شود تا بر این آتش هیمه ریخته شود و اختلاف های سیاسی در چارچوبهای مذهبی برافروخته گردد. گروههایی از سازمان القاعده و جز آن زیر چتر مذاهب و اردوگاههای فلسطینی نیز وارد این کارزار شدند ولی با شکست فاحشی روبرو گشتند و صحنه در همان حد توازنهای سیاسی، منضبط و کنترل شده باقی ماند.
 
۴- در مورد یمن وضع کاملا جدیدی حاکم شده که پیش از این در این کشور سابقه نداشته است بدین معنا که در گذشته هرگز انواع گرایش های مذهبی در یمن به صحنه کارزار فرقه ای تبدیل نشده و حداکثر اینکه تنها در رسانه های گروهی چنین نمایشی از آن ارایه شده بود.
 
اوضاع در صعده و پیرامون آن را هرگز نمی توان درگیری های فرقه ای یا مذهبی نامید؛ زیرا به رغم حضور مذاهب مختلف و پیروان آنها در جنوب تا شمال و از سواحل تا کوهستانهای یمن، اثری از برخوردها و کشمکش های مذهبی وجود نداشت و بیش از این هرگز اختلاف های عشیره ای یا سیاسی نه در زمان پیشوایان و نه در دوره جمهوری، اختلاف های مذهبی درهم نیامیخت.
 
بدین ترتیب می توان پرسید که چه اتفاقی افتاده و چرا سعی می شود درگیری های کنونی در صعده برخوردهای مذهبی جلوه داده شود؟ ولی به جای ورود به جزییات این درگیری ها، تصور می کنم آمادگی ایالات متحده آمریکا برای دخالت در یمن ای بسا توضیح کافی و گویایی برای همه این سر و صداها و درگیری ها و بحرانهای گوناگون در یمن ارایه دهد. آیا موقعیت استراتژیک یمن است که این شیوه ها و سر و صداهای رسانه ای را ایجاب می کند؟ با صدور فتوایی از سوی یکصد و پنجاه تن از علمای مذهبی یمن در تحریم همکاری نظامی با دشمنان دین و بیگانگان، می توان تصویر کاملا روشنتری از اوضاع را پیش چشم داشت.
 
۵- سودان نیز حالت ویژه ای از همدلی و تسامح بشمار می رود ولی درگیری های خونینی که در دارفور در جریان است گروههای مختلفی از مسلمانان را به مبارزه با یکدیگر کشانده است؛ زیرا تغییرات آب و هوایی، کاهش سطح زیر کشت مزارع و جنگل ها و کم شدن منابع آب از جمله عوامل قدرتمند مهاجرت های قبیله ای بشمار می رود. علاوه بر این کشف مخازن بزرگی از نفت در این منطقه و یورش کشورهای بزرگ برای بهره برداری از این ثروت هنگفت نیز مزید بر علت شده است بدین ترتیب قدرتهای غربی در اینجا و آنجا در این منطقه دخالت می کنند و با پول و اسلحه به حمایت از هر گروه از راه رسیده ای برای جنگ و نابودی طرف دیگر، می پردازند.

کانونهای بحران در جهان اسلام
 

تبشیر شیعی مصر

سر و صداهایی که در مصر پیرامون تبشیر شیعی به راه فتاده نیز همزمان با تشدید بحران روابط ایران و مصر و نیز همزمان با اعتراض های ملت های مسلمان به سیاست های گرسنه نگهداشتن و محاصره مردم فلسطین در غزه از سوی این کشور است. از اینجاست که این سر و صداها گاه آشکار و گاهی نیز نهان می گردد. پس از این نگاه گذرا، می کوشیم تا برخی نشانه ها یا راهنماهای مؤثر در تفاوت های حالت های تفرقه و اختلاف های فرقه ای و مذهبی را نتیجه گیری و در این میان به مواردی از آنها اشاره کنیم:
 
سطح آگاهی اجتماعی و فرهنگ دینی خلقها
 هرچه میزان این آگاهی بالاتر باشد فرهنگ دینی در وضع بهتر و میزان پذیرش و تسامح بالاتر می گردد و به همان میزان و در نسبتی معکوس، امکان تحریک خلق ها و سوء استفاده از عواطف آنها علیه دیگر گروههای مذهبی کاهش می یابد.
 
نقش علمای دین و پیوندهای مادی آنان با قدرت سیاسی
 هرچه این علما بیشتر متکی به حمایت های دولتی باشند ناگزیر به همراهی و همگامی بیشتری با قدرت حاکمه سیاسی و دنباله روی از سیاست های آن و سوء استفاده از دین و عنصر مذهب گرایی و فرقه گرایی و نیز صدور فتواها و تهییج مردم کوچه و بازار و توده های مذهبی علیه پیروان مذاهب دیگر می شوند.
 
تحولات و حوادث سیاسی و دگرگونی در معادلۂ قدرتهای سیاسی
 در برخی کشورها و عدم امکان این قدرتها در همراهی و همگامی با حوادث با تکیه بر ابزارها و ساز و کارهای بازی سیاسی، مقامات مربوطه را بدان سوق می دهد تا از ابعاد دینی و فرقه ای در راستای برهم زدن اوضاع و وانمود ساختن این نکته که تغییرات سیاسی متضمن خطراتی علیه مذهب مشخصی است، سوء استفاده نمایند.
 
ریشه های تاریخی دستگاههای حزبی لائیک و نهادهای اطلاعاتی
 (همچنانکه در حال حاضر در عراق و پاکستان مطرح است) این دستگاهها را به تحریک بخشهایی از توده های مردم علیه بخش های دیگر و برآشفتن اوضاع و از آنجا ماهی گرفتن از آب گل آلود سوق میدهد.
 
وجود یا عدم وجود ریشه های فرهنگ تسامح
وجود یا عدم وجود ریشه های فرهنگ تسامح و همزیستی و میانه گرایی که در کشورهای معینی مطرح است و منجر به ریشه کنی شمار زیادی از شخصیت های فکری سازنده و اهل همزیستی و تسامح می گردد و به ظهور جریانات افراطی می انجامد.
 
وجود ابعاد عرفانی و معنوی
وجود ابعاد عرفانی و معنوی در میراث دینی که باعث می شود مردم فراتر از اختلاف های سیاسی بیندیشند و دلهاشان از سلطه طلبی ها و به دنبال مال دنیا بودن ها پاک بماند.
 
ریشه های عمیق ملی و دینی
ریشه های عمیق ملی و دینی که در بسیاری اوقات در یک هم آمیزی پرشکوه، هویت فرهنگی مستقلی را به دنبال دارد که در برابر یورش های فرهنگی بیگانه ایستادگی می کند و در عین حال گاه همین ریشه های ملی و گرایش های قومی در برابر عمق دینی قرار می گیرد و از عنصر قومی برای مبارزه با دین بهره برداری می شود، گاهی این حالت، شکل درگیری و اختلاف های مذهبی قومی علیه قوم دیگری را به خود می گیرد.
 
نفوذ بیگانگان در کشورهای اسلامی
میزان نفوذ بیگانگان در کشورهای اسلامی از راه حضور مستشاران یا نیروهای نظامی و اطلاعاتی آنها با ابزارها و رسانه های گروهی یا فعالیت های فرهنگی با آموزشی با یاری گرفتن از این نفوذ، قدرتهای بیگانه سلطه گر یا اشغال گر، اقدام به ایجاد هرج و مرج و درگیری های فرقه ای برای مسلط شدن بر کشور و فاصله اندازی میان بخش های مختلف اجتماعی و تقویت مراتب شک و تردید در رفتار هرکدام نسبت به دیگری می نماید.
 
خلاصه؛ اینکه حالت های تفرقه و اختلاف یا درگیری در کانونهای بحرانی شناخته شده را به لحاظ شرایط منجر به شکل گیری و تحولات آنها نمی توان تحت یک عنوان کلی قرار داد و بنابر این راه حل نیز در همه حالتها یکی یا مشابه همدیگر نیست ؛ هر یک از این موارد باید جداگانه از سوی کارشناسان و نیک اندیشان مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد و راه حلی برای آنها ارایه شود.
 
ولی البته این امر مانع از آن نمی شود که گروهی از علما و اندیشمندان، به پیگیری این اوضاع و ارایه راهکار با ابزار و راههای مناسبی برای حل هرکدام، نپردازند. خداوند همه ما را در انجام کارهای نیک توفیق دهد. «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ ...» (صدق الله العلی العظیم)
 
منبع: مجموعه مقالات «امت اسلامی؛ از تنوع مذهبی تا فرقه گرایی»، نویسنده: دکتر صباح زنگنه، چاپ اول، ناشر: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، 1389ش، صص 350-345


مجله راسخون مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مجله راسخون مرتبط