برنامه ای روش مند برای نجات از فرقه گرایی

فرقه گرایی از جمله واژه هایی است که دارای دلالتهای تازه ای است که به معنای تعصب نسبت به فرقه معین است و چنانچه در جامعه ای گسترش یابد به گسیختگی و پاره پاره شده آن می انجامد و مانع از وحدت و نیرومندیش می گردد.
جمعه، 21 آذر 1399
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سهیلا قصیل زاده
موارد بیشتر برای شما
برنامه ای روش مند برای نجات از فرقه گرایی
این مقاله، فشرده موضوع گسترده و مهمی با عنوان "فرقه گرایی" است که بر اساس یک پیش درآمد، سه مبحث و یک نتیجه گیری تنظیم شده است. در پیش درآمد، در مورد فرقه گرایی و انواع آن و اینکه از چه هنگام در جامعه اسلامی مطرح شده و چه خطراتی برای این جامعه دارد صحبت شده است، موضوع مبحث نخست گسترش فرهنگ گفتگو میان پیروان یک امت به منظور چیرگی بر فرقه گرایی است که همچنان مانع از وحدت یکپارچه و تقریب مذاهب است. در مبحث دوم به طور مختصر به بخشی از کوشش هایی که به دیده تردید به فراخوان تقریب می نگرند پرداخته شده و بی پایگی دلایل و خاستگاه های آنها توضیح داده شده است و مبحث سوم نیز فراخوانی است برای تشکیل کنفرانس جامعی جهت بررسی اوضاع کنونی مسلمانان و ارائه راه حل های عملی و حل مشکلاتی که بر سر راه بنای امت اسلامی واحد قرار دارد. در نتیجه گیری یا خاتمه مطلب نیز مهمترین نتایج و یک سری توصیه ها مطرح شده است.
 

پیش درآمد: مفهوم فرقه گرایی و انواع آن

فرقه گرایی (الطائفیة) در لغت، مصدر صناعی از الطائفة (فرقه) است و در "المعجم الفلسفی" این واژه به معنای گروه اجتماعی بسته ای معرفی شده که بر اساس وراثت و وفاداری و اطاعت استوار شده و وجه تمایز آن با "طبقه" در آنست که معمولا بر پایه دینی شکل می گیرد ولی بسته تر از انست.
 
اخیرا مفهوم "فرقه گرایی" گسترش بیشتری یافته و یا "طبقه" در آمیخته است و مجازا کاربردی نکوهشی دارد. فرقه گرایی از جمله واژه هایی است که دارای دلالت های تازه ای است که به معنای تعصب نسبت به فرقه معین است و چنانچه در جامعه ای گسترش یابد به گسیختگی و پاره پاره شده آن می انجامد و مانع از وحدت و نیرومندیش می گردد.
 
فرقه گرایی دارای انواع متعدد یا نمودهای متنوعی است و امروزه چنان در زندگی جامعه بشری رسوخ یافته که به پدیده عادی در این جامعه تبدیل شده است. در سطح جهانی، پیمانهای نظامی و مکاتب سیاسی و اقتصادی و گرایش های نژادپرستانه و تحمیل سلطه بر منابع انرژی و فتح بازار تمامی کشورهای جهان به روی کالاهای کشورهای بزرگ با شعار "جهانی شدن" و "تجارت آزاد، همه و همه انواعی از "فرقه گرایی" است که چه بسیار مشکلات بین المللی که برای بشریت به ارمغان نیاورده است. مهمترین این مشکلات را می توان در اشغال نظامی خلقها، ریختن خونها و پایمالی حقوق ضعفا و به سلطه کشاندن آنها در راستای تحقق منافع آن کشورها، خلاصه کرد.
 
از انواع فرقه گرایی بین المللی می توان به تعصب نسبت به باشگاههای ورزشی اشاره کرد، تعصبی که با روحیه ورزشی فاصله ها دارد و بیشتر تحت تأثیر تمایلات پیروزی و غلبه قرار دارد به گونه ای که اگر هواداران به خواست های خود نرسند این احساسات بدل به انرژی ویرانگر و متجاوزی می گردد.
 
خطرناکترین نوع فرقه گرایی در مسایل فکری رخ می دهد، در جامعه اسلامی مبارزه پیرامون مفاهیم غربی و کوشش برای تحمیل آنها بر امت بدون در نظر گرفتن ویژگی های ذاتی و هویت عقیدتی و تمدنی آن از جمله انواع فرقه گرایی فکری است که اسلام و ارزش های جاودان و احکام استوار شریعت آن را رد می کند و نمی خواهد حاکمیت پیدا کند و به زندگی بازگردد، مبارزه ای است که دم از جدایی دین از سیاست (دولت) می زند، مبارزه ای است که در آن سوی خود نیروهایی را دارد که اموال فراوانی برای موفقیت در مأموریتی که دارد یعنی تضعیف اسلام و دور ساختن آن از زندگی، هزینه می کند.

برنامه ای روش مند برای نجات از فرقه گرایی
 

تعصب مذهبی فقهی

تعصب مذهبی فقهی و کلامی در میان مسلمانان در دوران کنونی نیز از نمودهای فرقه گرایی است که آنها را به صورت فرقه های پشت به هم کننده ای در آورده که هرکدام معتقدند خود به تنهایی بر حق هستند و دیگر فرقه ها هرگز سزاوار و شایسته چنان ایمان و حمایت و فراخوانی نیستند.
 
این تعصب مذهبی طی سه قرن اول پیدایش اسلام در میان علما شناخته شده نبود، در آن زمان روح تسامح بر این قشر حاکم بود و فقها و علما از راه سفر و مکاتبه و دیدارهای علمی در ایام حج در ارتباط با هم بودند و هریک برای دیگری احترام فوق العاده ای قایل بود و ایمان داشت که اختلاف نظر نه عامل درگیری و تعصب و لغو دیگری، که سرچشمه پر باری اندیشه و آزادی آنست.
 
از آنجا که اجتهاد ویژگی عمومی قرنهای مزبور بود و میان پیشوایانی که مذاهب مختلف اسلامی به آنها نسبت داده می شد با شاگردانشان تفاوتی وجود نداشت و جملگی افراد مجتهد و مستقلی بشمار می رفتند، هرگاه کسی نیازمند فتوایی در کار خود می شد به هریک از فقهایی که برخورد می کرد مراجعه می نمود و به فتوایی که می داد نیز عمل می کرد.(1)
 
ابوطالب المکی می گوید : «کتاب ها و مجموعه ها، حدیث العهدند و نقل قول مردم و صدور فتوا طبق یک مذهب و پایبندی به این قول و سخن گفتن از هر چیز و فقاهت بر اساس یک مذهب، مواردی است که طی دو قرن [اول و دوم هجری] اثری از آن وجود نداشت.»(2)
 
پس از تجلی اصول مذاهب و تقسیم امت به فرقه های متعدد، هنوز هم فرقه گرایی فراگیر نشده و در زندگی فقهی و کلامی حاکم نگشته بود اگر چه در گفته ها و دیدگاههای صادره از سوى فقهای مذاهب، نشانه هایی از آن بتدریج بچشم می خورد. سه قرن اول بعد از شکل گیری مذاهب، دوره شکوفایی فقه مذهبی و علم کلام بشمار می رود، پس از آن نوعی اجتهاد در چارچوب مذهب (نه در چارچوب شرع) مطرح شد که اجتهاد مقید - ونه مطلق - بود؛ فعالیت های فقها در این عرصه نوعی مسابقه علمی بشمار می رفت که به فقه و کلام خدمت شایانی کرد و به بخش ها و فصل های آن نظمی بخشید و در عین حال از جمله عللی بود که باعث حفظ فقه پیشوایان مجتهد گردید و در جهت رشد و بسط آن مؤثر افتاد و تدوین و تألیف عمومی و فشرده آن، افزایش پیدا کرد.
 
دوره زمانی پس از آن شکوفایی، شاهد پدیده تقلید و تعصب و از آنجا از دست رفتن عنصر ابتکار و خلاقیت بود. در این زمان فرقه گرایی در میان پیروان مذاهب فعالیت و رونق زیادی پیدا کرد و این فعالیت ها تنها به اختلاف در دیدگاهها منحصر نماند و به فراتر آن، به خونریزی و مبادله عبارات توهین و تحقیر هم رسید.
 
وقتی جهان اسلام گرفتار سلطه طلبی های غرب شد از جمله مهمترین اهداف این سلطه جویی، گسیختن وحدت این جهان و احیای نعره های شوم نژادی و منطقه ای در میان ملل آن و برانگیختن مشکلات مرزی زمینی و آبی منطقه ای بود و به موازات آن فعالیت های فرقه گرایی تشدید یافت و مطالعات و پژوهش هایی در تمجید فرقه گرایی انتشار یافت و هنوز هم انتشار می یابد، در چنین شرایطی، واقعیت معاصر امت - واقعیتی که توطئه های بین المللی و خونهایی که در شماری از کشورهای اسلامی به دست مسلمانان و در حمایت نظامی صلیبی از این درگیری ها و در جهت تضعیف امت و غارت ثروتها و منابع آن و ممانعت از وحدت کلمه آن به زمین ریخته می شود - بزرگترین دلیل بر وجود چنین توطئه هایی است، بذل تلاشهای علمی برای رهایی از فرقه گرایی و پیامدهای ویرانگر روابط برادرانه اسلامی را ایجاب می کند.

برنامه ای روش مند برای نجات از فرقه گرایی
 

گسترش فرهنگ گفتگو

اینک گسترش فرهنگ گفتگو به یک ضرورت حداکثری و خواسته های حیاتی با اثراتی فوق العاده تبدیل شده است؛ زیرا عمده ترین خاستگاه بنیادهای توافق و تکیه گاه اصلی پذیرش جدال علمی برای رسیدن به یکی از اهداف عالی اسلام یعنی: همدلی و نزدیکی و دلسوزی نسبت به همدیگر بشمار می رود.
 
اگر اسلام در مفهوم تشریعی خود، گفتگوی نیکو و جدال قانع کننده با کفار و مشرکان را واجب گردانده و آیه قرآنیش می گوید : «ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ» (3) (مردم را به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فراخوان و با آنان با روشی که بهتر باشد، چالش ورزا..)
 
به طریق أولی چنین الزامی در مورد گفتگوی میان برادران مسلمان و بویژه درباره مهمترین مسایلی که امت اسلامی در حال حاضر با آن روبروست یعنی مسئله فرقه گرایی - که تهدیدی برای روابط همه جانبه اسلامی است و روابط برادرانه میان امت واحد اسلامی را تضعیف می کند - نیز مطرح است. و گسترش فرهنگ گفتگو به منظور مبادله معرفتی و پذیرش دلایل منطقی متکی به دلیل صحیح شرعی بدون هرگونه تحجر و تعصب مذهبی یا نژادی یا هر نوع تعصب ناپسند و مخالف قواعد اسلامی دیگری است مشروط بر اینکه جدال و گفتگو و مبادله حجت و دلایل شرعا و عقلا درست علمی از سوی علما و فقها و مجتهدان اهل ذکری که به درجات شایسته ای از دانش و معرفت رسیده اند و شایسته ورود به چنین کارزار حیاتی و مهمی گشته اند، صورت پذیرد. (4)
 
آنچه در شمار ضرورتهای دینی است آنست که عرصه فرقه گرایی فکری در میان امت، منحصر به فروع فقهی و کلامی است؛ زیرا فراتر از این فروع و در مورد کلیات و اهداف عمومی (مقاصد کلی شرع) و آنچه قطعی الاثبات و دلالت است، جایی برای اختلاف و اجتهاد نیست و امت در مورد آنها کاملا متفق القول است و زمینه ای برای فرقه گرایی در آن موارد، وجود ندارد. لذا فرهنگ گفتگوی منطقی و مستدل میان علما و اندیشمندان، بهترین راه برای آشنایی با دیدگاههای مختلف و چالش ورزی به بهترین شیوه درباره این دیدگاههاست؛ بدین ترتیب هر طرف با دیدگاهها و اندیشه های دیگری آشنا می گردد و می کوشد تا عرصه اختلاف میان خود را تنگ تر نماید و آن را در چارچوب مشروعی قرار دهد، چارچوبی که خصوصیت های مذهبی را - بی آنکه ستمی بر وحدت اسلامی روا دارد - پاس بدارد و در عین حال هر آنچه را که با چنین وحدتی منافات داشته باشد، به کناری زند.
 
حال که عرصه و گستره فرقه گرایی تنها منحصر به فروع فقهی و کلامی است شایسته است که مأموریت گسترش فرهنگ گفتگو با الهام از دیدگاههای آن دسته از پیشوایانی صورت گیرد که با تعصب های فکری بیگانه بودند و به همدلی و همکاری های علمی باور داشتند؛ زیرا این دسته از پیشوایان جملگی از یک سرچشمه و منبع، سیراب می شدند و خود سمبل فروتنی و احترام به دیدگاههای دیگر بودند و شاگردان خود را از تعصب نهی و آنان را به اجتهاد و تلاش تشویق می کردند و یادآورشان می شدند که نظراتشان همواره در معرض خطا و صواب است و تا پیش از اطمینان و یقین از درستی، نباید به آنها تکیه و استناد کرد.
 
در این رابطه امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرماید : «در هر آنچه نمی دانستی از علما بپرس و مبادا که از روی گستاخی و لجبازی از ایشان سؤال کنی و مبادا که به رأی خود عمل کنی، و در تمامی آنچه می توان احتیاط کرد، احتیاط پیشه کن.»(5)
 
امام جعفر صادق (علیه السلام) همچنین می فرماید: «کسی که با بصیرت کار نمی کند همچون رهروی است که در راه نادرست گام گذارده که سرعت بیشتر، دورترش می سازد.»(6)
 
و امام ابوحنیفه می گوید : «حاصل علم فعلی ما، همین نظریاتی است که [اظهار داشته ایم و] در حد توان ما بهترین است، اگر کسی نظر بهتری داشته باشد به صواب نزدیکتر است.» و نیز می گوید : «هیچ کس نباید به دیدگاههای ما استناد کند مگر آنکه دانسته باشد به چه دلیلی آن را بیان کرده ایم.»
 
و از امام مالک نیز آمده که می گوید : «بدانید که من هم انسانم و بر خطا یا صواب هستم، به نظری که داده ام نگاه کنید، آنچه را با قرآن و سنت نبوی همخوان بود بپذیرید و هرچه با کتاب و سنت همخوان نبود رها سازید.» و امام شافعی نیز به دوست خود "الربیع" می گوید : «ای ابا اسحاق! در هرچه می گویم از من تقلید مکن و خود در آن تأمل کن که دین است.»
 
و از امام احمد بن حنبل روایت شده که به شاگردانش می گفت : «به کار دین خود نگاه کنید؛ زیرا تقلید از جز معصوم که مرادش پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بود نکوهیده است و کوری بصیرت بدنبال دارد.» و نیز گفته است : «نه از من و نه از مالک و نه از شافعی و نه از الثوری تقلید مکن و از آنجایی بگیر که آنها گرفته اند.»(7)
 
ولی آنچه که این پیشوایان از آن برحذر داشتند، بر سر شاگردان آمد، آنها اقدام به انتشار دیدگاههای پیشوایان مذهب در میان مردم کردند که البته کار بدی نبود، ولی بدی این کار در این بود که هر دسته از شاگردان نسبت به دیدگاههای استاد خود تعصب ورزیدند و فراموش کردند که همه این دیدگاهها و نظرات، اجتهادی و برداشتی بشری از متون شرعی است و نباید منجر به تعصب و گروه بندی شود، بلکه همواره باید نشانی از پویایی اندیشه اسلامی و پرباری میراث گرانبهای آن تلقی گردد، میراثی که به عنوان ثروت فقهی پیشوایان، متعلق به همه امت و قابل بهره گیری در حال و آینده آن است.

برنامه ای روش مند برای نجات از فرقه گرایی
 

مذهب گرایی

پیروان مذاهب و بویژه متأخران آنها، مذهب گرایی را به عنوان پایبندی به مذهب معینی تصویر کردند و بر آن بودند که هیچ کس نباید به تغییر مذهب خود بپردازد و بنابراین باید دیدگاههای مذهب خود را بی هیچ مناقشه با اعتراضی پذیرا باشد. برخی از اینان نیز فتوایی در عدم جواز انتقال به مذهب دیگر تغییر مذهب و لزوم تعزیر کسی که چنین کند، صادر کردند.( تعزیر مجازات نامعینی است که تعیین آن به قاضی واگذار شده است و اعمال آن در هر معصیتی که حدود یا کفاره ای وجود نداشته باشد به عنوان حق الله در مورد افراد واجب می گردد.)(8)
 
گسترش فرهنگ گفتگو در راستای یادآوری گفته های پیشوایان مذاهب - که به بخشی از آنها پیش از این اشاره کردیم . و تأکید بر این نکته است که تعصب های حاکم بر زندگی مذهبی به تدریج تبدیل به کارزاری میان پیروان این پیشوایان و دلیل بر مخالفت های روشن با گفته ها و فراخوانهای ایشان است؛ این امر به منزله فراخوان به لغو "مذهب گرایی" نیست و بیشتر در جهت حاکم شدن فضای تفاهم و دوری از تعصب در میان پیروان مذاهب است، زیرا به لحاظ علمی ثابت شده که منبع و سرچشمه همه مذاهب - به رغم اختلاف عناوین و نام این منابع - یکی است و جملگی به نص و اجتهاد باز می گردند؛ به همین دلیل موارد مشترک و توافقی، میان مذاهب فقهی بیشتر و گسترده تر از موارد اختلافی آنهاست. (9)
 
برای اینکه انتشار فرهنگ گفتگو نقش فعالی در نجات از فرقه گرایی ایفا کند لازم است روح تسامح در گفتگوها و کردار همگان حاکم گردد؛ تسامح به معنای نرمش و آسان گیری (تساهل و سخاوت و گشاده دستی) یعنی همان صفاتی است که یک مسلمان به آنها تعصب می ورزد؛ زیرا عقاید و باورهایش به وی فرمان می دهند که چنین باشد و به آنها فراخواند بنابراین در هیچکدام از کردارهای فرد مسلمان، خشونت و تعصب و نفرتی وجود ندارد و برعکس با حقوق برادری اسلامی و مودت و محبت و احترام متقابل در دیدگاهها و اجتهاد و نگاه علمی و بخردانه به مذاهب کام آشناست و هرگز راضی به آن نمی گردد که این مذاهب خود عامل و باعث تعصب و درگیری شوند، آنها باید از جمله نشانه های آزادی اندیشه و نظر در اسلام باشند. اگر فراخوان به تسامح و تساهل برای نیل به ارزش های اخلاقی است که پیامبر اکرم برای تکمیل آنها مبعوث گردید، باید گفت که از جمله این ارزش ها کار بی وقفه و خستگی ناپذیر برای تحقق وحدت کلمه امت و تقریب مذاهب آنهاست، این از وظایف علماست که اگر آن را به بهترین وجه انجام دهند و درباره زشتی های تعصب به اندازه کافی سخن رانند و در ضرورت تقریب و منافع آن بی وقفه صحبت کنند، فرهنگ تقریب گسترش پیدا می کند و آثار تعصب و پلشتی های آن کاهش می یابد یا به کلی از میان می رود و امت در موارد مشترک خود گردهم می آید و به شایستگی عنوان "خیر امة اخرجت للناس" را پیدا می کند.
 
طرحهای علمی، فرهنگی و اجتماعی مشترک نیز در همین راستا قرار دارد، زیرا چنین طرح هایی ضمن تنوعی که دارند نوعی همگرایی و همیاری و همبستگی میان ملل اسلامی را به دنبال دارند و پیوندهای مودت و اعتماد و تفاهم پیرامون منافع و مصلحت امت را تحکیم می بخشند و آن را مورد حمایت قرار می دهند و توطئه های دشمنان را خنثی می سازند.
 
شایسته یادآوری است که گسترش فرهنگ گفتگو نباید منحصر به دایره علما و اندیشمندان باشد، باید از این دایره فراتر رود و گفتمانی با مخاطبینی از توده روشنفکران و تحصیل کرده ها گردد. راه آن نیز نشست های علمی و فکری میان رهبران فکری و علما و اندیشمندان و فقها و با مشارکت دستگاههای ذی ربط رسمی یا نهادهای دولتی و غیر دولتی فعال در چارچوب اسلامی به قصد گسترش بخشیدن به دایره گفتگو و در بر گیری گروههای اسلامی هرچه بزرگتر و همیاری و کوشش های مشترک و تبادل نظر و رایزنی و انتشار آثار و پیامدهای آن در سرتاسر جهان اسلام به منظور معرفی فعالیت های متعلق به تقریب و همدلی و هم آوایی فکری و مذهبی میان آحاد مسلمانان است.
 
مطمئن گردهمایی های جوانان و اردوهای ایشان که همه ساله برگزار می شود از مهمترین عرصه های گسترش فرهنگ گفتگو و ارایه تصویر درستی از اسلام و مذاهب فقهی و کلامی و ضرورت وحدت اسلامی است و حقایق مربوط به نوع اختلاف های میان علما و تصویر صحیحی از مذاهب اسلامی روشن می سازد و معلوم می کند که این نوع اختلاف ها هرگز مانعی در برابر تقریب و وحدت نیست و این تعصب ها نسبت به این مذاهب است که از آنها مانعی برای همدلی و تحقیق تقریب و وحدت می سازد.
 
دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و مدارس به صورت گروهی و جدا جدا و مراکز پژوهشی و مطالعات تخصصی و مساجد و رسانه های گروهی دیداری و شنیداری و نوشتاری نیز می توانند نقش سازنده ای در رهنمونی نوجوانان ایفا کنند و آنان را با حقایقی که شایستگی کوشش برای تحقق اهداف تقریب را به آنها می بخشد، آشنا سازند.
 
رسالت گسترش فرهنگ گفتگوی منطقی، در فهم حقایق، ضرورت تقریب و چنگ زدن تمامی امت به پرچم وحدت اسلامی همراه با احترام به مذاهب و رعایت اصل :"گردهم آمدن پیرامون موارد اتفاقی و معذور داشتن یکدیگر در مسایل اختلافی" خلاصه می شود: « ... وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ» (10) (... و بی گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند، یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است.)

برنامه ای روش مند برای نجات از فرقه گرایی
 

خودداری از تحریک

به رغم اینکه از فراخوان "تقریب مذاهب اسلامی" حدود یکصد سال می گذرد و در این باره برنامه ای روشمند برای نجات از «فرقه گرایی» . پژوهش ها و آثار بسیاری نگاشته شده و سمینارها و کنفرانس هایی برگزار گردیده و حتی مجمع ویژه ای برای آن تأسیس گشته و تاکنون بیست و سه کنفرانس وحدت اسلامی برگزار شده و علاوه بر این استراتژی تقریب مذاهب نیز از سوی کنفرانس وزرای خارجه کشورهای سازمان کنفرانس اسلامی در دوره سی ام خود - که در فاصله ۲۸ تا ۳۱ ماه مه ۲۰۰۳ میلادی برابر با ۷ تا ۱۰ خرداد ماه ۱۳۸۲ خورشیدی در تهران برگزار گردید - به تصویب رسید، به رغم همه این تلاش ها، هنوز هم کوشش ها و فعالیت های مخالف با فراخوان تقریب ادامه دارد و از زبان سردمداران آن، اندیشه ها و سخنانی ایراد می شود که در هیچ منبع صحیحی یافت نمی شود یا در زمان حاکمیت تعصب و جهل صادر شده و اکنون دیگر اثری از آنها نیست.
 
متوجه شده ام که برخی پژوهشگران در نوشته های خود مطالبی را تکرار می کنند که دوره آنها بسر آمده و بیان و تکرار آنها به مصلحت مسلمانان نیست و تنها به چند دستگی و تفرقه بیشتر آنها و درگیری های فرقه ای فزون تری می انجامد ولی با اینحال آنها اصرار دارند که تکرارشان کنند و آنها را بهانه ای برای مبارزه با تقریب و اتهام سردمداران و رهبران آن به کوشش برای اهداف غیر اسلامی، قرار می دهند. آنچه دردناک به شمار می آید اینکه بخشی از توده های سنی امت، از روی جهل و عدم شناخت ضرورت تقریب و رسوبات نادرست در اذهان خود، اینگونه سخنان را می پذیرند و از فراخوان به تقریب هراسناک می شوند.
 
اینک به عنوان شاهدی بر آنچه بدان اشاره کردم و به عنوان گوشه ای از این مواضع، تجربه ای شخصی متعلق به دو استاد دانشگاه را بخاطر می آورم که در حدود دو ماه پیش از یکی از ایشان - که در یک برنامه تلوزیونی ماهوارهای صحبت می کرد - شنیدم که در پاسخ به پرسش یکی از بینندگان می گفت : " فراخوان تقریب پوششی برای گسترش مذهب امامی در میان اهل سنت است؛ او به علمای اهل سنت نسبت به چشم پوشی از این مسئله هشدار می داد و خاطر نشان می کرد که آنها وظیفه دارند خطرات مترتب بر این رفتار فقهای مذهب امامی را تشریح کنند. شیخ مورد نظر این سخنان را چند بار تکرار کرد و امت را برحذر داشت و علما را به مقابله با آن و بیان اشکالات آن تحریک کرد. ولی او به رغم احساسات تندی که در حمله علیه مذهب امامی نشان می داد حتی یک دلیل هم برای خطرناکی این مذهب ارایه نداد. خطرناکی سخنان این شیخ در آن بود که سخنانش از یک کانال تلوزیونی ماهوارهای پخش می شد که توده های امت اسلامی به تماشای آن می نشینند و این گفته ها در پاسخ به پرسشی از سوی بیننده ای از یکی از کشورهای مغرب عربی، ایراد می شد.
 
متأسفانه چنین افکاری - که چهره مذهب امامی را خدشه دار می سازد و نسبت به فعالیت های تقریبی ایجاد هراس می کند و مطالبی برای تشدید نفرت از شیعیان پخش می کند - اندیشه های تحریک آمیزی است که اختلاف ها و فاصله های میان مذاهب اسلامی را بیشتر می کند و به مثابه مقاومت در برابر همه تلاش هایی است که در دورانی که دشمنان قسم خورده این امت می کوشند تا مانع از قدرت گرفتن و بازیابی تاریخ درخشان و تمدن افتخار آمیز و انسانی اش گردند، برای وحدت و همبستگی آن صورت می گیرد.
 
با اعتراف به اینکه چنین مواضع بی پایه ای، خردمندان و دست اندرکاران فعالیت های اسلامی را - که خدمت به تمامی امت را وجهه کار خود قرار داده اند - خوش نمی آید، کسانی که چنین شبهاتی را بر می انگیزند باید پخش اندیشه هایی را که تنها به سود دشمنان این امت است، و تفرقه و پراکندگی امت را در پی می آورند و از کشورهای اسلامی لقمه چرب و آماده ای برای آنهایی می سازند که در پی ثبات و پیشرفت و خیزش این امت نیستند، متوقف سازند. دشمنان امت نمی خواهند دین این امت جایگاه شایسته خود را در زندگی جامعه بشری پیدا کند، ای بسا گسترش فرهنگ گفتگو با اینان، وسیله ای عملی برای قانع ساختن ایشان و پذیرش اینکه در گفتگوهای خود بر صواب نیستند و لازم است از تکرار آنچه امروزه جایی در زندگی اسلامی ندارد خودداری ورزند، باشد.
 
بهرحال مسئله نیازمند کوشش های پیگیرتری برای جمع کلمه و بیان حقیقت تلاش هایی است که در راه تقریب صورت می گیرد و اینکه چنین کوشش هایی راهی برای حمایت و پیشرفت همه جانبه کشورهای اسلامی در تمامی عرصه هاست.

برنامه ای روش مند برای نجات از فرقه گرایی
 

گردهمایی (کنفرانس) جامع

ممکن است گسترش فرهنگ گفتگو، از آشفتگی های برخاسته از دیدگاههای مخالفان فراخوان تقریب بکاهد ولو اینکه به طور کامل از آن رهایی ، نیاید ولی فراخوان برگزاری کنفرانس یا گردهمایی جامعی شامل: موسسات دینی جهان اسلام و علمای بزرگ هرکدام از مذاهب، می تواند گام عملی مؤثری برای گسترش همکاری های مستحکم و تفاهم عمیق و تقریب مذاهب معتبر و زاییده شک و تردیدها و تأکیدی بر حسن نیت طرفهای آن و گویای برادری اسلامی باشد و در راستای وحدت کلمه مسلمانان و دوری از تفرقه کار کند و باعث گردد اختلاف نظر علما نه باعث دشمنی و کینه توزی بلکه گویای پرباری اندیشه و احترام به آزادی نظر باشد.
 
دیدار علمای بزرگ در این گردهمایی جامع - در صورتی که در جوی از صراحت و منطق و دقت علمی برگزار گردد . می تواند گام جدی در راه توضیح حقایق و رهایی از شبهات و همدلی و وحدت کلمه مسلمانان باشد و نقش موثری در گفتگو و مناقشه میان شرکت کنندگان در کنفرانس داشته باشد.
 
مسلما هر مسلمانی با هر وابستگی مذهبی، آماده انجام هر کاری برای تحقق عزت و کرامت امت و همکاری و تعاون بر نیکی و پرهیزکاری است، مشکل در برداشت های نادرست یا میراث فرهنگی است، باید به تصحیح این برداشت ها پرداخت و روشن ساخت که این ارثیه فرهنگی، اندیشه مقدس یا چیزی که باید آن را حفظ کرد و نادیده نگرفت، نیست؛ زیرا این آخرین تحلیل برداشتی بشری از برخی متون است و قداستی ندارد. دیدار در این کنفرانس جامع، به حل و فصل چنین مشکلاتی می انجامد و به رغم وجود اختلاف در دیدگاه شرکت کنندگان، راه حل های علمی برای آنها ارایه می دهد.
 
جهان امروز، جهان دسته بندی ها و تجمع های بشری است و چه بهتر که امت اسلامی نیز که شریعتش - به رغم اختلاف های زبانی و رنگی و نژادی منادی وحدت است و کوشش برای تحقق وحدت را واجب و بی توجهی به این وحدت و عدم کوشش در راه تحقق آن را گناه بزرگی تلقی کرده است . در این راه بکوشد. جای بسی تأسف و درد است که جهان اسلام امروزه گرفتار فردیت کشورها و درگیری های قبیله ای و خونریزی بدست خود مسلمانان است و به رغم اینها ادعا داریم که اسلام ما، دین وحدت و دین صلح است حال آنکه میان بسیاری از ملل اسلامی صلح و صفایی وجود ندارد، وحدت نیز شعارهای توخالی بیش نیست و ادعاهایی است که هیچ گونه حقیقت ملموسی در واقعیت ندارد.
 
امروزه برگزاری گردهمایی یا کنفرانس جامع، ضرورتی اسلامی برای پرداختن به مشکلات وخیمی است که امت از آنها رنج می برد و به بهای از دست رفتن اموال و جانهای بسیاری تمام شده که به همه آنها به شدت نیاز دارد تا در ثبات و امنیت کامل زندگی کند و آینده اش را در تارت بسازد، و به دشمنانش فرصتی برای ضربه زدن ندهد. به نظر من سازمان کنفرانس اسلامی باید به چنین کنفرانس یا گردهمایی جامعی فراخواند.
 

نتیجه گیری

پس از این شرح اجمالی درباره فرقه گرایی و گسترش فرهنگ گفتگو و خودداری از تحریک و فراخوانی به کنفرانس جامع، مهمترین نتایج این مطلب کدام است و چه توصیه هایی ارایه می شود؟ مهمترین توصیه ها از این قرارند:
 
1- فرقه گرایی بویژه زمانی که همراه با تعصب و در خودشدگی و گمان درستی مطلق نظر خود باشد - یک بیماری اجتماعی است.
۲- گفتگوی علمی و منطقی و به شیوه بهتر، گامی عملی در راستای رهایی از فرقه گرایی است.
۳- گسترش فرهنگ تردید و تشکیک و بدگمانی، تیشه ای است که ریشه به اساس اسلام می زند.
۴- برگزاری کنفرانس جامع برای حمایت از اوضاع امت اسلامی در برابر درگیری های خونین بیشتر و تباهی های فزونتر، امری ضروری است.
5- مهمترین توصیه ها نیز بدین قرارند: دعوت از علمای بزرگ امت - با هر مقام و موقعیتی که دارند . برای همکاری در جهت حمایت از وحدت اسلامی و گسترش اصل همکاری در موارد اتفاقی و معذور داشتن یکدیگر در موارد اختلافی.
 
پی‌نوشت‌ها:
١- ضحى الاسلام، دکتر احمد امین، ص ۳۴۰
۲- قوت القلوب، ج1 ص ۳۲۶
3- سوره نحل، آیه ۱۲۵
4- استراتیجیة التقریب بین المذاهب الإسلامیة، ص ۱۰۹.
5 - الامام جعفر الصادق، استاد عبدالحلیم الجندین، ص 314
6- همان، ص ۳۱۵.
7- المدخل للفقه الاسلامی، استاد محمد سلام مدکور، ص ۱۰۳، پاورقی.
8- الدر المختار چاپ شده در حاشیه رد المختار: ابن عابدین ج3 ص ۲۰۷
9-  اسباب الاختلاف بین الفقهاء، شیخ علی الخفیف.
10- سوره حج، آیه ۴۰
 
منبع: مجموعه مقالات «امت اسلامی؛ از تنوع مذهبی تا فرقه گرایی»، نویسنده: استاد دکتر محمد السید الدسوقی، چاپ اول، ناشر: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، 1389ش، صص 322-311


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.