مؤسسه توسعه توانمندی ها: چارچوبی برای حاکمیت خوب اسلامی در برابر فرقه گرایی

حاکمیت خوب اسلامی در برابر فرقه گرایی

هدف از مباحث مطرح شده در این مقاله تقویت بعد اخلاقی در مفهوم دیدگاه اسلامی؛ تدوین یک حقوق بشر جهانی و حاکمیت های عادلانه و خوب است؛ تمرکز روی الگوی مقاصد در تفسیر متون دینی (قرآن، سنت، فتاوی، و غیره) موجب ارتقای سطح اختلاف نظرها بین مذاهب مختلف به سطح روشن فکری می شود..
شنبه، 4 بهمن 1399
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سهیلا قصیل زاده
موارد بیشتر برای شما
حاکمیت خوب اسلامی در برابر فرقه گرایی

چکیده

نگارنده مقاله بر این باور است که گوناگونی افکار، عقاید و تفاسیر از واقعیت اسلام حقیقتی است تاریخی، اما این میراث منجر به بروز فرقه گرایی در درون حوزه فرهنگی گسترده امت اسلامی (ملت اسلام) شده است. حاصل یک قصور تاریخی تمدن اسلامی ارائه تعریفی مبهم از حاکمیت خوب در عصر ماست. اصل اسلامی (مقاصد الشریعه) یا "اهداف اساسی مذهب" می تواند چارچوبی جهت اجرای حاکمیت خوب فراهم بیاورد و در نتیجه نقش سنگ زیربنای وحدت را ایفا کند. اگر بپذیریم که اسلام صرفا یک دین نیست، بلکه هم چنین راهی برای زندگی است، آن گاه این فرض به ما کمک خواهد کرد تا به مباحثی که پیرامون پایداری حیات در جریان است کمکی بکنیم. این مقاله چشم اندازی از یک "حاکمیت خوب اسلامی را پیش روی شما مجسم می کند که شامل مدل "مقاصد" در چارچوبی پایدار است.
 

معرفی حاکمیت خوب اسلامی

گوناگونی نشانه حضور همه جانبه و فراگیر خدا در جهان است. تمدن اسلامی، چنان که "فولر" (۲۰۰۳) تأیید می کند، تصدیق رسمی این مدعاست: "اسلام در واقع گسترش و استیلایی وسیع تر، طولانی تر، و حاکم بر فرهنگ هایی گوناگون تر از هر دین دیگری داشته است.
 
گوناگونی مذاهب از آن جا که طیف گسترده ای از مذهب های اسلامی در جهان اسلام وجود دارد یک واقعیت انکار ناپذیر است. این مذاهب را می توان در چهار گروه عمده به شرح ذیل دسته بندی کرد:
 
1. مذاهب فقاهتی (مانند حنفی، شافعی، حنبلی، مالکی، جعفری و غیره).
2. مذاهب عقیدتی (مانند تشیع، تسنن، معتزله، و غیره).
3.  مکاتبی با ابعاد روشن فکری (عقاید مکاتب گوناگون فلسفی اسلامی).
4. مکاتب اخلاقی و روحانی (مانند صوفی گری).
 
میراثی آشکار از تفاوت های فرقه گرایانه" طی تاریخ بین مسلمانان وجود داشته و دارد. قریب (۲۰۰۰) از وجود "۲۰۰ مذهب اسلامی سخن می گوید. گرایشات نسبت به برچسب انحرافی زدن به پیروان دیگر مذاهب در میان بسیاری از این فرقه ها قابل تشخیص است، شامل:
 
• گرایش به برچسب ارتداد زدن. 
• گرایش به برچسب کفر زدن.
• گرایش به انتساب دیگران به فرقه های ضاله در برابر فرقه های ناجیه.
 
تمام این اتهامات انحراف از تفکر صحیح اسلامی از جانب متفکرین و صاحب نظرانی از همه مذاهب علیه دیگر مسلمانان زده شده است، که چشم گیر ترین آنها به این شرحند:
 
• شیعه معتقد بوده که تنها تعداد انگشت شماری از اصحاب رسول الله (صل الله علیه و آله و سلم) مسلمانان راستین بوده اند؛ به تبلیغ پیرامون کفر دیگر اصحاب می پرداخته، و سعی داشته آبرو و اعتبار آنان را با توسل به نقل قول ها و گفتارهای تاریخی مخدوش نماید؛
• اهل تسنن بر این باور بوده اند که شیعه در تفکراتش در خصوص کفر اصحاب دچار گمراهی شده است.
• سلفیان دوران مدرنیسم (وهابیون) برچسب تکفیر بر صوفیان، شیعیان و دیگر فرقه های اهل تسنن، مانند معتزله، زده اند و در واقع تا آن جا جلو رفته اند که پیروان سایر مذاهب را غیر مسلمان و مشرک بنامند.
 
به طور کلی پیروان هر مذهب متهورانه مکتب خویش را تنها نحله اسلام راستین و پیروان دیگر مذاهب را گمراه ( پیرو یک مذهب ضاله)، کافر یا مرتد دانسته اند..
 
کلمه "فرقه" نوعا باری منفی داشته و معمولا گفته می شود که پیروان فرقه ها "أجانب" هستند. کلمه عربی "فرقه" (که اسم جمع آن فرق می باشد) معادل لغت "کالت" (کیش) در غرب است. ایده "فرقه ناجیه ریشه در آن حدیث مشهور نبوی دارد که می فرماید: زمانی فرا خواهد رسید که اسلام به ۷۳ فرقه تقسیم شده باشد و از آن میان تنها یکی فرق ناجیه خواهد بود. حدیث مذکور در کتب حدیث بسیاری نقل شده است؛ شامل کتب فقهای شیعی مانند کلینی در کتابش "الکافی".
 
مفاهیم کفر، ارتداد و فرقه ناجیه هم مورد انتقاد لیبرالها در غرب و هم مورد اعتراض روشن فکران اسلامی قرار گرفته است. اعتبار این حدیث تا همین اواخر زیر سؤال نرفته، اما تفاسیر جدیدی ارائه شده که در بر دارند معانی مختلفی از کفر، و تمایز بین کافر و مؤمن هستند. الالبانی (۱۹۹۵) مبدأ طرز فکری جدید در درون قلمروی مکتب سلفی (وهابی) است و از مقوله "فتنه" به جای تکفیر استفاده می کند.
 
ارائه تجزیه و تحلیل مشروح از هر کدام از این مفاهیم فراتر از حیطه بحث این مقاله است، اما روند قالب و گرایش عمومی در دروان فرامدرن ما را "گفت و گو" سوق می دهد به سمت و خود این همایش نیز تجلی چنین تلاش هایی جهت نزدیکی هر چه بیشتر مذاهب مختلف به یکدیگر است. "رساله عمان" که در سال ۲۰۰۵ تدوین شد و به امضای ۲۰۰ عالم برجسته رسید بخشی از تلاشی بود که جهت حذف مفهوم تکفیر به عمل می آید.
 
اما به هر تقدیر، این گفت و گوها، همایش ها، و مجامع، محدود به طبقات بالای علما بوده است، و بطن جامعه از بیشتر فعالیت های به عمل آمده در قلمروی روشن فکری ناآگاه مانده است. و وجود شکاف هایی عمیق بین فرق اسلامی مورد تصدیق است و آشتی بین آنها فراتر از حوزه قدرت علماست و این تفرقه حتی بین به اصطلاح اصلاح طلبان نوین و سنت گرایان؛ و در درون خود اصلاح طلبان نوین، وجود دارد.
 
اصلاح طلبان نوین چشم به راه ارائه تفاسیری جدید از بسیاری از مفاهیمند و برخی مفاهیم اساسی را که مورد قبول سنت گرایان است زیر سؤال برده اند. برای نمونه، می توان به نقش حدیث در نظریه میراث اسلامی، و فقه اسلامی اشاره کرد. مثلا، بعضی اصلاح طلبان جدید امام شافعی را متهم کرده اند که برای سنن نبوی ارزشی هم پای متون قرآنی قائل شده است. هاشمی (۲۰۰۹) با اشاره به گفتار ابوزید (۲۰۰۷) خاطر نشان ساخته: این ادبیات در سلطه نصوص مورد استفاده قرار گرفته است. به طور خلاصه، أبوزید (۲۰۰۷) ظن و گمان های زیادی پیرامون صحت متون ایجاد می کند و به غلط أمام ما را متهم می کند که او سنن نبوی را هم ارزش و هم سنگ با اعتبار نصوص قرآنی قلمداد کرده است.
 
در مقیاسی جهانی، کنفرانس های بین ادیان برگزار می شوند تا مشوق حسن هم جواری و هماهنگی میان پیروان ادیان مختلف باشند. کنفرانس بین ادیان مادرید در سال ۲۰۰۸ واقعه ای بی سابقه بود. بسیاری از رهبران مذهبی جهان از جمله آیت الله تسخیری از ایران در آن گردهمایی حضور به هم رسانیدند. هم اصلی اجلاس نقش اسلام در مبارزه با مواد مخدر و بیماری های اجتماعی، مثل انواع فساد بود.
 
به این ترتیب، گفته می شود که لازم است نوعی گفتگو بین مسلمانان سنت گرا و اصلاح طلبان نوین سازمان دهی شود، و همینطور همه گروه ها دقت کنند در همان دام برچسب زدن به دیگران از میان یکی از سه اتهام تکفیر، ارتداد یا تعلق به فرق ضاله داشتن دیگران، گرفتار نشوند.

حاکمیت خوب اسلامی در برابر فرقه گرایی
 

شیوه روش شناختی

هدف اصلی از نگارش این مقاله روشنگری پیرامون چارچوب حاکمیت خوب اسلامی با نگاهی به شیوه حکومتی ایران است، چون بر اساس قانون اساسی ایران؛ اسلام منشأ اصول حاکمیتی و دولت است. به این ترتیب، رسیدن به هدف از طریق دنبال کردن اهداف ذیل محقق خواهد گشت:
 
١. مبنای دیدگاه معاصر اسلامی پیرامون حاکمیت خوب؛
٢. در نظر گرفتن عناصر اصلی چارچوب حاکمیت خوب اسلامی، از جمله:
 
الف . مدل مقاصد الشریعه: این یک مدل توسعه انسانی، اسلامی است بر مبنای پنج عنصر اساسی: یعنی تقویت (یک) نفس، (دو) دین، (سه) عقل، (چهار) نسل، و (پنج) مال. مفهوم توسعه (یا عمران) در سایه روشن گری مدل مقاصد الشریعه معنایی مهم پیدا می کند (نگاه کنید به هاشمی و او کانل، ۲۰۰۹).
 
ب. نظریه میراث اسلامی: که سه ستون دارد، شامل: (یک) عقل و علم، (دو) وحی، و (سه) تجارب انسانی؛ شامل: فرهنگ، سنن، و ادراکات می شود. این ها تشکیل دهنده ملاک علائق عمومی (مصالح) می شود (نگاه کنید به هاشمی و اوکانل، ۲۰۰۹).
 
ج. مدل مقاصد و نظریه میراث اسلامی در قلمروی توسعه پایدار هستند، زیرا در چارچوب برآورد پایداری است که می توان مفهوم فشار ، حاکمیت، تأثیر پذیری، پاسخ (DPSIR) را آزمود.
 
د. ارائه یک مطالعه موردی، شامل مثالی از یک قانون حفاظت از محیط زیست اسلامی، ویژه تغییرات آب و هوایی، و دیگر موارد زیست محیطی در سطح جهانی.
 

حاکمیت خوب اسلامی: واقعیت، یا اسطوره؟

ملاحظات اساسی
هاشمی (۲۰۰۹) عوامل اساسی تشکیل دهنده چارچوب کلی و نوعی وضعیت امت در این برهه زمانی را به شکلی که در جدول شماره ۱ ملاحظه می فرمائید ارائه کرده است. در این مقاله تمرکز ما بر جنبه های سازمانی منجر به تفرقه است و سعی می کنیم با کمک آن تصویری روشن از چارچوب حاکمیت خوب اسلامی ارائه کنیم.
 
تعریف کلمه حاکمیت در UNEACAP  (2010) به این شرح است: "روند تصمیم گیری و پروسه ای که از طریق اعمال آن تصمیمات متخذه به مورد اجرا گذاشته می شود" یا اجرا نمی شود. باید به خاطر داشته باشیم که حاکمیت دربردارنده مفهومی گسترده تر از دولت است و دولت تنها یکی از عوامل تشکیل دهنده و یکی از بازیگران در صحنه حاکمیت است. تعریف UNEACAP (2010) از مفهوم حاکمیت خوب در بردارنده هشت ویژگی است. نظریه بر این مبنا استوار است که حاکمیت خوب مقوله ای است مربوط به دوران مدرنیسم و وام گرفته از دیدگاه "سکولاریسم". لذا، یک چارچوب اسلامی باید دربردارنده ویژگی های فوق باشد تا بتواند "خوب" محسوب شود. هشت ویژگی آن نیز به این شرح است: پاسخگو باشد؛ عادل، منصف و فراگیر باشد؛ شفاف عمل کند؛ مسئول باشد؛ بتواند به رأی اکثریت احترام بگذارد؛ توانمند، و کارآمد باشد؛ تابع قانون باشد؛ و اهل مشارکت باشد.
 
عوامل تأثیرات: تعدادی نمونه
فرهنگی، روشن فکری آموزشی مسائل هویت اسلامی
جداسازی آموزش مذهبی از برنامه های دروس عمومی.
واگرایی فرهنگی و پرهیز از تلاش برای تلفیق گوناگونی ها.
تکثر روشنفکری و فقدان ارتباط و گفت و گوی مناسب علمی بین خطوط فکری متباین.
تفوق نیروهای جهانی فرهنگ و طرز فکر سکولار و تهاجم آنها علیه فرهنگ و طرز فکر مذهبی به طور اعم.
قبول اصول "فمینیسم و مرگ ارزش های خانوادگی.
تهاجمات رسانه ای و جنگ های تبلیغاتی.
جغرافیایی تنش های فرقه ای و ظهور ملی گرایی و بحران های قومی.
چند پاره شدن رهبری، به معنای فقدان رهبری وحدت آفرین.
بی ثباتی اجتماعی ناشی از سوء مدیریت و فقر.
بروز افراطی گرایی و قطبی شدن در درون حرکت های اسلامی.
فشار ناشی از نیروهای جهانی سازی و وابستگی فرهنگی و وابستگی همه جانبه و متقابل.
سازمانی انحلال سازمان های مذهبی.
فقدان ساختار سازمانی مناسب به لحاظ امور اداری.
فقدان نظام های پاسخگو و حاکمیت عادلانه.
زیست محیطی تخریب یا رو به اضمحلال گزاردن منابع طبیعی.
ناتوانی در بازیافت منابع به خاطر تغییرات جوی.

جدول شماره ۱: گونه شناسی عوامل عمده مؤثر بر حکومت های امت اسلامی (بر گرفته از هاشمی، ۲۰۰۹)
 

حاکمیت خوب اسلامی در برابر فرقه گرایی
 
در متن تاریخ
ظهور اسلام در قرن هفتم (میلادی) در سال ۶۲۲ بود و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سال ۶۳۲ میلادی یک حکومت مدنی کوچک را در یثرب پایه ریزی کرد که بعدا مدینه نام گرفت. چارچوب دستگاه اداری آن حکومت پیمان نامه ای بود به نام "الوثاق" یا "الدستور" که مجموعه ای بود از قوانین اساسی به منظور سازماندهی زندگی جوامع مختلف مسلمانان و غیر مسلمانانی که در قلمروی حاکمیت نخستین دولت اسلامی زندگی می کردند.
 
به این ترتیب، یک نظام نوین جهانی و یک دین جدید به طور هم زمان از شبه جزیره عربی ظهور کرد و در زمان خلافت عمر بن خطاب (۶۴۴-۶۳۲) میلادی، بسیاری از مناطق امپراطوری های روم و ایران را فتح کرد و آن مناطق تبدیل به بخش هایی از جهان اسلام گردید (۱۹۸۶ ,Piscatori). عمر رهبری خیال پرداز بود که پایه ریزی حکومتی را می کرد که پیش از او سابقه نداشت ضمن این که وی سازمانهای بسیاری را نیز بنیان گذاری کرد، شامل سازمان ارتباطات و خدمات پستی، سازمان ثبت اموال، سازمان مالیات ها و دارایی (الخراج) و سازمان های حکومتی دیگر (نگاه کنید به احمدیان ۲۰۰۲؛ شلبی ۲۰۰۳؛ و عقاد ۲۰۰۷). عمر به رعایت عدالت و درست کاری شهرت داشت و برای ادارات عمومی استانداردهای بالایی مقرر کرد. برکنار کردن خالد بن ولید توسط وی به خاطر بی نظمی اقتصادی همسرش که هدایایی را پذیرفته بود نمونه ای واقعی برای استاندارد خوب قانون مداری است. خلیفه چهارم، حضرت علی بن ابی طالب (۶۶۱-۶۵۶ پس از میلاد)، نیز ابزار گرا بود و نامه مشهورش به مالک اشتر سندی راهنما برای وجود حاکمیت خوب در دوران صدر اسلام است (نگاه کنید به رهبر، ۱۹۸۵ و ۱۹۸۷؛ الحرانیف ۲۰۰۰، و لنکرانی ۲۰۰۸).
 
 و پس از سپری شدن دوران خلفای راشدین و طی دوران خلفای اموی و عباسی، میزان قابل ملاحظه ای کار در زمینه های مختلف مالی و حکومتی انجام پذیرفت، مانند تدوین نظام مالیاتی مستقلات و زمین (الخراج)، مالیات بر دارایی و درآمد (الاموال)، اصول حکومتی دولتی (الأحکام السلطانیه)، و سازمان محاسبات خلیفتی و کتاب های مختلفی در زمینه حاکمیت اسلامی نوشته شد، از جمله سیاست نامه نظام الملک و نصیحة الملوک امام محمد غزالی (نگاه کنید به عظمی ۲۰۰۲، Lambton ۲۰۰۱، و کتب بسیار دیگر در این زمینه). شاید مهم ترین اثر در زمینه اهداف "مقاصد الشریعه"، یا اصول اسلامی (حاکمیت) کتاب امام محمد غزالی (متوفی به سال ۱۱۱۱) باشد که تا حدی از پرداختن به آن غفلت شده است. ما در ادامه مطلب به بحث پیرامون مدل مقاصد به عنوان بخشی از چارچوب حاکمیت خوب خواهیم پرداخت.
 
حمله مغول در سال ۱۲۲۲م  و در پی آن سقوط بغداد مقدمه افول حیات مدنی اسلامی بود و با پایان نظام خلافتی در سال ۱۲۵۸ به نقطه عطف خود رسید؛ اما همه این تحولات سدی بر سر راه ظهور و بروز برخی نحله های روشن فکری در زمینه های مختلف اندیشه اسلامی نشد؛ برای نمونه گرایشی اخلاقی و روحانی نسبت به حفاظت از محیط زیست به عنوان یک کلیت متعلق به عموم به عنوان یک اصل اساسی اسلامی توسط نجم الدین رازی (متوفی به سال ۱۲۴۷) مطرح شد. وی که یکی از قدیسین صوفی و یک نویسنده بود در کتاب معروف خود به نام مرصاد العباد به تدوین اصول اخلاقیات مربوط به کشاورزی پرداخت؛ او در این کتاب از رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) نقل می کند که کشاورزی که دانه ای می کارد اگر پرندگان و حیوانات از محصولات جانبی آن گیاه بهره مند شوند صواب می برد. مأموریت اصلی کشاورز حفاظت از نعمات الهی، به ویژه زمین است که او نگهبانی از آنها را به عهده دارد.(1)
 
قوانین مدرن حکومتی در اواخر قرن نوزدهم در جهان اسلام تدوین شد، به ویژه قانون مدنی عثمانی (معروف به المجله در سال ۱۸۷۰ و قانون مدنی ایران در سال ۱۹۰۹.
 
میراث سرمایه داری زخم های بسیاری در تمامی امور بر بدن جهان اسلام بر جای گذارده است، که شامل جنبه های سازمانی و حکومتی می شود، این زخم ها شامل فروپاشی سازمانهای مذهبی بدون جای گزین کردن دستگاه هایی پایدار و استوار، اشغال و فروپاشی حاکمیت های محلی، چپاول منابع طبیعی، و حمایت از حکام مستبد، ظالم، و خودکامه می شود. ویژگی دوران پست امپریالیستی بی ثباتی و هرج و مرج سازمانی؛ انقلابات؛ جنگها و تهدیدات سیاسی، جغرافیایی، نظامی و هسته ای از جانب دولت اسرائیل و هم چنین تهدیدات جنگی بین کشورهای مختلف امت بوده است. احیاگر حرکت اسلامی و رهبر آن در قرن نوزدهم جمال الدین افغانی (اسدآبادی) تلاشی برای ریشه کن کردن بعد فیزیکی امپریالیسم به عمل آورد و حرکت های آزادی بخش ملی بسیاری تحت تأثیر اسلام گرایان شکل گرفت. شیخ های بزرگ صوفی کمک های ارزشمندی به حرکت های آزادی بخش کردند، و از جمله می توان به عمر مختار در لیبی، مهدی در سودان، شیخ ابو قادر الجزایری در قاره افریقا، و شیخ محمود برزنجی حفید در کردستان عراق اشاره کرد که هم چنین علیه اشغال گران انگلیسی در جنوب عراق در بصره مبارزه کرد.
 
کشورهای مستقل جهان اسلام عمدتا حمایت زبانی از ایده آل های اسلامی به عمل آوردند و لذا حاکمیت های نخبه گرای دیکتاتوری در بسیاری از این کشورها پدید آمد. وحدت اسلامی به یک واقعیت غیر قابل دست یابی تبدیل شد، و لذا یک بعد دیگر به تفرقه اسلامی افزوده شد: تقسیم بندی جغرافیائی و تشکیل به اصطلاح دولت، ملت ها. همگان پذیرفتند و بدیهی انگاشته شد که "خلافت اسلامی" دیگر برای همیشه مرده است. به هر حال، پویائی اسلام و ریشه دار بودن آن در میان توده های مسلمان بر همه این عوامل غالب آمد. حرکت اسلامی وارد صحنه مردم سالاری شد، موفقیت هایی کسب کرد، و حتی در میان نظام های فاسد الکتورال مقداری حمایت کسب کرد.

حاکمیت خوب اسلامی در برابر فرقه گرایی
 
بانک های اسلامی
پیش رفت هایی به دست آمد. در اواخر دهه ۱۹۶۰، بانک های اسلامی معرفی شدند و از آن زمان تا کنون کار بسیار زیادی پیرامون حاکمیت اسلامی انجام شده است و بیشتر این کارها در درون مردم سالاری های غربی آغاز شد، از جمله در انگلستان و در آمریکا. کشورهایی مثل مالزی و عربستان سعودی نقش ابزاری در ظهور و بروز این حرکت های روشن فکری داشته اند.
 
در زیر بخش شیعه جهان اسلام، مردی نقش ابزاری در تأثیر گذاری بر حرکت ایفا نمود، و او آیت الله العظمی خمینی (متوفی به سال ۱۹۸۹م) بود. بر خلاف رهبران محافظه کار شیعه، معروف به مراجع تقلید، وی در سال ۱۹۷۹ مصر، یک حکومت اسلامی را بر مبنای نظریه ولایت فقیه پایه گذاری کرد و با این کار موجی از شوک را به اقطار قدرت های جهانی ارسال نمود، چون حکومتی اسلامی در قرن بیستم تأسیس شده بود. ۳۰ سال بعد، جمهوری اسلامی نتوانسته است به قانون اساسی خود، که به عنوان یکی از بهترین قوانین اساسی شناخته شده است، وفادار بماند، و نتوانسته است حاکمیتی خوب را بنیان بگذارد که توان مبارزه با مسائلی هم چون تخریب محیط زیست، فساد اداری، و نا به هنجاری های اقتصادی و مالی را داشته باشد. ارائه دلایلی برای عدم تشکیل حاکمیت خوب به طور کامل فراتر از حیطه مورد بحث این مقاله است، اما مهم درک این مطلب است که جمهوری اسلامی برنامه ای پیرامون اصلاحات سازمانی را آغاز کرده است. برای نمونه:
 
• برنامه اصلاحات قضایی جهت بهبود کارآیی و تقویت استقلال آن قوه.
• تشویق مشارکت عمومی از طریق تشکیل شوراهای مشورتی تا سطح روستاها.
• ابداع روشهای حاکمیت خوب تقریبا در تمام بخش های دولت.
• تجدید نظر در بسیاری از قوانین، از جمله قانون منابع طبیعی و غیره؛ و تلاش جهت اتخاذ تصمیمات پایدار.

نیاز به رسیدن به حاکمیت خوب اکنون در ایران امری پذیرفته شده است (برای نمونه نگاه کنید به برادران شرکا، ۲۰۰۵).(2)
 
کارهای تحقیقی بسیاری در زمینه حاکمیت خوب اسلامی انجام شده است و مسأله پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر اهمیت بیشتری پیدا کرد. راهکار غالب از حمله شدید و نابود کننده به هر آنچه اسلامی است به سمت راهکاری شامل تشویق ایده آل های اسلامی و حاکمیت خوب در جهان اسلام تغییر کرده است [برای مثال نگاه کنید به نشریة Nation ۲۰۰۹. على رقم اعمال بسیاری استانداردهای دوگانه و اتخاذ مواضع تبعیض آمیز مانند: عدم پذیرش نتایج انتخابات در الجزایر (اواخر دهه ۱۹۸۰)، در فلسطین (وقتی حماس برنده انتخابات شد)، و حمایت از بسیاری از نظام های سرکوبگر و کشورهای یاغی، درخواستی هایی برای احیای اسلام راستین مطرح بوده است (برای مثال، نگاه کنید به Van Dam، ۲۰۰۹؛ The Nation، ۲۰۰۹؛ Blair ۲۰۰۷].
 
این که تونی بلر (۲۰۰۷)، نخست وزیر سابق انگلیس، از قرآن بعنوان کتابی "جهان شمول" یاد می کند و اشاره ای به "شدیدة تحت تأثیر قرار گرفتن خود از اسلام به عنوان منبعی خوب برای حکومت داری یاد می کند؛ مسألهای چشم گیر است:
 
به نظر من، چشم گیر ترین ویژگی قرآن این است که این کتاب چقدر مترقی است. من در برابر این کتاب با کمال فروتنی تمام و به عنوان پیرو دینی دیگر می نویسم. به عنوان یک غیر خودی (در اسلام، قرآن مرا به عنوان یک کتاب اصلاحات شدیدة تحت تأثیر قرار می دهد، که سعی می کند یهودیت و مسیحیت را به اصل آنها باز گرداند، بسیار شبه به تلاشی که کلیسای مسیحی قرنها بعد برای همین امر به عمل آورد. قرآن فراگیر است. این کتاب از دانش و علم تمجید می کند و از خرافات بیزاری می جوید. قرآن سودمند است، و در ابراز دیدگاه هایش پیرامون ازدواج، زنان، و حکومت از زمان (نزول) خود بسیار جلوتر است...
 
تحت رهنمودهای این کتاب، گسترش اسلام و استیلای آن بر سرزمین هایی که پیش از آن مسیحی، کافر یا مشرک بودند (حقیقتی نفس گیر است. طی چند قرن، اسلام موفق به بنیان گذاری یک امپراطوری شد و به رهبری جهان در زمینه های اکتشاف، هنر، و فرهنگ پرداخت. پرچم داران سعه صدر در اوائل قرون وسطی را به احتمال بسیار قوی تری می شد در سرزمین های اسلامی یافت تا در مناطق مسیحی نشین.
 
تعجبی ندارد که "مسرور" (۲۰۰۷) در مقاله ای که روزنامه Guardian Daily Newspaper دارد ضمن این که در خصوص صداقت بلر در تمجید وی از اسلام تردید نمی کند، از وی می پرسد چرا به جای این که مذهبش را تغییر داده و از کلیسای (پروتستان) به کلیسای کاتولیک بپیوندد، مسلمان نشده است:
 
"...بله، اما باید پرسید چرا آقای بلر مذهبش را تغییر داد و کاتولیک شد؟ او قطعا طرفدار سعه صدر، پیش رفت و حاکمیت خوب است..... من ضمن فقط یک سؤال دیگر هم برای آقای بلر دارم: آیا شما نگفتید که اسلام دینی بسیار صلح طلب و بسیار زیباست"؟ (پس) چرا اسلام را تجربه نکرده اید؟ من نمی خواهم تجربه روحانی شما را بی ارزش یا فاقد ارزش بذل توجه قلمداد کنم، اما فکر می کنم برای مسلمان شدن زیاد دیر نشده است، هر چه باشد شما ممکن است آن را بپسندید."
 
لذا، سیاست "جنگ علیه ترور" جرج دبلیو بوش در برابر القاعده به سمت سازمانی کردن حاکمیت خوب اسلامی در جهان اسلام، به عنوان راه حلی برای مشکلات دهشت افکنی، تغییر جهت یافته است. این که آیا غرب در این سیاست گذاری عمومی رعایت صداقت را کرده است و یا این که قدری راه کارهای پنهان دیگر نیز در میان است؛ فقط زمان می تواند پاسخ دهد، اما علمای اسلام می توانند از این "کشف" اخیر در خصوص اسلام توسط سیاست گذاران و سیاست مداران غرب مشتاقانه بهره برداری کنند و این می تواند موقعیتی استثنایی جهت مشارکت بین محیط های علمی و فرهنگی غرب و شرق باشد. عقیده برخورد تمدن های هانتینگتون می تواند در قالب گفتگوی تمدنها باز، کشف گردد. این که سیاست مدارانی هم چون آقای بلر به این نکته که قواعدی مانند مشارکت عمومی و شورا در تفکر اسلامی سابقه ای قدیمی دارد و حاکمیت اسلامی نظامی مشابه بربریت نیست مهم است. هم گرایی بین دیدگاه های مسلمین و غیر مسلمانان در خصوص حاکمیت خوب اسلامی در برخی اقطار عالم شگفت انگیز است اما این یک موفقیت دیگر برای حرکت های میانه روی اسلامی است که کار خستگی ناپذیری برای دست یابی به پیش رفت های علمی در زمینه علوم اسلامی انجام داده اند.
 
این روند باید پی گیری شود تا آزمونی باشد برای امکان جهانی شدن پیام اسلام. با روزنامه نگاری زرد و رسانه هایی که تصویر مهیبی از اسلام و مسلمانان ارائه می دهند باید در فاز بعدی حرکت های جهانی اسلامی برخورد نمود.

حاکمیت خوب اسلامی در برابر فرقه گرایی
 
دیدگاه حاکمیتی در ایران: یک مبنای نظری
حاکمیت خوب و مردم سالاری مانعة الجمع یکدیگر نیست. با توجه به این نکته، نیاز به مد نظر قرار دادن اعتبار مردم سالارانه اسلام در صورتی که بخواهیم دیدگاه اسلام در خصوص حاکمیت خوب را بررسی کنیم حس می شود. لزوم احترام به رأی مردم سالارانه مردم در قانون اساسی جمهوری اسلامی مستند شده است و توسط رهبر بزرگ آیت الله خمینی رحمه الله، چنان که نقل شده است (کواکبیان، ۱۹۹۹)( نگاه کنید به فتوای منتشر نشده مرحوم آیت الله خمینی قدس سره الشریف، سند شماره ۱۰۷. این فتوا را مصطفی کواکبیان در کتابش (۱۳۷۸) نقل قول کرده است؛ آدرس کتاب و مقاله مذکور: اسناد منتشر نشده موجود در موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی قدس سره الشریف ، سند ۱۰۷ به نقل از کواکبیان، مصطفی (۱۳۷۸). مبانی مشروعیت در نظام ولایت فقیه. تهران: نشر عروج) ص ۲۵۸. "فقیه ولایت در جمیع صور دارد، ولی، تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آراء اکثریت مسلمین که در قانون اساسی هم در آن یاد شده است و صدر اسلام تعبیر می شده به بیعت با ولی مسلمین") مورد تأکید قرار گرفته است:
 
"فقیه قدرتی سازمانی در همه اشکال دارد، اما برای این که حاکمیت داشته باشد (ولی فقیه) و برای تشکیل دولت نیاز به کسب آرای اکثریت دارد، که قانون اساسی ترتیبات آن را مشخص کرده است.."
 
این احترام به آرای اکثریت از جانب خلیفه علی بن ابی طالب نیز مورد تأکید قرار گرفته است، آن جا که وقتی عده ای از همراهان از وی خواستند رهبری را بپذیرد به آنان گفت: انجام چنین بیعت هم پیمانی با شما را در مسجد (در حضور عموم) جایز می دانم و بیعت شما با من در خفا روا نیست چون نیاز به تأیید عموم مسلمین داریم. (3)
 
بنابر قول "وصفی (۲۰۰۸)، در تفکر مرحوم امام خمینی قدس سره الشریف که خواستار حاکمیت خوب بود، این مضمون مبتنی بر دو عامل است، شامل: اسلامی کردن حاکمیت همراه با به اجرا گذاردن یک مکانیسم خاص (اسلمه السلطه و آلیه التطبیق):
 
• روحانی کردن سیاست (انسنه الساسه)؛ تشویق رعایت اخلاقیات و بعد فرهنگی در درون نظام های حکومتی. اصل ۴ قانون اساسی بیانگر دیدگاه اسلامی در خصوص حاکمیت و دولت است. همان طور که قبلا گفتیم، جمهوری اسلامی بر مبنای آرای اکثریت تشکیل می شود و به عبارتی در این نظام مدل مردم سالارانه دولت مورد قبول است:
• مجلس متکی بر آرای عمومی و به وجود آوردن راه کارهایی جهت حاکمیت و تصمیم گیری های مردم سالارانه.
• جمهوری خواهی رها از حاکمیت دیکتاتوری و تمامیت خواهی.
• استفاده از رای گیری های عمومی جهت انتخاب رئیس جمهور و اعضای مجلس؛ و هم چنین اعضای شوراهای محلی.
• نظام قضایی مستقل.
• وجود ولی فقیه به عنوان پاسدار جمهوری و اسلامیت نظام کی منتخب شورای خبرگان رهبری است که به نوبه خود به طور غیر مستقیم منتخب مردم با اکثریت آرا می باشد، و او مقامی بالاتر از قانون اساسی نیست، و چنان چه معلوم شود لیاقت تصدی این مقام را ندارد می توان او را استیضاح کرد.
• یک نظام حاکمیت عمل گرا (پراگماتیست که از طریق تقسیم قوا بین رهبریت مذهبی ولی فقیه) و سازمانهای غیر مذهبی (از جمله ریاست جمهوری) اداره می شود.
• مدرنیسم: خلق نمودن جامعه ای که تابع ویژگی های مدرنیسم باشد (برای نمونه از مقامات و از منطق فنی) نظام حاکمه (لاریجانی؛ ۱۹۹۴: ۴۱ ). لاریجانی (۱۹۹۸، ۱۹۹۵) به دفاع از منطقی بودن و عقلانیت می پردازد، که به نظر وی باید برای اعمال حاکمیت خوب واجد چهار ستون باشد:
 
١. تدارک چارچوبی اخلاقی برای مشروعیت، برای مثال از طریق دست یابی به یک هدف نه تنها از طریق توسل به بهترین ابزار ممکن، بلکه از راه هایی که مشروعیت اخلاقی داشته باشید.
 
۲.شفافیت، پاسخ گو بودن؛ تقسیم قوا؛ و حاکمیت بر اساس عقلانیت اسلامی. دولت به عنوان یک موجودیت مشروع مورد قبول است، و کارآیی آن با میزان مشروعیتش سنجیده می شود.
 
٣. مشارکت و تشکیل جوامع مدنی یا "مردم سالارانه عملکردی" آن چنان که لاریجانی به توصیف آن پرداخته است.
۴. سعه صدر مدنی یا آزادی باید توأم با مسئولیت باشد. لذا، برای نمونه می توان به حفاظت از محیط زیست پرداخت با وجودی که انجام این کار موجب اعمال برخی محدودیت ها، بر اساس قوانین و قانون اسلامی لاضرر ولا ضرار" می گردد.
 
مسأله مشروعیت موضوعی خطیر است و مستلزم کسب تأیید توسط احکام اخلاقی (اسلامی) و هم خوانی آنها با اصول جهانی است تا بتواند بعدی جدید در روند اعمال حاکمیت پدید آورد.

حاکمیت خوب اسلامی در برابر فرقه گرایی
 

حاکمیت خوب اسلامی

همان طور که قبلا توضیح دادیم، این چارچوب شامل سه عنصر متشکل اساسی است. یک توصیف مختصر از هر عنصر در هر زیربخش ارائه شده است. بیش تر محتویات این بخش از تحقیق هاشمی و اوکانل (۲۰۰۹) تلخیص شده است.
 
مدل مقاصد و دیدگاه اسلامی پیرامون مسأله توسعه
به مفهوم توسعه در قرآن و سنن نبوی (احادیث) اشاره شده است. قرآن به طبیعت اجتماعی ساختار سازمانی، جوامع انسانی، و رفتارهای اجتماعی انسان اشاره می کند:« ...هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ». (سوره هود: ۶۱).
 
استفاده از کلمه "استعمرکم" اشاره به فعالیت های انسانی و نیازهای انسان به مسأله توسعه دارد. توسعه (عمران) معنای دیگری نیز دارد و آن حفظ استاندارد خوب شرایط زندگی و کار است و بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی با اشاره به این معنا لزوم حفظ وفاداری رعیت شهروندان و صیانت از ثبات سیاسی، رشد اقتصادی و در واقع شکوفایی را یاد آور شده اند. یکی از خدمات چشم گیر از جانب ابن خلدون در رساله مشهور جامعه شناسی وی "مقدمه ابن خلدون" ارائه شده است. رعد (صص ۴۸-۴۷: ۱۹۹۳) تصویری گرافیکی از مفهوم توسعه در ذهن ابن خلدون ارائه می کند و این کار علمی از طریق بازشناسی نظریه وی در قالب ه گام ویژه مرتبط و غیر وابسته به صورت همه جانبه (که بر روی هم یک دایره کامل را تشکیل میدهند) انجام شده است:
 
1. توسعه، یک سازماندهی جهت نیل به پایداری در جهان است (اشاره به توسعه پایدار)
2. جهان باغی است احاطه شده توسط حکومت ها.
3. یک حکومت قدرتی است مسئول برای صیانت و پرورش سنن.
4. سنتها سیاست هایی هستند که شاهان پی گیری می کنند.
5.  شاه رأس سازمانی است که حامیان آن سربازان هستند.
6.  سربازان شرکایی هستند که نیازمند ثروت می باشند.
7. رعایا ثروت را برای حکومت انباشته می کنند.
8.  سازمان دهی رعایا از طریق رعایت عدل و انصاف میسر است.
9. راه دست یابی به عدالت اجتماعی توسعه است.
 
ابن خلدون جنبه های مختلف توسعه را شناسایی می کند (۱۹۹۳: رعد): (۱) توسعه عمومی فیزیکی، (۲) توسعه علمی و آموزشی، (۳) توسعه جغرافیایی، (۴) توسعه اجتماعی، (۵) توسعه سیاسی، (۷) توسعه شهری (یا مدنی)، و (۸) توسعه فرهنگی.
 
احمد (۱۹۹۴) تصویری مدرن از دیدگاه اسلامی ارائه می کند. مبنای بنیادین این دیدگاه بر چهار اصل نهاده شده است:
 
• وحدانیت خدا (توحید)؛
• نگاهبانی هستی توسط خدا (قدیریت الهی)
• نقش خلیفة اللهی بشر و مباشرت و مسئولیت او؛
• جنبه های روحانی توسعه انسانی (تزکیه).
 
احمد (۱۹۹۴) تأکید می کند که مفهوم توسعه اسلامی بر اساس شکوفایی و آسایش نوع بشر تأمین شده است. حاصل توسعه باید منجر به بهبود کیفیت زندگی شود و برنامه توسعه باید پایبند به اصول و ویژگی های شرع مقدس اسلام باشد. برای مثال، عدل و انصاف و متوازن بودن همه ابعاد توسعه باید رعایت گردد.
 
مدل اهداف شریعت (مقاصد) یک مدل عالیه انسانی است که نخستین بار توسط امام غزالی ابداع شد (متوفی به سال ۱۱۱۱). غزالی می گوید: مقاصد الشریعه متشکل از پنج عامل است. یک توسعه متوازن و پایدار پنج عنصر تشکیل دهنده دارد، شامل: (یک) نفس، (دو) دین (سه) عقل، (چهار) نسل، و (پنج). هاشمی (۲۰۰۹) جزئیات این مدل را تدوین می کند. اخیرا تحرک بزرگی جهت احیای مدل مقاصد در چارچوب نظریه حقوق اسلامی آغاز شده است (برای نمونه نگاه کنید به هدف اصلی اصول حقوق اسلامی (شریعت) در خدمت منافع عمومی بودن از طریق دست یابی به اهداف (مقاصد) در سه سطح است:

1. سطح "ضروریات" مقاصد: پنج اصل ضروری اهداف سطح بالای حاکمیتی است و تشکیل دهنده مبنای روش شناسی در ساز و کار حکومت یا یک سیاست گذاری خاص می باشد.
 
۲. سطح منفعت تکمیلی "الحاجی : یکی از اصول اساسی این است که باید ترتیب اجرای سهل و آسان قانون را فراهم آورد و هر گونه محدودیت و مانع بر سر دست یابی به پنج هدف اساسی مقاصد را برطرف نمود. این مورد در این سطح را می توان پالایش روند حقوقی اجرای قوانین در نظر گرفت که به این ترتیب متضمن حصول منافعی بسیار می باشد.
 
۳ سطح افزایشی "التحسینی". این سطحی است که در آن هدف اصلی رسیدن به وضعیت مطلوب در زمینه رفتار اخلاقی می باشد.
 
مدل مقاصد می تواند تنظیم کننده اهداف عالیه حکومتی جهت رسیدن به یک وضعیت مطلوب و ایده آل باشد. اصول بسیاری در شریعت وجود دارد که می تواند به توازن اصل منافع عمومی سازگار با طبع بشر کمک کند، مانند اصل الاضرر ولا ضرار" یا اصل "لا فساد". محدوده مرز فعالیت های اقتصادی و توسعه در اصل لاضرر... ولا فساد است. (برای مثال نگاه کنید به 2007 , al- Samaloti): «وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ» (سوره قصص آیه 77) .
 
به منظور دست یابی به مقاصد یاد شده نیاز به وجود حاکمیت خوب هست که برای به مورد اجرا گذاردن اهداف یک سیاست موفق (مانند الگوی مقاصد) کاملا ضروری است. نظریه حقوقی اسلامی باید پس از آن تدارک حاکمیت خوب و مناسب را که قابلیت اجرایی داشته باشد ببیند.
 
نظریۀ حقوقی اسلامی
نظریه حقوقی اسلامی بر مبنای سه ستون اصلی پایه گذاری شده است:
 
1. وحی: که شامل قرآن و سنن نبوی می شود؛
۲.عقل: شامل شواهد علمی، نظریات خبرگان با "اجتهاد، دلیل و برهان، استدلالات قیاسی، و اجماع.
٣. بعد انسانی: شامل تجارب بشری، فرهنگ و آداب و رسوم.
 
ممکن است سوء تفاهمی به وجود بیاید مبنی بر این که شریعت اسلامی یک مجموعه حقوقی الهی خشک و انعطاف ناپذیر است؛ اما همان طور که مشاهده می کنید این مجموعه وجهی انسانی هم دارد که متضمن تلفیق قوانین الهی با تجارب انسانی و فرهنگ های مختلف می باشد. این مجموعه حقوقی هم چنین مبتنی است بر شواهد علمی که لازم است رنگ زیبای الهی به خود بگیرند.
 
در نظریه حقوقی اسلامی تنها به تعداد انگشت شماری از عوامل تشکیل دهنده نظام های جامع حقوقی پرداخته شده است، مانند:
 
1. حقوق اساسی بشر، که در کتب حقوقی به طور مشروح مستند شده است (برای نمونه نگاه کنید به 2007 , Mawdudi , 2002 ; Hashemi et al
2. حقوق مالکیت، شامل حقوق در استخرهای خصوصی و عمومی که سهم قابل ملاحظه ای از قوانین در کتب حقوقی را به خود اختصاص داده است (برای مثال نگاه کنید به , al- Khafif 1998 , al - Dibani ;1990 و کتاب های بسیاری که طی هزار سال اخیر نوشته شده است).

حاکمیت خوب اسلامی در برابر فرقه گرایی
 
چارچوب پایداری DPSIR
طبیعت قوی تعلیمات دینی در زمینه های بهبود معیشت عمومی و فراهم آوردن زمینه های رشد و تعالی انسان در رابطه با جنبه های مختلف حقوق بشر باید با نیازهای زیست محیطی جهانی و برنامه های پایداری محیط زیست هم خوان و متوازن شود. یکی از صفات ثبوتیة الله "قیومیت" او در کل نظام هستی است. لذا، جهت اجرای اراده الهی لازم است ویژگی پایداری را در برنامه های توسعه مد نظر قرار دهیم. هاشمی و همکاران (۲۰۰۷) و هاشمی و اوکانل هنوز منتشر نشده است نشان داده اند که اسلام اعتباری "سبز" دارد. آنها این کار را از طریق خاطر نشان ساختن اصولی از اسلام که برای حفاظت از محیط زیست تدوین شده است و هم خوانی آنها با قوانین جهانی محیط زیست انجام داده اند. لذا، یکی از شرایط توفیق هر گونه برنامه توسعه ای، همان طور که هوادار قوی هماهنگی اجتماعی، ابن خلدون تأکید می کند، برنامه ریزی برای توسعه پایدار است.
 
این جمله که "اسلام راهی برای زندگی کردن است" امروز دیگر به عبارتی کلیشه ای تبدیل شده است، و اگر بپذیریم که واقعا همین طور است، آن گاه نظریۀ حقوقی اسلامی و مدل مقاصد باید در چارچوب علوم پایداری تجزیه و تحلیل شوند تا میزان کارآیی و موفقیت آنها را بتوانیم به شکل علمی بسنجیم.
 
به هر تقدیر، به لحاظ تاریخی، مسأله پایداری از جانب سیاست گذاران اسلامی نادیده انگاشته شده است؛ زیرا اندیشمندانی که در مباحث سیاسی پیروز میدان بوده اند ثبات سیاسی را نتیجه انجام برنامه های توسعه در قالب رعایت عدل و انصاف می دانسته اند. لذا، با محک قرار دادن علوم پایداری به عنوان یک واسطه بین نظریه حقوق اسلامی و مدل مقاصد از یک سو و عوامل اساسی حاکمیت خوب از دیگر سو می توان به سنجش میزان کارآیی دو مقوله نخست پرداخت. چارچوب DPSIR چارچوبی است برای ارزیابی و ارائه پاسخ هایی جای گزین، یا متفاوت، با در نظر گرفتن سیاستی که مورد نظر است" (هاشمی و اوکانل، هنوز منتشر نشده است. به این ترتیب، چارچوب DPSIR ، صحنه ای است هم برای اجرای آزمایشی و هم ارزیابی حاکمیت خوب اسلامی (IGG).
 
مطالعه موردی: قانون محیط زیست اسلامی
هاشمی و همکاران (۲۰۰۷) نشان داده اند که نظریه اسلامی نسبت به نظریه های لیبرال و دموکراتیک، با قانون حفاظت از محیط زیست هم خوانی بالاتری دارد. بر خلاف قوانین رومی و انگلوساکسون، در اخلاقیات اسلامی حقوق حیوانات نیز به رسمیت شناخته شده است 2003 (,Green). لذا، قانون آب، در مجموعه ای از قوانین جامع محیط زیست، ممکن است لازم باشد در بخش آب از قوانین عاریتی حاکمیت خوب استفاده کند. قدرت بالای اخلاقیات اسلامی در زمینه حفاظت از محیط زیست ممکن است به یاری بعد پایداری در مدیریت آب بیاید.
 
آن چه در جهان اسلام به طور عام و در ایران به طور خاص وجود نداشته است حرکتی است به سوی اجرای قوانین زیست محیطی اسلامی. "الخشن" (۲۰۰۴) یکی از کسانی است که خدمات زیادی در این زمینه کرده اند. شواهد کافی وجود دارد که منبع روش شناختی وحی در فقه می تواند مبنای حاکمیت خوب در کره زمین باشد.
 
یکی دیگر از تعاریف حاکمیت به شرح ذیل است: "روند اداره، یا رهبری جوامع به سوی نتایجی جمعی که مورد پسند جامعه باشد و رها از آنهایی که جامعه نمی پسندد" لذا، در خصوص مدل مقاصد، حاکمیت خوب زمانی محقق شده است که به سومین سطح (سطح افزایشی یا مطلوب) رسیده باشیم. یافته های تحقیقی جدید که حاصل پروژه ای بزرگ به نام ابعاد انسانی تغییرات جهانی جوی (IHDP) است حاکی از آن است که یک سیاست واحد سازمانی برای حفاظت از محیط زیست، که حاکمیت های مختلف آن را به کار ببندند نمی تواند کفایت مسائل ناشی از چالش های سازمانی را بکند (نگاه کنید به "یانگ" و همکاران، ۲۰۰۸). آنها توصیه می کنند حرکتی جدید جهت سازماندهی نظام مدیریت زمین  آغاز شود که در برگیرنده تمام جنبه های نظام مدیریت زمین باشد، که شامل: "ژئوسفر (زمین)، اتمسفر (هوا)، هیدروسفر (آب و یخ) و بیوسفر (زندگی، به ویژه زندگی انسانها به عنوان یکی از عوامل عمده تغیرات زیست محیطی) می شود.
 
مدل مقاصد بر مبنای دیدی جهانی بنیاد گزارده شده است که در آم کل خلقت متشکل از چهار عنصر است:
 
۱. توحید.
۲. خلیفه اللهی انسان.
٣. هدایت انسان توسط انبیاء (رسالت).
۴. پاسخ گو بودن انسان ها در روز جزا (آخرت).
 
این بینش جهانی می تواند چارچوبی باشد جهت مدیریت خوب کره زمین. با استفاده از برخی احکام مشهور قرآنی، منابع اسلامی، و ویژگی های حاکمیت خوب، که قبلا توصیف شد، یک مبنای حقوقی اسلامی برای تدوین قوانین آب و محیط زیست فراهم می آورد.
 

بحث و نتیجه گیری ها

هدف از مباحث مطرح شده در این مقاله تقویت بعد اخلاقی ظرفیت سازی سازمانی در مفهوم دیدگاه اسلامی توسعه از طریق پی گیری اهداف شریعت اسلامی (الگوی مقاصد)؛ تدوین یک حقوق بشر جهانی و حاکمیت های عادلانه و خوب است. تمرکز روی الگوی مقاصد در تفسیر متون دینی (قرآن کریم، سنت، فتاوی، و غیره) موجب ارتقای سطح اختلاف نظرها بین مذاهب مختلف به سطح روشن فکری می شود، ضمن آن که به طور هم زمان موجب تمرکز روی اهداف دین می گردد: توسعه انسانی، دست یابی به رونق و شکوفایی، و رفاه و آسایش جوامع.
 
فرقه گرایی تنها در صورتی قابل ریشه کنی خواهد بود که مدل مقاصد مورد بررسی قرار بگیرد، چنان که "چاپرا" (ص ۲۹؛ ۲۰۰۸) از مزایای این کار دفاع می کند: تأکید بر مقاصد به جای اتکای صرف بر خود متون در تفسیر آثار دینی نه تنها به بازسازی شکوه و جلال واقعی تعلیمات اسلامی کمک خواهد کرد، بلکه همچنین موجب کاهش اختلاف نظرها، بحران ها، تعصبات و کوته فکریها، فقدان سعه صدر و تأکیدات نا به جا بر ظواهر خواهد شد.
 
نفوذ اسلام در طیف گسترده ای از فرهنگ های مختلف نشان دهنده پویائی آموزش های آن است. این امر نشان می دهد که نیرومندی اخلاقیات و فرهنگ اسلامی قدرت پایداری در برابر نیروهای تحولات جهانی را، چنان که "فولر" (۲۰۰۳) به توصیف آنها پرداخته، به اسلام می دهد. میراث سلطه استعمار هنوز نمایان است و هیچ سازمان مناسب اسلامی جهت به مورد اجرا گزاردن هیچ منشور یا راه کاری در جهان اسلام وجود ندارد، با این که قدرت هایی قانونی هم چون منشور وحدت، تدوین شده توسط مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی (تصویب شده در بیستمین کنفرانس وحدت اسلامی) و یا "پیام عمان ۲۰۰۵" در دست رس است. ایران بوته آزمایشی است برای به مورد اجرا گزاردن حاکمیت خوب اسلامی بر اساس قانون اساسی خودش.
 
از دیدگاه حاکمیت خوب اسلامی به عنوان مبنایی جهت تدوین یک قانون جامع آب و محیط زیست استفاده شده است. اما حتی در ایران، که یک جمهوری اسلامی است، سازمان های اسلامی به رشد و تکامل کافی نرسیده تا بتواند دست به اقدام پیرامون مسائل محیط زیستی جهانی بزند. فقه اسلامی نیز جهت پرداختن به مسائلی که به کیفیت زندگی مربوط می شود توسعه نیافته است. به طور کلی، در جهان اسلام سه مانع سازمانی وجود دارد:
 
1. انحلال سازمان های صالح و کارآمد دینی، اخلاقی و فرهنگی
2. فقدان ساختارهای مناسب حاکمیتی و دولتی.
3. فقدان نظام های عادلانه و پاسخ گوی حکومتی و دولتی.
 
از دیگر سو، یکی از چالش های اساسی تخریب یا تضعیف شدید منابع طبیعی ناشی از تمرکز روی برنامه های توسعه اقتصادی و عقب نگاه داشتن جنبه ها و ابعاد فرهنگی؛ اخلاقی و سازمانی است. برای مثال، اجرای برنامه های به اصطلاح کوتاه مدت (مثلا پنج ساله توسعه در جهان اسلام با اتکا بر درآمدهای نفتی و عواید حاصله از دیگر منابع تجدید ناپذیر پایداری دراز مدت ملت ها را به مخاطره می اندازد و موجب نقصان اجتماعی - اقتصادی آنها می شود. و لذا، ظرفیت انسانی توسعه بر مبنای الگوی مقاصد) و عناصر اخلاقی نظریه حقوق اسلامی می تواند مبنایی مهم برای پایه ریزی حاکمیت و سیاست گذاری، و قانون گذاری خوب در جهان اسلام باشد. ظرفیت سازی سازمانی می تواند از طریق تشویق گرایشات نسبت به مشارکت و احترام به آرای اکثریت، که اصول اسلامی از آنها حمایت می کند صورت پذیرد.
 
 مفهوم توسعه انسانی توسط HDR / UNDP (2006) به شرح ذیل تعریف شده است: در وحله نخست و مهمتر از همه چیز، باید به مردم اجازه داد آن گونه زندگی کنند که برایشان ارزشمند است و آنها را قادر ساخت تا توانمندی های خویش به عنوان انسان را درک کنند. برای رسیدن به این هدف، یک چارچوب ذهنی در اهداف توسعه هزاره (MDGs) تنظیم شده است. اهداف شامل کاهش ریشه کنی فقر شدید، گسترش برابری جنسیتی، و تقویت امکانات برای سلامت و آموزش عمومی می شود.
 
چنان چه مشاهده می کنید، این مجموعه زمان بندی شده مورد توافق بین المللی حول محور آسایش و بهزیستی انسان ها تنظیم شده است. به نحوی مشابه، نسخه اسلامی بسیار قابل مقایسه، و چنان که در قرآن و منابع نبوی توصیف شده است، شامل پنج ستون است. لذا، از چارچوب حاکمیت خوب اسلامی (IGG) می توان به عنوان یک چارچوب قابل مقایسه راهبردی و تصوری جهت رسیدن به اهداف هزاره در جهان اسلام استفاده کرد و این کار طرق تقویت ظرفیت سازمانی و پروردن حاکمیت های خوب میسر خواهد شد.
 
پی‌نوشت‌ها:
1- مرصاد العباد نجم الدین رازی
2- سخنرانی توسط معاون رئیس جمهور ایران حمیدرضا شرکا (۲۰۰۵)
3- تاریخ طبری، ج1 ص 1066
 
منبع: مجموعه مقالات «امت اسلامی؛ از تنوع مذهبی تا فرقه گرایی»، نویسنده: سید مختار هاشمی، چاپ اول، ناشر: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، 1389ش، صص 555-527


مجله راسخون مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.