مسیر جاری :
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نحوه خواندن نماز والدین
چهار زن برگزیده عالم
خلاصه ای از زندگی مولانا
پیش شماره شهر های استان تهران
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
داستان انار خواستن حضرت زهرا(س) از امام علی(ع)
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
اين نصيب از دولت عشق تو بس باشد مرا
اين نصيب از دولت عشق تو بس باشد مرا شاعر : سنايي غزنوي گر نه عشقت سايهي من شد چرا هر گه که من اين نصيب از دولت عشق تو بس باشد مرا هرنفس کانرا بياد روزگار تو زنم روي...
ساقيا داني که مخموريم در ده جام را
ساقيا داني که مخموريم در ده جام را شاعر : سنايي غزنوي ساعتي آرام ده اين عمر بي آرام را ساقيا داني که مخموريم در ده جام را خام در ده پخته را و پخته در ده خام را مير مجلس...
ساقيا دل شد پر از تيمار پر کن جام را
ساقيا دل شد پر از تيمار پر کن جام را شاعر : سنايي غزنوي بر کف ما نه سه باده گردش اجرام را ساقيا دل شد پر از تيمار پر کن جام را بشکنيم اندر زمانه گردش ايام را تا زماني...
مرد بي حاصل نيابد يار با تحصيل را
مرد بي حاصل نيابد يار با تحصيل را شاعر : سنايي غزنوي جان ابراهيم بايد عشق اسماعيل را مرد بي حاصل نيابد يار با تحصيل را نزد عيسا تحفه چون آري همي انجيل را گر هزاران جان...
چند رنجاني نگارا اين دل مشتاق را
چند رنجاني نگارا اين دل مشتاق را شاعر : سنايي غزنوي يا سلامت خود مسلم نيست مر عشاق را چند رنجاني نگارا اين دل مشتاق را مشتري گردد هميشه محنت مخراق را هر کرا با عشق خوبان...
در ده پسرا مي مروق را
در ده پسرا مي مروق را شاعر : سنايي غزنوي ياران موافق موفق را در ده پسرا مي مروق را انگشت کند بر آب زورق را زان مي که چو آه عاشقان از تف اين گنبد خانهي معلق را ...
ساقيا مي ده که جز مي نشکند پرهيز را
ساقيا مي ده که جز مي نشکند پرهيز را شاعر : سنايي غزنوي تا زماني کم کنم اين زهد رنگ آميز را ساقيا مي ده که جز مي نشکند پرهيز را خاک ره بايد شمردن دولت پرويز را ملکت آل...
انعمالله صباح اي پسرا
انعمالله صباح اي پسرا شاعر : سنايي غزنوي وقت صبح آمده راح اي پسرا انعمالله صباح اي پسرا خام خامست صلاح اي پسرا با مي و ماه و خرابات بهار در ده آواز مباح اي پسرا...
جاودان خدمت کنند آن چشم سحر آميز را
جاودان خدمت کنند آن چشم سحر آميز را شاعر : سنايي غزنوي زنگيان سجده برند آن زلف جان آويز را جاودان خدمت کنند آن چشم سحر آميز را زلف جان آويز را يا چشم رنگ آميز را توبه...
مي ده اي ساقي که مي به درد عشق آميز را
مي ده اي ساقي که مي به درد عشق آميز را شاعر : سنايي غزنوي زنده کن در مي پرستي سنت پرويز را مي ده اي ساقي که مي به درد عشق آميز را در کف ما رادي آموز ابر گوهر بيز را مايه...