مسیر جاری :
#اشعار منوچهری #دیوان اشعار در راسخون
#اشعار منوچهری #دیوان اشعار در مقالات
#اشعار منوچهری #دیوان اشعار در فیلم و صوت
#اشعار منوچهری #دیوان اشعار پرسش و پاسخ
#اشعار منوچهری #دیوان اشعار در مشاوره
#اشعار منوچهری #دیوان اشعار در خبر
#اشعار منوچهری #دیوان اشعار در سبک زندگی
#اشعار منوچهری #دیوان اشعار در مشاهیر
#اشعار منوچهری #دیوان اشعار در احادیث
#اشعار منوچهری #دیوان اشعار در ویژه نامه
علل انحراف مردم کوفه
همه آنچه که باید درباره روستای افجه بدانید
چه عواملی موجب رونق کتاب «روضه الشهدا» شده اند؟
توصیف اتفاقات و حوادث، پس از شهادت امام حسین (ع) در منابع اهل سنّت
معنی اسم ائلوین و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
8 مدل پیراهن دخترانه شیک مناسب مهمانی
جلوه هایی از اصحاب کساء در آیۀ مباهله
پاسخ به سوالات و شبهات مباهله
گشت و گذار در بازار مطرح مسقط
مدافعین حرم از دیدگاه حضرت آیتالله خامنه ای (حفظه الله)
متن زیارت عاشورا با خط درشت به همراه ترجمه + صوت
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
وجود خلط یا مخاط شفاف در مدفوع
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
راهكارهای تقويت فرهنگ ايثار و شهادت در بين دانش آموزان و دانشجويان
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
دعا برای ختم به خیر شدن امور و گشایش مسائل
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
نحوه خواندن نماز امام حسین(ع) برای گرفتن حاجت
بهترین دعاها برای ختم به خیر شدن معامله کداماند؟
اي خداوند خراسان و شهنشاه عراق
اي به مردي و به شاهي برده از شاهان سباق اي خداوند خراسان و شهنشاه عراق
اي ز ايران تا به توران بندگانت را وثاق اي سپاهت را سپاهان رايتت را ري مکان
اي برون آورده ماه مملکت را از محاق اي جهان را تازه...
سمنبوي آن سر زلفش که مشکين کرد آفاقش
عجب ني ارتبت گردد ز روي شوق مشتاقش سمنبوي آن سر زلفش که مشکين کرد آفاقش
که هم مارست مار افساي و هم زهرست ترياقش دو مار افساي عينينش دو مارستند زلفينش
هميبوسم سيه زلفين و آن رخسار براقش به خواب...
بيار ساقي زرين نبيد و سيمين کاس
به باده حرمت و قدر بهار را بشناس بيار ساقي زرين نبيد و سيمين کاس
نه از گروه کرامست و نز عداد اناس نبيد خور که به نوروز هر که مي نخورد
چو کارنامهي ماني در آبگون قرطاس نگاه کن که به نوروز چون شدهست...
آمدت نوروز و آمد جشن نوروزي فراز
کامگارا! کار گيتي تازه از سر گير باز آمدت نوروز و آمد جشن نوروزي فراز
سنبل اندر پيش لاله چون سر زلف دراز لالهي خودروي شد چون روي بترويان بديع
وقت شبگيران به نطع سبزه بر شطرنج باز شاخ گل شطرنج سيمين...
عاشقا رو ديده از سنگ و دل از فولاد ساز
کز سوي ديگر برآمد عشقباز آن يار باز عاشقا رو ديده از سنگ و دل از فولاد ساز
عاشقي کردن نياري دست سوي او مياز عشق بازيدن، چنان شطرنج بازيدن بود
ساخته چون لشکر شطرنج از شطرنج ساز دل به جاي شاه باشد...
نوبهار آمد و آورد گل تازه فراز
مي خوشبوي فزار آور و بربط بنواز نوبهار آمد و آورد گل تازه فراز
سوي باغ آي که آمد گه نوروز فراز اي بلنداختر نامآور، تا چند به کاخ
فاخته ناي هميسازد، طنبور بساز بوستان عود هميسوزد، تيمار بسوز
نوروز فرخ آمدو نغز آمد و هژير
با طالع مبارک و با کوکب منير نوروز فرخ آمدو نغز آمد و هژير
باران چو شير و لالهستان کودکي بشير ابر سياه چون حبشي دايهاي شدهست
چون شيرخواره، بلبل کو برزند صفير! گر شيرخواره لاله ستانست، پس چرا...
به دهقان کديور گفت انگور
مرا خورشيد کرد آبستن از دور به دهقان کديور گفت انگور
بدم در بستر خورشيد پر نور کمابيش از صد وهفتاد شد روز
نه آيين عروسي بود و نه سور ميان ما، نه عقدي، نه نکاحي
با رخت اي دلبر عيار يار
نيست مرا نيز به گل کار کار با رخت اي دلبر عيار يار
بر دل من ريخته گلنار نار تا رخ گلنار تو رخشنده گشت
مانده از آن چشمک خونخوار خوار چشم تو خونخواره و هر جادويي
در زير طبق مانده ز مغناطيس احجار
اين جوي معنبر بر و اين آب مصندل در زير طبق مانده ز مغناطيس احجار
گويي که همه جوي، گلابست و رحيقست پيش در آن بار خداي همه احرار
زين پيش گلاب و عرق و بادهي احمر جويست به ديدار و خليجست به کردار