مسیر جاری :
حضرت زهرا (س) حلقه ارتباط و اتصال در عالم هستی
مقایسه سودآوری اتریوم و سولانا
سیر خط فارسی باستان
یاد مادر از زبان فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها)
اهمیت آموزش و یادگیری خوشنویسی
پیوند عرفانی در هنر خوشنویسی
استناد حضرت زهرا (س) به آیات قران در خطبه فدک
سوالات متداول بلیط تهران دبی علی بابا
انواع هوش مصنوعی را به همراه کاربرد هریک بشناسید
دوگانه جنگ و صلح در اسلام
خلاصه ای از زندگی مولانا
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
نحوه خواندن نماز والدین
پیش شماره شهر های استان تهران
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
چهار زن برگزیده عالم
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چرخ گردان روشن از راي منست
چرخ گردان روشن از راي منست شاعر : اوحدي مراغه اي دور گردون کار فرماي منست چرخ گردان روشن از راي منست زين و زيب از نطق زيباي منست گردن و گوش عروس نطق را از سواد شعر...
مباش بندهي آن کز غم تو آزادست
مباش بندهي آن کز غم تو آزادست شاعر : اوحدي مراغه اي غمش مخور، که به غم خوردن تو دلشادست مباش بندهي آن کز غم تو آزادست که گر بر آتش سوزنده در شوي بادست مريز آب دو چشم...
اين آسمان صدق و درو اختر صفاست؟
اين آسمان صدق و درو اختر صفاست؟ شاعر : اوحدي مراغه اي يا روضهي مقدس فرزند مصطفاست؟ اين آسمان صدق و درو اختر صفاست؟ يا باغ ميوهي دل زهرا و مرتضاست؟ اين داغ سينهي اسدالله...
اي دل، تويي و من، بنشين کژ، بگوي راست
اي دل، تويي و من، بنشين کژ، بگوي راست شاعر : اوحدي مراغه اي تا ز آفرينش تو جهان آفرين چه خواست؟ اي دل، تويي و من، بنشين کژ، بگوي راست ور علم و حکمتست غرض، کاهلي چراست؟ ...
گر آن جهان طلبي، کار اين جهان درياب
گر آن جهان طلبي، کار اين جهان درياب شاعر : اوحدي مراغه اي به هرزه ميگذرد عمر، وارهان، درياب گر آن جهان طلبي، کار اين جهان درياب چه خفتهاي؟ که برون رفت کاروان، درياب ...
وهم و خيال حس تو من ذلکي دواند
وهم و خيال حس تو من ذلکي دواند شاعر : اوحدي مراغه اي اندر حساب هستي و او صدر آن حساب وهم و خيال حس تو من ذلکي دواند زين قشر نا گذشته کجا بيني آن لباب؟ او لب هستي تو و...
راه گم کردم، چه باشد گر به راه آري مرا؟
راه گم کردم، چه باشد گر به راه آري مرا؟ شاعر : اوحدي مراغه اي رحمتي بر من کني وندر پناه آري مرا؟ راه گم کردم، چه باشد گر به راه آري مرا؟ خوف آن ساعت که با روي چو کاه آري...
بخوابم دوش پرسيدي، ببيداري چه ميگويي؟
بخوابم دوش پرسيدي، ببيداري چه ميگويي؟ شاعر : اوحدي مراغه اي دلت را چيست در خاطر چه سرداري؟ چه ميگويي؟ بخوابم دوش پرسيدي، ببيداري چه ميگويي؟ تو در باب من مسکين که هشياري،...
اي نسيم سحر، چه ميگويي؟
اي نسيم سحر، چه ميگويي؟ شاعر : اوحدي مراغه اي از بت من خبر چه ميگويي؟ اي نسيم سحر، چه ميگويي؟ چه شنيدي؟ دگر چه ميگويي؟ به جز آن کم ز غم بخواهد کشت ميبري، يا مبر، چه...
مشتاق آن نگارم آيا کجاست گويي؟
مشتاق آن نگارم آيا کجاست گويي؟ شاعر : اوحدي مراغه اي با ما نمينشيند بي ما چراست گويي؟ مشتاق آن نگارم آيا کجاست گويي؟ وين قصه خود بر او باد هواست گويي ما در هواي رويش...