مسیر جاری :
معنی اسم ائلوین و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
8 مدل پیراهن دخترانه شیک مناسب مهمانی
جلوه هایی از اصحاب کساء در آیۀ مباهله
پاسخ به سوالات و شبهات مباهله
گشت و گذار در بازار مطرح مسقط
مدافعین حرم از دیدگاه حضرت آیتالله خامنه ای (حفظه الله)
عنوان جدید کلاهبرداری با موضوع همستر کامبت
همستری که شما را به آرزویتان میرساند!
اپلیکیشن تلگرام با چه هدفی بازی همستر را راهاندازی کرد؟
تاثیر بازی همستر به شبکه برق کشور
نحوه خواندن نماز والدین
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
متن زیارت عاشورا با خط درشت به همراه ترجمه + صوت
وجود خلط یا مخاط شفاف در مدفوع
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
راهكارهای تقويت فرهنگ ايثار و شهادت در بين دانش آموزان و دانشجويان
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
دعا برای ختم به خیر شدن امور و گشایش مسائل
![ای دل به کوی عشق گذاری نمی کنی ای دل به کوی عشق گذاری نمی کنی](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046722.jpg)
ای دل به کوی عشق گذاری نمی کنی
چوگان حکم و فرمان در اختیار توست و گویی نمی زنی و اقدامی نمی کنی. شهباز فتح و پیروزی به دست داری، ولی به شکار نمی روی؛ می توانی بهتر از این زندگی کنی؛ پس این کار را بکن.
![خوش است خلوت اگر یار، یار من باشد خوش است خلوت اگر یار، یار من باشد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046400.jpg)
خوش است خلوت اگر یار، یار من باشد
خوش و دلپذیر آن است که در کنج خلوت، معشوق فقط به فکر من باشد و با من همراه گردد؛ نه این که من از دوری او بسوزم و او شمع روشنی بخش مجلس دیگران باشد و حتی در این کنج خلوت هم به این عاشق نپردازد و توجهش به...
![نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046399.jpg)
نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد
سرمایه و هستی صوفی -که عبادت ظاهری و پرهیزکاری اوست -آمیخته به تزویر و ریا و ناخالص است. چه بسیار خرقه های صوفیانه ای که برای تظاهر به پرهیزکاری پوشیده می شوند و فقط شایسته و سزاوار سوزاندن هستند.
![من و انکار شراب این چه حکایت باشد من و انکار شراب این چه حکایت باشد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046398.jpg)
من و انکار شراب این چه حکایت باشد
آیا این داستان و حکایت که روزی ممکن است من نوشیدن شراب را انکار کرده و با آن مخالفت کنم، محال و عجیب نیست؟ چرا که من صاحب این مقدار شایستگی و فهم هستم که مرا به نوشیدن شراب دعوت می کند و این عقل همان عقلی
![هر که را با خط سبزت سر سودا باشد هر که را با خط سبزت سر سودا باشد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046397.jpg)
هر که را با خط سبزت سر سودا باشد
هر کس خط و خال صورت زیبای تو را ببیند، تا زنده است نمی تواند از این دایره ی خط پا بیرون بگذارد و برای همیشه عاشق تو خواهد بود.
![به حُسن و خُلق و وفا کس به یار ما نرسد به حُسن و خُلق و وفا کس به یار ما نرسد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046396.jpg)
به حُسن و خُلق و وفا کس به یار ما نرسد
در خوش اخلاقی و وفاداری، هیچ کس به پای دوست و یار ما نمی رسد و تو صلاحیت آن را نداری که این سخن مرا منکر شوی.
![اگر رَوم ز پی اش فتنه ها برانگیزد اگر رَوم ز پی اش فتنه ها برانگیزد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046395.jpg)
اگر رَوم ز پی اش فتنه ها برانگیزد
چنانچه در عشق معشوق، کوشا و در راه او پویا باشم، بلاهایی به سرم در می آورد و بهانه جویی ها را شروع می کند. اگر کوتاه بیایم و از خود خویشتن داری نشان دهم و به سراغ او نروم، کینه می ورزد.
![راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046394.jpg)
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
ای مطرب! آهنگی بساز تا بتوان همراه با موسیقی و ساز آن، آهی کشید و ناله ای کرد و شعر و ترانه ای بخوان که با شنیدن آن بتوان شرابی نوشید و مست و حیران شد.
![سحر چون خسرو خاور، عَلَم بر کوهساران زد سحر چون خسرو خاور، عَلَم بر کوهساران زد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046393.jpg)
سحر چون خسرو خاور، عَلَم بر کوهساران زد
اول صبح، هنگام طلوع خورشید، یارم به من عاشق لطف کرد و به دیدارم آمد و من از او چنین امید و انتظاری نداشتم.
![در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دم زد در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دم زد](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/0046392.jpg)
در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دم زد
در روز ازل، خداوند -که حسنش بی پایان است 0 به اقتضای حب ذاتی و جمال جلوه جوی خود، چون می خواست از مرحله ی غیب به مرحله ی معرفت و شناختگی برسد، تجلی ذات یافت و آنگاه عشق را پدید آورد. این عشق در همه ی