مسیر جاری :
رمزگشایی از حرکت نمادین انگشت در دعای (یا مَنْ اَرْجُوهُ)
تدریس خصوصی شیمی؛ راهی برای یادگیری بهتر و عمیقتر
متن کامل سوره انسان با خط درشت + صوت و ترجمه
نگاهی به دستاوردهای خون پاک شهدا در پرتو بیانات رهبری
بهترین خوشنویسان معاصر ایران
هزینه راه اندازی کلینیک کاشت مو چه قدر است؟
تفریحات شبانه در وان ترکیه
ماههای حرام: فلسفه، تاریخچه و احکام
متن کامل حدیث کسا با خط درشت + صوت و ترجمه
چه کار کنیم در سن بلوغ جوش نزنیم؟
نحوه خواندن نماز والدین
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
مهم ترین خواص هویج سیاه
پیش شماره شهر های استان تهران
کشتی نجات
ای آن که در عزای تو آدم گریسته از داغ تو پیمبر خاتم گریسته بر پارههای پیکرت ای کشتی نجات ارواح انبیا همه با هم گریسته
کربلایی تازه
بوی زهرا میدهد بانوی من پیراهن تو قد علم کرده است ماه آسمان از دامن تو! آفتاب از شرمساری، آب خواهد شد، ببیند، لحظهای، مهتاب زیبا، چشمهای روشن تو!
کربلا ای دریچهی توحید
کربلا! ای دریچهی توحید آینه در برابر خورشید ای ستاره، ستارهی ازلی آفتاب همیشه لم یزلی کربلا! ای رهاترین فریاد
کبوترانه
تو از تبار آبها به، آب از تبار توست و آب بعد سالها هنوز بی قرار توست
کبوتر دل
دلم برای ضریحت بهانه میگیرد سراغ زمزمههای شبانه میگیرد کبوتر دل دیوانهام به گرد حرم ز دستهای کریم، تو دانه میگیرد
کبوتر بر نی
چیست این حرمت اولاد پیمبر بر نی همهی غربت سی سالهی حیدر بر نی چیست این کوچه غریبانهی یک قافله مرد آخرین هجرت یک دسته کبوتر بر نی
کاش مانند لالهها بودم
کاش مانند لالهها بودم لالهی سرخ کربلا بودم کاش دور تو ای گل خورشید مثل پروانهای رها بودم
کاروان نیزه
میآیم از رهی که خطرها در او گم است از هفت منزلی که سفرها در او گم است از لابهلای آتش و خون جمع کردهام اوراق مقتلی که خبرها در او گم است
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
میسرایم غزلی از تب آیینه و من غزلی سهمیهی امشب آیینه و من غزلم، کام به هم دوختهی خورشید است نالهام، از جگر سوختهی خورشید است
قلم اینک...
قلم اینک به تمنای تو در رقص آمد این چه نی بود که بانای تو در رقص آمد این چه نی بود که برصفحه به جز « لا» ننوشت تا که بر کرسی «الا» ی تو در رقص آمد