0
مسیر جاری :
مرگ پلی است که دوست را به دوست رساند مولانا (مولوی)

مرگ پلی است که دوست را به دوست رساند

غافلی می‌گفت: اگر پای مرگ در میان نبود، این دنیا بسیار دل‌نشین می‌شد. خردمند عارفی بدون گفت: اگر مرگ نمی‌بود، این جهانِ پُر از رنج و ابتلا، پَر کاهی نمی‌ارزید، زریا زنجیره‌ی تکامل از هم می‌گسست. روزی شخصی...
مثنوی و صدای جیرجیر درهای مرگ مولانا (مولوی)

مثنوی و صدای جیرجیر درهای مرگ

شگفت این که چراغ جان انسان، هم با پُف اندوه می‌میرد و هم از پُف شادی. هم شدت شادی انسان را می‌میراند و هم شدت غم و غصه. انسان در میان این دو مرگ، زندگی می کند. شاه وقتی که از خواب برخاست با خود گفت: حضرت...
قیامت یا رستاخیز کبرا در نگاه مثنوی مولانا (مولوی)

قیامت یا رستاخیز کبرا در نگاه مثنوی

سخن در چگونگی وقوع رستاخیز است و این که روح به تن همان‌گونه باز می‌گردد که هر صبح بیداری به خفتگان باز آید. حشر اکبر همان قیامت بزرگ است که بیداری صبح نمونه‌ی آن است. مضمون کلام مولانا مشابه سخنی است که...
قیامت نقد حال تو بود مولانا (مولوی)

قیامت نقد حال تو بود

منظور از نقد حال شدن قیامت این است که قیامت در تو ظهور می‌کند، زیرا تو با همراه شدن حقیقت، حجاب دنیا را واپس زده‌ای و به قیامت نایل شده‌ای. در آن صورت زمین و آسمان و همه‌ی موجودات که در نشئه قیامت تحول...
شرح روز رسوایی و شکوفایی در مثنوی مولانا (مولوی)

شرح روز رسوایی و شکوفایی در مثنوی

روز رستاخیز، روز نمودار شدن همه حقایق است. همه انسان‌ها روز قیامت در برابر پروردگار قرار می‌گیرند و هر یک هر چه دارد به نمایش می‌گذارد و کسی که سان می‌بیند، خداست که با زیب و فر است و فقط زیبایی و شکوه...
دید باطنی و برزخی مردان حق در نگاه مثنوی مولانا (مولوی)

دید باطنی و برزخی مردان حق در نگاه مثنوی

در سرگذشت فُضیل بن عیاض است که سی سال او را خندان ندیده بودند تا روزی که پسرش مرد، تبسم کرد. گفتند: ای خواجه، چه وقت این است؟ گفت: دانستم که خداوند به مرگ این پسر راضی بود، من نیز موافقت کردم و رضای او...
در نگاه مولانا مرگ، حیات ابدی و جاودانگی است مولانا (مولوی)

در نگاه مولانا مرگ، حیات ابدی و جاودانگی است

مولانا شرح موضوع مورد بحث را از حمزه، عموی پیامبر، که جنگ‌های صدر اسلام دلیری‌های او در تاریخ ثبت شده است، آغاز می‌کند. حضرت حمزه(علیه السلام) در اواخر دوران حیات خود، بدون زره به آوردگاه پیکار می‌رفت...
در نگاه مثنوی دنیا بازیچه‌ای بیش نیست مولانا (مولوی)

در نگاه مثنوی دنیا بازیچه‌ای بیش نیست

مولانا مقایسه‌ای میان آنها که به دنیا چسبیده‌اند و آنها که در فکر آخرت و وصال حق هستند، می‌کند. «پوشیده گشتی»، یعنی در این دنیا، پوشیده از ثروت و مکنت شدی و در شمار توان‌گران قرار گرفتی. حال اگر از این...
خواب و مرگ در بیان مثنوی مولانا (مولوی)

خواب و مرگ در بیان مثنوی

در سرگذشت عرفای بزرگ، از خواب و تأثیر آن در سیر و تکامل شخصیت سالک سخن بسیار است و بسیاری از پیران طریقت، خواب را نوعی کشف دانسته‌اند که در آن سالک به اسراری آگاه می‌شود. این کشف اگر از جانب حق صورت پذیرد،...
حشر و وقوع قیامت در مثنوی مولانا (مولوی)

حشر و وقوع قیامت در مثنوی

«جذب اجزا»، یعنی حق در طبیعت و سرشت او، نیروی جذب نیازمندی‌ها را پدید می‌آورد. «نما»، یعنی رشد جسم و کمال روح که در این جا هر دو مورد نظر است. «شاه فرد» پروردگار یکتاست که هم به جسم «جذب اجزا» می‌آموزد...