مسیر جاری :
نبوّت شناخت اشراقي
فقيه و متفّکر متعصّب حنبلي، تقي الدّين ابوالعبّاس احمد بن شهاب الدّين عبدالحليم، مشهور به ابن تيميّه ( م 728ق/1328 م )، در کتاب موافقة صحيح المنقول لصريح المعقول، در ردّ اهل تأويل، ايشان را بر چند گروه...
دم های حیاتی هندو
در نیمه ی دوّم سده ی چهاردهم هجری بازتاب آموزه های هندو را در واپسین شرح هیاکل النّور به نام نهایة الظهور از علّامه ی حکیم، میرزا قاسم علی اخگر حیدرآبادی ( م بعد از 1365ق/1945 م ) شاهدیم. این رساله که...
زندگاني قاسم علي اخگر حيدرآبادي
حيدر آباد دکن را به درستي مي توان ميراث برِ فرهنگِ ايراني دانست. اين شهر که اکنون مرکز ايالت آندهرا پرادش در جنوب هندوستان است، به سال 1000 قمري به فرمان سلطان محمّد قلي بن ابراهيم قطبشاه ( م 1020ق )،...
اشراقیان هند از شطاری تا لاهوری
از اشراقیان این دوره، عماد الدّین محمّد شطاری ( م ب 1039 ق/1630 م ) یادکردنی است که به واسطه ی گزارش عبدالحی حسنی لکهنوی می دانیم در بازنمود حکمت اشراقی رساله ای نگاشته بوده است با عنوان روح الارواح؛
هروی و حکمت اشراقی
از نسخه های خطی موجود برمی آید که دوران بابریان هند، به تجدید حیات فرقه ی چشتیه نیز راه برد؛ و چنان نفوذی یافت که جهان آرا بیگم ( م 1092ق/1691 م ) دختر شاه جهان ( م 1068ق/1657م ) و خواهر داراشکوه، در
حکمت اشراقی به روایت شارق المعرفت فیضی
ابوالفضل فیضی که برادرش ابوالفضل او را «شکفته پیشانی، گشاده دست، بیدار دل، سحرخیز از ارادتِ گیتی خداوند کامیابِ صلح کلّ» وصف کرده است، از جمله دانشمندانی بود که همراه برادر، در ترجمهی مهابهارته به سال...
حکمت اشراقی در روزگار اکبر گورکانی
مراجعه به منابع موجود نشان می دهد که به روزگار اکبر گورکانی (950-1014 ق) نیز شماری از حکیمان اشراقی مانند میر فتح الله شیرازی از مدد یاران این سلطان بابری در کار وحدت ادیان اند.
ورود حکمت اشراق به هند
این ابیات را بدرالدّین نسوی خراسانی، از جمله مدرّسان ناشناختهی حکمت اشراقی در نیمهی نخست سدهی هشتم هجری، در برگ «249 آ» مجموعه ای که به قلم خویش در طول سال های 731 تا 735 هجری قمری در مدرسه های
گزارشي از خلسه ي سهروردي
سهروردي در يکي از کتاب هاي اصلي خويش به نام المشارع و المطارحات با عبارت هاي زير به خلسه ي عرفاني مشهور خويش اشاره مي کند:
نظريه ي علم حضوري
سهروردي در خصوص مسئله ي علم و معرفت بشر معتقد است: اولين پرسشي که ما به عنوان فيلسوف با آن روبه رو مي شويم، اين است: واقعاً چگونه به خود، معرفت پيدا مي کنيم ؟ اين پرسش بر دغدغه هاي ما در زمينه ي مقيد کردن...