مرا با دلبري کاري بيفتاد
مرا با دلبري کاري بيفتاد شاعر : انوري دلم را روز بازاري بيفتاد مرا با دلبري کاري بيفتاد دلم را ناگهان کاري بيفتاد...
شنبه، 28 اسفند 1389
هرکس که ز حال من خبر يابد
هرکس که ز حال من خبر يابد شاعر : انوري بدعهدي تو به جمله دريابد هرکس که ز حال من خبر يابد جانم شده گير اگر ظفر...
شنبه، 28 اسفند 1389
جان ز رازت خبر نمي‌يابد
جان ز رازت خبر نمي‌يابد شاعر : انوري عقل خوي تو درنمي‌يابد جان ز رازت خبر نمي‌يابد مي‌نيارد مگر نمي‌يابد چون...
شنبه، 28 اسفند 1389
در دور تو کم کسي امان يابد
در دور تو کم کسي امان يابد شاعر : انوري در عشق تو کم دلي زبان يابد در دور تو کم کسي امان يابد زان‌کس که ز تو...
شنبه، 28 اسفند 1389
حسنت اندر جهان نمي‌گنجد
حسنت اندر جهان نمي‌گنجد شاعر : انوري نامت اندر دهان نمي‌گنجد حسنت اندر جهان نمي‌گنجد زانکه در عقل و جان نمي‌گنجد...
شنبه، 28 اسفند 1389
يار گرد وفا نمي‌گردد
يار گرد وفا نمي‌گردد شاعر : انوري حاجتي زو روا نمي‌گردد يار گرد وفا نمي‌گردد گرچه او گرد ما نمي‌گردد ما به...
شنبه، 28 اسفند 1389
عشق تو بر هرکه عافيت به‌سر آرد
عشق تو بر هرکه عافيت به‌سر آرد شاعر : انوري هر دو جهانش به زير پاي درآرد عشق تو بر هرکه عافيت به‌سر آرد بر سر...
شنبه، 28 اسفند 1389
يار دل در ميان نمي‌آرد
يار دل در ميان نمي‌آرد شاعر : انوري وز دل من نشان نمي‌آرد يار دل در ميان نمي‌آرد تا که کارم به جان نمي‌آرد ...
شنبه، 28 اسفند 1389
عشق هر محنتي به روي آرد
عشق هر محنتي به روي آرد شاعر : انوري مکن اي دل گرت نمي‌خارد عشق هر محنتي به روي آرد روي سرکش که روي اين دارد...
شنبه، 28 اسفند 1389
بفرستم اي امير به تعجيل شربتي
بفرستم اي امير به تعجيل شربتي شاعر : انوري زان کز قوام و نفع چو لفظ بديع اوست بفرستم اي امير به تعجيل شربتي اين...
شنبه، 28 اسفند 1389
اي خداوندي که از روي تفاخر بنده‌وار
اي خداوندي که از روي تفاخر بنده‌وار شاعر : انوري نعل اسبت اختران در گوش نه گردون کنند اي خداوندي که از روي تفاخر...
شنبه، 28 اسفند 1389
اي کريمي که از نوال کفت
اي کريمي که از نوال کفت شاعر : انوري کان و دريا هميشه ناله کنند اي کريمي که از نوال کفت به کف دست تو حواله کنند...
شنبه، 28 اسفند 1389
اي بزرگي که کلک وهمت تو
اي بزرگي که کلک وهمت تو شاعر : انوري روي اميد را چو لاله کنند اي بزرگي که کلک وهمت تو جبر کسر هزار ساله کنند...
شنبه، 28 اسفند 1389
پس دريده بريده پيشي چند
پس دريده بريده پيشي چند شاعر : انوري که نديمان حضرت شاهند پس دريده بريده پيشي چند که کسي چند پاره در راهند ...
شنبه، 28 اسفند 1389
به خشک ريش گري در هري نديدستي
به خشک ريش گري در هري نديدستي شاعر : انوري ز هجو روي سياهي که نوبتي بيند به خشک ريش گري در هري نديدستي که مرغ...
شنبه، 28 اسفند 1389
آسمان آن بخيل بدفعلست
آسمان آن بخيل بدفعلست شاعر : انوري که ازو جز که فعل بد نجهد آسمان آن بخيل بدفعلست هرگز از دست او به جان نرهد...
شنبه، 28 اسفند 1389
زن چو ميغست و مرد چون ماهست
زن چو ميغست و مرد چون ماهست شاعر : انوري ماه را تيرگي زميغ بود زن چو ميغست و مرد چون ماهست به بهينه زنان دريغ...
شنبه، 28 اسفند 1389
تويي آن صدر که بر پايه‌ي قدرت نرسد
تويي آن صدر که بر پايه‌ي قدرت نرسد شاعر : انوري به مثل گر سر خصم تو بر افلاک بود تويي آن صدر که بر پايه‌ي قدرت نرسد...
شنبه، 28 اسفند 1389
چه خير باشد در خيل و لشکري که درو
چه خير باشد در خيل و لشکري که درو شاعر : انوري نجيب مشرف و عارض فريد لنگ بود چه خير باشد در خيل و لشکري که درو ...
شنبه، 28 اسفند 1389
يک چند روزگار نه از راه مکرمت
يک چند روزگار نه از راه مکرمت شاعر : انوري بر ما دري ز نعمت گيتي گشاده بود يک چند روزگار نه از راه مکرمت گفتي...
شنبه، 28 اسفند 1389