آشنایی با فقهای شیعه(3)
منبع:آشنايي با علوم اسلامي، استاد شهيد مرتضي مطهري
21. شيخ على بن عبد العالى كركى، معروف به محقق كركى يا محقق ثانى. از فقهاء جبل عامل است و از اكابر فقهاء شيعه است. در شام و عراق تحصيلات خود را تكميل كرده و سپس به ايران (در زمان شاه تهماسب اول) آمده و منصب شيخ الاسلامى براى اولين بار در ايران به او تفويض شد. منصب شيخ الاسلامى بعد از محقق كركى به شاگردش شيخ على منشار، پدر زن شيخ بهائى رسيد، و بعد از او اين منصب به شيخ بهائى واگذار شد. فرمانى كه شاه تهماسب به نام او نوشته و به او اختيارات تام داده و در حقيقت او را صاحب اختيار واقعى و خود را نماينده او دانسته است معروف است. كتاب معروف او كه در فقه زياد نام برده مىشود «جامع المقاصد» است كه شرح «قواعد» علامه حلى است. او علاوه بر اين، «مختصر النافع» محقق و «شرايع» محقق و چند كتاب ديگر از علامه و چند كتاب از شهيد اول را حاشيه زده و يا شرح كرده است.
آمدن محقق ثانى به ايران و تشكيل حوزه در قزوين و سپس در اصفهان و پرورش شاگردانى مبرز در فقه سبب شد كه براى اولين بار پس از دوره صدوقين، ايران مركز فقه شيعه بشود. محقق كركى ميان سالهاى 937 و 941 در گذشته است. محققن كركى شاگرد على بن هلال جزايرى و او شاگرد ابن فهد حلى بوده است. ابن فهد حلى شاگرد شاگردان شهيد اول از قبيل فاضل مقداد بوده. علي هذا او به دو واسطه شاگرد شهيد اول است. پسر محقق كركى به نام شيخ عبد العالى بن على بن عبد العالى نيز از فقهاء شيعه است، «ارشاد» علامه و «الفيه» شهيد را شرح كرده است.
22. شيخ زين الدين معروف بن شهيد ثانى. از اعاظم فقهاء شيعه است. مردى جامع بوده و در علوم مختلف دست داشته است. اهل جبل عامل است. جدّ ششم او صالح نامى است كه شاگرد علامه حلى بوده است. ظاهرا اصلا اهل طوس بوده است. از اين رو شهيد ثانى گاهى «الطوسى الشامى» امضاء مىكرده است. شهيد ثانى در سال 991 متولد شده و در 966 شهيد شده است. مسافرت زياد كرده و اساتيد زياد ديده است. به مصر و دمشق و حجاز و بيت المقدس و عراق و استانبول مسافرت كرده و از هر خرمنى، خوشههایى چيده است. تنها اساتيد سنى او را دوازده تن نوشتهاند. و به همين جهت مردى جامع بوده است، علاوه بر فقه و اصول، از فلسفه و عرفان و طب و نجوم هم آگاهى داشته است. فوق العاده زاهد و متقى بوده است. شاگردانش در احوالش نوشتهاند كه در ايام تدريس، شبها به هيزم كشى براى اعاشه خاندانش مىرفت و صبح به تدريس مىنشست. مدتى در بعلبك به پنج مذهب (جعفرى، حنفى، شافعى، مالكى، حنبلى) تدريس مىكرده است. شهيد تاليفات زيادى دارد. معروفترين تاليف او در فقه «شرح لمعه» شهيد اول و ديگر «مسالك الافهام» است كه شرح «شرايع» محقق حلى است. شهيد ثانى نزد محقق كركى (قبل از آن كه محقق به ايران بيايد) تحصيل كرده است. شهيد ثانى به ايران نيامد. صاحب «معالم» كه از معاريف علماء شيعه است فرزند شهيد ثانى است.
23. احمد بن محمد اردبيلى، معروف بن مقدس اردبيلى. ضرب المثل زهد و تقوا است و در عين حال از محققان فقهاء شيعه است. محقق اردبيلى در نجف سكنى گزيد معاصر صفويه است. گويند شاه عباس اصرار داشت كه به اصفهان بيايد، حاضر نشد. شاه عباس خيلى مايل بود كه مقدس اردبيلى خدمتى به او ارجاع كند تا اين كه اتفاق افتاد كه شخصى به علت تقصيرى از ايران فرار كرد و در نجف از مقدس اردبيلى خواست كه نزد شاه عباس شفاعت كند. مقدس نامهاى به شاه عباس نوشت به اين مضمون:
«بانى ملك عاريت عباس بداند: اگر چه اين مرد اول ظالم بود، اكنون مظلوم مىنمايد، چنان چه از تقصير او بگذرى «شايد» كه حق سبحانه از «پارهاى» تقصيرات تو بگذرد - بنده شاه ولايت، احمد اردبيلى».
امتناع مقدس اردبيلى از آمدن به ايران سبب شد كه حوزه نجف به عنوان مركزى ديگر در مقابل حوزه اصفهان احيا شود، هم چنان كه امتناع شهيد ثانى و پسرش شيخ حسن صاحب «معالم» و دختر زادهاش سيد محمد صاحب «مدارك» از مهاجرت از جبل عامل به ايران سبب شد كه حوزه شام و جبل عامل هم چنان ادامه يابد و منقرض نگردد. صاحب «معالم» و صاحب «مدارك» براى اينكه دچار محظور و رودربايستى براى توقف در ايران نشوند، از زيارت حضرت رضا(علیه السلام) كه فوق العاده مشتاق آن بودند صرف نظر كردند.
اين بنده فعلا نمىداند كه مقدس اردبيلى، فقه را كجا و نزد چه كسى تحصيل كرده است. همين قدر مىدانيم كه فقه را نزد شاگردان شهيد ثانى تحصيل كرده است. پسر شهيد ثانى (صاحب معالم) و نواده دختريش (صاحب مدارك) در نجف شاگرد او بودهاند. در كتاب زندگى جلال الدين دوانى مىنويسد كه:
«ملا احمد اردبيلى، مولانا عبد الله شوشترى، مولانا عبد الله يزدى، خواجه افضل الدين تركه، مير فخر الدين هماكى، شاه ابو محمد شيرازى، مولانا ميرزاجان و مير فتح شيرازى، شاگردان خواجه جمال الدين محمود بودهاند و او شاگرد محقق جلال الدين دوانى بوده است». (2)
و ظاهرا تحصيل مقدس اردبيلى نزد خواجه جمال الدين محمود در رشتههاى معقول بوده نه منقول.
مقدس اردبيلى در سال 993 در نجف در گذشته است. كتاب فقهى معروف او يكى «شرح ارشاد» است و ديگر «آيات الاحكام». نظريات دقيق او مورد توجه فقها است.
24. شيخ بهاء الدين محمد عاملى، معروف به شيخ بهائى. او نيز اهل جبل عامل است. در كودكى همراه پدرش شيخ حسين بن عبد الصمد كه از شاگردان شهيد ثانى بود به ايران آمد. شيخ بهائى از اين رو كه به كشورهاى مختلف مسافرت كرده و محضر اساتيد مختلف در رشتههاى مختلف را درك كرده و به علاوه داراى استعداد و ذوقى سرشار بوده است، مردى جامع بوده و تاليفات متنوعى دارد. هم اديب بوده و هم شاعر و هم فيلسوف و هم رياضى دان و مهندس و هم فقيه و هم مفسر. از طب نيز بى بهره نبوده است. اولين كسى است كه يك دوره احكام فقه غير استدلالى به صورت رساله عمليه به زبان فارسى نوشت. آن كتاب همان است كه به نام «جامع عباسى» معروف است.
شيخ بهایى چون فقه رشته اختصاصى و تخصصيش نبوده از فقهاء طراز اول به شمار نمىرود، ولى شاگردان زيادى تربيت كرده است. ملا صدراى شيرازى، ملا محمد تقى مجلسى اول - پدر مجلسى دوم صاحب كتاب بحار الانوار - محقق سبزاورى و فاضل جواد صاحب «آيات الاحكام» از شاگردان اويند. هم چنان كه قبلا اشاره كرديم، منصب شيخ الاسلامى ايران پس از محقق كركى به شيخ على منشار پدر زن شيخ بهائى رسيد و پس از او به شيخ بهایى رسيد. همسر شيخ بهایى كه دختر شيخ على منشار بوده است، زنى فاضله و فقيهه بوده است. شيخ بهائى در سال 953 به دنيا آمده و در سال 1030 يا 1031 در گذشته است. شيخ بهائى ضمنا مردى جهان گرد بوده است، به مصر و شام و حجاز و عراق و فلسطين و آذربايجان و هرات مسافرت كرده است.
25. ملا محمد باقر سبزوارى، معروف به محقق سبزوارى. اهل سبزوار بوده و در مكتب اصفهان كه هم مكتبى فقهى بود و هم فلسفى پرورش يافته و از اين رو جامع المعقول و المنقول بوده است. نام او در كتب فقهيه زياد برده مىشود. كتاب معروف او در فقه يكى به نام «ذخيره» و ديگرى به نام «كفايه» است و چون فيلسوف هم بوده است بر الهيات شفاى ابو على سينا حاشيه نوشته. در سال 1090 در گذشته است. محقق سبزوارى نزد شيخ بهائى و مجلسى اول تحصيل كرده است.
26. آقا حسين خوانسارى، معروف به محقق خوانسارى. او نيز در مكتب اصفهان پرورش يافته و جامع المعقول و المنقول است. شوهر خواهر محقق سبزوارى است. كتاب معروف او در فقه به نام «مشارق الشموس» است كه شرح كتاب «دروس» شهيد اول است. محقق خوانسارى در سال 1098 در گذشته است. او با محقق سبزوارى معاصر است و همچنين با ملا محسن فيض كاشانى و ملا محمد باقر مجلسى كه هر دو از اكابر محدثين به شمار مىروند.
27. جمال المحققين معروف به آقا جمال خوانسارى. فرزند آقا حسين خوانسارى است. مانند پدر، جامع المعقول و المنقول است. حاشيه معروفى دارد بر «شرح لمعه» و حاشيه مختصرى دارد بر طبيعيات شفاى بو على كه در حاشيه شفاى چاپ سنگى تهران چاپ شده است. آقا جمال با دو واسطه استاد سيد مهدى بحر العلوم است. زيرا او استاد سيد ابراهيم قزوينى است و او استاد پسرش سيد حسين قزوينى است و سيد حسين قزوينى يكى از اساتيد بحر العلوم است.
28. شيخ بهاء الدين اصفهانى، معروف به «فاضل هندى». اين مرد «قواعد» علامه را شرح كرده است و نام كتابش «كشف اللثام» است و به همين مناسبتخود او را «كاشف اللثام» مىخوانند. آراء و عقائد و نظريات او كاملا مورد توجه فقهاء است. فاضل هندى در سال 1137 در گير و دار فتنه افغان در گذشت. فاضل هندى نيز جامع المعقول و المنقول بوده است.
29. محمد باقر بن محمد اكمل بهبهانى، معروف به «وحيد بهبهانى». اين مرد شاگرد سيد صدر الدين رضوى قمى شارح «وافيه» و او شاگرد آقا جمال خوانسارى است.
وحيد بهبهانى در دوره بعد از صفويه قرار دارد. حوزه اصفهان بعد از انقراض صفويه از مركزيت افتاد، برخى از علماء و فقها - از آن جمله سيد صدر الدين رضوى قمى استاد وحيد بهبهانى - در اثر فتنه افغان به عتبات مهاجرت كردند.
وحيد بهبهانى كربلا را مركز قرار داد و شاگردان بسيار مبرز تربيت كرد. از آن جمله استسيد مهدى بحر العلوم، شيخ جعفر كاشف الغطاء، ميرزا ابو القاسم قمى صاحب كتاب «قوانين»، حاج ملا مهدى نراقى، سيد على صاحب «رياض»، ميرزا مهدى شهرستانى، سيد محمد باقر شفتى اصفهانى معروف به حجة الاسلام، ميرزا مهدى شهيد مشهدى، سيد جواد صاحب «مفتاح الكرامة»، سيد محسن اعرجى.
علاوه بر اين او مبارزه پى گيرى كرد در دفاع از اجتهاد و مبارزه با اخباري گرى كه در آن قتسخت رواج يافته بود. شكست دادن اخباريان و تربيت گروهى مجتهد مبرز سبب شد كه او را استادالكل خواندند. او تقوا را در حد كمال داشت. شاگردانش براى او احترام بسيار عميقى قایل بودند. وحيد بهبهانى نسب به مجلسى اول مىبرد يعنى از نوادهها دخترى مجلسى اول (البته به چند واسطه) است. دختر مجلسى اول كه جده وحيد بهبهانى است به نام «آمنه بيگم» است. آمنه بيگم همسر ملا صالح مازندرانى بوده و زنى فاضله و فقيهه بوده است. با آن كه همسرش ملا صالح مردى بسيار عالم و فاضل بوده است گاهى آمنه بيگم مشكلات علمى شوهر فاضل خود را حل مىكرده است.
30. سيد مهدى بحر العلوم. شاگرد بزرگ و بزرگوار وحيد بهبهانى است و از فقهاى بزرگ است. منظومهاى در فقه دارد كه معروف است. آراء و نظريات او مورد اعتنا و توجه فقها است. بحر العلوم به علت مقامات معنوى وسير و سلوكى كه طى كرده فوق العاده مورد احترام علمای شيعه است و تالى معصوم به شمار مىرود. كرامات زياد از او نقل شده است. كاشف الغطاء با تحت الحنك عمامه خود غبار نعلين او را پاك مىكرد. بحر العلوم در سال 1154 يا 1155 متولد شده و در سال 1212 در گذشته است.
31. شيخ جعفر كاشف الغطاء. شاگرد وحيد بهبهانى و شاگرد او سيد مهدى بحر العلوم بوده است. او عرب است و فقيه فوق العاده ماهرى است. كتاب معروف او در فقه به نام «كشف الغطاء» است. در نجف مىزيسته و شاگردان زيادى تربيت كرده است. سيد جواد صاحب «مفتاح الكرامه» و شيخ محمد حسن صاحب «جواهر الكلام» از جمله شاگردان اويند. چهار پسر داشته كه هر چهار از فقهاء بودهاند. كاشف الغطاء معاصر فتحعلى شاه است. در مقدمه «كشف الغطاء» او را مدح كرده و در سال 1228 در گذشته است. كاشف الغطاء در فقه نظريات دقيق و عميق داشته و از او به عظمتياد مىشود.
آمدن محقق ثانى به ايران و تشكيل حوزه در قزوين و سپس در اصفهان و پرورش شاگردانى مبرز در فقه سبب شد كه براى اولين بار پس از دوره صدوقين، ايران مركز فقه شيعه بشود. محقق كركى ميان سالهاى 937 و 941 در گذشته است. محققن كركى شاگرد على بن هلال جزايرى و او شاگرد ابن فهد حلى بوده است. ابن فهد حلى شاگرد شاگردان شهيد اول از قبيل فاضل مقداد بوده. علي هذا او به دو واسطه شاگرد شهيد اول است. پسر محقق كركى به نام شيخ عبد العالى بن على بن عبد العالى نيز از فقهاء شيعه است، «ارشاد» علامه و «الفيه» شهيد را شرح كرده است.
22. شيخ زين الدين معروف بن شهيد ثانى. از اعاظم فقهاء شيعه است. مردى جامع بوده و در علوم مختلف دست داشته است. اهل جبل عامل است. جدّ ششم او صالح نامى است كه شاگرد علامه حلى بوده است. ظاهرا اصلا اهل طوس بوده است. از اين رو شهيد ثانى گاهى «الطوسى الشامى» امضاء مىكرده است. شهيد ثانى در سال 991 متولد شده و در 966 شهيد شده است. مسافرت زياد كرده و اساتيد زياد ديده است. به مصر و دمشق و حجاز و بيت المقدس و عراق و استانبول مسافرت كرده و از هر خرمنى، خوشههایى چيده است. تنها اساتيد سنى او را دوازده تن نوشتهاند. و به همين جهت مردى جامع بوده است، علاوه بر فقه و اصول، از فلسفه و عرفان و طب و نجوم هم آگاهى داشته است. فوق العاده زاهد و متقى بوده است. شاگردانش در احوالش نوشتهاند كه در ايام تدريس، شبها به هيزم كشى براى اعاشه خاندانش مىرفت و صبح به تدريس مىنشست. مدتى در بعلبك به پنج مذهب (جعفرى، حنفى، شافعى، مالكى، حنبلى) تدريس مىكرده است. شهيد تاليفات زيادى دارد. معروفترين تاليف او در فقه «شرح لمعه» شهيد اول و ديگر «مسالك الافهام» است كه شرح «شرايع» محقق حلى است. شهيد ثانى نزد محقق كركى (قبل از آن كه محقق به ايران بيايد) تحصيل كرده است. شهيد ثانى به ايران نيامد. صاحب «معالم» كه از معاريف علماء شيعه است فرزند شهيد ثانى است.
23. احمد بن محمد اردبيلى، معروف بن مقدس اردبيلى. ضرب المثل زهد و تقوا است و در عين حال از محققان فقهاء شيعه است. محقق اردبيلى در نجف سكنى گزيد معاصر صفويه است. گويند شاه عباس اصرار داشت كه به اصفهان بيايد، حاضر نشد. شاه عباس خيلى مايل بود كه مقدس اردبيلى خدمتى به او ارجاع كند تا اين كه اتفاق افتاد كه شخصى به علت تقصيرى از ايران فرار كرد و در نجف از مقدس اردبيلى خواست كه نزد شاه عباس شفاعت كند. مقدس نامهاى به شاه عباس نوشت به اين مضمون:
«بانى ملك عاريت عباس بداند: اگر چه اين مرد اول ظالم بود، اكنون مظلوم مىنمايد، چنان چه از تقصير او بگذرى «شايد» كه حق سبحانه از «پارهاى» تقصيرات تو بگذرد - بنده شاه ولايت، احمد اردبيلى».
شاه عباس نوشت:
به عرض مىرساند: عباس خدماتى كه فرموده بوديد به جان منت داشته به تقديم رسانيد. اميد كه اين محب را از دعاى خير فراموش نفرمایيد - كلب آستان على، عباس». (1)امتناع مقدس اردبيلى از آمدن به ايران سبب شد كه حوزه نجف به عنوان مركزى ديگر در مقابل حوزه اصفهان احيا شود، هم چنان كه امتناع شهيد ثانى و پسرش شيخ حسن صاحب «معالم» و دختر زادهاش سيد محمد صاحب «مدارك» از مهاجرت از جبل عامل به ايران سبب شد كه حوزه شام و جبل عامل هم چنان ادامه يابد و منقرض نگردد. صاحب «معالم» و صاحب «مدارك» براى اينكه دچار محظور و رودربايستى براى توقف در ايران نشوند، از زيارت حضرت رضا(علیه السلام) كه فوق العاده مشتاق آن بودند صرف نظر كردند.
اين بنده فعلا نمىداند كه مقدس اردبيلى، فقه را كجا و نزد چه كسى تحصيل كرده است. همين قدر مىدانيم كه فقه را نزد شاگردان شهيد ثانى تحصيل كرده است. پسر شهيد ثانى (صاحب معالم) و نواده دختريش (صاحب مدارك) در نجف شاگرد او بودهاند. در كتاب زندگى جلال الدين دوانى مىنويسد كه:
«ملا احمد اردبيلى، مولانا عبد الله شوشترى، مولانا عبد الله يزدى، خواجه افضل الدين تركه، مير فخر الدين هماكى، شاه ابو محمد شيرازى، مولانا ميرزاجان و مير فتح شيرازى، شاگردان خواجه جمال الدين محمود بودهاند و او شاگرد محقق جلال الدين دوانى بوده است». (2)
و ظاهرا تحصيل مقدس اردبيلى نزد خواجه جمال الدين محمود در رشتههاى معقول بوده نه منقول.
مقدس اردبيلى در سال 993 در نجف در گذشته است. كتاب فقهى معروف او يكى «شرح ارشاد» است و ديگر «آيات الاحكام». نظريات دقيق او مورد توجه فقها است.
24. شيخ بهاء الدين محمد عاملى، معروف به شيخ بهائى. او نيز اهل جبل عامل است. در كودكى همراه پدرش شيخ حسين بن عبد الصمد كه از شاگردان شهيد ثانى بود به ايران آمد. شيخ بهائى از اين رو كه به كشورهاى مختلف مسافرت كرده و محضر اساتيد مختلف در رشتههاى مختلف را درك كرده و به علاوه داراى استعداد و ذوقى سرشار بوده است، مردى جامع بوده و تاليفات متنوعى دارد. هم اديب بوده و هم شاعر و هم فيلسوف و هم رياضى دان و مهندس و هم فقيه و هم مفسر. از طب نيز بى بهره نبوده است. اولين كسى است كه يك دوره احكام فقه غير استدلالى به صورت رساله عمليه به زبان فارسى نوشت. آن كتاب همان است كه به نام «جامع عباسى» معروف است.
شيخ بهایى چون فقه رشته اختصاصى و تخصصيش نبوده از فقهاء طراز اول به شمار نمىرود، ولى شاگردان زيادى تربيت كرده است. ملا صدراى شيرازى، ملا محمد تقى مجلسى اول - پدر مجلسى دوم صاحب كتاب بحار الانوار - محقق سبزاورى و فاضل جواد صاحب «آيات الاحكام» از شاگردان اويند. هم چنان كه قبلا اشاره كرديم، منصب شيخ الاسلامى ايران پس از محقق كركى به شيخ على منشار پدر زن شيخ بهائى رسيد و پس از او به شيخ بهایى رسيد. همسر شيخ بهایى كه دختر شيخ على منشار بوده است، زنى فاضله و فقيهه بوده است. شيخ بهائى در سال 953 به دنيا آمده و در سال 1030 يا 1031 در گذشته است. شيخ بهائى ضمنا مردى جهان گرد بوده است، به مصر و شام و حجاز و عراق و فلسطين و آذربايجان و هرات مسافرت كرده است.
25. ملا محمد باقر سبزوارى، معروف به محقق سبزوارى. اهل سبزوار بوده و در مكتب اصفهان كه هم مكتبى فقهى بود و هم فلسفى پرورش يافته و از اين رو جامع المعقول و المنقول بوده است. نام او در كتب فقهيه زياد برده مىشود. كتاب معروف او در فقه يكى به نام «ذخيره» و ديگرى به نام «كفايه» است و چون فيلسوف هم بوده است بر الهيات شفاى ابو على سينا حاشيه نوشته. در سال 1090 در گذشته است. محقق سبزوارى نزد شيخ بهائى و مجلسى اول تحصيل كرده است.
26. آقا حسين خوانسارى، معروف به محقق خوانسارى. او نيز در مكتب اصفهان پرورش يافته و جامع المعقول و المنقول است. شوهر خواهر محقق سبزوارى است. كتاب معروف او در فقه به نام «مشارق الشموس» است كه شرح كتاب «دروس» شهيد اول است. محقق خوانسارى در سال 1098 در گذشته است. او با محقق سبزوارى معاصر است و همچنين با ملا محسن فيض كاشانى و ملا محمد باقر مجلسى كه هر دو از اكابر محدثين به شمار مىروند.
27. جمال المحققين معروف به آقا جمال خوانسارى. فرزند آقا حسين خوانسارى است. مانند پدر، جامع المعقول و المنقول است. حاشيه معروفى دارد بر «شرح لمعه» و حاشيه مختصرى دارد بر طبيعيات شفاى بو على كه در حاشيه شفاى چاپ سنگى تهران چاپ شده است. آقا جمال با دو واسطه استاد سيد مهدى بحر العلوم است. زيرا او استاد سيد ابراهيم قزوينى است و او استاد پسرش سيد حسين قزوينى است و سيد حسين قزوينى يكى از اساتيد بحر العلوم است.
28. شيخ بهاء الدين اصفهانى، معروف به «فاضل هندى». اين مرد «قواعد» علامه را شرح كرده است و نام كتابش «كشف اللثام» است و به همين مناسبتخود او را «كاشف اللثام» مىخوانند. آراء و عقائد و نظريات او كاملا مورد توجه فقهاء است. فاضل هندى در سال 1137 در گير و دار فتنه افغان در گذشت. فاضل هندى نيز جامع المعقول و المنقول بوده است.
29. محمد باقر بن محمد اكمل بهبهانى، معروف به «وحيد بهبهانى». اين مرد شاگرد سيد صدر الدين رضوى قمى شارح «وافيه» و او شاگرد آقا جمال خوانسارى است.
وحيد بهبهانى در دوره بعد از صفويه قرار دارد. حوزه اصفهان بعد از انقراض صفويه از مركزيت افتاد، برخى از علماء و فقها - از آن جمله سيد صدر الدين رضوى قمى استاد وحيد بهبهانى - در اثر فتنه افغان به عتبات مهاجرت كردند.
وحيد بهبهانى كربلا را مركز قرار داد و شاگردان بسيار مبرز تربيت كرد. از آن جمله استسيد مهدى بحر العلوم، شيخ جعفر كاشف الغطاء، ميرزا ابو القاسم قمى صاحب كتاب «قوانين»، حاج ملا مهدى نراقى، سيد على صاحب «رياض»، ميرزا مهدى شهرستانى، سيد محمد باقر شفتى اصفهانى معروف به حجة الاسلام، ميرزا مهدى شهيد مشهدى، سيد جواد صاحب «مفتاح الكرامة»، سيد محسن اعرجى.
علاوه بر اين او مبارزه پى گيرى كرد در دفاع از اجتهاد و مبارزه با اخباري گرى كه در آن قتسخت رواج يافته بود. شكست دادن اخباريان و تربيت گروهى مجتهد مبرز سبب شد كه او را استادالكل خواندند. او تقوا را در حد كمال داشت. شاگردانش براى او احترام بسيار عميقى قایل بودند. وحيد بهبهانى نسب به مجلسى اول مىبرد يعنى از نوادهها دخترى مجلسى اول (البته به چند واسطه) است. دختر مجلسى اول كه جده وحيد بهبهانى است به نام «آمنه بيگم» است. آمنه بيگم همسر ملا صالح مازندرانى بوده و زنى فاضله و فقيهه بوده است. با آن كه همسرش ملا صالح مردى بسيار عالم و فاضل بوده است گاهى آمنه بيگم مشكلات علمى شوهر فاضل خود را حل مىكرده است.
30. سيد مهدى بحر العلوم. شاگرد بزرگ و بزرگوار وحيد بهبهانى است و از فقهاى بزرگ است. منظومهاى در فقه دارد كه معروف است. آراء و نظريات او مورد اعتنا و توجه فقها است. بحر العلوم به علت مقامات معنوى وسير و سلوكى كه طى كرده فوق العاده مورد احترام علمای شيعه است و تالى معصوم به شمار مىرود. كرامات زياد از او نقل شده است. كاشف الغطاء با تحت الحنك عمامه خود غبار نعلين او را پاك مىكرد. بحر العلوم در سال 1154 يا 1155 متولد شده و در سال 1212 در گذشته است.
31. شيخ جعفر كاشف الغطاء. شاگرد وحيد بهبهانى و شاگرد او سيد مهدى بحر العلوم بوده است. او عرب است و فقيه فوق العاده ماهرى است. كتاب معروف او در فقه به نام «كشف الغطاء» است. در نجف مىزيسته و شاگردان زيادى تربيت كرده است. سيد جواد صاحب «مفتاح الكرامه» و شيخ محمد حسن صاحب «جواهر الكلام» از جمله شاگردان اويند. چهار پسر داشته كه هر چهار از فقهاء بودهاند. كاشف الغطاء معاصر فتحعلى شاه است. در مقدمه «كشف الغطاء» او را مدح كرده و در سال 1228 در گذشته است. كاشف الغطاء در فقه نظريات دقيق و عميق داشته و از او به عظمتياد مىشود.
پىنوشت ها :
1- اين داستان هر چند در مآخذ معتبر نقل شده ولى با توجه به سال فوت محقق اردبيلى و جلوس شاه عباس قابل خدشه و نيازمند به تحقيق است.
2- زندگى جلال الدين دوانى - تاليف فاضل محترم آقاى على دوانى.