دوره حکومت آنتونن‌ها در روم

سلسله آنتونن در قرن دوم حکومت می‌کرد و این قرن را می‌توان در نتیجه‌ی حکومت عاقلانه بیشتر زمامداران این سلسله و در سایه استقرار صلح رومی که خود موجب پیشرفت بود یکی از بهترین ادوار تاربخ بشریت به شمار آورد. البته
چهارشنبه، 20 آبان 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دوره حکومت آنتونن‌ها در روم
 دوره حکومت آنتونن‌ها در روم

 

نویسنده: شارل دو لاندلن
برگردان: احمد بهمنش



 

نروا:

سلسله آنتونن در قرن دوم حکومت می‌کرد و این قرن را می‌توان در نتیجه‌ی حکومت عاقلانه بیشتر زمامداران این سلسله و در سایه استقرار صلح رومی که خود موجب پیشرفت بود یکی از بهترین ادوار تاربخ بشریت به شمار آورد. البته در این دوره هم دولت جنگهائی با دشمنان خود کرد، منتهی این جنگ‌ها در مرزهای امپراتوری صورت می‌گرفت و به شهرهستانهای داخلی امپراتوری زیانی وارد نمی‌کرد. درباره‌ی علل این آرامش باید به دو نکته اساسی توجه داشت یکی اینکه امپراتوران جانشینان خود را در حالی که آنها را به فرزندی می‌پذیرفتند خود تعیین می کردند و دیگر آنکه هیچ یک از آنها اهل رم نبودند و از همین مطلب می‌توان به اهمیت روزافزون شهرستانها پی برد. شهرستانها دیگر تابع و مطیع رم نبودند بلکه همسنگ و همطراز او محسوب می‌شدند.
پس از مرگ دمی سین، سنا یکی از افراد خود را، به نام نروا که شصت و پنج سال داشت به امپراتوری برگزید و با این انتخاب مخالفتی ابراز نشد. وی که مردی شرافتمند و درستکار ولی کمی ضعیف بود درصدد جبران خطاهای دمی سین برآمد و جاسوسان را از دستگاه خود راند و از میزان مخارج کاست. نروا در سال 98، پس از آنکه تراژان بهترین سردار زمان خود را به فرزندی پذیرفت از دنیا رفت.

تراژان:

تراژان، اسپانیائی و بنابراین نخستین امپراتور شهرستانی بود. وی عمر خود را در اردوگاهها گذرانده و به مناسبت دلاوری، عدالت خواهی و ثبات خود مورد علاقه و احترام سربازان بود. وی محبت مردم و سنا را نیز به واسطه سادگی و نیکوکاری به خود جلب کرد و او آخرین امپراتور رومی است که به فکر توسعه امپراتوری بود و در این راه توفیق یافت. در زمان سلطنت دمی سین، داس‌ها، به مزی حمله برده و در شرایط صلح امتیازاتی به دست آورده بودند. تراژان این عهدنامه را لغو کرد و از دانوب گذشته داس‌ها را مغلوب و به پرداخت خراج واداشت. چندی بعد داس‌ها دست به شورش زدند؛ تراژان داسی را گرفت، این سرزمین یکی از شهرستانهای رومی شد؛ سکنه آن تبعید و کوچ نشین‌هائی جانشین آنها شدند (107).
تراژان پس از این فتح به رم بازگشت و به کارهای داخلی پرداخت. نظم و صرفه جوئی برقرار شد، مالیاتها کاهش یافت، سازمانهای خیریه مورد توجه قرار گرفت، بناهای متعدد و مفید، راهها، پل‌ها، آب راهها، بندرها و کتابخانه‌هائی ساخته شد؛ وی رم را نیز زینت داد و به این منظور یک فوروم جدید با یک طاق نصرت ساخت و ستون تراژان را به یادگار غلبه بر داس‌ها برپا کرد. وی به اداره شهرستانها و کارهای عمومی آنها توجه مخصوص مبذول داست و در راه نگاهداری و دفاع از مذهب رسمی بسیار کوشید و به آزار و شکنجه عیسویان که مخالف ستایش امپراتور بودند دست زد، منتهی در این کار جانب اعتدال را نگاه داشت.
تراژان برای جنگ با پارت‌ها به آسیا رفت و پس از انقیاد ارمنستان، بین النهرین را گرفت و از دجله گذشت و پس از تصرف آشور متوجه جنوب شد. سلوکیه و تیسفون پایتخت پارت‌ها را تسخیر کرد و تا خلیج فارس پیش رفت و باید دانست که رومیان پیش از او هرگز به این حدود نرسیده بودند. تراژان این کشور را هم در شمار شهرستانهای رومی قرار داد ولی چون این فتوحات بسرعت انجام گرفته بود شورشهائی برپا شد. تراژان این شورش‌ها را در هم شکست و در سال 117، در حالی که هنوز جنگ به پایان نرسیده و نتیجه آن معلوم نبود، درگذشت و زندگی و ایام سلطنت او بخوبی و با افتخار سپری شد.

هادرین:

هادرین (1) پسرعموی تراژان جانشین او گشت. هادرین نیز مانند سلف خود با رعایت عدالت و به خیرخواهی سلطنت کرد لیکن از سیاست جنگجوئی و کشورگشائی بکلی دست کشید. با پارت‌ها صلح کرد و بین النهرین و آشور را به آنها بازگرداند؛ ارمنستان هم یک دولت خراجگزار شد. وی به حفظ نظم در اردوگاهها توجه بسیار داشت و به پاره‌ای از اقوام بربر اعاناتی داد، البته این اقدام در آن موقع زیانی متوجه دولت نمی‌کرد.
هادرین از مردان دائم السفر بود و دو سوم عمر او به مسافرت در شهرستانها گذشت. وی از کشورهای ساحل دانوب و بعد از برتانی بازدید کرد و در این سرزمین دیواری با سیصد برج و هفده سنگرگاه محصور که از دریای شمال تا اقیانوس امتداد داشت ساخت تا برتانی را از حملات پیکت‌ها در امان نگاه دارد. از گل، اسپانیا و افریقا گذشت و سپس به سفر آسیا و یونان که مورد علاقه شدید وی بود، رفت و در همه جا بناهای مفیدی ایجاد کرد و به تزیین آتن که مدت مدیدی در آنجا به سر برده بود همت گماشت. هادرین مسافرتهای دیگری هم به یونان و آسیا و مصر انجام داد و در بازگشت، بقیه عمر را در رم گذراند و چند معبد و یک مقبره مجلل و ویلای باشکوه تیبور (2) را که گردشگاهی مصفا و بزرگ بود و چند تئاتر و کتابخانه در اطراف آن قرار داشت، ساخت.
هادرین سازمانهای مالی و شورای امپراتوری را برای کمک به دولت تقویت کرد. در کار دادرسی و قضاوت اصلاحاتی به عمل آورد و به آن صورت انسانی و نوع خواهی بیشتری داد و وضع غلامان را اصلاح نمود. قوانین رومی را جمع آوری کرد و با مشاوران و مأمورانی لایق، بدون آنکه به اصل و نسب آنها توجهی داشته باشد، به تبادل نظر پرداخت. هنر و ادبیات و دانشمندان و فیلسوفان مورد حمایت او بودند. وی که شخصاً آزاد مشرب و شکاک بود درصدد آزار و عذاب مسیحیان برنیامد.
شورشهای سختی که در زمان سلطنت هادرین بروز کرد، شورش‌های یهودیان بود که در ایام جنگ تراژان با پارت‌ها صورت گرفت و یهودیان سراسر مشرق در این قیام شرکت جستند و هزاران نفر را کشتند. آتش این فتنه خاموش شد ولی چندی بعد، بار دیگر، در فلسطین بنای نافرمانی را گذاشتند و این بار سرکوبی آنها سه سال طول کشید، بسیاری از آنها به خاک هلاک افتادند و جمعی دیگر جلای وطن کردند.
هادرین در سال 138، پس از یک سلطنت آرام و توأم با پیشرفت جان سپرد. وی آنتونن را به فرزندی پذیرفته بود که به جای او به تخت نشت.

آنتونن:

آنتونن معروف به پارسا از اهالی گل بود. او نیز مانند هادرین از لحاظ عدالت خواهی، صرفه جوئی و ملایمت مورد احترام قرار گرفت و از نظر جسمانی به ظاهر ضعف مختصری داشت. آنتونن برخلاف هادرین که دائم در سفر بود در تمام ایام سلطنت در رم ماند و وقت خود را وقف اصلاح کارهای اداری کرد. آنتونن از مالیات‌ها و مخارج کاست و با تخفیف مجازات‌ها در حقوق جزا اصلاحاتی به عمل آورد. وی که در امر مذهب و آداب و رسوم زمان خود بشدت محافظه کار بود خود را نسبت به این مسائل لاقید و بی‌اعتنا نشان می‌داد و با عیسویان سختگیری نمی‌کرد. با آنکه امپراتوری در خطر هجوم همسایگان بود مع ذلک آنتونن با جنگ میانه خوبی نداشت و دوره‌ی زمامداری او به صلح و آرامش گذشت ولی با این حال رومی‌ها قسمت شمال برتانی را که در آن سوی دیوار هادرین قرار داشت، گرفتند و دیوار تازه‌ای ساختند که منطقه رومی را از کالدونی جدا می‌کرد.
با آنکه آنتونن بیست و سه سال سلطنت کرد نمی‌توان مطالب مفصلی درباره‌ی این دوره گفت چون یا اطلاعات تاریخ نویسان کم و ناقص بوده یا آنکه حادثه قابل ملاحظه‌ای در این دوره رخ نداده است. آنتونن در سال 161 مرد. وی مارک اورل (3) و لوسیوس وروس (4) را به فرزندی پذیرفته بود.

مارک اورل:

این نخستین بار بود که دو امپراتور با هم سلطنت می‌کردند ولی سهم آنها در این کار مساوی نبود. مارک اورل، هوشمند، قانع و نیکوکار و طرفدار فلسفه رواقی، قدرت حقیقی را در دست گرفت، وروس که جوانتر و عیاش بود وقت خود را صرف لذات و خوشی‌ها کرد. مارک اورل مانند هادرین و آنتونن صلح دوست بود ولی مجبور بود همیشه بجنگد چون از یک طرف اقوام ژرمنی، همان طور که در زمان ماریوس و اوگوست اتفاق افتاد، دست به شورش زدند و از طرف دیگر پارت‌ها که از اردوکشی تراژان به بعد آرام گرفته بودند وارد جنگ شدند و ارمنستان و سوریه را تسخیر کردند. وروس مأمور جنگ با آنها شد؛ البته او خود شایستگی این کار را نداشت ولی سرداران لایق قوای رومی پارت‌ها را به عقب رانده تا بین النهرین آنها را تعقیب کردند؛ پارت ما مجبور به مصالحه شدند و قسمت غربی بین النهرین را که شهرستان اوسروئن از آن به وجود آمد به رومی‌ها واگذاشتند.
مقارن این احوال مارک اورل که در رم بود به اصلاح وضع قضاوت پرداخت ولی ناچار شد هر چه زودتر به مرزهای دانوب حرکت کند چون ژرمن‌ها از این رود گذشته و دسته‌هائی از آنها در پانونی و مزی پراکنده شده بودند؛ قوای رومی آنها را عقب نشاند. در همین موقع خبر وفات وروس اتنشار یافت و مارک اورل که بتنهائی مالک الرقاب امپراتوری شده بود سفری به مشرق کرد و از آنجا به رم بازگشت. وی گذشته از کارهای مملکتی علاقه وافری به فلسفه داشت و ایام فراغت را به مصاحبت دانشمندان و نویسندگان می‌گذراند. افکار عالی وی در رسالات اخلاقی او جلب نظر می‌کند.
ژرمن‌ها (کوادها (5) و مارکومن‌ها (6)) حملات خود را در اراضی رومی از سرگرفتند. مارک اورل مجدداً مجبور به جنگ با آنها شد و پس از شکست آنها را به مصالحه واداشت. پس از این به سال 180 در وین وفات یافت. دوره زمامداری او در داخل قرین آرامش و کامیابی بود ولی جنگهای خارجی که روزبروز بیشتر و خطرناک‌تر می‌شد موجب آشفتگی و پریشانی اوضاع بود.

کومود:

کومود (7) پسر مارک اورل، به جای پدر به زمامداری پرداخت. وی تنها امپراتور سلسله آنتونن‌هاست که از راه وراثت، نه فرزندخواندگی، به سلطنت رسید همچنین وی تنها زمامدار این سلسله است که سلطنت خوبی نداشت. کومود 19 ساله بود و روزهای ناگوار سلطنت نرون و کالیگولا با حکومت او تجدید شد. وی به سیاست و اداره امپراتوری توجهی نداشت. و فقط سرگرم هوس‌های خود، هوس‌های شرم آور، بود. وی از خونریزی لذت می‌برد و به آمفی تئاترها رفته به صورت یک گلادیاتور به جنگ با حیوانات می‌پرداخت و بآسانی پیروزیهائی به دست می‌آورد. وی برای تحصیل پول و برگزاری جشن‌های دائمی خود، عده زیادی از مردم را کشته اموال آنان را تصاحب می‌کرد و جاسوسان را مجدداً به کار می‌گماشت. ثروتمندان و سنا او را دوست نداشتند و از او می‌ترسیدند ولی ملت به مناسبت جشنهائی که او برپا می‌کرد او را می‌خواستند. شهرستانها که از اداره و حکومت خود راضی بودند و سپاهیان که فرماندهان خوبی داشتند آرام بودند. سرانجام توطئه‌ای به حیات این غول خون آشام و خشن پایان داد (192) و سلطنت افتخارآمیز آنتونن‌ها که امپراتوران لایقی داشت و در توسعه‌ی رفاه و آسایش ملت‌ها کوشیده بود به این ترتیب خاتمه یافت.

پی‌نوشت‌ها:

1- Hadrien
2- Tibur
3- Marc- Aurèle
4- Lucius Verus
5- Quades
6- Marcomans
7- Commode

منبع مقاله :
لاندلن، شارل دو، (1392) تاریخ جهانی (جلد اول)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهاردهم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط